eitaa logo
کانون مداحان
26.9هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.7هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهر سلطان چه تشهّد و سلامی، چه نماز بی ریایی چه حجابِ دلنشینی، چه وقارِ دلربایی شده سرگرم به تفسیرِ زوایایِ تو خورشید به صلابتِ تو به به! چه نجابت و حیایی به تو رو کرده برادر شده مشتاق حضورت که فقط خواهر سلطانی و معصومۂ مایی شده مشغول به ذکر تو و گل کرده سحرها به لبِ خادم صحنت غزلِ شیخِ بهایی همه شب ذکر لبش بوده در ایوانِ تو «بهجت» چه رواق و آستان و حرم ِ گره گشایی شُعرا گوشۂ ایوانِ تو آیینه سرودند چه غزلوارۂ آیینی و چه حال و هوایی همه مشغول به پابوس تو پیچیده در این صحن چه مناجاتِ دل انگیزی و چه مدح و ثنایی طلبیدی و شنیدم به خدا حینِ ورودم که تو ای زائر من، دیر رسیدی و کجایی؟! پدرت بابِ حوائج، تو کریمه، منِ سائل- به خودت رو زده ام! آمده ام محض گدایی سرِ راه تو نشستم به امیدی که به من هم کمی از سمتِ قنوتت برسد خیلِ دعایی بده در راهِ خدا و برسان برگِ براتِ سفرِ سوریه! یا که نجف و کرب و بلایی مرضیه عاطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کریمه اهل بیت هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می شود قبل زائر کوله بار راه، حاضر می شود هرچه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه ست هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می شود خوش به حال خانه ی خشتی نزدیک حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می شود دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر می شود شیخ می یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می شود پای حکم مادح معصومه امضای رضاست اینچنین یک روضه خوان ساده، ذاکر می شود رو به قم هر بار در مشهد سلامی می دهم خادم باب الرضا با من مسافر می شود دست را بر سینه ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می شود ماه قم! دست خیال ما و دامان شما میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما غصه ی دنیا شده سوهان روح و در عوض کام شیرین می کند عمری ست سوهان شما عشق را در روز روشن عده ای گم کرده اند من که آن را یافتم کنج شبستان شما رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم در دل آیینه ی شفاف ایوان شما؟ مرجع تقلید کل مرجع تقلیدهاست زایری که دست بر سینه ست حیران شما گرچه می گویند باید از کریمان کم نخواست آن چه می خواهم کف دستی ست از نان شما بس که اینجا آمدم با دست خالی، تازگی جیب هایم را نمی گردد نگهبان شما بس که هیچم، روزی ام حج فقیران هم نشد عید قربان می روم هر سال قربان شما آب قم شور است شاید ما به ظاهر زایران بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما داغ اگر در سینه ی من یک نفر باشد که نیست باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست خادم دربان به دست خالی ام شک کرده است ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست حتم دارم در ورودی راه می بندد به من هر کس دیگر به جای تو اگر باشد که نیست از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست کاش روی شانه هایم بال و پر باشد، که نیست خوب در ایوان آیینه خودم را دیده ام چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت آه... می ترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست می رو ... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اخت الرضا تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌که‌هستی؟چه‌گویم‌چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه ی جمع معصومه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟که بابا ثنای تو گفته ((فداها ابوها))برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته که در حشر تو شافع شیعه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو عجب کاظمینی؛عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی۰ می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی محمد قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خواهرِ خورشید صدا صدای تپش‌های قلبِ باران است که مثل زمزمه‌ی قاریانِ قرآن است ستاره‌های فلک دانه‌های تسبیح‌اند دوباره خانه‌ی خورشید، ریسه‌بندان است کلیمِ آل عبا با خداست، هم‌صحبت کنار وادی گهواره‌ای غزل‌خوان است برای دختر خود «ان یکاد» می‌خواند کسی که روی لبش ذکر «فاطمه جان» است خدا دوباره به آل رسول، کوثر داد و برکتی که خدا می‌دهد فراوان است نشسته‌ام سر راهش؛ به زیر سایه‌ی نور سلام می‌دهم از دور، سمت آیه‌ی نور سلام خواهرِ خورشیدِ این دیار، سلام سلام حضرت گل؛ دخترِ بهار، سلام دوباره نوکری از نسل نوکران علی رسانده محضرت ای فاطمی‌تبار، سلام به قطره قطره‌ی آب وضوت، محتاجم به رود می‌دهم از سمت شوره‌زار، سلام نفس نفس به هوایت پریده مرغ دلم تپش تپش به تو داده‌ست، بی‌قرار، سلام به جبر هم که شده نوکرِ تو خواهم ماند مرا قبول کن ای صاحب‌اختیار، سلام !! گدای سر به هوا؛ سر به راه خانه‌ی توست برایم آخرِ پرواز، چاه خانه‌ی توست تو شاهزاده‌ای و من غلام‌زاده‌ی تو تویی ملیکه و من هم گدای ساده‌ی تو به دودمانِ گدایانِ دودمانِ شما ... همیشه خیر رسانده‌ست، خانواده‌ی تو دهانِ حاجتم از ذکرِ خواهشم خالی‌ست پر است، دستِ من از داده و نداده‌ی تو نفس کشیدن من از کریمه بودن توست که زنده‌ام به هوای تو؛ با اراده‌ی تو مرا دوباره ببر سر به راهِ گنبد کن کبوترم؛ که زمین خورده‌ام به جاده‌ی تو بیا مرا ببر از خود؛ مسافرِ قم کن اگر صلاح ِمن این است، در حرم گم کن دلم دو دل شده در شاهراه قم – مشهد که ماه، ماه جنون است، ماهِ قم – مشهد همیشه وقتِ بلا می‌شوم پناهنده به سایه‌سار شما؛ در پناهِ قم – مشهد کلاغ‌های شما هم سپید رو هستند منم کبوترِ چهره‌سیاهِ قم – مشهد به آسمانِ بخیلِ دیارِ ما هر روز رسیده ابر کَرم؛ از نگاهِ قم – مشهد دلم اسیرِ مسیرِ تو و رضاست، فقط که پرسه‌گاه من است ایستگاهِ قم – مشهد همیشه زائرِ جلدِ قم و خراسانم هزار شکر خدا را که اهل ایرانم رضا قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ايوان آينه در شهرِ پُر غَمی که نَمانده ست مَحرمی تو دافعَ البلایی و تو رافعَ الغَمی در شهرِ شوره زار و نمکزار زخمی ام تنها برای این دلِ زخمی تو مَرهمی در هر قَدم زدن به تو ناگاه می رسم بر هرچه مَقصدست همیشه مُقَدمی ای از بهشت آمده، ای بهترینِ بهشت امیدِ مَردمانِ من و این جهنمی در این هوای خسته نسیمِ ملایمی بَر این کویرِ تَف زده بارانِ نَم نمی شَب های صحنِ تو همه را مَست می کند بَه بَه چه گنبدی چه شکوهی چه پرچمی صَحنِ اتابکی دَمِ ایوانِ آینه هی دسته دسته رونَقِ ماهِ مُحَرمی حاشا اگر خُلاصه کنم در حرم تورا وقتی تو ماورای هرآنچه که دیدمی ما گرمِ وصفِ گُنبد و گلدسته های تو غافل از این که تو شرفِ عرشِ اعظمی شاعر خیال کرده که همسایه ی شماست بانو تو سایه سارِ تمامیِ عالمی ای تو ز کوهِ خضرِ نبی تکیه گاه تر ای آنکه مثلِ پایه ی افلاک محکمی ای یک نگاه کوچکِ تو مُرده زنده کن ای آنکه دَم به دَم ، دَمِ عیسی بن مریمی دریا و رود و جنگل و صحرا و کوه و دشت بانو تو در هر آنچه که دیدم مُجسمی گاهی میان جذبه ی رنگین کمانی و گاهی به روی نرمیِ گلبرگْ شبنمی باران و ابر و نور و مَه و آسمان تویی مانند کهکشانِ خدایی ، مُنَظمی هرکس به قَدرِ ظرفِ خودَش از تو نوش کرد دریای بیکران تو در این شعرها کمی عمری اگرچه شاعرِ این شهر بوده ایم بانو ببخش شأنِ تورا کم سروده ایم از تو رها ، به وصفِ خیابان رسیده ایم در وصفِ تو به مزه ی سوهان رسیده ایم حاشا اگر خلاصه کنم در حرم تورا بانو کمک نَما نشوم یک حرمسُرا بانو برای شاعری ام تو بهانه ای آیینی است پیشِ تو هر عاشقانه ای تنها نه من! زمین و زمان سینه چاکِ توست هرجای این جهان بشوَم خاک ، خاکِ توست تنها برای مردمِ قُم نیست یاری ات بانو کمک نَما نکنم انحصاری ات...! محسن کاویانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
قرار شيرين تویی که از نفست لفظ یار شیرین است نگار گر که تو باشی نگار ، شیرین است قرار بوده از اول به هدیه جان بدهیم زمان بگو و مکان که این قرار شیرین است اگر بناست بمیرم برایتان بانو تمام عمر شود انتظار شیرین است قدم زدی به دیاری که شوره میبارید ز یمن مقدمتان شوره زار شیرین است غم از سرم به سر آمد شدم مدینهء غم اگر شوی به غمم غمگسار شیرین است اگر به دار جنونم کشند از غمتان به خطً خون بنویسم که دار شیرین است غبار راه تو بانو ز شهر ساوه گذشت در آن دیار پس از آن انار شیرین است دعا نما که ببینیم رقص تیغ دو دم که رقص خصم کشِ ذوالفقار شیرین است داریوش جعفری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام ای دختر باب الحوائج دلم پر میکشد تا شهر قم با شوق بی پایان سلام ای دختر باب الحوائج! کوثرِ ایران سلام ای آنکه اهل دل شبانه روز می گردند شبیه کهکشان دور سرت؛ دلداده و حیران زمین افتاده زیرِ پایت و گلها عطش دارند قدم بردار تا از آسمان نازل شود باران حیا از چشم هایت آیه آیه میشود پیدا وقار از قد و بالای تو معلوم است ای جانان شکوه چادرت حسرت به دل کرده ست مریم را خودِ قدّیسه ای! ای نور چشم حضرت سلطان تو جانِ جانِ جانان و هوادارِ رضاجانی(ع) تویی زهرایِ ثانی، با نشان، با گنبد و ایوان به عشق روز میلاد تو خورشید آمده تا که شود ایوانِ زیبایِ حریمت آینه بندان شدی معصومه(س)و باب الرضا(ع) میخوانمت بانو همان بابی که مرهم میدهد بر دردِ بی درمان کریمه هستی و موسی بن جعفر(ع) دوستت دارد منِ بی آبرو هم دوستت دارم به این قران!  مرضیه عاطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شمع محفل اگر سراج شده.. سوخته هستی اش حراج شده زیر پا بوده و به سر رفته بند نعلین بوده تاج شده مالیات فقیر از جگر است خون دلهاست که خراج شده مرض لا علاجمان اغلب.. با همین آب شور علاج شده چند قرن است در قبیله ما.. سجده بر سمت قم رواج شده کعبه گرچه نصیب مردم بود قبله ما از ابتدا قم بود مورم و در تمام اوقاتم به کرامات قدسی ات ماتم چند رکعت تورا صدا کردم راضیم! راضی از عباداتم سنگفرش حیاط صحن توام به رضای تو هشت قیراتم شور عشق تورا درآوردم غرق شیرینی است افراطم اینهمه آدم به کوچه ی تو میدهی وعده ی ملاقاتم؟ گرچه روحم گرفته روی گناه فاطمه اشفعی لی عندالله تو به زیر عبای موسایی ربنا ربنای موسایی گره خلق را تو وا کردی دستگیری عصای موسایی خواهر بی نظیر سلطانی کوثر بچه های موسایی کوه طور شماست بیت النور تو کلیم خدای موسایی هم مسیحا برای عیسایی هم تجلی برای موسایی برگ غفران رسید و بیمه شدم سائل حضرت کریمه شدم باده ناب از خم است هنوز رزق عشاق از قم است هنوز نان‌خور سفره ی حریم توایم در بهشت تو گندم است هنوز نخ  چادر نمازتان خانم! باب حاجات مردم است هنوز! تا ابد در طواف کوی توام تازه این دور هشتم است هنوز روبروی ضریح داد زدم.. حرم مادرت گم است هنوز کهنه ام وصله پینه میخواهم از قم تو مدینه میخواهم هرکسی خاکسار این در شد ناخودآگاه دیده اش تر شد به طواف ضریح دختر رفت داغدار عزای مادر شد یاد آن لحظه ای که در میسوخت میخ در روزی کبوتر شد پای نامحرمان به خانه رسید نوبت قتل صبر شوهر شد فضه آمد کمک کند اما.. یاس خانه شکست پرپرشد... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
فاطمه ای کوثر موسای عشق   صاحب هر رتبه والای عشق با تو شود فاطمی احساس ها پاک تر از بوی گل یاس ها جلوه کند نور ، ز سیمای تو مظهر توحید ، مُصلّای تو معرفتُ الله ، نَمِ باده ات سایة عرش است به سجاده ات غرق سکوت است تمام فَلک ذکر قنوت تو دعای مَلک   حضرت حق محو عباداتِ  تو منتظر وقت مناجات ِ تو چادرت از بالِ مَلَک ناز تر سفره ات از عرض و سما، باز تر ریزه خور خوان تو کون و مکان وسعت احسان تو هفت آسمان صد چو سلیمان به حریمت گُم است مرکز فرمانِ تو شهر قم است هرکه به دستانِ تو  تایید  شد پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد «روح عبادات سلام علیک عمه سادات سلام علیک» شاهِ خراسان شده دلبسته ات قائمة عرش ، دو گلدسته ات کوی تو بر سینه صفا می دهد تربت تو بوی رضا می دهد ای که پدر بوده تو را دست، بوس عاشق تو حضرت سلطانِ طوس مدح تو بر روی زبان پدر ذکر« فِداها» به لبان پدر ای که ز طفلی زبلا سوختی چشم به راهِ پدرت دوختی حسرت لبهای تو بوسیدنش آروزی هرشب تو دیدنش غم به روی غم، سرت آورده اند تاخبرش را بَرَت آورده اند بعد پدر گریه شده کار تو دستِ رضا بوده نگهدار تو ذکر لبان تو رضا بود و بس راحتِ جان تو رضا بود و بس دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو بسته به لبخند رضا قلب تو وای از آن روز که دلها شکست رشتة دیدار تو با او گُسست قلب تو از هرچه که ترسید ، شد یارِ تو از پیش تو  تبعید شد چارة تو  صبر به لوحِ قضا قاتلِ تو مدینة بی رضا در همه شب دیده به ره دوختی یاد رضا ناله زدی سوختی تاغم یکساله به پایان رسید لحظه به لحظه به لبت جان رسید نامه ای از یار به دستت رسید نامه نگویم همه هستت رسید دلخوشی ات دستخط یار شد حاجت تو دیدن دلدار شد بال و پرِ بستة تو باز شد ناقه سواریِّ تو آغاز شد تا ،رهِ   تو جانب ساوه رسید کامِ توهم طعم مصیبت چشید روزِ تو مانند شبِ تار شد قافلة خسته ات، آزار شد باهمه اینها به دلی داغدار جانب قم قافله شد رهسپار کَم نشده پرده ای از مَحملت گَشته مدرارا همه جا بادلت زینب ِ آقای خراسان شدی تاج سرِ مردم ایران شدی گُل به سر و روی تو از بام ریخت برجگرم شعله غمِ شام ریخت زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دوچشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشة گودال زمین گیر شد زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر برلب است دردِ من از اسارت ِ زینب است عمة سادات گرفتار شد ناقه نشین ،واردِ بازر شد عمة سادات به چشمِ ترش دید، گِره خورده مویِ دلبرش عمة سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمة سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمة سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمة سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید   مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
منم گدای معصومه اینهمه بیشتر اضافه شدن زدن بال و پر اضافه شدن حال خوبیست بین این زوار با دو چشمان تر اضافه شدن در شلوغی این حرم باید لااقل چند در اضافه شدن بین این صحن آینه اصلا. چه قدر خوب هر اضافه شدن باید اینجا رها کنم خود را اشتیاقی ست در اضافه شدن قلبمان در حریم با کرمان چه قدر خوب می زند ضربان بال های کبوتران وا شد هر کس اینجا رسید آقا شد زائری در شلوغی صحنت گم شد و رفت و باز پیدا شد چشمم هر بار بر ضریحت خورد خشکسالش گذشت و دریا شد بهتر از این نمی شود بانو سائلت هر چه خواست درجا شد دلم انگار روبروی حرم زائری در حریم زهرا شد چه قدر خوب روی لب دارم ذکر زهرا و فاطمه با هم حال خوبیست هر کجای حرم وقت پرواز در هوای حرم چه قدر میل گفتگو دارم زیر ایوان غروب های حرم مرمر و سنگ و عطروبوی گلاب ماجرائیست ماجرای حرم بین تکثیر نور و آئینه می رسد بانگ ربنای حرم آسمان را کشیده روی زمین این دو گلدسته ی طلای حرم حرم اهل بیت در اینجاست حرم خوب مادرم زهراست کیستم من گدای معصومه سائل آشنای معصومه حک شده روی سردر قلبم فقط اینجاست جای معصومه چه قدر خوب از همان اول دل من شد برای معصومه معجزه می کند خداوندی دست مشگل گشای معصومه بنویسید عالمی دارم با امام رضای معصومه روزی ام را شما بده بانو رزق کرب و بلا بده بانو مهدی شریف زاده مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠