eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
دل ما نیست غیرِ با زهرا السلام علیکِ یا زهرا ای که حیرانِ عصمتت مریم مظهرِ عفت و حیا زهرا ما همه در طوافِ چشمانش برترین جلوه‌ی خدا زهرا همه اسباب در اشاره‌ی اوست حاجت ما کند روا زهرا در قیامت سؤال اگر کردند من که لالم، جواب با زهرا روز محشر که خلق حیرانند بِنِگر می‌کند چه‌ها زهرا اوست انسیه، عصمتِ کبری ما کجا، دامنش کجا زهرا مادرِ آب، دخترِ دریا آفتابِ خدانما زهرا هیچ‌کس هم‌تراز زهرا نیست پس حسابش بود جدا زهرا اوست معنای آیه‌ی تطهیر محور اصلی کسا زهرا بارالها خودت تفضل کن دستِ ما را بگیر تا زهرا اولین عاشقِ ولایت کیست؟ اولین ذوبِ مرتضی زهرا بینِ آتش امیر خیبر گفت: تا علی هست پس چرا زهرا؟ نامِ آتش میان شعر آمد دلِ ما رفت کربلا زهرا خیمه‌ای سوخت غرق در آتش دختری گفت بی‌صدا زهرا با تمامِ وجود می‌گوییم: السلام علیکِ یا زهرا شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آخرش شرح غمم روی زبانها افتاد همه گفتند که خیبر شکن از پا افتاد آه،رفتی و تمام بدنم می لرزد پهلوان تو زمین خورد،وَ از نا افتاد غسل جسم تو بود سخت تر از هر کاری کوه،پاشیده شد و بر روی دریا افتاد دو سه ماه است که رخسار تو با پوشیه است چشم من بر رخ نیلی تو حالا افتاد مَحرمت بودم و نامَحرم زخم بدنت این چه زخمی ست که بر بازوی تو جا افتاد؟ بشکند دست کسی که اثرش معلوم است جای دستی به روی صورت حورا افتاد با یتیمان تو همناله شده جبرائیل ولوله در وسط عرش معلّی افتاد ساحلم بودی و رفتی و نگفتی با خود که علی در وسط موج بلایا افتاد با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت لبم از شرم،ز هر صحبت و نجوا افتاد با چه رویی به پدرجان تو این را گویم "پیش چشمان همه،ام ابیها افتاد" رضا قاسمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در لغت معنی شبح یعنی سایه ای در خیال می آید یا به تعبیر دیگری انگار ابر روی هلال می آید سایه ای مانده بود از مادر وقت برخاستن نشست،نشست عرق سرد روی پیشانی اشک امانم نمی دهد که پر است مو به مو قصه از پریشانی شانه از دست مادرم افتاد قصه آتش شد آن زمانی که ریخت آوار شهر بر سر ما همه شهر آمدند آن روز طرف خانه ی محقر ما هیزم آنقدر هم نیاز نبود قاریان،عالمان،مسلمانان سوختند آیه های کوثر را با وضو آمدند مردم شهر با وضو می زدند مادر را کارشان قربه الی الله است مادر من خودش یدالله است کارشان را پر از مخاطره کرد دست انداخت دور شال پدر کار را یک غریبه یکسره کرد نام آن مرد را نمی گویم روز آخر امیدوارم کرد روز آخر بلند شد از جا شستشو کرد،گرد گیری کرد سخت مشغول کار شد اما... چادر از صورتش کنار نرفت تا بگیرد امانت خود را دست پیغمبر آمد از دل خاک پدر خاک آب شد از شرم رد شد آن شب سکوتش از افلاک همه دلواپس پدر بودیم غسل از زیر پیرهن سخت است غرق در خون شود کفن سخت است جان خود را به خاک دادن بعد دست ها را به هم زدن سخت است پدرم خویش را به خاک سپرد سید حمیدرضا برقعی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دختری از سینه‌اش آهی مُکرر را کشید باز هم بر چشمهایش پایِ مادر را کشید آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید بعد از آن گهواره‌ای خالی کنارش نقش زد جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید یادش اُفتاد آتش و جمع اراذل جمع بود یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید   وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند بعد از ان این کوچه و آن کوچه حیدر را کشید بچه‌ها کَندند در را تا که مادر پا شود یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید پشت بابا بود اما ضربه‌ی سخت غلاف روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر را کشید حال امشب بُغچه‌ای را باز کرد و گریه کرد روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید کربلا می گوئیم:"مادر تماشا می‌کنی از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید" هر دو می‌گفتند از آن سر که نیزه می‌بَرد تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بالشش نم دار از اشک و تنش تب دار شد پیش چشمش ماجرای تیره ای تکرار شد دست در دستان مادر در میان کوچه بود در مسیر خانه اش گل رو به رو با خار شد نعره تا زد،فاطمه چشمان طفلش را گرفت تیره شد چشم حسن،چشمان مادر تار شد ضربه با شدت بیاید سر همان سو می رود از حسن شرمنده ام این قافیه دیوار شد دست و پا گم کرده زینب،آب آورده حسین باز با کابوس کوچه مجتبی بیدار شد مرضیه نعیم امینی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شكسته تر شده و دست بركمر دارد  چه پيش آمده!آيا حسن خبر دارد؟  به گريه گفت كه زينب مواظب خود باش  عبور كردن از اين كوچه ها خطر دارد  شبيه روز برايم  نرفته روشن  بود  فدك گرفتن از اين قوم  دردسر دارد  گرفت دست مرا مادرم... نشد...نگذاشت...  تمام شهر بفهمد حسن جگر دارد  شهود خواسته از دختر نبي خدا  اگرچه ديده سندهای معتبر دارد  سكوت و صبر و رضای خدا به جای خودش  ولي اگر پدرم ذوالفقار بردارد...  كسی نبود به معمار اين محل گويد  عريض ساختن كوچه كی ضرر دارد!؟ وحید قاسمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بعد تو پیر شده بابا حیدرم چن قدم میره و میخوره زمین کسیم جواب سلامش نمیده یل خیبره شده خونه نشین تو که رفتی حال خونمون بده فضه هم دیگه داره کم میاره به  خدا بی مادری سخته برام دل من قد یه کوه غصه داره طاقت گریه شو مادر ندارم نمیدونم توی کوچه ها چی دید میشینه یه گوشه و کز میکنه موهای داداش حسن شده سپید دردمونم که تمومی نداره باید از دست دلم هوار کنم یتیمی هزار تا دردسر داره آخه من بدون تو چیکار کنم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
  رفتی میان غصه مرا جا گذاشتی ما را در اوج غم تک و تنهاگذاشتی   برداشتی تو بار خودت را ز بستر و آن را به روی شانه بابا گذاشتی   یادم نمی رود بخدا لحظه ای که تو با یا علی به آتش در پا گذاشتی   مادر لباس محسن خود را نبرده ای آن را به زیر بالش خود جا گذاشتی   این یادگاری ات جگرم را کباب کرد دربین شانه موی خودت را گذاشتی   گفتم که چار ساله کجا مادری کجا این کار را برای اماگذاشتی   آن بوسه ای که سهم گلوی حسین بود آخربرای زینب کبری گذاشتی   مهدی نظری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. از خجالت تا ابد پیشانی حیدر تر است مرگ، بعد از تو برای مرد تو شیرین تر است رفتی ای ام ابیهای نبی اما بدان مرتضی هم مثل زینب بعد از این بی مادر است چشم میدوزد به در هرکس عزیرش میرود من ولی میسوزم از اینکه نگاهم بر در است ای وجودت ساحلِ امن دل طوفانی ام کشتی غم های حیدر بعد تو بی لنگر است فضه هم دارد از اینجا میرود، حق میدهم زندگی،در خانه ی بی فاطمه زجر آور است تو تمام قوت زانوی من بودی ببین اینکه افتاده است از پا پهلوان خیبر است هرکه می افتد زمین با ذکر من پا میشود چاره بیچارگان است اینکه حالا مضطر است خسته ام دختر عمو حرفی بزن چیزی بگو این غریبی که سر قبرت نشسته حیدر است خانه من که نشد، این قبر خاکی لااقل خانه امنی برای دختر پیغمبر است محسنم را هم بغل کن جای من زهرای من بر دلم مانده است داغ غنچه ای که پرپر است ✍علی اکبر نازک کار -فاطمیه ۱۴۰۰ . *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مادر سلام! می شنوی؟ زینب آمده! با یک بغل شکایت و ذهنی پر از سوال اول بگو که پیش خدا کی ببینمت؟ بعد از سه روز؟ چند دهه؟ یا که چند سال؟ آنجا که خوب می‏گذرد، با خدایتان جمعید دور حوض و کسی هم غریبه نیست اینجا هم اشک ما و دل تنگ خانه و جمع شبانه‏ی پدر و چاه دیدنی است ! در این سکوت غم زده حتی نمی شود با خاطرات دور و برت درد دل کنی اما شما هم از در و همسایه راحتی هم می شود که با پدرت درد دل کنی از ماجرای کوچه نگویی برای او! تنها بگو که حال همه خوبِ خوب بود یادش بخیر،حال همه خوب بود، حیف! دنیا چه زود می گذرد، حیف شد، چه زود... می‏بینمت هنوز میان حیاطمان مشغول کار پخت و پز و آرد کردنی مادر اگر که روسری‏ام را درآورم مثل قدیم موی مرا شانه می زنی بابا برام گفته پس از فوت مادرت می‌گفته‌ای همیشه «پدر! مادرم کجاست؟» حالا شده است نوبت من تا بپرسم از دیوار و میخ و کوچه و در «مادرم کجاست؟» آخر چرا بدون صدا باید اشک ریخت؟ مادر! گلویمان به خدا درد می کند گرچه به حد درد شما نیست... راستی پهلوت خوب تر شده یا درد می کند؟! مادر! چرا شبانه تو را دفن کرده ایم؟ اصلا چرا کسی به سراغت نیامده؟ مردم که گفته اند میاییم، دیر شد! پس هیچ کس چرا سر ِ ساعت نیامده؟! مادر! سوال‌ها که همه بی جواب ماند این بود رسم درددل؟ این بود مرهمت؟ پس می روم دوباره سر پله ی نخست مادر بگو که پیش خدا کی ببینمت؟   ا.سادات هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو خون گریه میکنم سر خاک مزار تو   برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن   مادر ز جای خیز که مهمانت آمده مهمان دلشکسته و گریانت آمده   اینکه نشسته است کنارت حسین توست این بی قرار گرم زیارت حسین توست   برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس حال بقیه را هم از این کودکت بپرس   رفتی و نیستی که ببینی برادرم هر روز آب میشود از غصه در برم   بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را گوید مدام زیر لب ای وای مادرم   ار لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون شانه نخورده است به گیسوی خواهرم   از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده ترسم که جان دهد پدرم در برابرم   آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟ تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟   برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو   مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟ بهبود یافته آن چشم کم سویت؟   یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت   یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی بابا نبود خادمه ات را صدا زدی   رفتی و ماند خاطره هایت برای من زنده شود عزای تو در کربلای من   یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم   وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا   فکر رباب باش که در بین سلسله است وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا   نیمه شب است و قافله در دشت می رود افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا   علی صالحی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باور نداشت زينب كبري‌ كه مادرش رفته است وجاي خالي  او در برابرش   چادر نماز فاطمه لالايي شبش دستان پر ز مهر علي بالش سرش   چشمان پرستاره ي زينب به در هنوز يادي كند زمادر و محسن برادرش   هرنيمه شب به كنج دلش روضه ميگرفت باخاطرات كوچه و سيلي و مادرش   وقتي دلش بهانه ي مادر گرفته است چادرنماز مادر خود را كند سرش   مادركبوترانه پريده به آسمان بابا دلش گرفته براي كبوترش   محمدجواد قدرتي   *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا فاطمه الزهرا (س) بی تو ای فاطمه جان مانده به دنیا چکنم رفته ای از کف من با غم فردا چکنم طفلانت همه در هجر تو بی بال وپرند طائر عشق علی گو تو که تنها چکنم آشیان پر شده از ناله ی مادر مادر بهر آرامششان ای گل طاها چکنم حامی ام بودی واینک شده ام بی لشگر بین میدان بلا بعد تو زهرا چکنم همه گویند که بی فاطمه از پا افتاد قوت زانوی من بی تو در اینجا چکنم درد اگر بود مرا از طرفت درمان بود ای که بودی به علی همچو مسیحاچکنم دوست دارم که تسلا بدهم طفلانت درد هجران تو را نیست تسلا چکنم باشد اصرار زبعضی که مزارت بینند با تقاضای چنین مردم رسوا چکنم فاطمه شمع شبستان علی بودی تو حال با خانه واین ظلمت شبها چکنم کوثرم،زینب تو بانوی این خانه شده خستگی در رخ او هست هویدا چکنم تو گل سرسبد صحنه ی خلقت بودی دست گلچین اجل برد به یغما چکنم شعر:اسماعیل تقوایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه کردم... شب تا سحر با گریه هایت گریه کردم این آخری ، خیلی برایت گریه کردم عجل وفاتی خواندی و‌ من هم در آن شب با بغضِ بعد از آن دعایت گریه کردم وقتی که نان پختی تو‌ با دست شکسته زانو زدم با بچه هایت گریه کردم در وقت غسلت ،فضه شاهد بود بانو مثل یتیمی در عزایت گریه کردم خرمای نخلستان من، خرمای ختمت از ماتمِ ماتمسرایت گریه کردم بر غربت حیدر تمام شهر خندید وقت مناجاتم بجایت گریه کردم از خیمه و‌ از غارت و گودال گفتی با روضه های کربلایت گریه کردم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهار پاره-بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها چند شب می شود که آرامی چند شب می شود که بی تابم چند شب می‌شود که خوابیدی چند شب می‌شود که بی خوابم خانه ای سوت وُ کور مانده وُ من وَ حسن می‌گَـزَد لبِ خود را می‌کند مخفی از دو چشمِ ما زینبـم بُقـچه وُ تبِ خود را او نَه تنها به اِرث بُرد از تو چادرِ خـاکی وُ پُر از لاله از تو آموخته که نیمه یِ شب دور از چشمـها کند ناله چادر وُ بُقچه را بَغَل زده وُ ... گوشه ای از اتاق کِز کردهَ ست مثلِ چشم حسن دو چشمش خون مثلِ قلبم دِلش پُر از درد است دختر چـٰار ساله اَم امروز خانه را خوب آب وُ جارو کرد کار از دست وُ بازویَش که کشید یادِ دردِ عجـیبِ بازو می کرد بستـرِ لاله گونِ مادرِ ما جمع کرد وُ دوباره آه کشید یادِ پهلو وُ سینه اُفتاد وُ..... تکّه ای گوشواره آه کشیده یاد آن روزِ سخت که حَسنَش رفت تا کـوچه هَـمـرهِ مادر رفت وُ برگشت وُ شد عصایِ او وای از خـاکِ چادر وُ معجر بُقـچه را باز کرده وُ دیده دو کـفن در کنارِ پـیراهن هِی به خود طعنه می‌زند که چطور دست وُ پا می‌زند ببینم من حسن از خواب می‌پَرَد اِنگار باز کابوسِ کـوچه را دیده باز دیده که ضربه یِ سیلی سَـندی پاره پاره دزدیده او که آرام شد حسین پرید تشنه وُ بی قـرار وُ سَرگردان السَّلامُ علیَ الحـسین بگو می‌خورد خیزران لب وُ دندان آخـرِ روضه ها دلِ تنگـم می‌تَپَد با نوایِ کرب وُ بلا باز هم ندبه خوان وُ بی تابم همنَـفَس با امام با شهدا زیرِ چَترِ حمایتِ شاهم مَنصَبَـم نوکری شاهِ کرم آرزویم وصالِ دلدار است بِخَرم باز هم حرم بِبَـرَم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
  اشعار ایام بعد از شهادت حضرت زهرا(س) – حسن لطفی   دارم عذاب می کشم و آب می‌کشم با چاه آه از دلِ بی‌تاب می‌کشم   اُفتاده عکسِ ماه در این چاه و عکسِ من دارم خجالت از رُخِ مهتاب می‌کشم   کِی در کنارِ خاکِ تو من خاک می‌شوم کِی رَختِ خویش از دلِ سیلاب می‌کشم   سلمانِ پیر زیرِ بغلهایِ من گرفت خود را به رویِ شانه‌یِ اصحاب می‌کشم   عکس تو مانده است به دیوارِ خانه‌ام دستی که بسته شد رویِ این قاب می‌کشم   من هرچه می‌کشم همه از دستِ قنفذ است داد از مغیره از غم خوناب می‌کشم   من هرچه از تو مانده در این بقچه‌ی غریب دارم به چشم خسته‌ی بی خواب می‌کشم   دارم لباسِ سوخته را جمع می‌کنم این میخ این در  همه را آب می‌کشم   حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آن شب به خدا قسم که من هم مُردم در غسل تنت چه خون دل‌ها خوردم تابوت تو را به دوش بردم اما در اصل جنازه‌ی خودم را بردم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه ی هجر پایان ندارد تو جان جهانی تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد بیا ای که در سال های ظهورت پر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بیقرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد در این روزهای غریبی سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد یهودی در آن کوچه دادش درآمد مگر که مدینه مسلمان ندارد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من پسر خون خدا مهدی ام طالب خون شهدا مهدی ام مادر من مادر خون خداست مادر من ائمه را مقتداست مادر من امّ ابیها بود مادر من حضرت زهرا بود مادر من بهشت احمد بود روح دو پهلوی محمد بود مادر من سیدة الانبیاست دائرة المعارف کبریاست مادر من اسوۀ صبر و رضاست آینۀ پیمبر و مرتضاست عصمت حق، همسر حبل المتین امّ نبی، امّ کتاب، امّ دین مادر من روح نماز شب است حاصلی از تربیتش زینب است مادر من حسین می پرورد دامن پاک او حسن آورد مادر من دست یدالله بود دست مگو هستِ یدالله بود مادر من بود و نبود علی ست مادر من یاس کبود علی ست مادر من فدایی حیدر است شاهد او نالۀ پشت در است مادر من کیست امید علی ست مادر اولین شهید علی ست مادر من چو مرغ بی بال شد مثل کتاب وحی، پامال شد حیف از آن نخل که بی برگ شد اول زندگی جوان مرگ شد حیف که ناموس خدا را زدند مادر مظلومۀ ما را زدند حیف از آن سینه که در خون نشست حیف از آن دست که دشمن شکست  استاد سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آن کس که سر به مقدم جز او نمی‌زند چون کلب راه پرسه به هر کو نمی‌زند این نامرتبی مرا سرزنش نکن آشفته حال شانه به گیسو نمی‌زند لنگی که پهن کرده‌ام اینجا عبادت است سجاده با گلیم گدا مو نمی‌زند دل که نسوخت گریه به هق هق نمی‌رسد شمع سحر نسوخته سوسو نمی‌زند توحید را به غیرت پروانه داده‌اند می‌سوزد و به هیچ کسی رو نمی‌زند مجنون بدون دم زدن عاشق نمی‌شود پس نیست عاشق آن که دم از او نمی‌زند عاشق همیشه پشت سرش حرف می‌زنند اما ز پا می‌افتد و زانو نمی‌زند جاروکش تشرف گریه است این مژه بیهوده چشم را مژه جارو نمی‌زند با یک نگاه تو جگری خون شد از دلم زخمی که چشم می‌زند ابرو نمی‌زند می‌میرم و ز وصل تو حرفی نمی‌زنم حرف وصال را که سیه‌رو نمی‌زند گیسو سپید کرد زلیخا به پای تو از این به بعد دست به گیسو نمی‌زند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بگیر دست گرفتارهای راهت را مگیر از دل دلدادگان نگاهت را غیاث مضطر مسکین جناب کهف وری... ببخش بر سر آوارگان پناهت را شکسته ایم در این عصر سخت وانفسا بیا که با تو ببینیم روز راحت را دلم گرفته کجایی به هر کسی گفتم... خبر نداشت نشانی خیمه گاهت را بیا که با تو بسوزیم در غم مادر بریز در دل ما نیز سوز آهت را پری که سوخته بود و! شکسته و! زخمی! گرفته بود از او وقت استراحت را ** به گریه گفت علی: فاطمه! عزیز دلم مپوش از نظرم زخم روی ماهت را وباز مادر خسته به فکر مولا بود چگونه غسل دهد جسم پر جراحت را *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️با امام زمان (عج) دردل کنید 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💚 اے آفتاب زهرا، عجل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجل علی ظهورک 💔 🌷 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی_آنلاین_انگار_نه_انگار_که_آقا_تک_و_تنهاست_حاج_منصور_ارضی.mp3
3.46M
با (عج) 🍃انگار نه انگار که آقا تک و تنهاست 🍃انگار نه انگار که او منتظر ماست 🎤حاج 💔 🌷 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی_آنلاین_نیارد_خدا_لحظه_ای_دوری_از_تو_حاج_حسن_خلج.mp3
4.74M
با (عج) 🍃نیارد خدا لحظه ای دوری از تو 🍃و در من نه امکان مهجوری از تو 🎤حاج 💔 🌷 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*