eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شعر سوزناک شهادت حضرت زهرا س - فضه بیا ببین که تنم تیر می کشد فضه بیا ببین که تنم تیر می کشد احساس می کنم بدنم تیر می کشد از روز شوم واقعه ی سرد کوچه ها هفتاد و چند شب بدنم تیر می کشد یادت که هست ضربه در بر تنم نشست حالا گمان کنم کمرم تیر می کشد بیش از دو ماه هست که نیلی شدم ولی هر شب تنم ، سرم ، جگرم تیر می کشد احساس می کنم ز غلاف مغیره هست اینکه چنین تمام سرم تیر می کشد اصلاً دلیل این همه دردم مشخص است با یاد کربلاست دلم تیر می کشد —- گودال قتلگاه شلوغ است و یک نفر بر روی حنجر پسرم تیر می کشد شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -سبک سلام آقا -(نرو زهرا ،دل من بی تو می لرزه ) نرو زهرا ،دل من بی تو می لرزه دیـگه دنیا ، بــدون تو نمــی ارزه بزار سایه ات ، بمونه رو سر زینب آخـه زوده، کـه بی مادر بشه زینب پناهـم باش ، مـرا بی تـو پناهی نیست به غیر از تو ، برا من تکیه گاهی نیست ببـین چشمــام شبیــه ابـر بارونـه بمون بامن بمون با من تو این خونه حلالم که دشمن حرف بد می زد حلالم کن که در رو با لگد می زد حلالم کن که در روی تنت افتاد حلالم کن که محسن پشت در جون داد شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(آرام جانم آرام جانم بی تو نمی خواهم دگر زنده بمانم) حضرت زهرا سلام الله علیها سبک : ای یار زینب غمخوار زینب بازم فلک داره سر آزار زینب آرام جانم آرام جانم بی تو نمی خواهم دگر زنده بمانم قسم به گریه های من به کودکان نیمه جان به خاطر زینب بخند به خاطر علی بمان یا فاطمه یا فاطمه پروانه ی من پروانه ی من آتش گرفته بال تو در خانه ی من شرمنده ام بانوی من این خانه امنیت نداشت نه سال با من بودنت جز غصه و غربت نداشت یا فاطمه یا فاطمه یار جوانم یار جوانم بی تو تماشایی میان دشمنانم اهل مدینه غنچه و آلاله ام را چیده اند به اشک تو طعنه زدند به اشک من خندیده اند یا فاطمه یا فاطمه ای دلشکسته ای دلشکسته دیدی مرا در کوچه ها با دست بسته پیش نگاه مضطرم ای نازنین افتاده ای من را زمین زد دشمنم تا تو زمین افتاده ای یا فاطمه یا فاطمه شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): متن شعر شام غریبان زهرا (س) -(شام فراق فاطمه حیدر پریشان است شام غریبان است ) زمزمه شام فراق فاطمه حیدر پریشان است شام غریبان است _________ زینب زهجر مادرش رنجور وحیران است شام غریبان است _________- گسترده باشد بستر زهرا(س) در آن خانه خانه چو ویرانه خون جای اشک از دیده ها درهجرش افشان است شام غریبان است __________ اول شبی باشد شده این خانه بی مادر وای از غم حیدر آغوش حیدر مامن، جمله یتیمان است شام غریبان است ______ هرشب حسین خوابیده با، لالایی مادر امشب بود مضطر با یاد مادر تا سحر بیدار ونالان است شام غریبان است شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شعر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(چه تلخ میشود این نان و این نمک زهرا) قرار بود که تنها قرار من باشی میان شهر فقط تو نگار من باشی ولی قرار نبود اینچنین زمین بخوری و پشت در بروی جان نثار من باشی نخواستی که ببینم چه زخم ها داری تو خواستی که چنین رازدار من باشی عجب تفاهم محضی که داغدار تو ام تو نیز در دل خود داغدار من باشی نفس بزن که نفس های من به تو بسته است بمان و قول بده بردبار من باشی خزانِ عمر علی رو به فصل سرما کرد به آن امید که تو نوبهار من باشی چه تلخ میشود این نان و این نمک زهرا بمان که شهد گل روزگار من باشی به یاس روت قسم، لاله های پیرهنت امان نداد بمانی، کنار من باشی... شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زبانحال امیرالمومنین علی علیه السلام -(ای شکسته پر ، شکستن زود بود) 3 _ زبانحال امیرالمومنین علی علیه السلام چند بیت از یک مثنوی..... ای شکسته پر ، شکستن زود بود پر زدن از خانه ی من زود بود نور تو نشناختند این سایه ها ای قنوتت برکت همسایه ها ای گلم ، میگریم از عمر کمت از تو کمتر بود عمر شبنمت ای شده روح القدس را همسخن جان مولا، با علی حرفی بزن کوثرم ، با رفتنت طوفان مکن خانه را از داغ خود ویران مکن ای کبودی ، زائر روبند تو ای صفای خانه از لبخند تو ای سلام تو تسلای علی ای شکسته پشت در جای علی با سر و دست و تنت ، جوشن شدی تو بلا گردان جان من شدی در شرر ای طائر من سوختی تو برای خاطر من سوختی شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه و واحد شهادت حضرت زهرا -(آخرین غسل و پیراهن او) آخرین غسل و پیراهن او گوید از خون زخم تن او کنج این خانه تابوت مادر خبر آورده از رفتن او آه گل ما پر پر شد آه لحظه ی آخر شد آه رفتنی مادر شد آه الواع یا زهرا گریه های غریبانه سخت است ماتم مرگ پروانه سخت است درو دیوار خانه گواه است بی تو ماندن در این خانه سخت است آه دل ما بی قرار آه خانه ات سوگوار آه دخترت خانه دار آه الوداع یا زهرا شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): (غزل)ای پرستوی علی گو چه شده بال و پرت ای پرستوی علی گو چه شده بال و پرت چشم وا کن مگر افتاده علی از نظرت تو سپر بهر علی در وسط کوچه شدی پشت در هم سپر سینه ی تو شد پسرت کاشکی زودتر از تو بروم تا؛بانو خبر سوختنت را ببرم بر پدرت دستمالی به سرت بسته ای و میسوزم به گمانم که در سوخته خورده به سرت حسن از غصه ی تب کردن تو تب کرده نکند باز به آن کوچه فتاده گذرت دست بردار زدیوار و کمی راه برو سخت باشه به تو؛ انگار شکسته کمرت ** شائق شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کوچه می شَوَم دلتنگ، مانندِ هوای کوچه ها هر زمان یادی کُنم از ماجرای کوچه ها کودکی بودم که با غُربت دلم پیوند خورد تا شُدم با مادرِ خود آشِنای کوچه ها سال ها هم بُگذَرَد، در گوشِ من پیچیده است نعره های زشتِ مَردِ بی حیای کوچه ها بیشتر از سیلیِ او بر دلم آتش زَنَد بی تفاوت بودنِ همسایه های کوچه ها قَدِّ من کوتاه بود و دیدم آنجا شُد بلند دستِ ثانی، آهِ مادر، وای وایِ کوچه ها مادرم می گفت: جانِ مُجتبی چیزی مَگو با علیِ غیرتی، از ناسزایِ کوچه ها آسمان را مِه گرفت و می کِشیدم در غُروب مادرم را سوی خانه، پا به پای کوچه ها  رضا رسول زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): این ندا تا عرش بالا می رود دختر آمد حیف ، مادر می رود.....
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟ ابری سیاه مانده به روی قمر چرا از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا حرف دهان مردم شهر اینچنین شده حیدر خودش نیامده در پشت در چرا شش ماه انتظار من و تو به باد رفت افتاده از درخت وجودت ثمر چرا دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن خود را زدی عزیز علی در خطر چرا شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت در پیش من زدند تو را بیشتر چرا آخر برای مُردنم این روضه کافی است مادر زدن کنار نگاه پسر چرا 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): تو حیدری به تو چشمان تر نمی آید سرت سلامت اگر غصه سر نمی آید رشید شهر چرا دست بر کمر داری؟ به تو گرفتن دست از کمر نمی آید گره گشای همه دست های بسته علی به دست حیدری ات بند و پر نمی آید ‌سپرده ام به کنیزان که نان درست کنند ز دست و بازوی من کار برنمی آید میان شعله من و در بهم گره خوردیم علی ز پهلوی من میخ در نمی آید 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری 🔸شاعر: _________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بهر نزول رحمت حق آیه می شوی گریان برای حاجت همسایه می شوی بانو بس است این همه گریه که می کنی داری خیال می شوی و سایه می شوی اذکارِ آسمانیِ تسبیح مرتضی پر پر شدی چقدر مفاتیح مرتضی دیروز هر کجای مدینه که سر زدم دیدم نشسته اند به تقبیح مرتضی مردم توجهی به کلامم نمی کنند قدری حیا ز شأن و مقامم نمی کنند جای همه بیا و جواب مرا بده حالا که کل شهر سلامم نمی کنند هفتاد روز مبهم و مسکوت مانده ای از آن دوشنبه فاطمه مبهوت مانده ای با صد امید گفتی و گهواره ساختم حالا به فکر روکشِ تابوت مانده ای؟! رد خزان به چهره ات ای یاس مانده است وضعت هنوز فاطمه حساس مانده است خیلی دلم شکسته... بدان می کشد مرا خونی که روی دسته ی دستاس مانده است دیشب سر نماز شبت گریه ام گرفت با آه آهِ روی لبت گریه ام گرفت وقتی قنوت نیمه شبت نیمه کاره ماند بر دست های با ادبت گریه ام گرفت زهرا غم مرا چه کنم تا که حل کنی زهری که مانده بر جگرم را عسل کنی بغضی نهفته موی حسن را سپید کرد قدری نمی شود حسنت را بغل کنی دیدی دعای مضطرمان هم اثر نکرد امن یجیبِ دخترمان هم اثر نکرد قرآن به سر گرفته حسن با برادرش حتی امید آخرمان هم اثر نکرد فکری برای غربتِ حالم نمی کنی رحمی به حال و روز دو عالم نمی کنی تازه جوان من چقدر قدکمان شدی! زهرا مرا ببخش، حلالم نمی کنی؟! **** وقتی کفن برای حسینت نیافتی چادر سیاه سوخته ات را شکافتی هر طور بود با پر زخمی و درهمت پیراهنی براش غریبانه بافتی 🔸شاعر: _________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سحر دمیده و سجاده ماهتاب ندارد بساط شاعر شبگرد شعر ناب ندارد چگونه اشک بریزد زمان درد دو پهلو؟! گلی که می شکند ساقه اش، گلاب ندارد! چه فایده که به رویش هزار پنجره وا شد؟! گلی که سوخت نیازی به آفتاب ندارد! فقط به مرگ خود امید بسته بعد پیمبر چه زندگی ست که هر لحظه جز عذاب ندارد به پیش غیض, نگاه چهل حرامی بد مست نجیب زاده زنی را زدن ، ثواب ندارد!! قسم به پینه ی دستش، شبیه او خود, گندم هزار خاطره با سنگ آسیاب ندارد تمام غصه ی تنها نگین خانه همین است: اگر بمیرم علی یار پارکاب ندارد چه جمله ای شده کابوس او که می پرد از خواب!!! : ‘'برای بستن حیدر کسی طناب ندارد؟’' چگونه مقبره سازد برای او که در این شهر علی برای خودش حق انتخاب ندارد! 🔸شاعر: ____________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): گر پهلویم شکست فدای سرت علی محسن به خون نشست فدای سرت علی یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم هستی هر آنچه هست فدای سرت علی ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید حالا که نیلی است فدای سرت علی غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو... ... راهم به کوچه بست فدای سرت علی از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین" این جای ضرب شصت فدای سرت علی 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زودتر کاش بمیرم زِ غم اما چه کنم مانده‌ام با تنِ تو با چه کنم با چه کنم خواستم تا که نَگِریَم به کنارِ بابا خواستم تا که نَگِریَم به تو اما چه کنم گریه سخت است به مَردِ تو ولی می‌گِرید زیر لب زمزمه‌اش این شده زهرا چه کنم از سرِ شب که زدی شانه به مویم به لبت... خون به جایِ نَفَست آمده حالا چه کنم بسکه خون می‌چکد از پیرهنِ تازه‌ی تو بارها گفته‌ام ای وای که بابا چه کنم دیدم آن روز چه آمد به سَرَت در آتش مانده بودم که در آن همهمه تنها چه کنم در و دیوار به هم خورد و تو را خُرد نمود می شنیدم نَفَست را که خدایا چه کنم من به دنبالِ تو و فکرِ همه کُشتنِ تو کَس نمی‌گفت که در زیرِ قدمها چه کنم پلکِ سرخِ تو قرار است مگر وا نشود تو بگو با دلِ دلتنگِ تماشا چه کنم 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): "باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست - "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
💐🍃🌿🌸🍃🌾 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 🗓 امروز سه شنبه ☀️ ۲۵ دی ماه ١٣٩۷ 🌙 ۸ جمادی الاول ١۴۴۰ 🎄 ۱۵ ژانویه ٢٠۱۹ ✅ تیک ارادت روزانه لازم نیست وقتی کار خوبی می کنیم داد بزنیم ! کار خوب مثل بوی گُل است خودش منتشر می شود... 🌿 🌺 🌾 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃
🏴 حضرت آیت الله خامنه‌ای در پیامی حادثه تلخ سقوط هواپیمای حامل کارکنان نیروی هوایی ارتش را تسلیت گفتند. 📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: ◾️ بسم الله الرحمن الرحیم حادثه‌ی تلخ و تأسف‌بار سقوط هواپیمای حامل کارکنان خدوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و جان‌باختن آن عزیزان و دیگر سرنشینان آن پرواز را با تأثر و اندوه و همدردی، به خانواده‌های داغدیده و به خانواده‌ی بزرگ ارتش و نیروی هوایی تسلیت میگویم و صبر جمیل برای بازماندگان و رحمت و مغفرت برای درگذشتگان مسألت میکنم. لازم است مسئولان ذیربط با بررسی کامل این حادثه‌ی اندوهبار، نقاط ضعف و خلأها و خطاهای احتمالی را شناسایی و پیگیری کنند. سیّدعلی خامنه‌ای ۲۵ دی ۱۳۹۷ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🎤ا﷽ویژه مداحان مدیران هیٵت و فعالان فرهنگی اصفهان [■]باعنوان طلایه داران فاطمی[■] [‌‌■]آئین استقبال از فاطمیه97 [■‌‌]همراه باتبیین دست آوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی ■سخنران■ حجت الاسلام سیدحسین مومنی ■مداحان■ √حاج مهدی سلحشور √حاج حسین سازور ‌‌■ زمان■ √چهارشنبه وپنج شنبه 26و27دی ماه 8تا10شب خواهران وبرادران ■مکان■ (((حسینیه بنی فاطمه ))) واقع در خیابان ابن سینا ✔بسیاری از عزیزان مداح فرمودندهرکدام به نیت یک شهید♥عزیز دراین مراسم باشکوه شرکت می کنند ومن به نیابت ازشهیدی‌♥ که به عشق حضرت زهرا♥ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند ■فرمانده گردان یازهرا♥ ‌♥‌‌شهیدمداح ♥محمدرضا تورجی زاده♥ ■هم تبلیغ ‌‌■ هم تشریف ✉ضمنا ✉کلاسهای آموزش مداحی ✉همچون هفته های قبل ✉ویژه برادران(بصورت رایگان) ✉روزهای جمعه ✉ازساعت9صبح ✉واقع درمقابل مهدیه اصفهان ✉ساختمان حسینیه فرهنگی قرآنی صرافان ✉کانون مداحان استان ✉برگزار می باشد جزئیات بیشتر درخصوص موضوعات مرتبط بامداحان رادرکانال زیرپیگیری.. ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): من را برای نوکریت انتخاب کن روی غلام رو سیه خود حساب کن من را بخر اگر چه به دردت نمیخورم دستم بگیر جان حسینت ثواب کن
سلام(بخوانیدوارسال کنید): گل جای خود دارد ای کاش آهن در آتش نماند من دوست دارم که حتی دشمن در آتش نماند راه گریزی ندارم، میسوزم و مینویسم صد مرد آتش بگیرد، یک زن در آتش نماند
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ واژه ها سوگوار واژه ی نور واژه ای سر به روی زانو داشت واژه ای فاش روضه میخواند و واژه ای دست روی پهلو داشت کوچه ها رنگ نیلگون بر تن روضه را با اشاره می خواندند گاه گاه از زبان یک کودک گاه ازگوشواره می خواندند پاره های دل فدک نامه چه غریبانه اشک می سفتند روضه ها را به هم در گوشی چادر و گوشواره می‌گفتند هق هق گوشواره اش گم شد در هیاهوی کینه‌ها ناگاه چادرش آه میکشید از دل ناله میزد وقار "یا اماه" آب میشد ز شرم تیغ علی سپر مرتضی ز کار افتاد رنگ پاییز روی گلبرگ مریمِ دائما بهار افتاد ارث اشک حسن به ما برسد در فدک باغ لاله می روید اشک از چشم کودک شیعه چون شود هفت ساله می روید . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کنارِ خالقش بود از ازل؛ از ابتدا؛ زهرا و خواهد ماند، در آن لامکان تا انتها؛ زهرا نزولش آیه‌ی تطهیر را دریای اَطهر کرد که باراند از زلالِ رودِ خود بر «انّما» زهرا شبِ چادر نمازش در حقیقت «لیلةالقدر» است برای شأن او گفتند، «ما اَدراکَ ما زهرا» حدیثِ قدسیِ اهلِ کسا یعنی که روی فرش تمامِ عرش را جا داد، زیر یک عبا؛ زهرا به شوقِ سایه‌سارِ رحمتِ «اَلجار ثُمَّ الدّار» شدند اهل زمین و آسمان همسایه با زهرا چراغِ خانه‌اش را نذرِ مسجد کرد، بی منّت غذای بچه‌اش را می‌دهد دست گدا زهرا خدا آموخت درس بندگی را به حبیبِ خود پس از آن گفت، -بعد از هر نمازش-: مرحبا زهرا! «مَفاتیحُ‌الجَنان» قفلِ دل ما را که وا می‌کرد توسل کرد، بر صاحبْ‌دعا و گفت، "یا زهرا" به روز حشر، وقتِ دستگیری، کارشان گیر است شفیعان نیز می‌گویند، آنجا یکصدا؛ زهرا! نوشتن از مقامِ قدسی‌اش کار خداوند است کجا این گنگ‌گویی‌های شاعرها؛ کجا زهرا ؟! . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯