eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
222 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ________ برسر نعش گل ام بنین غوغا شد همه گفتند:حسین بن علی تنها شد تاکه حیرت زده دردشت دودستت دیدم گفتم ازیوسف من یک اثری پیدا شد صوت ادرکنی تو گم شده در هلهله‌ها این چه شوریست که درلشگریان برپاشد تا که دیدم بدنت را کمرم درد گرفت خیزازجا و ببین پشت حسینت تا شد از بلندای قدت جای دو لب باقی نیست این همه تیر کجای بدن تو جا شد با چه بغضی زده این ضربه خدا می‌داند که ز فرق سر تو تا به ابرو واشد صورت تو اثر از چادر خاکی دارد گوئیا سجده تو بر قدم زهرا شد گوئیا لشگری از پیکر تو رد شده اند زیر پا خطبه ترویه تو امضا شد بین یک دشت تنت ریخته صاحب علمم صحنه قتلگهت علقمه نه دریا شد 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ این جوان کیست که آتش به فرات افکنده ست آه و فریاد و فغان در عرصات افکنده ست این جوان کیست که آتش زده نخلستان را متحیر بنموده ست به خود میدان را خوبرویان ِ عرب ماهِ منیرش خوانند در نِـیستان شجاعت همه شیرش خوانند خبر آمد اسَدالله به میان آمد از سراپرده برون مست و خروشان آمد که ابالفضل گرفته ست علم بر دوشش آنکه پیغمبر و زهرا و علی مدهوشش مشک بر دوش و چنان زین و حمایل محکم سر پر اندیشه و از شوقِ حرم دل محکم مست می آید و میخواند مزّمّل را تشنه آید که به آتش بکشاند دل را او رسیده ست به«قَد اَفلَحَ مَن زَکّــٰـهٰا» متبلور شده در «مُنـذِرُ مَن یَخشـٰـها» قل هوالله به لب تا که گشاید در را مرتضی آمده از جا بکند خیبر را ذوالفقاری به کف آماده ی میدان عباس رخ برافروخته و مست و غزل خوان عباس به رجز خوانی او اهل حرم دل مشغول وقت میدان شدنش فاطمه هم دل مشغول مشک یعنی همه ی عشق و تمامیّت او مشک کانون حماسه ست به حیثیت او مشک بر دوش و چنان زین و حمایل محکم سر پر اندیشه و از شوق حرم دل محکم آه از آن لحظه که خورشید ز زین افتاده ماه با پیکر زخمی به زمین افتاده نبضِ تاریخ و لهوف از ضربان افتاده روحِ تشریح فرات از هیجان افتاده این جوان کیست که کونین گریبان چاکش روز محشر شهدا معتکف ادراکش خوش به آن لحظه که دست از تن پاک افتادش حضرت فاطمه آمد به مبارک بادش آفرینش همه مجذوب کراماتش بود کربلا شرح ِ مفاتیحِ روایاتش بود این جوان کیست که آتش به فرات افکنده ست آه و فریاد و فغان در عرصات افکنده ست این جوان کیست که آتش زده نخلستان را متحیر بنموده ست به خود میدان را 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ عطش از خشکی لب‌های تو سیراب شده آب از هُرم ترک‌های لبت آب شده بعد از آنی که تو لب‌تشنه عطش را کشتی تشنه لب ماندن ساقی همه‌جا باب شده بعد افتادن عکس تو در آیینۀ آب برکه از شوق رخت خانۀ مهتاب شده این فرات است که از درد غمت ای دریا بس که پیچیده به خود یکسره، گرداب شده تب و تاب حرم از تشنگی و گرما نیست دل اهل حرم از داغ تو بی‌تاب شده تیرها رو به سوی چشم تو خواندند نماز همه گفتند که ابروی تو محراب شده صحنه‌ای که کمر کوه شکست از غم آن عکس تیری‌ست که در دیدۀ تو قاب شده 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ شرمنده ام نشد که بمانم کنارِ تو تسکین شوم برایِ دلِ بی قرارِ تو اشکِ رقیه دیدم و گفتم که میشوم مرهم به زخم های دلِ غُصِّه دارِ تو رفتم فُرات را به حضورت بیاورم تیری به مَشک خورد و شدم شرمسارِ تو این نیزه ها نذاشت که با خود بیاورم آبی برایِ کودکِ چَشم انتظارِ تو تا پایِ دشمنان نرود سمتِ خیمه ها دست و سر و تمامِ تَنم شد حصارِ تو با ذکر یا أخا تو به بالینم آمدی با این حساب من شده ام از تبارِ تو 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ امشب شبی ست تا که من از خود گذر کنم امشب همان شبی ست که باید خطر کنم وقتش رسیده است همان فرصت ِ زلال امشب همان شب است شب وجد و شور و حال ساقی برون ز خیمه شد و ساغری به دست ساقی برون ز خیمه نشسته ست مستِ مست ساقی نشسته جمله ی مستان به گرد او امشب تمام ِ باده پرستان به گرد او لبریز تر نموده ولی باده ی زُهیر «مِی» ریخته ست بر سر سجاده ی زُهیر ساقی نشسته است لب شاطی الفرات مدهوش کائنات شد و محوِ ممکنات ذُخـر الحسین ساقی ِ عطشان کربلاست عباس نازنین که غزل‌خوان ِ کربلاست امشب غزل غزل به «مِی»آمیزد آن عزیز شهد و شرر به کام جهان ریزد آن عزیز مِی ریزد از سبوی ولایت بیا بنوش امشب بخوان حکایت ِ آن مرد «مِی»فروش شعر آن چنان بخوان که شرر بارد از دهن نام آن چنان ببر که بلرزد تن و بدن عباس ای روایت مجنون کربلا شورِ حجاز و ضربِ همایون کربلا شمس و قمر سُرادِقِ شَطحُ الشمایلت خورشید و ماه آینه دارِ مقابلت مصداق ِ عارفانه ی ایمان و غیرتی مفتاح و مبتدایی و روح بصیرتی دنیا مقابل کَرمت شعر مبهم است در لجّه ی تو جوشش شط العرب کم است هو یا علی مدد مدد ای تک سوار عشق هو یا علی مدد مدد ای ذوالفقار عشق عباس ای سرود حماسی مرتضی منظومه ی بلند شهامت ،یلِ وفا باب الحوائج ستی و دنیاست در تو گُم دل میرود ز دست برای شب نهم امشب شب نهم پرِ احساس میشویم باده گسار حضرت عباس می‌شویم ساقی سرت سلامت از آن باده می دهی یک جرعه زان شراره ی آماده میدهی ساقی نشسته است لب شاطی الفرات مدهوش کائنات شد و محوِ ممکنات ذُخـر الحسین ساقی عطشان کربلاست عباس نازنین که غزل‌خوان ِ کربلاست 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ دستی برای جستجو از دست داده چون پیکرش را مو به مو از دست داده چشمان خود را با همان تیری که آمد غرقِ شتاب از روبرو، از دست داده بی خاصیت! افتاده گریان؛ پاره پاره مَشکی که دیگر آبرو از دست داده تعریف خواهد شد پس از این نام ِ «سقا»: لب تشنه مردی که گلو از دست داده در خیمهٔ تاریخ ما هم تشنه ماندیم در علقمه ساقی سبو از دست داده یک تیرِ گریان در دهانش گیر کرده دیگر توانِ گفتگو از دست داده آمد برادر... إنکسارش کشت ما را قامت-خمیده؛ رنگ و رو از دست داده اربابمان تنها نه که یار و علمدار پشت و پناهش را بگو از دست داده شد خیره بر ماه و سپس زد زیر گریه آخر رقیه(س)-جان؛ عمو از دست داده! 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ________ منم ماه بنی هاشم که عباس است نام من بود ام البنین مام و، علی باب کرام من من آن سرباز جانبازم که از لطف خداوندی لبالب از می حب حسینی گشته جام من من آن مرد سلحشورم که بهر کشتن دونان بود شمشیر تیز شاه مردان در نیام من من آن شیرم که چون افتد به دامم دشمن قرآن نباشد بهر او راهی که بگریزد ز دام من من آن علمدارم که اندر عرصۀ هیجا سر دو نان، چو گویی، نرم گردد زیر گام من بود این افتخارم بس، که گوید خسرو خوبان بود عباس نام آور نگهبان خیام من غلام و جان نثار و چاکر و عبدم به دربارش که اندر رتبه شاهانند در عالم غلام من ندادم تن به زیر بار ظلم و ذلت و خواری که بر ذرات عالم گشته واجب احترام من نکردم بی وفایی با حسین، آن خسرو خوبان به عالم گشت ثابت زین فداکاری مقام من نخوردم آب و، دادم تشنه جان و، در درون آب ز سوز تشنگی می سوخت بهر آب کام من نگردد خوار و زار و زیردست ظالمان هرگز نماید پیروی کردار هر کس بر مرام من رسان (ژولیدۀ ) محزون درورد گرم و بی پایان به نزد دوستان من پس از عرض سلام من 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ____ دل بـــه دریـــا زد و دریـــای دعا پشـــت سرش یـارب او را بـــه سلامـــت برســـان از ســـفرش مـــاه اگـــر رفـــت کواکـب هـــمه سـرگردان اند مـــاه رفـــت از حـــرم و اهــل حـــرم منتظرش عهد کـــرده ست و مـهم نیست اگر در مـــیدان لشـــکری عهد شـــکن حلقه زند دور و برش چه تـــرک ها کـــه عـــیان بود به روی لـــب او چه شـــررها که نهان شــعله کشید از جــگرش آســـمان تـــیره شـــد از تـــیر بـــه آنـــی، امـــا این علمدار حسـین است، چه باک از خطرش؟ دسـت عــباس در آخـــر گـــره از کـــار گـــشود کـــه یـــدالله عــلی بـــوده و این هم پســـرش دســـت در آب فـــرو بـــرد و خـنک بـــودن آن آتــــش بـــیشـــتـری زد بـــه دل شـــعـله ورش گفت ای آب تو اینجایی و عالم تشنه است؟ غرق در جوش و خروشت شده ای! کو ثمرش؟ خاک هم خاک به سر ریخــت از آهی که کشید آب هـــم آب شـــد از دیـــدن چشـــمان تـــرش آمـــد از علقمه بـا دســـت پـــر امـــا افســـوس چـــه امـــید اســـت بـــه دنـیا و قضا و قدرش رفـــت از دســـت دو دسـتش، مگر از پا افتاد؟ گـــفت ای نفــس غمی نیست به دنـدان ببرش از چه خم شد؟ به گــمانم که کمی چشمانش... ناگهان آه‌...چـه گـویم کـه چـه آمـد بـه سرش؟ حکم جان داشت در آن غائله آن مشک، چطور آن ســر و چشــم و دوتا دست نگردد سپرش؟ چـــه غـــریبانه زمـــین خورد به یاری حســین چـــه دلـــیرانه وفـــا کـــرد بــه عــهد پـــدرش آســـمان تـــاب نیـــاورد و ز غــم خـــون بارید چــون که می دید چه ها کرده زمین با قمرش آبـــرو یـــافـــت ابالفضـــل اگـــر از مــادر خود بـــر جـهـــان فخــر کــند ام بنیـن بـــا پســرش یـــا اخـــا گـــفت ولـــی بی رمـــق و آهـســـته مــی رود بـــاد بـــه خـــیمه برســـاند خـــبرش 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ____ جمع کن طوری بساط منبری افتاده را اینقدر برهم نزن پلکِ تری افتاده را با تکان های سرت اوضاع، بدتر میشود روزی صحرا نکن فرقِ سری افتاده را مجلس ترحیم من برپا شد و هُو می کنند چون کنارم دیده لشکر، لشکری افتاده را دل به دست آوردی عباسم ولی رسمش نبود دست بر پهلو کشاندی مادری افتاده را از کمر افتاده ام با صورت افتادی زمین؟ نیزه ها پُر کرده زیرِ پیکری افتاده را مشک تو پاره تر از این می شود بردارمش ساختی کار رباب و اصغری افتاده را دست.خالی آمدم تشییع تو شرمنده ام برده ام بین عبا پیغمبری افتاده را ما که دست یاعلی دادیم... پاشو یاعلی! تا نبرده ساربان انگشتری افتاده را چشم هایت تیر خورده تا به روی نیزه ها زیر دست و پا نبیند دختری افتاده را از تو پنهان نیست پیدا می کند زینب، دگر در حراجی های کوفه معجری افتاده را 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ____ دو چشم مست تو وقتی به ما نگاه انداخت بساط گریه ی ما را دوباره راه انداخت گریز روضه به عباس خورد و مرثیه خوان شرار شعله ی غم را به کوه کاه انداخت رسید روضه به آنجا که آب شد نایاب شکست بغض و نفس را به چنگ آه انداخت عطش که شرم نمی‌کرد تیر خواهش را به سوی حنجر اطفال بی پناه انداخت به ما سپرد عطش را خودش به علقمه رفت گرفت مشک و علم را به دوش ماه انداخت به سمت علقمه آمد علی تبار یلی که مرگ را به سراسیمه در سپاه انداخت به هر طرف که روان شد گریختند از او هراس را به دل خلق رو سیاه انداخت چنان شبیه علی تیغ زد که دشمن را میان ساقی و سقا به اشتباه انداخت نخورد آب که او را زلال آب فرات به یاد اصغر معصوم بی گناه انداخت دریغ و درد که تیری رسید و یوسف را به انزوای بدون امید چاه انداخت امان از آن دم تلخی که گفت اخا ادرک نگاه ملتمسش را به خیمه گاه انداخت 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خداوندا علمدارم نیامد 👤 🔸 🔳 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. العطش خیمه ها، ناله و اشک رباب ساقی لب تشنه رفت، در پی یک قطره آب زاده ام البنین رفت ولی بر نگشت سوخت دل مادری آب میسر نگشت امید زینب شد نا امید جی بالماء لسکینه ای شهید موج دریا، مشک سقا، اشک زهرا یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل مشک و علم یک طرف، دست قلم یک طرف العطش کودکان بین حرم یک طرف ناله ی ادرک اخاک، می رسد از علقمه زاده ی ام البنین شده پسر فاطمه ابروی پیوسته شد جدا کربلا تازه شد کربلا ای تشنه لب، عشق زینب، کاشف الکرب یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل در پی روح خدا، سوی خدا می رویم همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی نذر علمدار عشق، حضرت سید علی همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم آخر شهیدم می کند عشق ولی چشم من و فرمان تو سید علی یا اباالفضل .👇 شور بسیار زیبا _ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _ سید مجید بنی فاطمه العطش کودکان ، ناله و اشک رباب 2 ساقی لب تشنه رفت،در پی یک قطره آب زاده ی ام البنین ، رفت ولی برنگشت سوخت دل مادری ، آب و میسر نگشت امیدخیمه شد ناامید،جی بلما لسکینه ای شهید موج دریا ، مشک سقا ، اشک زهرا یا ابوالفضل 3 مشک و علم یک طرف دست قلم یک طرف العطش کودکان ، بین حرم یکطرفه ناله ی ادرکنی اخی ، میرسد از علقه زاده ی ام البنین ، شد پسر فاطمه آبروی پیوسته شدجدا کربلا ، تازه شد ، کربلا ای تشنه لب،عشق زینب،کاشف الکرب یا ابوالفضل 6 بعد تو دیگر حسین ، بی کس و تنها شده پای حرامی ببین ، بین حرم وا شده کرببلا والسلام ، کار حسین شد تمام میرود امشب اسیر ، زینب او سوی شام ( ای وای از )3 چشم نامحرمان ای وای از خنده های سنان تا سقا رفت ، حرمت ها رفت یا ابوالفضل .... علیه_السلام . مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠