eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعیات مرتبط با فرازهایی از ✔️ یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً عَصَیْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا پوشاندی و من خراب کردم یا ربّ خود را هدفِ عذاب کردم یا ربّ در حشر بیا و آبروداری کن روی کرمت حساب کردم یا ربّ :: أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ خط از طومار مؤمنینم مزنی ننگ ابدی را به جبینم مزنی پیش همه آبرو به من بخشیدی بالا بردی مرا، زمینم مزنی :: أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ مهلت دادی، دعا نکردم یا رب خود را ز گنه جدا نکردم یا رب از لطف و کرامتت، گناهانم را پوشاندی و من حیا نکردم یا رب :: وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنِی آری منم و گناه، خرمن خرمن آلوده شدم اگر چه دامن دامن امّا ز عقاب باز دورم کردی انگار که تو حیا نمودی از من :: فَمالي لا اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي بر زشتی اعمال بدم می‌گِریَم بر وحشت راهِ ابدم می‌گِریَم قبر است تجلی همین قلبِ خراب بر تنگی قبر و لحدم می‌گِریَم :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بالعفو؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟ :: واغْفِرْ لي ما خَفِي عَلَي الاْدَمِيينَ مِنْ عَمَلي وَ اَدِمْ لي ما بِهِ سَتَرْتَني من بد بودم ولی تو احسان کردی هر بار به من لطف فراوان‌ کردی غفار! بیا و باز نادیده بگیر آن را که ز چشم خلق پنهان کردی :: سَیِّدِی لا تُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَرْجُوکَ هر چند بدم ولی جوابم نکنی پیش همه سیدی! خرابم نکنی امّید ندارم به کسی غیر خودت من دل به تو بسته‌ام، عذابم نکنی :: سَيِّدى اِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاّ لاِوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ؛ فَاِلى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ؟! آن‌روز که‌ ماییم و هزاران، چه کنیم؟! از شرم به‌ پیش چشم‌ یاران‌ چه کنیم؟! غفرانت اگر فقط به خوبان برسد ما طائفه‌ی گناه‌کاران چه کنیم؟! ✍ (عاصی خراسانی) 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
غم بی‌انتهایم مانده، ای ماه! فرازی از دعایم مانده، ای ماه! چرا از آسمانم رو گرفتی؟ هنوز از بغض‌هایم مانده، ای ماه! ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
شدم بی‌بال و پر بین قفس‌ها اسیر نَفْس مانده این نَفَس‌ها پناه آورده‌ام سوی تو امشب من از دست هواها و هوس‌ها ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان، سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه، چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
بی سرپناهم، سرپناه از دست دادم بی تکیه‌گاهم، تکیه‌گاه از دست دادم من روسپیدی بهار مغفرت را پاییز با روی سیاه از دست دادم من هرچه را با دل به دست آورده بودم با یک نظر، با یک نگاه از دست دادم من اشک‌هایم، این قدیمی همسفر را همچون رفیقی نیمه‌راه از دست دادم هی رزق، هی روزی مقدر کردی اما هی با خطا، هی با گناه از دست دادم سهم من از مهمانی‌ات شد نان حسرت این ماه را هم غرق آه از دست دادم ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گَله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله، شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه‌ی جمعیت بیداردلان رفت بی‌قدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن‌روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه‌ی اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه‌کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده‌ی مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آن‌ها که به صائب ز وداع رمضان رفت ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
شب اگر تاریک و بی مهتاب باشد خوب نیست عاشقی هم خارج از آداب باشد خوب نیست اشکِ ما را پاک می خواهند ، چشم پاک کو ؟ آب را سرچشمه از مرداب باشد خوب نیست منتقم تنهاست می خواهد بیاید ، یار نیست با علی ، سلمان اگر کمیاب باشد خوب نیست کربلا در کربلا شمعیم از شب تا سحر چشم زائرها اگر در خواب باشد خوب نیست نوکریم اما فقط ما را تحمّل می کند خدمت ما زحمت ارباب باشد خوب نیست روز و شب خون است چشم حضرت صاحب زمان چهره ی ما این وسط شاداب باشد خوب نیست تشنه بود و زیر خنجر ، هیچ‌کس آبش نداد فکر کن لبهای ما سیراب باشد ، خوب نیست روضه باید بسته باشد بغض باید نشکفد روضه خوان گاهی اگر بی تاب باشد خوب نیست 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
طریق حسن، هزار است و رهنورد یکی‌ست ابوتراب یکی، شاهِ کوچه‌گرد یکی‌ست به سفره نانی اگر دارد آسمان از توست که بی دم تو تموز و تنورِ سرد یکی‌ست بگو به ماه کجا می‌گریزد از مهرت به هرکجا برود چرخ لاجورد یکی‌ست تو با تمام یتیمانِ دهر هم‌سخنی در این سراچۀ نُه تو، زبان درد یکی‌ست چه در غدیر، چه گاه مباهله، چه تبوک پیمبر از تو فقط گفت، حرف مرد یکی‌ست ⬛ اگر که معرکه خیبر، اگر تل‌آویو است قسم به تیغ دودم، فاتح نبرد یکی‌ست! 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
سلام بر دل پُرخون مسجدالاقصی به مسجدی که خداوند گفت بارکنا سلام ما به تو و دست‌های بسته شده سلام ما به تو ای حُرمتِ شکسته شده اگرچه شعله به‌پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه گفت به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمان فتنه‌ی شام است و ما سحرزادیم زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئه‌ی نابرادران هستیم و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم مباد آن که رفیقان نیمه راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس! تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس! ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز همیشه چشم به راهان صبح موعودیم بگو به دشمن‌مان انتقام سنگین است و فتح آخر ما قبله‌ی نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دوره‌ی کودک‌کشی سرآمده است دگر به محکمه‌های جهان امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی‌ست ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
تاریک‌ و روشن بود و کم‌کم صبح‌ می‌شد شب، این‌‌ شب‌ِ تیره، شب‌ِ غم، صبح‌ می‌شد «دیشب» فراری می‌شد و «فردا» می‌آمد ناخوانده‌ای...، ناخوانده سمت‌ ما می‌آمد می‌آمد و کم‌کم به‌هم می‌ریخت ما را در اوج شادی، جام غم می‌ریخت ما را در سر صدای سوت ممتد بود و تکرار چیزی نمی‌دیدیم اما غیر از آوار... ما مردم افتاده‌ای مظلوم بودیم از هر حقوق ساده‌ای محروم بودیم حق بود با ما و کسی حق را نمی‌دید تاریخ، اخبار موثق را نمی‌دید اخبار از ما بود، اما بی‌خبر؛ ما... می‌سوختیم و آب را بستند بر ما هرلحظه از ما می‌رسید اخبار تازه «مهمان‌ِ ناخوانده» می‌آمد بی‌اجازه می‌آمد و در حقّ دنیا ظلم می‌کرد با ادعای صلح، امّا ظلم می‌کرد... می‌آمد و حقی طبیعی نقض می‌شد هرگوشه‌ای، خون شهیدی سبز می‌شد صحبت سر جنگ وسیعی بود، امّا... «حق ّحیات» ما طبیعی بود امّا، با این که زیر چل‌چراغ نور بودند، ما را نمی‌دیدند، آیا کور بودند؟ ما را نمی‌دیدند و می‌کشتند ما را این کار اما خوش نمی‌آمد خدا را شهر از «وداع آخر» افراد پُر بود از «آن‌که‌ روی‌ خاک‌ می‌افتاد» پُر بود از مادران پاک، از طفلان معصوم از بی‌گناهانِ بدونِ جرم محکوم بر شانه مانده کوله‌بار داغ تنها تنها نشسته باغبان در باغ، تنها باغ‌ است و در فصل‌ِ خزان گل‌های‌پرپر نعش برادر مانده بر دست برادر دستان دختربچه‌ها جای عروسک رنگ‌ِ حنای‌ِ خون گرفت از زخم موشک می‌آید از راهی که تاریک‌‌ست و تاریک صبحی‌ که نزدیک‌ست و نزدیک‌ست و نزدیک ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
🌷به مناسبت سالگرد عروج جا مانده روی خاکِ صحرا رد پايت پيچيده در گوش شقايق‌ها صدايت آن‌قدر از هجران ياران سوختی تا اين داغ سنگين کرد از دنيا جدايت دنبال عاشورا دويدی روزها را آخر رسيدی به زمين کربلايت فکه برايت: نردبان آسمان‌ها يک جفت پوتين قديمی: بال‌هايت از سال‌های جنگ مینی منتظر بود تا خويش را روزی بيندازد به پايت چشمت منوّر شد به ديدار شهيدان ديدی خودت را گرم آغوشِ خدايت رفتی ولی فتح‌المبين‌ها هست در پیش مانده پس از تو بر زمين صدها روايت... ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
|⇦•تا ببینم رحمت..‌ ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تا ببینم رحمت پروردگار خویش را میشمارم باز جرم بی شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت میسپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی میشدم در حریم یار میجُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم میرود قول و قرار خویش را کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر با خودم آورده ام دار و ندار خویش را بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را : مجتبی خرسندی 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯