#انقلاب_اسلامی
#شعر_پایداری
#انتخابات
فرازی از یک #مثنوی
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزیِ ایران میرسد از مشهد و قم
«حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران
لبریز ایمان است اقیانوس ایران
باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت
در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت
در این ولایت آسمانها خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است..
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه، کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم آری
رودیم و در آغوش اروندیم آری
در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم
با اذن موسی از دل دریا گذشتیم
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم
تا مطلع الفجرِ فرج، چشم انتظاریم
«در خاطرم شد زنده ياد فاطميون»
جاى شهيدانِ حرم خالیست اكنون..
ما پاسداران حریم اهلبیتیم
در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم
ما اربعینیها سپاه قدس داریم
از کربلا، آهنگ راهِ قدس داریم
آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است
تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است
ما رهرو راه شهیدانیم آری
ما بر سر این عهد میمانیم آری
ما همقسم با حاج قاسم ایستادیم
مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم
قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز
ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز
امروز مرز کفر با اسلام، شام است
یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است
ما وارثانِ فتح خیبر، بیقراریم
امروز عزم محو اسرائیل داریم
از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا
«جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا»..
وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم
جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم
تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز!
ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز»
::
هم لیلة القدر نظام است انتخابات
هم مطلع الفجر قیام است انتخابات
هر رأی ما امضای فرداهاست امروز
این قطرهها را شور دریاهاست امروز
هر رأی ما در حکم موجی بیکران است
یک مشت محکم بر دهان دشمنان است..
ما شیعیان حیدر کرار هستیم
آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم
هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَندهست
بر گردن گردنکشان، تیغی بُرَندهست
دنیا نگاهش بر حضور ماست آری
هر رأی در ایران جهانآراست آری
ما فتح خرمشهرها در پیش داریم
تا سجده در بیتالمقدس بیقراریم
روح شهیدان ناظر آراست امروز
چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز
هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است
هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است
مرد و زن ما مردِ میدانند امروز
«حُبُّ الوَطن» را قدر میدانند امروز..
✍ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#مناجات
#مثنوی
🔹درگاه مسکیننواز🔹
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل
به فصل خزاندر نبینی درخت
که بی برگ مانَد ز سرمای سخت
برآرد تهی دستهای نیاز
ز رحمت نگردد تهیدست باز
مپندار از آن در که هرگز نبست
که نومید گردد برآورده دست...
همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکیننواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتوان نشست
خداوندگارا نظر کن به جود
که جرم آمد از بندگان در وجود
گناه آید از بندۀ خاکسار
به امّید عفو خداوندگار
کریما به رزق تو پروردهایم
به اِنعام و لطف تو خو کردهایم
گدا چون کرم بیند و لطف و ناز
نگردد ز دنبال بخشنده باز
چو ما را به دنیا تو کردی عزیز
به عُقبا همی چشم داریم نیز
عزیزیّ و خواری تو بخشی و بس
عزیز تو خواری نبیند ز کس
خدایا به عزت که خوارم مکن
به ذُلّ گنه شرمسارم مکن
مسلط مکن چون منی بر سرم
ز دست تو بِه گر عقوبت برم...
مرا شرمساری ز روی تو بس
دگر شرمسارم مکن پیش کس
گرم بر سر افتد ز تو سایهای
سپهرم بُود کمترین پایهای
اگر تاج بخشی، سرافرازدَم
تو بردار تا کس نیندازدَم
تنم میبلرزد چو یاد آورم
مناجات شوریدهای در حرم
که میگفت شوریدۀ دلفکار
الها ببخش و به ذُلّم مدار
همی گفت با حق به زاری بسی
میفکن که دستم نگیرد کسی
به طفلم بخوان و مران از درم
ندارد به جز آستانت سرم
تو دانی که مسکین و بیچارهایم
فروماندۀ نفس اَمّارهایم
نمیتازد این نَفْس سرکش چنان
که عقلش تواند گرفتن عنان...
به مردان راهت که راهی بده
وز این دشمنانم پناهی بده
خدایا به ذات خداوندیات
به اوصاف بیمثل و مانندیات
به لبَّیک حُجاج بیتالحرام
به مدفون یثرب علیهالسَّلام...
به طاعات پیران آراسته
به صدق جوانان نوخاسته
که ما را در آن ورطۀ یکنفس
ز ننگ دو گفتن به فریاد رس
امید است از آنان که طاعت کنند
که بیطاعتان را شفاعت کنند
به پاکان کز آلایشم دور دار
وگر زَلّتی رفت معذور دار
به پیرانِ پشت از عبادت دو تا
ز شرم گنه دیده بر پشتِ پا
که چشمم ز روی سعادت مبند
زبانم به وقت شهادت مبند
چراغ یقینم فرا راه دار
ز بد کردنم دست، کوتاه دار
بگردان ز نادیدنی دیدهام
مده دست بر ناپسندیدهام...
مرا گر بگیری به انصاف و داد
بنالم که لطفت نه این وعده داد
خدایا به ذلت مران از درم
که صورت نبندد دری دیگرم
ور از جهل غایب شدم روزِ چند
کنون کآمدم در به رویم مبند...
خدایا به غفلت شکستیم عهد
چه زور آورد با قضا دستِ جهد؟
چه برخیزد از دست تدبیر ما؟
همین نکته بس عذر تقصیر ما...
📝 #سعدی_شیرازی
🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#شعر_آیینی
#مثنوی
#رمضان_المبارک
دل من فرصت مستی است بیا
نوبت عهد الستی است بیا
در میخانه دوباره وا شد
موسم مستی بی پروا شد
مست شو تا به سحر هروله کن
سعی کن سعی خودت را یله کن
یله از غیر خدا شو دل من
عشق و ایمان و صفا شو دل من
گوش کن نغمه ی "شهر رمضان
الذی انزل فیه القرآن"
فصل زیبای مناجات رسید
با خدا وقت ملاقات رسید
فصل گل کردن آیات حضور
وقت پرواز دل از شب تا نور
وقت آدم شدن و ناب شدن
هم نفس با شب و محراب شدن
سفره ی رحمت حق گسترده است
از فلق تا به شفق گسترده است
جوشن و ذکر و توسل زیباست
جوشش فیض و تفضل زیباست
رمضان ماه خدا ماه علی است
محرم زمزمه و آه علی است
سجده در خون چه تماشایی بود
سحر وصل چه رؤیایی بود
"ربی الاعلی " می گفت علی
در اشک از مژه می سفت علی
سرخ شد چهره ی آئینه ی او
شد روا حاجت دیرینه ی او
استجابت گل نجوایش شد
راهی روضه ی زهرایش شد ...
مرکب ثانیه ها می گذرد
رمضان است هلا ! می گذرد
در تب جرم و خطا سوخته ام
چشم بر لطف خدا دوخته ام
به دل خسته ی مولا یا رب
به نماز شب زهرا یا رب
سوخته حاصل ما را دریاب
به نگاهی دل ما را دریاب
ﮐﻤﯿﻞ کاشانی
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#مثنوی
جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است
میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است
جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد
روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد
باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر
ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر
السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم
دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم
برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند
یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند
من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی
باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی
سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف
چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف
خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن
آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است
تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن
با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...
هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد
کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد
گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود
من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود
روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط
داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط
تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر
در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر
#رضا_دین_پرور
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#شعر_آیینی
#مثنوی
#حضرت_خدیجه_س
#رمضان_المبارک
شعب ابى طالب چه سخت و جانگزا بود
زندان طاقت سوز مردان خدا بود
بيش از سه سال آنجا چه غربتها كشيدند
در راه دين بر خود مرارتها خريدند
مرد و زن تازه مسلمان در تب و تاب
در تنگناى قحطى نان ، كمّى آب
دشمن كه با اين كار قصد سركشى داشت
پيروزى خود را در اول سهل پنداشت
مىخواست تا از دين نشان ديگر نماند
حتى اثر از نام پيغمبر نماند
او را نداد اين كار شرم آور نتيجه
با اين كه شد بيمار و دلخسته خديجه
هر روز حالش بدتر از روز دگر بود
زخم زبانها بر دل او نيشتر بود
تا عاقبت از اين جهان بار سفر بست
از انزواى غربت دنيا نظر بست
آن زن كه در اسلام شأنش هست والا
همپاى زنهاى بهشتى مثل حوّا
آن زن كه هست خويش را در پاى دين داد
دارائي اش را در پى احياى دين داد
بنت خويلد افتخار دين توحيد
جاويد شد از جود او آئين توحيد
در روزهاى آخر عمر از تب درد
شمع وجودش آب مىشد گريه مىكرد
بنت عميس اسما كنار بسترش بود
در لحظه های سخت بالای سرش بود
پرسيد بىبى جان چرا در التهابى
از مرگ مىترسى و يا فكر حسابى
تو شوهرى چون مصطفى دارى خديجه
در پيشگاه حق جزا دارى خديجه
با اينكه مىدانى به محشر ياورت كيست
در گريه و بىتابي ات ديگر سبب چيست؟
فرمود با اسما خديجه غرق ناله
بي تاب زهرايم كه باشد چارساله
آئينه جان من است اين روح پرور
سخت است بر آن چارساله داغ مادر
اندوه و اشک من بر آن روح عفاف است
بى مادرى جان سوز در شام زفاف است
اسما تو بر ریحانه ی من یاوری کن
آن شب به جاى من برایش مادری كن
شام زفاف فاطمه اسما وفا كرد
پيغمبر اكرم براى او دعا كرد
بگذشت چندين سال تا يك شام ديگر
آن شام يلداى غم و اندوه حيدر
اشك غم از چشم شب و مهتاب مىريخت
اسما به روى جسم زهرا آب مىريخت
کمیل کاشانی - ۱۳۷۸
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#مثنوی
آمدم..،در می زنم..،یا رب! گدایت را ببین
باز هم این بنده ی بی دست و پایت را ببین
ظرف خالیِ طعام سائلات را پُر نکن
نان من گریه است..،نان بنده را آجر نکن
بار من روی زمین مانده است..،بارم را بخر
خوب و بد هرچیز دارم را بیا یکجا بخر
ای پناه بی پناهی ها..،پناهم داده ای
از تو ممنونم به مهمانیت راهم داده ای
شکر می گویم هزارانبار..،ستاری خدا
وای اگر از باطن من پرده برداری خدا
هیچکس گردن نمی گیرد منِ شرمنده را
مثل فرزندِ پدرمُرده بغل کن بنده را
در زمان ارتکاب جرم،بی باکم نکن
تا مرا پاکم نکردی از بدی،خاکم نکن
قلب تاریک مرا از روشنی آکنده کن
عزم ترک معصیت را در وجودم زنده کن
بارها وقتی که می بینم دچارم بر گناه
هر دمی که بیخ پیدا کرد کارم در گناه
رو به زهرا می کنم..،زهراست پشتیبانِ من
جای دیگر را ندارم جز درِ این خانه من
هرچه باشم..،او بخواهد..،می شوم آخر درست
از منِ آلودهدامن می کند نوکر درست
تا دم افطارها یادی ز عطشانش کنم
چشم روزهدار خود را سیر،گریانش کنم
▪️
▪️
خون سرخی بر عبای رنگ یشمش ریختند
تشنه بود و آب را در پیش چشمش ریختند
دست شمر افتاده بود آن زلفدرهم ریخته
خشکی لبهاش را با چکمه برهم ریخته
نیزه جای جرعه آبی،در گلویش می کنند
پیش چشم مادر او پشت و رویش می کنند
بعد گودال از حوالی حرم رد می شوند
شمر و خولی پیش راه زینبش سد می شوند
#بردیا_محمدی
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#شهادت
#مثنوی
مرتضی مظهر جود رب بود
بهترین دلخوشی زینب بود
او که از داغ پدر دلهره داشت
مرهم تازه روی زخم گذاشت
فرق، با لخته ی خون، درهم بود
کاش، ابروی علی، سرهم بود
گفت؛ بابا چه سری دیدم من!
دل من را چو سر خود نشکن
شانه بر موی پریشان نزدی
دو شبی سر به یتیمان نزدی
دخترت را غم تو دلخور کرد
چاه را زمزم اشکم، پُر کرد
سخت کردی چقدر کار مرا
خون دل کرده ای افطار مرا
داغ آن لاله ی پرپر، بس بود
بستر خونی مادر، بس بود
خاطرات در و دیوار! مرو
کشته ی روضه ی مسمار، مرو
قاتل مادرمان، یادت هست؟
داد می زد سرمان، یادت هست؟
به غرور من و مادر بر خورد
تا ترا در وسط مسجد بُرد
ماند از آنروز غمی بر جگرت
جای شمشیر برهنه به سرت
دیدن یار به بستر، سخت است
بستن زخم روی سر، سخت است
مرو غم، راه مرا می بندد
ابن ملجم به حسن می خندد
اینقدر آه نکش، حرف بزن
بگو از عاقبت کوفه به من
اسمی از کوچه اغیار، مبر
ذهن من را ته بازار، مبر
کاش باشند برادرهایم
نگران غم معجرهایم
#رضا_دین_پرور
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#شعر_آیینی
#مثنوی
#مناجات
دریاب آهم را
الهی هر چه هستم خوب یا بد بنده ات هستم
به رویم در نبستی مهربان شرمنده ات هستم
کسی جز تو نمی داند سیامشق خطایم را
گنه پیچیده در زنجير حيرت دست و پایم را
کنون در آستانت رخ نهان در آستین دارم
نگاهت را دریغ از من نمیداری یقین دارم
به دیوار محبت تکیه دادم سایه بانم شو
فرار این دل آشفته ی آتشنشانم شو
به آغوشت پناه آورده ام دریاب آهم را
زمین بگذار یارب کوله بار اشتباهم را
همین اشک است و یارب یارب و آه شبانگاهی
تو ستارالعیوبی من سر آپا جرم و کوتاهی
الهي خوب می دانم به نفس خود ستم کردم
تجرأت بجهلی، شکوه ها از بیش و کم کردم
مرام بندگی از یاد بردم خودسری کردم
دلم سر مست دنیا چونکه شد عصیانگری کردم
کنون باز آمدم در را به رویم باز وا کردی
فراری بنده ات را مهربانانه صدا کردی
صدا کردی بیا ای بنده ی من دوستت دارم
ز اشک و آه و ناله هرچه آوردی خریدارم
غم پنهانی ام را با تو می گویم خدای من
دوای درد خود را از تو می جویم خدای من
کمیل کاشانی - ۱۳۹۰
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#رمضان_المبارک
#شعر_آیینی
#مثنوی
#قدس
شعر من امشب مثنوی آباد درد است
یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است
بر سینه داغی آتشین دارم خدایا
داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا
آنجا که معراج محمد میر عشق است
آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است
آنجا که خاکش جلوه ی عرش الهی است
امروز میبینم اسیر بی پناهی است
می بینم اصغرها عطشناکند آنجا
و از دشنه ی دشمن گلو چاکند آنجا
آنجا صدای عشق را خاموش کردند
از خون بسیط خاک را گلپوش کردند
باز این دل سرگشته ام دریای خون شد
اندیشه سرگردان صحرای جنون شد
در باور اندیشه منزل کرد غربت
تنها خدا داند چه با دل کرد غربت
می سوزم و لبریز آهم آه ای اشک
وا کن به چشم خسته ی من راه ای اشک
غزه به جرم بی گناهی سوخت ، آری
در شعله ی خشم و تباهی سوخت ، آری
تازه شده غوغای صبرا و شتیلا
تکرار عاشورای صبرا و شتیلا
دود است و آتش ، ترکش خمپاره و تیر
در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر
یارب چه می بینم دلم باور ندارد
خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد
ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین
خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین
ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل
بر صحن و محراب تو رد پای جبریل
پیغمبران را موعد دیدار با دوست
معراج احمد بوده ای از خاک تا دوست
ای شهر عشق و آرمان های مقدس
قربانی راه تو جان های مقدس
این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست
در انتظار گامهای نسل فرداست
"الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو
گلهای پرپر ، چاک چاک افتاده در تو
فریادهاشان شعله خیز جان خصم است
حسن ختام آتشین جولان خصم است
وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است
دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است
کمیل کاشانی
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#امام_زمان_عج
#روز_قدس
#مثنوی
...جمعه برای غربت من روز دیگریست
با من عجیب دغدغۀ گریهآوریست
جمعه به مهربانی تو فکر میکنم
به عهد باستانی تو فکر میکنم...
بیصبرم آنچنان که به آخر نمیرسم
حس میکنم به جمعۀ دیگر نمیرسم...
گفتند: دزد آمده باز از هزارهها
خالی شدهست کاسۀ چشم ستارهها
گفتند: آب چشمۀ خورشید کم شدهست
پاییز حکم داده و گل مُتَّهم شدهست
شب، شکل دو مثلّث درهم رسیده است
اضلاع ناگزیر جهنّم رسیده است...
آواز بادهای حرامی رسیده است
پاییز، با دو کفش نظامی رسیده است
در روزنامهها خبر مرگ برگهاست
صحبت ز شکل غیر طبیعی مرگهاست
شب در تمام زاویهها پخش میشود
هی صحبت معاویهها پخش میشود...
آنان کتاب حق را تحریف میکنند
هر شعر تازهای را توقیف میکنند
یک شعر مثل اسلحهای آسمانی است
بیاعتنا به «نظم نوین جهانی» است...
شعری که مثل آدم، فریاد میزند
شعری که زخمهای تو را داد میزند...
شعری که مردگان را بیدار میکند
تاریخ آدمی را تکرار میکند
شعری که میتواند توفان بیاورد
نامه ز سرزمین شهیدان بیاورد...
آنجا که ظلم را همه واگویه میکنند
وقتی زنان افغانی مویه میکنند...
وقتی هراس مرگ به هر ثانیه بهجاست
داغ زنان کُرد «سُلیمانیه» بهجاست
آنجا که هست شهر درختان واژگون
آنجا که پر شده دل «سارایِوو» ز خون
آنجا که کودکانش محکوم مردنند
با چشمهای آبی، لبخند میزنند
بمب است بمب! بارش بمب است از آسمان
این هدیهها برای شماهاست، کودکان!...
آنجا که کودکان فلسطین نه کودکاند
حتّی تمام دخترکان بیعروسکاند
آنجا که گاز اشکآور، حرف تازه نیست
حتّی برای رد شدن از شب، اجازه نیست
هر کوچه پر شدهست ز فرمان ایستها
هر لحظه میرسد صفی از صهیونیستها...
یک برگ از کتاب خدا میخورد ورق
هر بار اسامی شهدا میخورد ورق
اسم شهید، مثل کلید است در جهان
تنها کلید، اسم شهید است در جهان...
خون شهید میجوشد، گرم و آتشین
آنجا که دستهایش، روییده از زمین...
این دستها چهقدر به ما پند میدهند
ما را به آسمانها پیوند میدهند
یک دست توی مشت فشردهست سنگ را
یعنی که من نیاز ندارم، تفنگ را...
امروز هر درخت، چریکیست خشمناک
که گرچه تیر خورده، نیفتاده روی خاک...
دنیا به فکر کشتن ابنزیادهاست
هر ابر، چفیهایست که بر دوش بادهاست...
آن سوی تپّه، پشت همین سیم خاردار
مانده در انتظار درختان خود، بهار...
موعود من! به رغم تمام مورّخان
تاریخ باستانی این قوم را بخوان
در مصحف بهاری تو، گل مقدّس است
چون مرکز بهار تو بیتالمقدّس است
امروز، شورش کلمات از صدای توست
در روزنامههای جهان، ردّ پای توست...
تقویم پارهپارۀ دنیا، ورقورق
نزدیک میشود به قیام بزرگ حق
او را هزار نام بخوانند اگر، یکیست
با صد گزارش متفاوت، خبر یکیست
آغاز شد نماز جهان با طلوع دین
دنیا رسیده است به «ایّاک نستعین»...
باید به ذات حق متمسّک شویم باز
گرم دعای «کن لولیّک» شویم باز...
با هر غزل نگاه سوی عرش میکنم
موعود! خاک راه تو را فرش میکنم
#محمد_سعید_میرزایی
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#مثنوی
بگیر ای دوست دست بی نوا را
زمین افتاده ی سر به هوا را
نگاهم کن! نگاهم کور مانده
گدا از آستانت دور مانده!
همانم که فراموشی ست کارم
به معصیّت گذشته روزگارم
همانم که سر راهت نشستم
همیشه توبه هایم را شکستم
همانم که ز تو توشه نبردم
به جایش باز نان شبهه خوردم
دوباره خوب کن بدحالیم را
خودت پر کن دو دست خالیم را
به گردن مانده عمری قرض و دینم
نگو یارب که عاق والدینم
اگرچه مضطرم، زارم غمی نیست
حسین ابن علی دارم غمی نیست
چه غم دارم اگر مَحرم حسین است
خدارا شکر اربابم حسین است
تمام عشق من این بار عام است
بدون روضه اش کارم تمام است
بمیرم وقت آخر پر محن بود
بزرگ یک قبیله بی کفن بود
تنش را برروی نیزه کشیدند
عزیز الله ما را سربریدند
بمیرم بچه هایش زخم خوردند
سرش را تا به کوفه زود بردند
#رضا_دین_پرور
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#رمضان_المبارک
#شعر_آیینی
#مثنوی
#وداع_رمضان
ماه خوب خدا خدا حافظ
بهترین لحظه ها خدا حافظ
رمضان الکریم ، ماه دعا
از تو تا عرش ، باز ، راه دعا
فرصت ناب «ربنا» بودی
با دلم درد آشنا بودی
سفره ی «افتتاح» گستردی
میهمان را به وجد آوردی
با «ابوحمزه»ات صفا کردیم
شب قدر تو التجا کردیم
سَحرت سِحر دلربایی داشت
عطر امید و آشنایی داشت
از کبیر و صغیر بر لب ما
ذکر «جوشن کبیر» بر لب ما
جرعه نوش از زلال کوثر نور
غرق در جلوه ی مکرر نور
روح ما زیر سایه ی قرآن
مست از آیه آیه ی قرآن
با تو بودن چقدر زیبا بود
پر گشودن چقدر زیبا بود
پر کشیدیم تا خدا در تو
لذتی داشت التجا در تو
روضه خواندیم ، زمزمه کردیم
در عطش یاد علقمه کردیم
حیف شد روزها چه زود گذشت
سازها سوزها چه زود گذشت
می روی تا دوباره سال دگر
نوبت عشق و شور و حال دگر
اشک گرم «کمیل» جاری شد
لحظه ی سخت بیقراری شد
رمضان می روی خدا حافظ
روح و جان می روی خدا حافظ
کمیل کاشانی
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯