سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#تاسوعا
#اشعار_محرم
#غزل
همین که نام بلندش کنار من پیچید
میان هر دو جهان اعتبار من پیچید
شهاب هر چه رها شد به جان خویش خرید
ز بس که ماه حرم در مدار من پیچید
قرار بود خرابش کند امان نامه
چه لحظه ها به خودش در کنار من پیچید!
همین که رفت، نشستم به روی دست زدم
خدا به خیر کند! کار و بار من پیچید
دخیل طفل رباب مرا نشانه گرفت
همین که تیر به مشک نگار من پیچید
سرش که ریخت سر شانه اش، به دنبالش...
صدای گریه ی بی اختیار من پیچید
سر عمود سرش را به هر طرف می برد
ز بس که رفت و به گیسوی یار من پیچید
گه فرود که برگشت، علتش این بود
رکاب اسب به پای سوار من پیچید
کنار علقمه وقتی روی زمین افتاد
صداش بیشتر از انتظار من پیچید
شکستنش کمرم را شکست و جار زدند
قدم، قدم، خبر انکسار من پیچید!
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#تاسوعا
#اشعار_محرم
#غزل
این آب ها که ریخت، فدای سرت که ریخت
اصلا فدای امّ بنین مادرت، که ریخت
گفته خدا دو بال برایت بیاورند
در آسمان علقمه، بال و پرت که ریخت
اثبات شد به من که تو سقای عالمی
بر خاک، قطره قطره ی چشم ترت که ریخت
طفلان از این که مشک به دست تو داده اند
شرمنده اند، بازوی آب آورت که ریخت
گفتم خدا به خیر کند قامت تو را
این قوم غیض کرده به روی سرت که ریخت
وقت نزول این بدن نا مرتّبت
مانند آب ریخت دلم؛ پیکرت که ریخت
معلوم شد عمود شتابش زیاد بود
بر روی شانه های بلندت سرت که ریخت
اما هنوز دست تو را بوسه می زنم
این آب ها که ریخت فدای سرت که ریخت
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#تاسوعا
#اشعار_محرم
#غزل
ای بزرگ خاندان آب ها
آشنای مهربان آب ها
در مقام شامخ سقائیت
بند می آید زبان آب ها
با تماشای لب دریائیت
آب افتاده دهان آب ها
مثل دریایی ولیكن می دهی
مشك خشكی را نشان آب ها
زیر بار تیر های مشك تو
خورد گردید استخوان آب ها
بعد لب های تبسم ریز تو
گریه افتاده به جان آب ها
از وداع تو حكایت می كند
دست های پر تكان آب ها
گریه ی امروز مال چشم تو
گری یه فردا از آنِ آب ها
راستی بی تو چه رنگی می شود؟
شعرهای شاعران آب ها...
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهما_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اشعار_محرم
#مربع_ترکیب
اگر که رعیت ارباب رعیت حسن است
بدست سینه زنان برگ دعوت حسن است
بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است
تمام ماه محرم روایت حسن است
حسینیه حسنیه ست خانه دل ماست
مقام صلح حسن همطراز عاشوراست
سپرده دست حسینش اگر پسرهارا
برای معرکه ها نذر کرده سرهارا
چه بهتر است نبندنداین گذرهارا
که شرمسار نسازند خون جگرهارا
به دست های عقیله ست دست عبدالله
امید کل قبیله ست دست عبدلله
به سن و سال کمش غیرت حسن دارد
خلاصه ای ز کرامات پنج تن دارد
عجیب حال و هوایی جمل شکن دارد
کفن برای چه وقتی که پیرهن دارد
نگاه میکند از تل تمام قائله را
شنیده از سوی میدان صدای هلهله را
دوید و دید به مقتل سروصدا مانده
عموی بی کفنش زیر دست و پا مانده
هزارو نهصد و پنجاه زخم جا مانده
چقدر میزند اورا سنان وامانده
عموش در ته گودال پاره پاره تن است
برای غارت پیراهنش بزن بزن است
کسی نشسته به سینه که خنجری بکشد
به قصد قرب به رگ های حنجری بکشد
درست در جلوی چشم خواهری بکشد
نشد حسین نفس های آخری بکشد
رسید سینه زنان لا افارق العمی
سپاه کوفه بدان لا افارق العمی
کشید دست خودش را سپر درست کند
سپر برای عمو نه پدر درست کند
پناه بر بدنی محتضر درست کند
به گریه مرهم چشمان تر درست کند
دوباره حرمله با یک سه شعبه بلوا کرد
یتیم را بروی سینه پدر جا کرد
#سید_پوریا_هاشمی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
آن قدر توان در بدن مختصرت نیست
آن قدر که حال زدن بال و پرت نیست
بر شانه بینداز خودت را که نیفتی
حالا که توانایی از این بیشترت نیست
فرمود: حسینم، به خدا مسخره کردند
گفتند: مگر صاحب کوثر پدرت نیست
گفتی که مکش منت این حرمله ها را
حیف از تو و دریای غرور پسرت نیست
حالا که مرا می بری از شیر بگیری
یک لحظه ببین مادر من پشت سرت نیست؟
تو مثل علی اکبری و جذب خدایی
آن قدر که از دور و برت هم خبری نیست
آن قدر در آن لحظه سرت گرم خدا بود
که هیچ خبر دار نگشتی که سرت نیست
این بار نگه دار سرت را که نیفتد
حالا که توانایی از این بیشترت نیست
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
غیرت خاکسترش رنگ دگر داشت
شعلۀ بال و پرش میل سفر داشت
آن که در این یازده سال یتیمی
تا که عمو بود انگار پدر داشت
از چه بماند در این خیمۀ خالی
آْن که ز اوضاع گودال خبر داشت
گفت: به این نیزۀ خشک و شکسته
تکیه نمی زد عمو یار اگر داشت
رفت مبادا بگویند غریب است
یا که بگویند عمو کاش پسر داشت
آمد و پیشانی زخمیِ شه را
از بغل دامن فاطمه برداشت
در وسط بُهت دلشورۀ زینب
شکر خدا دست، یعنی که سپر داشت
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عبداالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اشعار_محرم
#مربع_ترکیب
طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها
یک روز می شود خودش از کریم ها
عبدلله حسین شدم از قدیم ها
دل می دهند دست عمو ها یتیم ها
طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا
تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا
آهی که می کِشد جگر من، مرا بس است
شوقی که سر زده به سر من، مرا بس است
وقتی تو می شوی پدر من، مرا بس است
یک بار گفتن پسر من، مرا بس است
از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم
از عمر خویش، حس یتیمی نداشتم
دستی كریم هست كه نذر خدا شود
وقتی نیاز بود، به وقتش جدا شود
از عمه ام بخواه كه دستم رها شود
هركس كه كوچك است، نباید فدا شود؟
باید برای خود جگری دست و پا كنم
با دست كوچكم سپری دست و پا كنم
دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن
آماده ام كنید برای كفن شدن
حالا رسیده است زمان حسن شدن
آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن
یك نیزه ای نماند دفاع از عمو كنم؟!
یورش بیاورم، همه را زیر و رو كنم؟!
آماده ام كه دست دهم پای حنجرت
تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت
شاید كه نیزه ای نرود لای حنجرت
دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت
سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت
تا زنده ام جدا نشود سر ز پیكرت
این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟
این زخمِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست؟
این جای زخم نیزه و شمشیرها كه نیست؟
بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای كیست؟
عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی
بر روی نیزه های شكسته فدا شوی
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اشعار_محرم
#ترکیب_بند
كشته ی دوست شدن در نظر مردان است
پس بلا بیشترش دور و بر مردان است
یازده ساله ولی شوقِ بزرگان دارد
در دلِ كودكِ این ها جگر مردان است
همه اصحابِ حرم طفلِ غرورش هستند
این پسر بچه یِ خیمه پدرِ مردان است
بست عمامه همه یاد جمل افتادند
این پسر هرچه كه باشد پسر مردان است
نیزه بر دست گرفتن كه چنان چیزی نیست
دست بر دست گرفتن هنر مردان است
بگذارید ببیند كه خودش یك حسن است
حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است
گرچه ابن الحسنم پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا یابن ابی عبدالله
مصحف ما، چه به هم ریختنت!!! وای عمو
چقَدَر تیر نشسته به تنت وای عمو
همۀ رختِ تو غارت نشده پاره شده
بسكه یكپارچه با پا زدنت وای عمو
آمدم تا كه اجازه بدهی و یك یك
نیزه ها را بكشم از بدنت وای عمو
جان نداده همه بالای سرت جمع شدند
چه شلوغ است سرِ پیرُهَنَت وای عمو
آنقدر نیزه زیاد است نمیدانم كه
بكشم از بدنت یا دهنت؟ وای عمو
این كیست كه طوفان شده میل خطر كرده؟
در كوچكی خود را علمدار دگر كرده
این كه برای مادرش مردی شده حالا
خسته شده از بس میان خیمه سر كرده
این كیست كه در پیش روی لشگر كوفه
با چه غرور محكمی سینه سپر كرده
آنقدر روی پنجه ی پایش فشار آورد
تا یك كمی قدّ خودش را بیشتر كرده
با دیدنش اهل حرم یاد حسن كردند
از بس شبیه مجتبی عمامه سر كرده
اما تمامی حواسش سمت گودال است
آنجا كه حتی عمه را هم خونجگر كرده
آنجا كه دستی بر سر و روی عمو می زد
با چكمه نامردی به پهلوی عمو می زد
از این به بعد عمه خودم دور و برت هستم
من بعد از این پروانه ی دور سرت هستم
من در رگم خون علمدار جمل دارم
من مجتبای دوم پیغمبرت هستم
ابن الحسن هستم، عمو ابن الحسینم كرد
عبداللهم اما علیِّ اكبرت هستم
دشمن غلط كرده به سمت خیمه ها آید
آسوده باش عمه اگر من لشگرت هستم
گیرم ابالفضلِ نوامیس تو را كشتند
حالا خودم خدمتگزار معجرت هستم
هرچند مثل من پریشانی، گرفتاری
گیسو پریشانی مكن تا كه مرا داری
عمه رهایم كن مرا مست خدا كردند
اصلاً تمامی مرا قالوا بلا كردند
عمه بگو در خیمه آیا نیزه ای مانده؟
حالا كه بازوی مرا شیر خدا كردند
بعد از قلاف كوچه ی تنگ بنی هاشم
دست مرا نذر غریب كربلا كردند
آیا نمی بینی چگونه نیزه می ریزند
آیا نمی بینی تنش را جا به جا كردند
آیا نمی بینی چگونه چكمه هاشان را
بر سینه ی گنجینة الاسرار جا كردند
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوطفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_چهارم_محرم
#اشعار_محرم
#مربع_ترکیب
بهترین بنده ی خدا زینب
هل اتی زینب، انمّا زینب
ریشۀ صبر انبیا زینب
زینبا زینبا و یا زینب
بانی روضه های غم زینب
تا ابد مبتلای غم زینب
گفت ای مصطفای عاشورا
ای فدای تو زینب کبری
تو علی هست و منم زهرا
پس فدایت تمام پهلوها
سر خواهر فدای این سر تو
همه ی ما فدای اکبر تو
گفت ای شاه ما اجازه بده
حضرت کربلا اجازه بده
جان این بچه ها اجازه بده
جان زهرا اجازه بده
قبل از آنکه سر تو را ببرند
این سر خواهر تو را ببرند
من هوای تو را به سر دارم
به هوای تو بال و پر دارم
از غریبی تو خبر دارم
دو پسر نه، دو تا سپر دارم
زحمتم را بیا به باد مده
اشتیاق مرا به باد مده
در دل خیمه خسته اند این دو
سر راهت نشسته اند این دو
دل به لطف تو بسته اند این دو
با بزرگان نشسته اند این دو
این دو با یار تو بزرگ شده اند
با علمدار تو بزرگ شده اند
در کرم سائلی به دست آور
زین دو تا حاصلی به دست آور
سپر قابلی به دست آور
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
نظرت هم اگر نمی باشد
ای فدایت تمامی سرها
سر چه باشد به پای دلبرها
از چه در اشتیاق خواهر ها
تو نظر می کنی به دیگرها
آخرش یا اجازه می گیرم
یا همین کنج خیمه می میرم
ای برادر اشاره ای فرما
ذوقشان را نظاره ای فرما
رد مکن راه چاره ای فرما
لااقل استخاره ای فرما
شاید این بچه های من بروند
شاید این دو به جای من بروند
زار و گریان مکن مرا جانا
ردّ احسان مکن مرا جانا
مو پریشان مکن مرا جانا
باز طوفان مکن مرا جانا
ورنه نیزه به دست می گیرم
جان هر آنچه هست می گیرم
تو اگر مبتلا شوی چه کنم
پیش چشمم فدا شوی چه کنم
پیش من سر جدا شوی چه کنم
کشته ی زیر پا شوی چه کنم
وای اگر حنجرت شکسته شود
پیش من پیکرت شکسته شود
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود
حتی دل فرشته برایش گرفته بود
با آستین پاره ی پیراهن خودش
جبریل را به زیر کسایش گرفته بود
زورش نمی رسید کسی را صدا کند
از گریۀ زیاد، صدایش گرفته بود
از ابتدای شب که خودش را به خواب زد
معلوم بود آنکه دعایش گرفته بود
حتما نزول می کند آیات تازه ای
با چله ای که بین حرایش گرفته بود
مشغول ذکر نافله اش شد، ولی کجاست؟
آن چادری که عمه برایش گرفته بود
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد
قد خم دست به دیوار شدن هم دارد
تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید
سر تو ارزش بیدار شدن هم دارد
عقب افتادن این چند شب از عاطفه ات
این همه بوسه بدهکار شدن هم دارد
بی سبب نیست که با دست به دنبال توام
چشم خون لخته شده تار شدن هم دارد
دخترت نیستم از طشت رهایت نکنم
دختر شاه فداکار شدن هم دارد
معجری را كه تو از مكه خریدی بردند
موی آشفته گرفتار شدن هم دارد
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
پایش ز دست آبله آزار می کشد
از احتیاط دست به دیوار می کشد
در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها
"با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد"
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار می کشد
او هرچه می کشد به خدای یتیم ها
از چشم های مردم بازار می کشد
گیرم برای خانه تان هم کنیز شد
آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟
چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟
نقشی که می کشد همه را تار می کشد
لب های بی تحرک او با چه زحمتی
خود را به سمت کنج لب یار می کشد
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯