سلام(بخوانیدوارسال کنید):
سر میشـود زمانه ولی بی تو غرقِ آه
جانِ مرا رسانده به لب بغـض گاه گاه
تو حاضری و ما همه در بندِ غیبتیم
آقا نجاتمان بده از این شب سیاه
آقا علاجِ رو سِیَـهی چیست غیر اشک
حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه
ای ملجاء هـمیشه ی ابن سبیل ها
جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه
یک دم بیا به خیمه ی ما، جانِ مادرت
آتش بزن دل همه را با شرار آه
باید شوی تسلی آن قلب مضطرب
آقا بیا که روضـه رسیده بـه قتلگاه
یک جسم نیمه جان و دو صد نیزه و سنان
یک لشکر حرامی و سردار بی سپاه
ناگـه رسیـد زینـب کبری فراز تل
فریاد زد ز سوز جگر وا محمداه
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#حسن_لطفی
▶️
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است
که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است
"ما همه بنده و این قوم خداوندانند"
ما همه خاک ولی عرشِ مُعلا حسن است
عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدیم که
سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است
او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم
چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است
نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند
نسبت هشت امامم همگی تا حسن است
من از این بندگی و زندگی اش فهمیدم
به خداوند خداوندِ دو دنیا حسن است
دَمِ ما هست حسن بازدمِ ماست حسین
دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است
هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده
به حسن کار محرم همهاش با حسن است
گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها
تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است
بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است
نقشِ حکاکیِ فیروزهی زهرا حسن است
پسرانش همه در کرببلا میگفتند
آی فرزندِ حسن نیز سرا پا حسن است
از غریبیِ حسن هیچ مگو پُر آه است
میهمانِ حَسنیم و شبِ عبدالله است
"حافظ
⏹
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن_علیهما_السلام
#شب_پنجم_محرم
در دلش شوقی از شهادت داشت
قلبش از شور عشق آکنده ست
یازده سال دارد امّا او
در سپاه حسین فرمانده ست
تیر ها خورده است عبدالله
ولی از بوی سیب می گوید
صورت خاکی اش به اهل حرم
روضه هایی عجیب می گوید
«دست» او رفته است عیبی نیست
می دهد «پای» عشق «سر» را هم
از عمویش گرفته چون فُطرس
در دِلِ دشت بال و پر را هم
در عقیده شبیه قاسم بود
از غم چشم او غزل می ریخت
نعل اسبان کربلا گفتند
از لبانش کمی عسل می ریخت
دست هایی که سمت تابوتِ
پدرش نیزه و کمان برداشت
بر لب خشک سید الشهدا
آمد و چوب خیزران برداشت
عاشقی را میان این میدان
چه هنر مند گونه معنا کرد
عاقبت هم به آرزوش رسید
جان خود را فدای آقا کرد
#علی_اصغر_یزدی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
___________________
#عبدالله_بن_الحسن
شهید شد گودال
و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال
حسین سورهی نور
ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال
و جسم عبدالله
مراد بود و برایش مرید شد گودال
رسید حرمله و
به زنده ماندن او نا امید شد گودال
پس از سنان و شَبَث
رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال
به تن گره خورده
زره شدهست و به روی بدن گره خورده
ببین که در گودال
به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده
تمام شد دوری
تن حسین به جسم حسن گره خورده
که جسم عبدالله
چنان کفن به تن بی کفن گره خورده
به لکنت افتاده
چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده
چقدر سُم ستور
میان همهمه بر پیرهن گره خورده
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
____________________
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#شعر_آیینی
#دوبیتی_پیوسته
#عبدالله_ابن_الحسن_ع_
بازتاب ظهر محشر بود و بس
كربلا در آن غروب بى كسى
قتلگاه آماده ی معراج نور
خيمه گه در غربت و دلواپسى
شد در آن غوغاى خون نقش زمين
از هجوم نيزه ها سلطان عشق
گفت با سوز جگر : «هل من معين»
بر لب آمد در غريبى جان عشق
يادگارى از كريم اهل بيت
كودكى با نام عبدالله بود
جلوه اش آئينه حسن حسن
پرده دار مهر رويش ماه بود
تا شنيد آواى جانسوز عمو
ناگهان از خيمه گاه آمد برون
گوئيا از استتار ابرها
در تجلى قرص ماه آمد برون
با شتاب آمد كنار قتلگاه
دشمنان دور حسين از چارسو
بر سر نامردها فرياد زد :
دست هرگز برندارم از عمو
شد سپر شمشير را با دست خود
تا بماند در امان جان حسين
گفت:«يا عمّاه ادركنى» و شد
هديه ی او زيب دامان حسين
داس گلچين رحم بر آن گل نكرد
تا جدا از شاخه برگ ياس شد
با عمو در پيچ و تاب درد گفت:
دست من مثل عمو عباس شد
مثل جان مولا در آغوشش گرفت
گفت :دارى نازنين بوى حسن
كن شكيبايى تو اى فرزند صبر
زودتر از من روى سوى حسن
حرمله بار دگر بيداد كرد
كينه اش با عشق بى اندازه شد
حلق عبدالله شد آماج تير
بهر مولا داغ اصغر تازه شد
کمیل کاشانی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
آخرين گُل
بيا گلم كه گلستان گلاب مي خواهد
شتاب كن كه شهادت شتاب میخواهد
براي رفتن ميدان درنگ جايز نيست
امير، عاشق پادرركاب می خواهد
توآخرين گل باغی بيا گل سُرخم
كه رنگ سُرخ زتوانقلاب می خواهد
تورا برای چنين روز پروريده،مگر
تورا برای دل خودرباب می خواهد؟
هنوز ديده ی ترديد سوی مادارند
كه گفته است كه اين غنچه آب مي خواهد؟
نظركنندببينند كزگلوگا هت
فلك براي ابد آفتاب میخواهد
دراين بهارشهادت دراين عطش آباد
خدا تو را گل من كامياب می خواهد
قسم به سرخی لبخندتو،امام غريب
مگركه سرخ ترازاين جواب می خواهد؟
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
هديه ی گلرنگ
كه گمان داشت كه اين تيرچنين سر برسد
باسه پهلو به گلوی گل پرپر برسد
از ترك های لب تشنه ی او پيدا بود
تشنه لب خواست كه بر چشمه ی كوثربرسد
چندساعت شده دلتنگ برادر شده است
می رود تا كه به وصل علی اكبر برسد
پدر اين خون گلو را به فلك می پاشد
تا كه اين هديه ی گلرنگ به داور برسد
خواست بافيض شهادت ز ازل حضرت دوست
عمرششماهه ی اين غنچه به آخر برسد
ای امام شهدا برتن او خاك مريز
لحظه ای دست نگه دار كه مادر برسد
می نشيند به خدا داغ روی داغ دلش
خبری گركه به زهرای مطهّربرسد
محشری تازه پديدار شود درمحشر
درهمان لحظه كه اين طفل به محشربرسد
می زند شعله«وفایی» به دل جن وملك
آتش دل اگر اين گونه به دفتر برسد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
نوحه
خونین پر
ای پرستوی خونین پرمن
دست وپا کم بزن دربرمن
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
ای که غم آیتی ازغم توست
غمزده عالم ازعالم توست
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
توکه لب تشنه جان می سپاری
ازچه برروی لب خنده داری
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
خنده ی توبسی گریه دارد
دوری وبی کسی خنده دارد
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
مانده برچهره ی من نگاهت
گشته آغوش من جلوه گاهت
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
رفتی وازجهان دیده بستی
با غمت قلب من را شکستی
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
از زمانی که گشتی تو خاموش
مادرت ازغمت شد سیه پوش
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
شیرخوارگان
طفل رباب
ای مادران عالم من حضرت ربابم
از تشنگی طفلم خسته دل و کبابم
ای مادران عالم طفلم توان ندارد
ازتشنگی چه گوید وقتی زبان ندارد
ای مادران عالم ،مادر دعا نماید
شاید که ساقی ما سوی حرم بیاید
ای مادران عالم چه کس خبر ندارد
طفلی که تشنه باشد خوابی دگر ندارد
ای مادران عالم جز چشم تر ندارم
شیری برای طفلم آخر دگر ندارم
ای مادران عالم من مادری غمینم
باید به سوک طفل ششماهه ام نشینم
ای مادران عالم حالم شده دگرگون
دهان کودک من با تیر شد پر از خون
ای مادران عالم جز چشم من که دیده
قنداقه ای پر از خون یک طفل سربریده
الهی هیچ مادر داغی چنین نبیند
یک ماتم چنینی روی زمین نبیند
زین ماتم نفس گیر گر ماتمی بگیرد
دیگر تعجبی نیست مادر اگر بمیرد
ای مادران بگویید بنویس ای «وفایی»
رباب شد شهیده ،رباب شد فدایی
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#عبدالله_بن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
هر کَس برای تو به تن خود کند سیاه
او را خدا ز عرش مُعلّی کند نگاه
اشکِ برای توست همانند کیمیا
سازد سفید ، رویِ هر آنکه بود سیاه
این خانه مأمنی ست که زهراست صاحبش
چادُر سیاه او به همه هست جان پناه
شوینده تر ز آب بهشتی ست گریه ها
گردد ثواب بار تو باشد اگر گناه
بردار یک قدم تو برای حسین و بعد
بنشین ببین که کوه بخشد خدا به کاه
شانه به شانه مهدی زهرا کنار توست
در بین روضه میکشد او همره تو آه
امشب خدا کند ببرد همره خودش
ما را کنار تشنهء گودال قتلگاه
عبدالله آمده که عمو را کند کمک
جای پدر رسیده سرآسیمه در سپاه
او آمده که دست خودش را سِپَر کند
بر پیکری که پا خورد از هر که بین راه
شاید کمک کند به عمو تا که بیش از این
با نیزه جا بجا نشود جسم پادشاه
با نیزه بر گلوی عمو ضربه میزنند
بازیچه گشته گیسوی یوسف میان چاه
بیرون زده زبین سِپَر دندهء حسین
یا رب برای هیچ شهیدی چنین مخواه
مجتبی صمدی شهاب
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
من آمدم عمو نگرانی برای چه؟
فکر خیام و فکر زنانی برای چه؟
من آمدم تا که نگویند بی کسی
در زیر تیغ و نیزه نهانی برای چه؟
گویند زینت سَرِ دوش پیمبری
بر روی خاک و رمل روانی برای چه؟
من آمدم به نام حسن جلوه ای کنم
خواهی مرا ز خویش برانی برای چه؟
برخیز مثل ظهر نمازت اقامه کن
اینجا نماز عصر بخوانی برای چه؟
درگیر عقل و عشق شدم تا که آمدم
با من مگو تو تازه جوانی برای چه؟...
اینجا رسیده ای بخدا عشق من توئی
هستی شکار نیزه پَرانی برای چه؟
از شعلهء لبت جگرم سوخت چون پدر
مانند تشنهء رمضانی برای چه؟
فوّاره میزند زتنت خون چه سازمت؟
از هم گسیخته شریانی برای چه؟
این دست ها به درد من اصلا نمیخورد
از علقمه تو خون به دهانی برای چه؟
شمشیر و تیر و نیزه و زخم زبان و سنگ
بر کشتن تو کرده تبانی برای چه؟
با نیزه جسم تو به زمین دوخته مگر؟
آخر نمیخوری تو تکانی برای چه؟
یک نیزه در گلوی تو بد گیر کرده است
خون میرود ز تو فَوَرانی برای چه؟
اجزای پیکرت به زمین ریخته شده
چون برگِ پای دارِ خزانی برای چه؟
دُزدیدن سرِ تو زده بر سر کسی
اسباب خنده های سنانی برای چه؟
#مجتبی_صمدی_شهاب
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_عبداالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها
یک روز می شود خودش از کریم ها
عبدلله حسین شدم از قدیم ها
دل می دهند دست عمو ها یتیم ها
طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا
تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا
آهی که می کِشد جگر من، مرا بس است
شوقی که سر زده به سر من، مرا بس است
وقتی تو می شوی پدر من، مرا بس است
یک بار گفتن پسر من، مرا بس است
از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم
از عمر خویش، حس یتیمی نداشتم
دستی كریم هست كه نذر خدا شود
وقتی نیاز بود، به وقتش جدا شود
از عمه ام بخواه كه دستم رها شود
هركس كه كوچك است، نباید فدا شود؟
باید برای خود جگری دست و پا كنم
با دست كوچكم سپری دست و پا كنم
دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن
آماده ام كنید برای كفن شدن
حالا رسیده است زمان حسن شدن
آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن
یك نیزه ای نماند دفاع از عمو كنم؟!
یورش بیاورم، همه را زیر و رو كنم؟!
آماده ام كه دست دهم پای حنجرت
تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت
شاید كه نیزه ای نرود لای حنجرت
دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت
سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت
تا زنده ام جدا نشود سر ز پیكرت
این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟
این زخمِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست؟
این جای زخم نیزه و شمشیرها كه نیست؟
بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای كیست؟
عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی
بر روی نیزه های شكسته فدا شوی
#علی_اکبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯