eitaa logo
کانون آموزش مداحان
33هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
27.6هزار ویدیو
281 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - مدح از گنبدش نورِ کرامت ها سرازیر است خورشیدِ مشهد بر دِلِ عشّاق اکسیر است وقتی که از یک عکس،شیری او پدید آورد بالقوه آهو ی ضمانت کرده اش شیر است در قلب، صحن انقلابش «انقلاب»انداخت صحنی که خود یک شعبه ی تغییر تقدیر است هر کس که صحنش را کند جارو یقین دارد هر جای عالم غیر از این دربار دلگیر است خود را عوام الناس آنجا با نخی بستند دیوانگان را هم دخیل از جنس زنجیر است فرمود زائر را سه جا یاری کُنم از لطف پا بوسیش هر قدر هم زود آمدی دیر است عاشق به شهر خویش از مشهد رسید اما ذهنش کنار پنجره فولاد درگیر است در خواب دیدم : آب سقا خانه می نوشم گفتند مشهد، یک سفر ،شاهانه تعبیر است... ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - مناجات دلمُرده ي مَحضيم به ما جان برسانيد مـا را به حَرمـخٰانه ي جانان برسانيد مائـيم و غم هجر و تمنّاي وصـالـش ايـن دلهُــره را زود به پـايـان برسانيد ما را كه فقيريم و يتيمـــيم و اسيريم تا كويِ كَرمـخٰانه ي سُلطان برسانيد تا اوسـت وليْ نعمتِ ما ، تك تك ما را هر وعده سرِ سُفره ي احسان برسانيد از لوح و قلم ، وحي بگيريد به نـامش در مِدْحـَت او ســوره به قـرآن برسانيد تا پرده اي از معجزه ي شاه بخوانيم مضـمون ز سراپرده ي شيران برسانيد بر دامنه ي پنجـــره فــولاد ببنـديد--- يك رشته كه يك شهر به درمان برسانيد پس در خور شــأنيّــت بـالايِ ضــريحش صد دسته گُل از روضه ي رضوان برسانيد اي مردم مُسـتأصَل و درمانده ي عالم خـود را به دلِ مـشـهدِ ايـران برسانيد از جانـب ما هـم شبِ ميلاد ، ســلامي بر محضــرِ آقــايِ خُراسان برسانيد تا چشم رضـا را به تأسّـي بنشينيم بايد كه به ما ديده ي گـريان بـرسانـيد مَرزوقِ رضـائيم و توقـّع،همه اين است از اشـك به ما رزقِ فــراوان برســانيد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت باید به عشق گنبد تو یاکریم شد روی مناره‌های الهی مقیم شد حیف است پا به صحن و سرای شما نهم باید سوار بال ملک یا نسیم شد هرکس دخیل پنجره فولاد می‌شود تا روز حشر خانه‌اش آباد می‌شود صحن و سرای خانه‌ات آباد یا رضا صید توئیم گر تویی صیاد یا رضا روزی سفره‌های شب ما زیاد شد وقتی که راهمان به تو افتاد یا رضا مهر تو را به آب و گل ما گذاشتند نام تو را شفاعت عالم نگاشتند بال و پر فرشته گلیم سرای تو آقا شود کنار تو آقا، گدای تو آنقدر وسعت حرمت کبریایی است جا شد بهشت گوشه صحن و سرای تو حالا بهشت، هم‌نفس زائرت شده در کوچه‌های دور حرم عابرت شده باید برای درک تو پر در بیاورم غیر از رئوف، واژه بهتر بیاورم باید برای منقبت بی کرانه‌ات یک صفحه‌ای به وسعت محشر بیاورم محشر به شانه‌های تو مثل کبوتر است، وصف تو از خیال و شعورم فراتر است در مشهد آفتاب به دردی نمی‌خورد بی عطر تو گلاب به دردی نمی‌خورد بوسه، مرا ز پای تو سیراب می‌کند با این حساب، آب، به دردی نمی‌‌خورد یک ذره از تلؤلؤِ تو آفتاب شد خورشید هم کنار تو خانه خراب‌ شد صحن عتیق هرچه مسلمان درست کرد از برکت تو بوذر و سلمان درست کرد شبهای جمعه از نفس زائران تو دور ضریح، چند سلیمان درست کرد بیهوده نیست عاشق تو بی قرار تو اينگونه بود مور شدن در جوار تو خوب است در حریم شما استخاره‌ها هیچند در برابر نورت ستاره‌ها سوگند می‌خورم به جلال تو یا رضا عرش خداست بر سر دوش مناره‌ها پیش تو استخاره گرفتیم و بد نشد گلدسته‌ی حریم تو آقا رصد نشد هرجا کریم هست، کرمخانه می‌شود بالم فقط به گرد تو پروانه می‌شود کنج حرم نشسته‌ام و داد میزنم ( هر یوسفی که یوسف زهرا نمی‌شود ) آقا کرامت تو در اینجا زبان زد است کرببلای دیگر من شهر مشهد است دست تو خاک را به نظر کیمیا کند ظرف مس وجود مرا هم طلا کند حس می‌کنم کنار تو نام حسین را نام حسین در حرم تو چه‌ها کند پابوسی تو پاره گریبانمان کند راهی به سوی شهر حسین جانمان کند آن سائلی که دامن لطف تو را گرفت یادم نرفته نیمه شبی که شفا گرفت جان جواد را که قسم داد پیش تو یک اربعين، از حرمت کربلا گرفت دارالشفاست کوی تو یا ثامن الحجج وجه خداست روی تو یا ثامن الحجج ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت صدای گریه ی آرام زائری خسته صدای پیرزن و ناله های پیوسته کنار درب حرم یک یتیم بنشسته که راه هر نفسی را به سینه ها بسته نگاه میکنم و اشک هام میریزد حوائج است که دور امام میریزد هرآنکه آمده اینجا به دل دعا دارد به لب طنین خوش آهنگ یا رضا دارد برای درد مریضش غم شفا دارد چقدر دور و بر این حرم گدا دارد خدا زیاد کند این همه گدایش را به گوش ما برساند دمی صدایش را کنار حوض ، که اذن دخول میخوانم همان دمی که به درگاه شاه مهمانم پر از تلاطم محضم ، که پیش سلطانم ز لطف این حرم است اینکه من مسلمانم حرم نگو ، که بهشت خدای منان است حرم نگو ، که خودش قبله گاه ایران است قدم قدم به تو نزدیک میشوم انگار تمام خاطره ها باز میشود تکرار چقدر بوسه گرفتم از این در و دیوار به شوق پنجره فولادتان شدم بیمار رسیده ام دم حوض حیاط گوهرشاد دوباره یک زن بیچاره میزند فریاد گرفته رو به حرم ، کودک مریضش را سپرده دست شما دختر عزیزش را گرو گذاشته پیش شما دو چیزش را به دست داشت النگو و سینه ریزش را که نذرتان کند آقا تمام مالش را و در عوض تو بگیری غم و ملالش را گذشتم از همه ی بی قراری حرمت من از تمام غم و گریه زاری حرمت لبم نشست به آیینه کاری حرمت رسیده ام جلوی کفشداری حرمت به کفشدار حرم کفش های خود دادم به روی فرش حرم عاشقانه افتادم کشان کشان ببَریدم به محضر سلطان شبیه عبد گنهکار ، بر درِ سلطان همه خضوع و خشوعیم در برِ سلطان قسم دهید خدا را به مادر سلطان که قلب آهنی ام را طلا کند حالا نصیب نوکر خود کربلا کند حالا ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت روزي كه نام عشق بازان را نوشتند اين قوم را مجنون ، تو را ليلا نوشتند آنگاه مُلكِ عاشقي تقسيم كردند اين سرزمين را مالِ تو آقا نوشتند زهرا به هر سويي ، سفيري را فرستاد نام تو را صد شكر سهم ما نوشتند ايران چه كم دارد ؟ ديار اهل بيت است يك سو علي ، يك سوي آن زهرا نوشتند اين سرزمين را از همان اول خريدند مديون خانوادة موسي نوشتند با حُبِّ تو هر شيعه اي « اثني عشر » شد يعني كنار نامتان « الا » نوشتند از بعد آنكه ضامن آهو شدي تو عشاق را آوارة صحرا نوشتند تا عكس تو در چشمهاي آهو افتاد در زير ابرويش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمي مشكل گشایی آقاي ما سلطان علي موسي الرضایی اشكي چكيد و باب صحبت با تو وا شد ناگاه ديدم صحن تو عرشِ خدا شد آنقدر وا كردي گره از كار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلاً نمي دانم زِ كِيْ بُردي دلم را اصلاً چگونه اين دلم جاي شما شد يك نيمه شب افتاد راهم در حريمت ديگر نمي دانم كه با حالم چه ها شد من اولين باري كه بوسيدم ضريحت از داغي آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا كنم آقا ... آقا آمد ندا برخيز حاجاتت روا شد پاي ضريحت عاشقي با گريه مي گفت در اين حرم امضا برات كربلا شد غير از تو من با هيچ كس كاري ندارم اصلاً بدون تو خريداري ندارم تا روبروي گنبد تو ايستادم دارو ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گريان راه افتادم به سويت يك لحظه ديدم بر درِ باب الجوادم اذن دخولم اشكهاي ديده ام شد صورت به خاك گرم صحن تو نهادم احساس كردم بين آغوش تو هستم مانند طفل گم شده از پا فتادم دلشوره هايم را خودت آرام كردي دستان پُر مهر تو تسكين الفؤادم كُلِّ زيارت نامه ام شد عشق بازي گفتم : غلامم ، نوكرم ، من خانه زادم گفتم كه يك دنيا برايت حرف دارم اما ببخشش اين جمله هاي بي سوادم بي قيمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالي بر سر راهت نشستم آقا منم من ، مرغ بي بال و پر تو با دست خالي آمدم در محضر تو از دل دعا كردم كه از عزت نيُفتي خالي نباشد از گدا دُورُ و بر تو سلطان گداي ريزه خور بسيار دارد نامم شده جزوِ سياهي لشكر تو روزي ما را از همان اول خدا داد دست تو دست كريمه خواهر تو دلشورة ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ايران ما زان روز شد واديِّ گريه كه آشنا گرديد با چشم تر تو در سينة ما كوهي از اندوه و غم ريخت « يابن شبيب » تو دلِ مارا بِهَم ريخت در پيشگاهت عشق را ابراز كردم من روضه را با نام تو آغاز كردم هديه به زهرا گريه كردن بر حسين است با تكيه بر گريه به عالم ناز كردم شبهاي جمعه تو خودت هم كربلايي من هم به سوي كربلا پرواز كردم آقا ببخشم روضه اي از تو شنيدم آقا ببخش گر روضه ات را باز كردم آخر چه شد ، جَدِّ غريبت آب دادند؟! يادِ لبانش سوز دل را ساز كردم آقا شنيدم يك نفر فرياد مي زد نيزه نزن بندِ زره را باز كردم با چند ضربه ؛راستي سر بُريدند؟ اين روضه را در سينه مثل راز كردم تا حرمت گيسوي زهرا را شكستند چكمه به پا بر سينة جدت نشستند با حوصله هر استخواني را شكستند نامردها چشمان بازش را نبستند ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت گاه گاهی سختی فولاد می آید به کار گاه اشک کورِ مادر زاد می آید به کار دل همان سنگی است که نقش و نگارش را فقط تیشهء معمار گوهر شاد می آید به کار نام شیرین تو را از بس که بردم، یافتم آنچه را در دکّهء قنّاد می آید به کار آتش محشر خنک می گردد از چشم ترت آب سقّا خانه در مُرداد می آید به کار من فقط کافی است مهمان تو باشم، پیش تو لقمه ای هم کز دهن افتاد می آید به کار هر کسی در بارگاه حق مؤیّد می شود خاکِسار عالم آل محِمّد می شود در طواف مرقدت حاجی شدن زیباتر است در نماز صحن، معراجی شدن زیباتر است قصد اگر خاک قدوم زائرانت بودن است در کلاف فرش نساجی شدن زیباتر است در کنار ضامن آهوی سرگردان شدن این سگِ بیچاره را ناجی شدن زیباتر است با همان تیر و کمانِ چشم خود ما را بزن با کمانِ شاه، حلّاجی شدن زیباتر است چون کلوخی که به زیر پای تو قیمت گرفت سنگ نایابِ سرِ تاجی شدن زیباتر است حضرت سلطان محبت کلید موزه را تا ببینم با دو چشمم معدن فیروزه را بار برمی دارم و تا سر حَدِ جان می برم با غمت تا آسمان چشم، باران می برم بر سر هر پشت بامی پر زدم، سنگم زدند پس اثاثِ خانه ام را کنج ایوان می برم خیر امواتم برای زائرانِ بین صحن می روم ادعیّه با یک جلد قرآن می برم از نبات مشهدت سوغات هر جا برده ام مثل این باشد که پیراهن به کنعان می برم هدیه ای قابل ندارم پیشکش سازم،فقط دستهای خالی ام را پیش سلطان می برم طفل در آغوشِ آن مادر، دمِ بابُ الجواد حاجتی بوده که سال پیش آقا وَعده داد آشنا کن با عطایت این فقیری را که هست پُر ز باران کن زمینِ این کویری را که هست مستیِ ما پیش تو واجب تر از نان شب است خمره ای از باده کن نان و پنیری را که هست کاسه ای هستم که از خاک تو معماری شدم نذر سقّاخانه کردم این خمیری را که هست اهل ایرانم، به این می بالم از آل علی روی چشمم جای دادم این سفیری را که هست خلق مشغول طواف کعبه، من مشغول تو مُستجار من نظر کن مُستجیری را که هست ریسه ای دارم که با اشکم کلافش می کنم گیسوانت را خودم با شانه صافش می کنم تا می آید نام تو، تمجید بیرون می زند از رکاب ناقه ات توحید بیرون می زند گاه می گویم رضا و گاه می گویم خدا! بس که از لبهای من تردید بیرون می زند اِذن وقتی که نیاید از تو بر نقّاره ها مانده ام، آن روز کِی خورشید بیرون می زند نا امیدی که کُلاهش در حرم افتاد، دید از شعاع گنبدت امّید بیرون می زند طبق عادت، عاشقت هر روز، رأس هشتِ صُبح بوسه از عکس حرم که چید بیرون می زند ناله کردم یا رضا، ناله زدی جانم حسین طبق دستور تو صبح و شام می خوانم حسین زخم شد پلک ترت از بس که گفتی: آه، آه.... یاد آن سر که به روی نیزه رفته بی گناه می کِشد آتش به جان خواهری آشفته حال ضربه های خنجر کُندی میانِ قتلگاه روضه می خوانم برایت، پس بیا و گوش کن یک زن تنها و یک صحرا پُر از تیر نگاه بار سنگین امامت را به منزل می برد شانه ای مجروح که، با کعب نِی گشته سیاه تازیانه خورده ها را میهمانی می برند با دلی آغشته در خون، با لباسی راه راه ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت قسم به دیده‌ی یعقوب و بوی پیرهنی قسم به شوق اویس و به جذبه‌ای یمنی قسم به برقِ دو چشمی حسینی و حسنی "قسم به وعده‌ی شیرینِ مَن یَمُت یَرَنی که ایستاده بمیرم به احترام علی علی امام من است و منم غلام علی"   فقط علیست که باید خود انتخاب کند مرا بنا کند او یا مرا خراب کند "به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند" علیست نعره‌ی طوفانی‌ام خدا را شُکر رسید امامِ خراسانی‌ام خدا را شُکر مرا کشاند قراری هزار شُکر آقا مرا رساند قطاری هزار شُکر آقا رسیده‌ام پِیِ کاری هزار شُکر آقا دوباره این حرم آری هزار شُکر آقا رسیده‌ام بتکانی مرا زِ غیرِ رضا رسیده که شوم عاقبت به خیرِ رضا در این شلوغیِ زائر یک آشنا کافیست در این هجومِ ملائک همین دعا کافیست برای این همه غم یک رضا رضا کافیست برای اذن دخولم سلامِ ما کافیست که السلامُ علی : یابنَ فاطمه آقا که یا امام رضا یابن فاطمه آقا میانِ آینه‌کاری و شمسه کاری‌ها میان این همه  خادم میان زاری‌ها کنارِ زمزمه‌ها  در جوارِ قاری‌ها رسیده‌ام پس از این ثانیه شماری‌ها میان اینهمه گیرم که آخری باشم چه می شود که برایِ تو"حِمیَری "باشم اگر نبود درِ این حرم پناه نبود برای شانه‌ی ما هیچ تکیه‌گاه نبود اگر نبود علی کعبه قبله‌گاه نبود اگر نبود رضا دل که روبراه نبود هزار شُکر که مشهد هوای ما را داشت اگر نبود رضا این گدا کجا را داشت رسیده‌ام برسانی مرا به میقاتت مرا بِبَر ملکوتت  بِبَر ملاقاتت بِبَر کنار خدا تا ظهورِ آیاتت مرا شراب کن از مستیِ مناجاتت "پَرَستشی که مدام است مِی پرستیِ ماست شبی که صبح ندارد سیاه مستی ماست"* شبی که اهلِ حرم شد دلم در آن شبِ سرد شبی که از روی ویلچر بلند شد آن مرد شبی که از سرطانش خلاص شد بی درد شبی که دخترکی لال تا زبان وا کرد به گریه گفت پدر نامِ مادرش بُردی؟ چرا شکایتِ آقا به خواهرش بردی؟** شبی که باز برای گدایی آمده بود دوباره پیش تو آن روستایی آمده بود شبی که بعد دو ماه از جدایی آمده بود که رفت مشهدی و کربلایی آمده بود رسید و گفت که سر زیر دِین آوردم سلامی از حرمین حسین آوردم اگر زِ گرمیِ ما دشتِ سیستان گرم است اگر خلیج و خزر یا که سیرجان گرم است که پشت خاکم از این خاکِ آستان گرم است هزار شُکر تو هستی که پشتمان گرم است چه غم که سید ما سیدی خراسانیست و این فلات پُر از قاسمِ سلیمانیست بگو به بانگِ مگس این عقابِ الوند است که این دیار پر از قله‌ی دماوند است رضاست آنکه بر این خاک سایه افکنده‌است بگو به آلِ سعود و یهود بازنده‌ است بگو به دشمنِ ایران مکن خیالِ دگر قرار ما همه تا بیست و چار سالِ دگر *صائب **اشاره به داستانی از شفای دخترکی حضرت فرموده بودند پدرت شکایت مرا به خواهرم نبرد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: امام رضا(ع) - ولادت از قطره ای به چشمه ی بی حد رسیده ایم از فرش آمدیم و به گنبد رسیده ایم سبز است پرچمت به زبرجد رسیده ایم زائر پیاده شو که به مشهد رسیده ایم پیش نگاه آینه ها آه میکشم بادست روی شیشه قدمگاه میکشم سیر و سلوک در فلک و ارض میکنم بال از کبوتران حرم قرض میکنم خود را مقابل حرمت فرض میکنم با لحن خادم تو سلام عرض میکنم آن خادمی که شهره هفت آسمان شده است انصاریان به لطف تو انصاریان شده است زائر دم در حرمت فکر درد هاست غافل از این که آب حرم هم خودش شفاست باب الجواد تا برسد حاجتش رواست اینجا حرم که نیست کرمخانه ی رضاست تو ماه آسمانی و از نسل حیدری خورشید خانواده ی موسی بن جعفری آدم بدون اذن تو آدم نمیشود جز تو مقابل احدی خم نمیشود وقتی حرم نیامده محرم نمیشود چیزی که از رئوفی تان کم نمیشود من هم مریض عشق حسینم دوا بده لطفی کن و به من سفر کربلا بده ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: کاش میشد که شبی در حرمت سر می شد شب جمعه اگرم بود چه بهتر می شد وهمان شب دل ما در حرم کرب و بلا فرش راه قدم حضرت مادر می شد
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: اگر چه فاصله ها تا حریم و حائر توست دل شکسته ما تا ابد مجاور توست فقط نه قلب جهان بی قرار کرببلاست بهشت هم همه ی جمعه ها مسافر توست بهشت قیمت این عشق اسمانی نیست بهشت باغچه ای زیر پای زائر توست بهشت و حور و قصورش برای زاهد ها تمام تاب و تب من فقط به خاطر توست به سجده های بلند شب تهجّد نیست شرار عشق که در خلسه های شاعر توست به هیچ خلعت دنیا عوض نخواهد کرد عبای نور که بر شانه های ذاکر توست تو ابروی خدایی که در دم رفتن خدا"رضأ به رضائك" كلام اخر توست 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: با چه حالی بین انگشتم نخ و سوزن گرفتم فرض کردم که تو هستی آن که بر دامن گرفتم سوزن مژگان می آمد با نخ اشکم برایت از کنار بوریایی کهنه پیراهن گرفتم بارها پیراهنت را بر تنت پوشانده آن وقت؛ در خیال خود سرت را نیز بر دامن گرفتم دیدم آن نامرد را بر سینه ات با تیغ عریان پیرهن را هر زمان از قسمت گردن گرفتم پهلویش گر پاره گشته،عفو کن مادر،که آن شب پیرهن را از دهان آتش و آهن گرفتم گرچه چون مشتی ستاره زیر پا و پاره پاره عاقبت فرزند خود را در میان تن گرفتم 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: سلام حُسنِ زمین و زمان...سلام حسین سَرت سلامت و ماهِ رُخت تمام ، حسین ! چقدر دور سَرت آفتاب می گردد ستاره ها همه محوِ تو  صبح و شام...حسین! تو سَروَری و عجب نیست پیشِ پای سَرت بِایستند درختان به احترام حسین سَرت به نیزه بلند است در برابرِ من... چنان بلند که شد رَشکِ خاص و عام حسین اسارتِ سَر و داغِ فراق و از طرفی غمِ اهانتِ پسکوچه های شام  ، حسین! دلم که تنگ تر از دستِ مردمانِ شب است، شکسته مثل سَرت بین ازدحام،  حسین خدا اگر بپذیرد، قشنگ خواهد شد هرآنچه بر سَرم آمد در این قیام ،حسین! "سَرم خوشست و به بانگِ بلند میگویم" همیشه درد، حسین است و التیام،حسین 🔸شاعر: ____________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان