eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
24هزار ویدیو
229 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) بند اول: "مرهم واسه چشم ترم میخوام حالم بده، امشب حرم میخوام" حالم‌ بده، پر می‌زنه، دلم توی صحن گوهرشاد کاشکی آقا منم بودم، روبه‌روی پنجره فولاد از دور حالا، اسم قشنگتو، دلم می‌زنه فریاد ((آقام علی موسی الرضا (۲) ...جان)) /// /// /// /// /// /// بند دوم: امشب آقا یه درد و دل دارم برای تو میگم و میبارم امسال آقا، قسمت نشد، کرب‌وبلا برم پیاده سوختم به یاد، گریه های، نم نمِ میون جاده آروم قلبم انگاری، زیارت باب الجواده ع ((آقام علی موسی الرضا (۲) ...جان)) /// /// /// /// /// /// بند سوم: تا محرم غم هات بمونم من می‌خوام برات روضه بخونم من مثل حسن ع، مسمومی‌و، سوخته تموم جگر تو رو خاک سرد حجره بود، اون پیکر مطهر تو اما خدا رو شکر نرفت به روی نیزه ها سرِ تو ((آقام علی موسی الرضا (۲) ...جان)) 🖋️شعر از: دکتر حسین محمدی فام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🔹 ألسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ ...🔹 زیر ایوان طلا چشم ترم مخصوص ِ توست جَلدِ خود کردی مرا! بال و‌ پرم مخصوص ِ توست ضامن آهو شدی! پشتم به عشقت گرم شد آبروداریِ روزِ محشرم مخصوص توست رو زدم بر غیر و تا درها به رویم بسته شد زائرم کردی و گفتی: این حرم مخصوص توست رد نکردی از درِ باب ٱلجوادِ خود مرا آمدم آقا! امیدِ آخرم مخصوص توست مشهدت حجّ فقیران است و اطرافِ ضریح هرچه می بینم تویی! دوروبرم مخصوص توست سر به دیوارِ حرم عشق شهادت داشت و گفت آقا جان بگیر از من سرم مخصوص توست چشم هایش قطره قطره اشک بعد از هر نماز؛ دست بر سینه سلام ِ مادرم مخصوص توست کاشکی امروز روزی زائرت بودم! ولی نیستم... آقا حسابم کن! کرم مخصوص توست! مرضیه عاطفی علیه السلام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پنهان نخواهم کرد این عشق عیان را من عاشقم هرگز ندارم بیم جان را چون کوه پیش روی دشمن ایستادم از پا در آوردم همه گردن کشان را گفتند ساکت باش گفتم حق حسین است پای دفاع از تو نمی بندم دهان را کوچه به کوچه از ولی الله گفتم تا خلق بشناسند زهرای زمان را بی آبرویش می کنم هر جا موذن بی اشهد ان علی گوید اذان را بابا بزرگم واجب التعظیم دهر است از نام او پر می کنم کل جهان را ویران شود کاخی که در آن میزبانش پایین مجلس می نشاند میهمان را بالای مجلس حرمله شأنی ندارد زیبا نخواهد کرد کرکس آسمان را در کاخ شام و کوفه سرداری ندیدم من روی نی دیدم اجلاس سران را تو جان من بودی و ما ناباورانه دیدیم زیر سم اسبان جانمان را نفرین نکردم زجر را اما به جایش بسیار نفرین کردم شمر و سنان را میخواستم انگشترت را پس بگیرم گشتم ولی پیدا نکردم ساربان را خار مغیلان را حلالش کردم اما هرگز نمی بخشم پدر جان خیزران را بعد از عمو عباس من جای النگو دارم به دور دست رد ریسمان را حالا که دیگر حرمله تیری ندارد با حرص می کوبد به من چوب کمان را انسیه الحورایی ام جسمم لطیف است با ضربه ای راحت شکستند استخوان را بابا شنیدم خواهرم ای وای ای وای افشا نخواهم کرد این راز نهان را از تو چه پنهان دخترت خیلی گرسنه است جز سفره تو پس زدم هر آب و نان را بابا چه گفتی با خدا که پر کشیدی یادم بده تا با خدا گویم همان را هاشم طوسی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ردِّ پایت آمدی در خاک ایران،خاک ایران سبز شد از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد چون به هرجایی که باریده ست باران،سبز شد خواستم دورت بگردم در خیابان رضا تا که گفتم السلام از دور میدان سبز شد در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و تاک پیر خانه ی ما در زمستان سبز شد گندم پس مانده های کفترانت را شبی ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد روضه ی انگور می آمد به گوشم من خودم در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد ۲ دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد ۳ در میان کوچه ها دستار بر سر زرد شد دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛ راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد ۴ سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود با نبی و با حسن با یاعلی موسی الرضا پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛ هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود ۵ از خراسان روضه خیلی دور شد یابن الشبیب زهر وقتی قاطی انگور شد یابن الشبیب اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابن الشبیب در هجوم تیر ها و نیزه ها گم شد تنش در میان سنگ ها محصور شد یابن الشبیب در میان علقمه عباس از بس تیر خورد پیکرش چون کندوی زنبور شد یابن الشبیب حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما حرف دشمن نیز حرف زور شد یابن الشبیب آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابن الشبیب عمه هرجایی به دشمن رو نمی زد پیش زجر؛ در بیابان عاقبت مجبور شد یابن الشبیب مهدی رحیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تار می دید زانویِ خسته اش تکان میخورد پیکرش را کشان کشان میبُرد چند باری میانِ راه،افتاد گفت یا فاطمه به راه افتاد هردو دستش به پهلویش دارد عرقِ سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای،عمامه از سرش افتاد تار می دید دیدگان ترش گوئیا ریخته بهم جگرش با لبِ آستین چنان زهرا پاک میکرد خونِ لبها را برزمین میکشید پایش را جمع میکرد هِی عبایش را یک نگاهی به دور وبر انداخت اشکی از دیدگانِ تر انداخت تا که بر آستانِ حجره رسید جگرش پاره بود ناله کشید کاسه صبرِ عالمین شکست همه درهایِ حجره را تا بست زیر لب گفت : آه «أین جواد» سرِ پا بود یک دفه افتاد فرش ها را یکی یکی تا زد تا گلویش لباس بالا زد سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت یک مزاحم به رویِ سینه نداشت گردوخاکی بپاست در حجره صحنه کربلاست در حجره دست وپا میزد وکنار ِ تنش نیزه جا وانکرد در دهنش کربلا جَدِ او چه بد جان داد وسط نیزه دارها افتاد یک نفر زد لگد به پهلویش یک نفر پا گذاشت بر رویش یک نفر آستین خود تا زد گوشه هایِ رداش بالازد رویِ کُرسیِ عرش زانو زد پنجه اول میانِ گیسو زد خنجرش را گذاشت زیرِ گلو وحده لااله الاهو این گلو جایِ بوسه نبی است حرز آن اشکهایِ زینبی است هرچه خنجرکشید و باز کشید جایِ لبهایِ خواهرش نبُرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای ،جسمِ حسین برگرداند گیسویِ مادری بهم می ریخت حالتِ حنجری بهم می ریخت کار بالاگرفت ای مردم وای از ضربه دوازدهم شکل رگها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود قاسم نعمتی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود ۹۹/۰۷/۲۵ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای رئوف ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو میشود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا بجان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف وکربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوه نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی وزمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان میخورد نیزه او را به هرطرف میبُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبر ِ خواهرش بُردند دورِلب تشنه آب می خوردند تابدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید ویک پیکر وانمودند تا زسر معجر ناگهان ساربان زرا ... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شرربار بسکه ای زهر تو از تیغ دل آزار تری جگرم سوخت که از شعله شرربار تری از دلِ خونِ حسن، تا جگرِ زخمِ حسین سوخت بر حال دلم، بسکه تو خونبار تری سینۀ زخمیِ مادر ز تو یادم آمد یعنی ای زهر ز مسمار تو مسمار تری ظُهر زَهرم دهی و عصر عزادار شوی! یابن هارون! تو ز هر شمر تبهکار تری اِبنِ ملجم که به قدّاریِ خود می‌نازید تو از آن قلدرِ بی واهمه قدّار تری دستت آغشته به قتلِ دو امام است، خبیث! از معاویۀ بَد ذات تو بی عار تری تیرِ قلبم که نشد، وَرنه نشان میرفتی تو در این مرحله از حرمله خونخوار تری نَه تو معصوم کُشی، بلکه تو مظلوم کُشی ظالم! از هر چه جفاکار ، جفاکار تری من چه کردم بتو اینگونه شهیدم کردی؟ تو ز هر خار و خسِ پَست، خَس و خار تری به زمین خوردنَم از دور چه بَد خندیدی تو ز ابلیس هم ای خصم، گنهکار تری دیدی از جورِ تو بدجور به خود می‌پیچیم گفتی از جدِّ غریبت تو گرفتار تری گر لگد مالِ سُمِ اسب نکردی بدنم نشد ای پَست، وگرنَه تو سزاوار تری گفتی از غِیظ که هان! آنهمه انصار چه شد؟ از حسن هم تو دگر بی کس بی یار تری آمدی تا بشوی مطمئن از کُشتنِ من چه شده از پسر من تو عزادار تری «نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم» بخدا از عمرِ سعد نگونبار تری مادرم را بخدا در غمِ من سوزاندی هر چه گویم ز پلیدیِ تو بسیار تری محمود ژولیده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ندارم وحشت دلم را کرده ای امشب روان سوی خراسانت دخیلم بسته ای با شال غم در کنج ایوانت `تو آن کردی به جان ما که ابراهیم با آتش” کویر خشک با مهر و تولا شد گلستانت مس دل را طلا کردی به قدر طرفه العینی بنازم قدرت جادوی بی تمثال چشمانت تمام انبیا خدمتگزاران سرِ کویت گروهی در رواق و عده ای هم نیز دربانت ملائک صف به صف در نوبت فرًاشی صحنت چه صحنی کاش میگفتم که خورشید درخشانت چه داری در حریمت ای مسیح عترت زهرا مسیحی ها شدند اینجا ز اعجازت مسلمانت گناه خلق میپوشد قنوت دستهایت ؟ نه غلط گفتم ، قنوت زائران یاران محبانت تمام هستی ام را میدهم همواره در راهی که پایانش شوم یکشب به کنج صحن ، مهمانت به پابوسی کس عادت ندارم جز خودت ، سلطان به سودایی که نامم حک شود بین غلامانت الا ای ضامن آهوی صحرا گوشهء چشمی جهان تشنه است بر خیر کثیر طعم احسانت میان ذره ذره عالم هستی اثر داری تمام خلقِ عالم تحت هر عنوان ثناخوانت ندارم وحشت از روزی که وانفساست عنوانش به یمن دیده ای کز روز آغاز است گریانت به کام تشنهء شاه شهیدان گریه ها کردم که در پایین سقاخانه ات گردم به قربانت تو را کشتند با زهری به شکل دانهء انگور همانهایی که روزی خورده اند از تاکِ دستانت نه تنها جان تو از آتش این زهر میسوزد خدا را ، سوخت جان فاطمه از آه سوزانت داریوش جعفری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
صدا کردم در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند بیشتراز سائل آقابی قرار سائل است بیشترازشهرما، آه ازخراسان شد بلند کافری بودم که باشرط تو رفتم برسجود بسکه ازخاک توعطروبوی ایمان شد بلند خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت تو به ایران آمدی و بخت ایران شد بلند جذر و مد صحن تو یعنی که رو به گنبدت هرملک افتاد روی خاک و انسان شد بلند شانه برزلف تو زد منای اهل البیت شد بعد مرگش مرد سلمانی چو سلمان شد بلند هرکسی که سخت دامان جوادت را گرفت بابرات کربلای خویش آسان شد بلند گریه بی حد میکنی وروی زانومیزنی بابت دستی که برروی عزیزان شد بلند نام زینب را پس از عباس نامحرم که برد.. از ته گودال داد شاه عطشان شد بلند! حسین قربانچه سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ملامت نکنید برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا تو به دنبال ری و ................ رضا دین پرور ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سینه ها پُر شده از غصه و تشویش، بمان عالم آل محمد، نفسی بیش بمان نفست گشته بریده، به خودت می پیچی مثل یک مارگزیده به خودت می پیچی نوکرت از غم و از غربت تو می میرد خواهرت نیست، سرت را روی دامن گیرد ناله ی یا ولدی با تن بی حال مزن بین این حجره ی در بسته، پر و بال مزن جمع کن بقچه ی خود را، کفنت را تا کن پسرت آمده چشمان ترت را وا کن تو که نورت به زمین و به زمان می تابید چه شده این همه خاکی شده ای، ای خورشید؟! یک دو باری که نه، تکرار شده تا پنجاه هی نشستی به زمین، ناله زدی "وا اُماه" یاد یک کوچه دوباره، چه بهم ریخته ای خاک ها را به سرت، تا به حرم ریخته ای خیره بر در شدی و سرخ شدی، می سوزی چشم بر میخ در حجره چرا می دوزی؟! خوب شد با همه ی غربتت آمد پسرت نیزه ای زخم نزد بر جگر محتضرت بین این حجره ی در بسته بگو دشمن کیست؟ پیکر محترمت، زیر سم مرکب نیست قاتلت چکمه که نگذاشت به روی پر تو پیش چشمِ حرمت داد نزد بر سر تو قاتلت پنجه بر این طره ی مویت نکشید خنجری کند به اطراف گلویت نکشید ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯