eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دردی که گلستان مرا ریخته بر هم آسایش دوران مرا ریخته بر هم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته بر هم فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قسم به سینۀ مجروح مادرت زهرا   تو بر ظهور دعای فرج بخوان مولا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز شرار دود ز بیت علی رود بالا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که علی بود هنوز عزادار مادرت زهرا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز علی است مثل تو مظلوم و بی کس و تنها تو بر ظهور دعای فرج بخوان که کند همیشه مادر پهلو شکسته بر تو دعا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که حسن به زیر ضرب لگد دید مادر خود را تو بر ظهور دعای فرج بخوان که حسین فتاد پشت در خانه، مادرش از پا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز صدای نالۀ محسن رسد به عرش خدا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که به نی بوَد هنوز سر پاک سیدالشهدا تو بر ظهور دعای فرج بخوان که بود شـرارۀ دل «میثم» همیشه وقف شما 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): لطفي نما غلام به لب جان رسيده را بشنو فغان اين دل در خون تپيده را چشمی دگر بده صنما تا كه بنگرم آن خال گوشۀ لب تو آرميده را روح لطيف تو نفس پاك و حق تو در بند خود كشيده صفاي سپيده را صف بسته اند سرو و صنوبر به راه تو تا خم كنند پيش تو قد كشيده را امشب بيا كه سینه پراز شور عشق توست تا فرش پاي تو بنمايم دو ديده را جانا... دلم هواي تو كرده تفضّلي وقف تو كرده ام دل از غم رميده را پرده بكش ز چهره ببينم دمي تو را بر من نشان بده وجنات نديده را شد فاطميه و دل ما مست فاطمه است بر ما عيان نما حرم آن شهيده را اشك مرا بگير و ببر نزد فاطمه مرهم گذار زخم تن قد خميده را ما را ببر به علقمه يا اينكه خود بيا تشريح كن قصۀ چشم دريده را تيغ دو سر بكش ز نيام و بريز سر بستان تقاص خون سرِ سر بريده را 🔸شاعر: ________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): آقا سلام، روضه مادر شروع شد باران اشک های مکرر شروع شد آقا اجازه هست بخوانم برایتان این اتفاق از دم یک در شروع شد تا ریشه های چادر خاکی مادرت آتش گرفت،روضه معجر شروع شد فریادهای مادر پهلو شکسته ات تا شد فشار در دو برابر شروع شد این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب بی اختیار گریه حیدر شروع شد وقتی رسید قصه به اینجای شعر من ایام خانه داری دختر شروع شد ... دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر یک ماجرا به قافیه سر شروع شد 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): لاله ی نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ی آل علی ای مسیحای تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو ای گلعذار فاطمه ای براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن ای مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایی یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست ای یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جاری بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام کلاس مجری‌گری امروز شنبه رده دانش آموزی راس ساعت4:30 رده بزرگ سال راس ساعت6 برادران گرانقدر 1بالباس رسمی(ترجیحاباکت وشلوار) 2امشب برای یک اجرای کوتاه1تا3دقیقه آمادگی داشته باشید مکان مقابل مهدیه اصفهان حسینیه صرافان *کلاس خواهران تا48ساعت آینده اعلام خواهدشد*
⭕️با ارز ۴٢٠٠ تومانی علوفه وارد کنند، بعد طوری در بازار دخالت کرده تا گوسفند پروار شده با علوفه یارانه ای به خارج از کشور قاچاق شود، بعد دوباره ارز ۴٢٠٠ تومانی داده گوشت یخی وارد کنند، فاجعه توزیعش با صف و کارت ملی، بماند... با این وضع تدبیر، رویتان می شود بگویید مشکل ما تصویب نشدن FATF است؟ / امیر سیاح ✅ کانال مصاف @Masaf
مراسم ترحیم مداح وذاکراهلبیت پیرغلام مخلص امام حسین علیه السلام مرحوم حاج محمدحسن اشتری فردایکشنبه دراصفهان ضمن تشریفرمایی لطفا اطلاع رسانی بفرمایید ممنونم
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را مؤمن به غیب شو که بیابی حضور را تکلیف چیست؟ منتظران ظهور یار! آماده‌ایم ما همه آیا ظهور را؟! آن شیعه صادق است که در محضر امام فرمان اگر دهد بپذیرد تنور را! موسی‌صفت بخوانی از اولاد فاطمه روشن کنند در دلِ تو شمع طور را یا فاطمه جوانه زده اشک‌های تو در کوچه‌باغ آینه، گل‌های نور را بانو از آن‌چه می‌شود و آن‌چه شد بگو از راز سربه‌مُهر کرامات خود بگو بانو! بخوان ز لطف زمین و زمان به تو از لحظۀ توسل رزمندگان به تو آنان که قلبشان ز تو رخصت گرفته بود سربندشان به نام تو زینت گرفته بود از لحظه‌ای بگو که شلمچه غرور داشت صدها محبّ فاطمه در آن حضور داشت ای مادر سپاه دلیران! سخن بگو ای خالق حماسۀ لبنان! سخن بگو از لطف خود بگو به سپاه مقاومت ای تا همیشه پشت و پناه مقاومت «الجار ثمّ دار!» دعا کن دعا رواست بانو! نجات مردم بحرین با شماست ما سال‌هاست مفتخر از یاری توایم شاگردهای مکتب بیداری توایم مثل هوای تازه، طراوت از آنِ ماست فردای پر امید و صلابت از آنِ ماست رنج زمان و سختی دوران جدید نیست در نسل شیعیان علی ناامید نیست هر گونه ضعف و رخوت و سستی ز دشمن است همراه ما امید به فردای روشن است دنیا اگر پر از غم و رنج و بلا شود مؤمن امیدوار به فضل خدا شود ما مؤمنان، کتاب خدا را که خوانده‌ایم آیات سورۀ شعرا را که خوانده‌ایم وقتی رسید امّت موسی کنارِ آب وز پشت سر جماعت فرعون با شتاب مأیوس و ناامید و پر از غصه و تَعَب هر یک به اعتراض به موسی گشوده لب: کای از بَرِ خدا شده ما را تو رهنمون فرعون یافت سیطره، "اِنّا لَمُدرَکون" موسی ولی به فضلِ و به رحمت امید داشت در عین ناامیدی امّت، امید داشت ناگاه حق به یاری یاران خود شتافت دریا برای امّت موسی ز هم شکافت آری! ز مکر و خدعۀ اهل جهان چه باک؟! موسی امام ماست، ز فرعونیان چه باک؟! خوش‌بین به راهِ روشن و فردای خود شویم در این مسیر، پیرو موسای خود شویم از راه کی رویم به ترفند دشمنان؟! خوش‌بین به راه خویش ، نه لبخند دشمنان ماییم امتّی که امامت، حیات ماست این جلوۀ عظیم کرامت، حیات ماست زهرا رسانده است به ما این پیام را باید گرفت دامنِ پاک امام را ... گفتی به ما امام همانند کعبه است در مجد و احترام همانند کعبه است باید همیشه خلق کند گرد او طواف زین اتحاد دور شود هر چه اختلاف وقتی حقایق ازلی بود در خطر دین خدا و جان ولی بود در خطر وقتی که عده‌ای همه پیمان شکسته‌اند یا آنکه در ادامۀ این راه خسته‌اند تکلیف مؤمن است که خیزد پی جهاد باید که در مقابل تحریف ایستاد دست و دل و زبان تو از حق دفاع کرد الحق از آن حقیقت مطلق دفاع کرد هم خطبۀ تو باعث افشاگری شده‌ست هم ندبۀ تو مطلع احیاگری شده‌ست مادر دعا کن از تو مبادا جدا شویم چون تو همیشه سالک راه خدا شویم جان را فدای راه پیمبر کنیم و بس چون تو همیشه یاری رهبر کنیم و بس عهدی که کرده‌ایم به همت وفا کنیم در قدس، ما نماز جماعت به‌پا کنیم . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مانند شمعی از مصائب آب می شد زینب برای وضع او بی تاب می شد منظورم از این بیت "صارت کالْخیال" ست این آخری، چون گوهری نایاب می شد همسایه ها کینه از او در دل گرفتند با آن که از شادی شان شاداب می شد از لکه های روی ماه آن روز گفتند : هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد آتش به جان خانه می زد با چه رویی شخصی که اسماً جزئی از اصحاب می شد آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز آتش میان این جماعت باب می شد تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد دیوار محکم بود و در اسباب می شد از داغ زهرا مرتضی با کارهایش آماده ی رفتن سوی محراب می شد . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مانده ام تنها کاری کن ای در من مانده ام تنها ، مرا یاری کن ای در خود را سپر کن در حق من قدری فداکاری کن ای در از همسر من در بین دشمن ها نگهداری کن ای در من که غریبم حداقل تو آبروداری کن ای در او باردار است ازضربه بر پهلوش خودداری کن ای در در بستر افتاد حالا بیا از او پرستاری کن ای در از شرم زهرا از چشم هایت اشک خون جاری کن ای در زهرای من رفت فکری به حال این گرفتاری کن ای در  مجتبی خرسندی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چه کنم ؟ چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟ با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟ تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی ” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “ زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟ گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟ در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “ من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟ زود ای عمر علی می روی از دست علی بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟  حاج علی انسانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حيف شد چشم هايت به آسمان باز و در سكوتت هزارتا حرف است لااقل ناله اى بزن خانم جمله نه...آهِ تو دوتا حرف است... حيف شد!زندگىِ خوبى بود من و تو دركنار هم بوديم چارتا دسته گل خدا داد و چِقَدَر بى قرار هم بوديم فاطمه!من همان على هستم چه كسى گفته رو بپوشانى؟ دستِ رد مى زنى به سينه ى من؟ التماست كنم نمى مانى؟ نه غذايى نه آب مى نوشى همه شب تا به صبح بيدارى فكر كردى كه من نمى بينم؟ درد دارى...به رو نمى آرى... گريه هاى يواشكى تا كى؟ لااقل سخن بگو با من.. سرفه كردى دوباره زهراجان؟ لاله افتاده روى پيراهن.... فكر رفتن نباش خانمم فكر من نه...فكر كودكانت باش نكند غصه ى مرا بخورى تو بمان...با قدِ كمانت باش آرمان صائمى ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): درد های مادرمون کاش این روزهای بد سر شه کاش روزای خوب برگرده کاش وقتی که تکیه کرد بهم نبینم دست مادرم سرده وانمود می کنه که خوبه ولی درد داره شبا رو بیداره زخم بیداد می کنه تو تنش رد خونش هنوز رو دیواره دل ما بچه ها مگه چقده جون ماها چقدر می ارزه کاش ماها بمیریم و نبینیم داره دستای بابا می لرزه تک تک درد های مادرمون گرد پیری رو صورت باباس بابایی که خودش مثه کوهه بابایی که دلش قده دریاس بعد چند سال زندگی کردن تو رودر بایسی ان با هم دیگه مادرم رو می گیره از بابام مادرم درداش و به من میگه به سرش دستمال می بنده چه کنه با سری که سنگینه مادرم عاشق بابامونه حیف چشماش دیگه نمی بینه مادرم قبل از این شکستگیا تو نماز شبش قیامی داشت وقتی بابابزرگ اینجا بود مادر ما چه احترامی داشت گر چه ما جدمون پیمبر بود علت خلقت زمین و زمون همه اهل مدینه می دونن بوسه می زد به دست مادرمون اماحالا کجاس تا ببینه دو تا دستای دخترش سوخته من می دونم‌چی اومده به سرش تا یه پیرهن برا حسین دوخته مادرم آب میشه هر لحظه می گه هی زیر لب فدای لبات بغلش می گیره حسین و می گه کاش این پیروهن بمونه برات  حسین واعظی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): غصه نخور با گریه شب هامو سحر میکنم با غصه هام یه جوری سر میکنم برو بخواب اگه حالم بد بشه فضه و اسما رو خبر میکنم قرار نبود خنده به ما حروم شه دیدن محسن همه آرزوم شه روزای خوبم پیش بابات علی فکر نمیکردم اینجوری تموم شه غصه نخور اگه چشام میباره خنده‌ی تو زخممو هم میاره هر طور شده تورو بغل میکنم نگی که مادرم دوسم نداره تو کی دیدی که من بگم نمیشه؟ تحمل این همه غم ، نمیشه! شونه زدم موهاتو با درد ، آخه انگشتای من دیگه خم نمیشه وقتی که گل گیر تبر میفته تیغ تبر با غنچه در میفته پهلوی من دوباره تیر میکشه وقتی چشام به میخ در میفته الهی که دلی آتیش نگیره آب خوش از گلوم پایین نمیره پشت در آتیش گرفته موندم تازگیا وضوم شده جبیره مثل الان وقتی زیاده تبم عجل وفاتی میشینه رو لبم روضه‌ی روضه‌های عالم منم گریز روضه ها تویی زینبم از پشت در روضه میاد کربلا آتیش میگیره مثل در خیمه ها اینجا به محسنم لگد میزدن اونجا حسینم میزنه دست و پا عماد بهرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): پیش تو در برت ناله و سوز جگرم بیشتر است پیش تو بارش چشمان ترم بیشتر است جان زهرا به بر خویش نگه دار مرا چون جدا از تو شوم دردسرم بیشتر است گر چه فرمود نبی در یمنی پیش منی در مدار نفس تو اثرم بیشتر است به سرم دست کش اما ز سرم دست نکش زیر دستت که نباشم خطرم بیشتر است آخر کار که سلمان به مدائن جان داد گفت با یار که میل حضرم بیشتر است بعد منزل نبود همسفر ما اما گاه در نزد تو بعد سفرم بیشتر است در قفس اوج نگیرد پر پرواز که هیچ تازه بشکستگی بال و پرم بیشتر است نام ارباب که آید به لبم در دل شب شاهدم باش که اشک سحرم بیشتر است هنرم نوکری است و نفسم خرج حسین لیک در روضهی مادر هنرم بیشتر است مادرت گفت پس از «فضه خُذیني» مهدی اشک امروز به هجر پسرم بیشتر است دست بشکسته و پهلوی شکسته غم نیست به سوی غربت مولا نظرم بیشتر است شاعر؟؟؟ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خدا می خواست از سر رد کند این قوم طوفان را به دستِ مرد دریایِ حوادث داد سکان را نجات کشتی از گردابها، زحمت فراوان داشت خدا خیرش دهد آن مرد را، پیر جماران را نگاهش فجر صادق بود، فجرِ انقلاب نور به پایان بُرد بعد سالها شام غریبان را به امر او فرشته دیو را از شهر بیرون کرد گواهی می دهد تاریخ رسوایی شیطان را ازاین اعجاز بالاتر !؟ بهار آورد در بهمن گرفت از چشمِ گندم زارها خوابِ زمستان را صدایِ انفجار نور او لرزاند یکباره قَطیف و قدس را، حتی بلندی های جولان را هزاران شاه دید این مُلک، اما سیزده قرن ست به رویِ چشم خود بگذاشته شاه خراسان را 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عید بهار سرخ فجر انقلاب است گل‌های پرپر گشته را فصل گلاب است خورشید پیغام آورد با خنده‌ی نور چشم همه روشن که عید آفتاب است عید رهایی عید عزت عید ایمان عید حیا عید شرف عید حجاب است عید همه مستضعفان عید تو و من عید امام و عید امت عید بهمن بهمن که در سردی بسی گرمی به ما داد بهمن که چون نور روز گیتی را صفا داد بهمن که داغ سینه‌سوز باغبان را با عطر انفاس مسیحایی شفا داد بهمن که با بگسستن بند اسارت سر خط آزادی به دست ما خدا داد بهمن بهار لاله‌گون خنده و اشگ بهمن که فروردین به دامانش برد رشک دست خدا با خون به خاک ما نوشته بگریخت دیو، اینک بهشت، اینک فرشته اهریمن طاغوت با ضعف و زبونی چون عنکبوت افتاده در تاری که رشته از کربلای کشور ایران بچیند محصول بذری را که ثارالله کشته اینک خدا امام را به عالم برتری داد بر کودک ما هم مقام رهبری داد دیگر از آن شب‌های ظلمانی خبر نیست دیگر بجز خورشید اینجا جلوه‌‌گر نیست هان ای شهیدان به خون‌آغشته خیزید که امروز در ما از شما کس زنده‌تر نیست در باغ سر سبزی که از خون آب دادید نخلی به غیر از نخل قرآن بارور نیست چون لاله بر هر دل هزاران داغ دیدیم تا میوه‌ی آزادی از این باغ چیدیم اینک شده بهمن بهاران در بهاران گردیده دامان زمستان لاله‌باران در پرتو خورشید قرآن گشت روشن فکر جوانان چون دل پیر جماران با اشگ شادی از سر مژگان فرو ریخت آن خارهای سال‌ها در چشم یاران در هر قدم چندین چراغ راه داریم قرآن و ثارالله و روح الله داریم دشمن به نابودی ما بگرفت تصمیم با حربه‌های کهنه تهدید و تحریم آن حربه‌ها افتاد از کار و نیفتاد یک لحظه پای عزم مادر دام تسلیم سر دادن بر حکم ظالم تن ندادن ما را محمّد (ص) داده از آغاز تعلیم لا گفته و بر هر بلا گردن نهادیم در شعب بوطالب مقاوم ایستادیم باید شمردن عید بهمن را گرامی باید گرفتن جشن آن با شادکامی باید به موسای زمان تبریک گفتن کاری وادی ایمن تهی شد از حرامی باید بر این ارض مقدس سجده بردن هرگز مباد این خاک را بی احترامی زین سرزمین بر چشم عالم نور دادیم شور آفرینان جهان را شور دادیم نتوان گرفتن ره صدور نور ما را خواندند مظلومان همه منشور ما را آن روزگار تلخ تر از زهر بگذشت شیرین گرفته ملک عالم شور ما را زندانی گور سیاه خویش گردید خصمی که کند از روز اول گو رما را در لاله زار خون یاران تا قیامت ماییم سرو جاودانه راست قامت ما از می قالو بلا مستیم مستیم عهدی کز اول با خدا بستیم بستیم در خط جندالله تا بودیم بودیم سرباز روح الله تا بودیم هستیم الله را الله را خواندیم خواندیم ابلیس را ابلیس را راندیم راندیم 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است شرط حیات طیبه حب ولی است مولای ما خورشیدی از نسل علی است روشن شده چشمان ما از نور ایمان با لطف حق با جانفشانی شهیدان بال عروج ماست اخلاص و بصیرت در امتداد لحظه سرخ شهادت شور شهادت تا همیشه در سر ماست این جان ناقابل فدای رهبر ماست اینجا دیار شیر مردانی غیور است در سرزمین ما دو چشم فتنه کور است این روزها حال و هوایش جمکرانی است دل‌های عاشورائیان صاحب‌زمانی است ما وارثان نهضت کرب و بلائیم چشم‌انتظار رجعت خون خدائیم می‌آید از سمت سپیده آفتابی با ذوالفقار حیدری‌اش بوترابی 🔸شاعر: __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نهضت ما شعر عشق و شور بود داستان راهیان طور بود رویداد بهمن پنجاه و هفت معجزی همچون نشور و شور بود آفتاب عشق تابید از افق چشم خفاش از تماشا کور بود آمد آن یاری که با سوز جگر چارده سال از دیارش دور بود پرچمی افراشت اندر ملک عشق آنکه بر احقاق حق مامور بود جلوه کرد از پشت ابر تیرگی کوکبی که طلعتش مستور بود آمد و اصنام باطل را شکست کاو به نام بت‌شکن مشهور بود شد ذلیل آن حاکمی که در جهان منطقش ظلم و مرامش زور بود یاد آن ایّام پیروزی به خیر کامّت مغموم ما مسرور بود انقلاب ما به تعبیر امام ای «کلامی» انفجار نور بود 🔸شاعر : __________________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مضمون به ذهن حضرت شاعر خطور کرد شعری برای عبرت ما جفت و جور کرد تاریخ را به سبک تغزل مرور کرد در واژه ها دوباره حقیقت ظهور کرد آری حقیقتی که از آن کم سروده ایم در گیر و دار قافیه مبهم سروده ایم حق و حقیقتی که شروع قیام شد خیلی گران برای پدرها تمام شد با اشک مادر شهدا احترام شد در سفره های خالی ما فیض عام شد این آیه های بيّنه روشنگری کند تاریخ را ورق زده یادآوری کند دیروز قحط "حریت" و "اختیار" بود مشی و مرام سلطه گران آشکار بود بی مایه ای به گرده ی مردم سوار بود آزادگی مغایر آن روزگار بود دیروز اسیر غم به رهایی نمیرسید داد ستم کشیده به جایی نمیرسید دیروز عصر غیرت و انسانیت نبود قی کردن حیا و شرف معصیت نبود در شهر تیره صحبت مشروعیت نبود در کوچه ی محله مان امنیت نبود ناموس شیعه تجربه کرد اضطراب را یادم نرفته قصه ی "کشف حجاب" را دیروز مکتب نبوی دولتی نداشت غیر از حکومتی علوی، حاجتی نداشت این تکیه و حسینیه ها حرمتی نداشت طاغوت بود و جبهه ی حق قدرتی نداشت جز صبر که روایت تازه نداشتیم احیای فاطمیه ؟ اجازه نداشتیم تا اینکه شهر را تب بالا فراگرفت هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت روح خدا زمین و زمان را فراگرفت درس از مرام حضرت زهرا فراگرفت این ناخدا که در دل طوفان بلند شد با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد لشگر که در میانه ی میدان درست کرد سرشار از صلابت و ایمان درست کرد "طیب" سرشت ، صاحب وجدان درست کرد او مکتبش بهشتی و چمران درست کرد از وارثان سفره ی پربار انقلاب صدها درود هدیه به معمار انقلاب امروز زیر سایه ی دین پاگرفته ایم از دشمن ابتکار عمل را گرفته ایم در صدر فاتحان زمان جاگرفته ایم امروز زهر چشم ز دنیا گرفته ایم دیگر به زور و ظلم و ستم تن نمیدهیم در معرکه مجال به دشمن نمیدهیم امروز نان دشمن اسلام آجر است بازار از مساجد و از مسجدی پر است از بچه های فاطمه ابلیس دلخور است امروز روز عفت و تکریم چادر است ارزان به شمر و حرمله ها سر نمیدهیم سر میدهیم، یک نخ معجر نمیدهیم امروز جاده های حرم تا حرم زدند بر بام هر حسینیه صدها علم زدند بر هر کتیبه یک غزل از محتشم زدند در بزم روضه محشر کبری رقم زدند امروز لرزه بر همه عالم می افکنیم هر فاطمیه بر سر و بر سینه میزنیم بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب جانی دوباره داده مسیحای انقلاب دیگر چه گویم از برکت های انقلاب ماییم و صبح روشن فردای انقلاب این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم کشور زهرا و حیدر است امشب کنار رهبرمان گریه میکنیم با اعتقاد و باورمان گریه میکنیم بر آن چه آمده سرمان گریه میکنیم تنها برای مادرمان گریه میکنیم آتش گرفته پشت در بسته فاطمه تاول نشسته در کف هر دست فاطمه افتاده است و بال و پرش درد میکند از ضربه، پلک چشم ترش درد میکند دستار بسته است و سرش درد میکند ای وای مادرم! کمرش درد میکند روزی که بین شعله ی نمرود پا گذاشت حوریه ی بهشت خدا بار شیشه داشت . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را مؤمن به غیب شو که بیابی حضور را تکلیف چیست؟ منتظران ظهور یار! آماده‌ایم ما همه آیا ظهور را؟! آن شیعه صادق است که در محضر امام فرمان اگر دهد بپذیرد تنور را! موسی‌صفت بخوانی از اولاد فاطمه روشن کنند در دلِ تو شمع طور را یا فاطمه جوانه زده اشک‌های تو در کوچه‌باغ آینه، گل‌های نور را بانو از آن‌چه می‌شود و آن‌چه شد بگو از راز سربه‌مُهر کرامات خود بگو بانو! بخوان ز لطف زمین و زمان به تو از لحظۀ توسل رزمندگان به تو آنان که قلبشان ز تو رخصت گرفته بود سربندشان به نام تو زینت گرفته بود از لحظه‌ای بگو که شلمچه غرور داشت صدها محبّ فاطمه در آن حضور داشت ای مادر سپاه دلیران! سخن بگو ای خالق حماسۀ لبنان! سخن بگو از لطف خود بگو به سپاه مقاومت ای تا همیشه پشت و پناه مقاومت «الجار ثمّ دار!» دعا کن دعا رواست بانو! نجات مردم بحرین با شماست ما سال‌هاست مفتخر از یاری توایم شاگردهای مکتب بیداری توایم مثل هوای تازه، طراوت از آنِ ماست فردای پر امید و صلابت از آنِ ماست رنج زمان و سختی دوران جدید نیست در نسل شیعیان علی ناامید نیست هر گونه ضعف و رخوت و سستی ز دشمن است همراه ما امید به فردای روشن است دنیا اگر پر از غم و رنج و بلا شود مؤمن امیدوار به فضل خدا شود ما مؤمنان، کتاب خدا را که خوانده‌ایم آیات سورۀ شعرا را که خوانده‌ایم وقتی رسید امّت موسی کنارِ آب وز پشت سر جماعت فرعون با شتاب مأیوس و ناامید و پر از غصه و تَعَب هر یک به اعتراض به موسی گشوده لب: کای از بَرِ خدا شده ما را تو رهنمون فرعون یافت سیطره، "اِنّا لَمُدرَکون" موسی ولی به فضلِ و به رحمت امید داشت در عین ناامیدی امّت، امید داشت ناگاه حق به یاری یاران خود شتافت دریا برای امّت موسی ز هم شکافت آری! ز مکر و خدعۀ اهل جهان چه باک؟! موسی امام ماست، ز فرعونیان چه باک؟! خوش‌بین به راهِ روشن و فردای خود شویم در این مسیر، پیرو موسای خود شویم از راه کی رویم به ترفند دشمنان؟! خوش‌بین به راه خویش ، نه لبخند دشمنان ماییم امتّی که امامت، حیات ماست این جلوۀ عظیم کرامت، حیات ماست زهرا رسانده است به ما این پیام را باید گرفت دامنِ پاک امام را ... گفتی به ما امام همانند کعبه است در مجد و احترام همانند کعبه است باید همیشه خلق کند گرد او طواف زین اتحاد دور شود هر چه اختلاف وقتی حقایق ازلی بود در خطر دین خدا و جان ولی بود در خطر وقتی که عده‌ای همه پیمان شکسته‌اند یا آنکه در ادامۀ این راه خسته‌اند تکلیف مؤمن است که خیزد پی جهاد باید که در مقابل تحریف ایستاد دست و دل و زبان تو از حق دفاع کرد الحق از آن حقیقت مطلق دفاع کرد هم خطبۀ تو باعث افشاگری شده‌ست هم ندبۀ تو مطلع احیاگری شده‌ست مادر دعا کن از تو مبادا جدا شویم چون تو همیشه سالک راه خدا شویم جان را فدای راه پیمبر کنیم و بس چون تو همیشه یاری رهبر کنیم و بس عهدی که کرده‌ایم به همت وفا کنیم در قدس، ما نماز جماعت به‌پا کنیم . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها میلاد عرفانپور رضا سهرابی ؛ سید علی انجو رضا نرگسی پور ؛ علی حقیقی سعید تاج محمدی ؛ مرتضی کریمی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خدا را شکر دست لطف زهرا چهل سال است مانده بر سر ما جهان تاریک و زهرا آفتاب است دعایش ضامن این انقلاب است فدایی ولایت بود زهرا سراسر، نور و رحمت بود زهرا به راه انقلاب فاطمی مان چهل سال است بر عهدیم و پیمان چهل سال است از ظلمت رهاییم چهل سال است با هم یکصداییم چهل منزل کنار هم گذشتیم که حتی یک قدم را برنگشتیم سپاه یکدل اسلام نابیم چهل سال است پای انقلابیم ببین دیروز سرخ ما چه سان بود در عالم صحبت از ایمان مان بود بدان فردا از آن ماست بی شک که فردای جهان زیباست بی شک افق های فراتر پیش رو هست که فرداهای بهتر پیش رو هست مرید حقم و پیرم خمینی است امیدم عشق و تدبیرم حسینی است مبادا راه روح‌الله خاموش مبادا خاطر از یادش فراموش اگر آزادگی قامت برافراشت نهالش باغبانی این چنین داشت اگرچه امتحانی سخت دیدیم خزان دیدیم، اما قد کشیدیم کمند بردگی را باز کردیم و تا آزادگی پرواز کردیم خوشا دوران آغاز رهایی بهشتی، باهنر، همت، رجایی مرام و شیوۀ ما سادگی بود سراسر عشق بود، آزادگی بود به عالم هرچه تدبیر و امید است وصیتنامه و خون شهید است دلم تنگ شهیدان است امروز که همرنگ شهیدان است امروژ «کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی» خیابان‌های شهر ما بهاری ست چرا که عطرتان در شهر جاری ست خیابان ها خیابان شما شد پر از تصویر چشمان شما شد شب تار است، ماه ما شمایید در این سختی، پناه ما شمایید مبادا راه را گم کرده باشیم به زشتی ها تبسم کرده باشیم الا! الگوی مردان جهادی! شما فرماندهان اقتصادی! اگر چون ما نه درگیر معاشید نمک بر زخم این مردم نپاشید مدیران! فرصت بحث و جدل نیست که هرگز مشکلی بی راه حل نیست وطن درگیر جنگ اقتصادی است امیدش به مدیران جهادی است جهان در فکر بیداد فریب است سکوتش اوج فریاد فریب است مبادا تکیه بر عهد عمو سام چه خیری بود در فرجام برجام فغان شد بغض‌هامان در گلومان گران شد نان و ارزان آبرومان اگرچه سایه تحریم سرد است بیا تا دست نگذاریم بر دست بت تسلیم را بشکن برادر شب تحریم را بشکن برادر نگاهی روشن از امّید، با ماست برادر! وعدۀ خورشید با ماست زمستان رفت و آمد نوبهاران قیامی سبز در راه است یاران! زمان رویش گل های نور است دم صبح است، نزدیک ظهور است . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها محمدحسین مهدویان امیر سلیمانی سعید تاج محمدی حسین مودب معین اصغری 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بار دیگر دل غمدیده ی ما می سوزد باز از جهل، دل آل عبا می سوزد صورت یاس، شد از دست زمستان گلگون رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون باب حاجات، شد از سمت دری سوخته، باز فاطمیه است همان مدرسه ی زینب ساز فاطمیه ست شروع غم عاشورایی که به هر سو شده برپا علمی زهرایی آسمان خم شده پشتش، غم ما سنگین است قصه روضه مادر به خدا سنگین است گریه کن‌های محرم همه آماده شوید فاطمیه است؛ بیایید، عزا سنگین است بارِ این روضه ی جان‌سوزِ جگر آتش‌زن بار شیشه است که روی دل ما سنگین است یک نفر گفت: علی! فاطمه جان داد؛ ولی گوش این شهر پر از مکر و ریا سنگین است هیزم فتنه که آتش به در خانه کشید آسمان بار امانت نتوانست کشید آسمان سوخت ولی دید چطوری زهرا پشت در یک تنه تا لحظه آخر جنگید در دل شعله فرورفت چه حیدرگونه زنی از تار حریر و زنی از پود حدید از همین خانه چهل سال هدایت شده ایم که چهل سال فدایی ولایت شده ایم به من آموخته در شعله و خون مادر من جان دهم تا نرسد غم به دل رهبر من ما اگر جان خود ارزانی رهبر داریم عشق مولاست که ارثیه ز مادر داریم انقلاب آمد و دیدیم امامی داریم در دل ظلمت شب ماه تمامی داریم با امام است چهل سال دوام آوردیم دست یاری خدا بود که کاری کردیم وحشت از فتنه و تحریم شما کی داریم ما که در سینه خود شور نُه دی داریم سند غیرت ما باغ پر از لاله ماست ریشه محکم این سرو چهل ساله ماست کرده امروز شما را همه جا آواره بانگ تکبیر همان لشگر در گهواره فاطمیه است اگر شوق شهادت داریم تا علم را به ولی نعمتمان بسپاریم یاد دادند به ما سر به کسی خم نکنیم لحظه ای فکر به این سختی و ماتم نکنیم گرچه غم هست ولی خوف نکن حل شدنیست صاحبی هست کسی هست که او آمدنیست ما چهل منزل از این راه اگر آمده ایم استوار از دل هر خوف و خطر آمده ایم ما چهل سال به هر تیر بلایی سپریم ما چهل سال علمدار حقوق بشریم ای که از غیرت زهرایی ما بی خبری! دهه فجر خوری سیلی سخت دگری . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را پامال لگدهای مکرر شدنت را بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند زهرا! همه دیدند معطر شدنت را با کشتن یک سوم سادات گرفتند از چهره ی تو لذت مادر شدنت را یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم تنها، سپر غربت حیدر شدنت را یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟ آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟ یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم چون آینه ای، تار و مکدر شدنت را دستار به سر بسته ای و بین نمازت زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی! وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯