#رمان_بانوی_پاک_من🥀
#قسمت_سی_و_سوم
_بله؟
_سلام آناهیدجونم چطوری؟
_خوبم رقیب جان توخوبی؟چه خبرا؟هنوز کشتیات رو آبن؟آخه به چه امیدی؟جمع کن بار و بونتو دختر.
_استپ استپ پیاده شو باهم بریم.اونی که باید بارشو جمع کنه من نیستم جنابعالی هستی.
_یعنی چی؟
_یعنی دیگه رقیبی درکار نیست.من بردم.
_با کدوم مدرک؟
خندیدم و سرخوشانه رو تختم ولو شدم.
_با این مدرکی که صبح بابام گفت قراره بعد جمع و جور شدن کارای کارن بیان خاستگاری من.
صدای آناهید لحظاتی قطع شد.
_چیه چیشد کم آوردی؟باور نمیکنی خودت زنگ بزن از مادرجون بپرس.
_خوشبخت بشی...
بوق...بوق...بوق
صدای بوق ممتد یعنی قطع کرده بود،یعنی قبول کرده بود که من بردم،یعنی کارن مال من شده بود.
دستمو جلو دهنم گرفتم و جیغ کوتاهی کشیدم.امروز بهترین روزم بود باید خودمو میرسوندم خونه مادرجون.دلم برای کارن خیلی تنگ شده بود.
زود حاضرشدم و گفتم میرم یکم خرید کنم زود برمیگردم.
با تاکسی خودمو رسوندم خونه مادرجون.اصلا به اینم فکر نکرده بودم که ممکنه کارن خونه نباشه و رفته باشه شرکت.
زنگ رو زدم که پدرجون درو برام باز کرد.
_به گل دختربابا.خوش اومدی بیا تو.
سریع خودمو تو بغل پدرجون جا دادم وگفتم:سلام پدرجون خوبین شما؟بقیه خوبن؟
_ممنون باباجان خوبم.اتفاقا همین پیش پای تو کارن رفت خونه ببینه از اون طرف هم بره سرکار بیا تو.
_ممنون یکم خرید داشتم اومدم فقط حالتونو بپرسم.به مادرجون و عمه سلام برسونین.
_باشه عزیزم خدا به همراهت.
ازخونه بیرون رفتم و تا سرکوچه به امید دیدن کارن قدم زدم،اما نبود.خدایا پشت و پناهش باش من خیلی دوسش دارم.
امروز تو اموزشگاه برای بچه های بی سرپرست کلاس گذاشته بودن منم باید برای تدریس میرفتم.
تارسیدم دم در آموزشگاه یک پسر شیش هفت ساله پرید جلوم و مانتوم رو کشید.
_خاله جونم تروخدا منو باخودت ببر چون گفتن هنوز نرفتی مدرسه نمیتونی بیای تو.تروخدااا منو ببر بخدا قول میدم شیطونی نکنم یک جا بشینم.خاله جون تروخدا
نگاهی به قیافه معصومش کردم و دلم به رحم اومد.دستای کوچولوشو گرفتم و گفتم اسمت چیه خاله؟
_محمدعلی.
دست کشیدم رو موهای مشکیش و گفتم:بیا بریم خاله جون.
وقتی باخودم بردمش کلی ذوق زد و ازم تشکر کرد.
دوساعتی رو با بچه ها گذروندم و سعی کردم شادیم رو باهاشون قسمت کنم.کلی باهم حرف زدیم و بهشون درس هم یاددادم.محمدعلی هم از کنار من تکون نمیخورد.
موقع رفتن کلی بهونه گرفت اما به زور بردنش.
دلم خیلی گرفت و بغضم شکست.کاش میتونستم یک کاری براشون بکنم تااینهمه دل شکسته نبینمشون.خدایا خودت بهشون پناه بده.
تاوسایلامو جمع کردم و رسیدم خونه ساعت۲بعدازظهرشد.منم ازبس گشنه بودم ناهارمو همشو خوردم و بعدم رفتم تو اتاقم استراحت کنم.
#نویسنده_زهرا_بانو
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
شجاعت بر سه خصلت سرشته شده كه هر يك از آنها فضيلتى دارد كه ديگرى فاقد آن است: از خودگذشتگى، تن ندادن به خوارى و ذلّت و نامجويى.✨
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#رمان_بانوی_پاک_من🥀
#قسمت_سی_و_چهارم
"کارن"
از اتاقم بیرون اومدم و ناخودآگاه صدای مامان و مادرجون رو شنیدم و حس کنجکاویم تحریک شد.
ایستادم پشت در و گوش دادم به حرفاشون.
مامان گفت:یعنی چی مامان خودتون بریدین و دوختین؟برای چی زنگ زدین به شهروز و گفتین واسه کارن میایم خاستگاری؟چرا منو درجریان نذاشتین؟
مادرجون با عصبانیت گفت:هییسسس من با کارن حرف زدم.اون که مادر به فکری نداره لااقل مادربزرگش به فکرش باشه.
مامان بلندشد وگفت:واقعا که مامان.
اومد بیاد بیرون که مادرجون دستشو گرفت و گفت:وایستا ببینم.مگه دروغ میگم؟دست پسره رو گرفتی اومدی ایران که بدون پدر اینجوری بزرگش کنی؟نه زنی،نه شغلی،نه خونه ای.این کارشم اگه من دنبالشو نمیگرفتم که پیدا نمیکرد.چرا انقدر خودسری شیرین؟یکم به فکر بچه ات باش.اگهنمیخواستیش چرا باخودت آوردیش اینجا آواره اش کردی؟
_مگه میشه من جگرگوشمو نخوام؟
–پس جلو این وصلت رو نگیر.کسی بهتر وخانوم تر از لیدا پیدا نمیشه برای کارن.
مامان با اخم کمی این پا و اون پا کرد و بعدش گفت:من دیگه نمیدونم.توهیچ چیزم دخالت نمیکنم اما میدونم کارن مرد زن گرفتن نیست.
بعد اومد سمت در و منم از در فاصله گرفتم تا نفهمن گوش وایستادم.
مامان که منو دید سری تکون داد و بعد رفت تو اتاقش.
مادرجونم پشت سرش اومد بیرون و منو دید.
فکرکنم فهمید حرفاشون رو شنیدم چون با غم نگاهم کرد.اما برای من هیچکدوم از حرفای مامان مهم نبود.اصلا من چیزی به عنوان مادر وپدر نداشتم.صرفا اسمشون فقط توشناسنامه ام وول میخورد.
برای ازدواج با لیدا هم خودم موافقت کردم که روش فکر کنم و کارم راه بیفته چون برای خونه دار شدن مجبور بودم ازدواج کنم.نه عشقی به لیدا داشتم نه هیچی اما باید ازدواج میکردم تا بتونم مستقل شم و از مادرم جدابشم.
لیدا دخترخوبی بود.درسته زیادی سیریش بود اما حس بدی هم نسبت بهش نداشتم.
شاید اگه ازدواج کنم ازاینهمه کلافگی و سردرگمی دربیام.
رفتم تو حیاط یکم قدم بزنم که خان سالار اومد پیشم.اصلا حوصله نصیحت هاش رو نداشتم اما اهل بی احترامی هم نبودم.
_صبح لیدا اومده بود به بهونه خبر گرفتن از ما اما میدونستم اومده بود تو رو ببینه.حس میکنم دوست داره، تو نظرت چیه دربارش؟
همونطور که دستامو پشت کمرم قلاب میکردم گفتم:حس خاصی ندارم.فقط بخاطر مستقل شدنم دارم روش فکر میکنم.
خان سالار ایستاد و گفت:میخوای از اینجا بری؟بهت سخت میگذره؟
ساکت شدم و شونه بالا انداختم.
_این جواب من نیست کارن.با من مشکلی داری؟
_با قوانینتون مشکل دارم.
_کدوم قوانین؟
_اینکه تا شما از سر سفره بلندنشی،کسی نباید بلند بشه.اینکه کسی حق نداره موقع غذاخوردن حرف بزنه،اینکه شما تصمیم آخرو میگیری،اینکه...
_خیلخب بسه فهمیدم..تو دیگه تو این خونه آزادی خیالت راحت.
بعد هم رفت.با اعصاب خوردی سنگ جلو پام رو پرت کردم.واقعا اعصابم خورد بود.
آدم گاهی حرفایی میزنه و کارایی میکنه که خودش پشیمون میشه.
#نویسنده_زهرا_بانو
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
حجابـــ🌸ـــ
احترام به حرمت های الهــ✨ــی ست
و
چــادر - حجــ🌸ــاب بــــــرتر -
بـــ😍ـله ی بلند من است
به یکتا معـ❣ـشوق عالم
به خـ⭐️ــدای مهربانم
💕💚💕
•| #پامنبری🌱
بدترازغفلت ،ذکرغیرخداستـــ ؛
خصوصاوقتیانساندرذکرغیر
خداغرقمیشود.اگربهذکرغیر
خدامشغولیم ،ازخدادورمیشویم...
#ذکرخـــــدا
#استادپناهیان.
💕❤️💕
به شیطان گفتم:
«لعنت بر شیطان!» لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام میگیرد»
پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»
گفت:«مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ
بدی در حق تو نکرده ام»
باتعجب پرسیدم:«پس چرا زمین میخورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است
که آن را رام نکرده ای.
نفس تو هنوز وحشی است؛
تو را زمین می زند.»
پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی،
برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛
فعلاً برو سواری بیاموز !
💕💛💕
#مهمانی_خدا
گويند ؛ كافرى از ابراهيم (ع) طعام خواست
ابراهيم (ع) گفت:
اگر مسلمان شوى، تو را مهمان كنم و طعام دهم . كافر رفت . خداى عزوجل وحى فرستاد كه اى ابراهيم
ما هفتاد سال است كه اين كافر را روزى مى دهيم و اگر تو يك شب، او را غذا مى دادى و از دين او نمى پرسيدى، چه مى شد
ابراهيم (ع) در پى آن كافر رفت و او را باز آورد و طعام داد .
كافر گفت: چه شد كه از حرف خود، برگشتى و پى من آمدى و برايم سفره گستردی
ابراهيم (ع) ماجرا را بازگفت .
كافر گفت:
اگر خداى تو چنين كريم و مهربان است، پس دين خود را بر من عرضه كن تا ايمان بياورم .
💕💜💕
❤️ مرحوم دولابی (ره) :
💠روزی 70 مرتبه استغفار مستحب است.
🌷یڪی ازخاصیتهایش این است
🌷ڪه قلـب انــسان راحت میشود.
🌷بزرگ میشودازهمه راضی میشوی
🌷ازخــدا،از مخلوقات خــدا
💕🧡💕
4_5920328137945647376.mp3
3.41M
✅ چهار سوال اساسی در روز قیامت
👤استاد رائفی پور
14.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجامت درمانی
در آینه علم و روایات
✅ تاریخچه حجامت
✅ حجامت در دنیا
✅ حجامت هدیه معراج
🎥 استاد میرزائی
•┈┈┈┈✾*"🕊️❄️🌸❄️🕊️"*✾┈┈┈┈•
✅نکته جالب #نمازشب خوندن
میدونی چیه؟
نکته جالب و اسرار آمیزش اینه که از #گناه بدت میاد…
خیلی عجیبه…
خیلی !
نمیدونم کی هستی..
ولی اگه عاشق و دیوونه و روانی #گناه کردن هستی بیا سمت #نمازشب..
💯به طرز عجیبی فرداش یه حس بازدارندگی از #گناه بهت دست میده…❣
اصلا مخت هنگ میکنه.
خودتم باورت نمیشه …ولی قطعا این اتفاق میوفته…👌
یه جورایی کششت کم یا از بین میره.
تویی که تا دیروز کلی زنای ذهنی داشتی الان فکرش نمیاد سمتت…
اصلا معجزه میشه انگار.😍
یه جورایی نیروی #شر از بدنت خارج میشه…
#💕💚💕
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
ياداوري
اين ذكر قبل از خواب معادل هزار ركعت نماز است
يٓفْعٓلُ الله ما يٓشاءُ بقُدْرٓتِهِ ويٓحْكُمٰ
ما يُريدُ بِعِزٓتِهِ "
📕مستدرك وسايل الشيعة ج١ص٣٣٩
باب ده حديث ٢١
#شبنشینی_بامقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب: جز خیر از صیاد چیزی ندیدم
رهبر انقلاب ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۸ و در دیدار با خانواده امیر شهید سپهبد علی صیاد شیرازی فرمودند:
ما تقریباً از اوایل انقلاب با ایشان آشنا شدیم. آن موقع با بعضی از دوستانشان از اصفهان پیش ما آمدند. از آن زمان تا وقت شهادت، حقاً و انصافاً جز خیر از این مرد چیزی ندیدیم. آنچه در میدانهای جهاد از او بروز کرد، کارهای بزرگی بود؛ بعضی را مردم میدانند، بعضی را نمیدانند بعضی را هم یادشان رفته؛ ولی ما در طول سالهای متمادی به کارهای بزرگی که این شهید عزیز انجام داد، توجه داشتیم و میدانیم واقعیشان چه کارهای بزرگی انجام داده؛ هم در میدان جنگ و هم بیرون از میدان جنگ.
چیزی که مهم است، این است که یک نفر علاوه بر جنگ با دشمنان، در جهاد با نفس هم پیروز شود. ایشان اینگونه بود؛ برای خودش هیچ چیز نمیخواست.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
🌸خدای من!
خواندمت، پاسخم گفتی؛
از تو خواستم، عطایم کردی؛
به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛
به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛
🌼خدای من!
چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی.چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیهگاه منی...
🌻ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،آنچنان تجلی کردهای که
عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده..
نگاه خود را از ما مگیر..
الــهـی آمــیــن
❤️در پناه مهربانی خدا
لحظه هاتون زیبا و پر از انرژی مثبت❤️
🌸🕊🌸🕊☘🕊🌸🕊🌸
✨﷽✨
✍ #از_شهدا_بیاموزیم ...
🌀*ازجهان آرا، شجاعت را...*
☀️*ازعبدالرضاموسوی، ایستادگی را...*
🌀*ازبهروزمرادی،تواضع را*
☀️*ازمحمدرضاعسکری فر،مجاهدت را...*
🌀*ازمصطفی چمران،فرماندهیرا...*
☀️*ازحسن باقری، خودگذشتگی را...*
🌀*ازحسین علم الهدی، انقلابی بودن را...*
☀️*از ابراهیم هادی، پهلوانی را...*
🌀*ازحاج همت، اخلاص را...*
☀️*ازاسماعیل دقایفی، جوانمردی را...*
🌀*ازعلی هاشمی، رشادت را...*
☀️*از احمدی روشن را،همت وپشتکار را...*
🌀*ازسیدسیاح طاهری، خلوص نیت را...*
☀️*از باکری ها، گمنامی را...*
🌀*از علی خلیلی، امر به معروف را...*
☀️*از مجید بقایی، فداکاری را...*
🌀*از حاجی برونسی، توسل را...*
☀️*از مهدی زین الدین، سادگی را...*
🌀*از سعید طوقانی، خوشرویی را...*
☀️*از حسين همدانى، ایمان را...*
🌀*از عباس بابایی، دوری از گناه را...*
☀️*از صیاد شیرازی، نماز اول وقت را...*
🌀*از شهید مرتضی کریمی صبر را...*
🔴 *با این همه نمیدانیم چرا ، موقع عمل که میرسد ،
🍃 انسانهای بد کاره رو الگو قرار می دهیم 🍃
💕💚💕
✅یک نکته از قرآن
✍ کارمند بانک یکبار از مشتری پول میگیرد و یکبار پول میدهد، نه وقتی که پول میگیرد خوشحال است و نه وقتی میپردازد ناراحت است. زیرا میداند امانتداری بیش نیست.
قرآن میفرماید آنگونه باشید که اگر چیزی از دست دادید تأسف نخورید و اگر چیزی به دست آوردید سرمست نشوید. (حدید۲۳)
💕💙💕
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
ماه رمضون نزدیکه...چشماتو بذاری روهم شعبان هم رفته...تویی و مهمونی بزرگ خدا...
لباسات آمادس؟
شعبان مقدمه استا...
نفستو کنترل کن.
مهارش کن.خواست بکشونتت تو جاده خاکی بزن تو سرش...
بلند شو چادرتو با عطر حیا اتو بزن
دستکش نوازش به دست کن
و آستین همت بالا بزن براکمک...
نقابِ لبخند بزن که هیچی بهتر از شاد کردن دل خلق الله نیست
حواست باشه کفشاتو رو دل کسی جا نذاری...
#قدر_خودتو_بدون
💕💜💕
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🕊|
عزیزیمیگفت:
هروقتاحساسکردید
از #امام_زمان دورشدید
ودلتونواسهآقاتنگنیست
ایندعایکوچیكروبخونید
بهخصوصتویقنوتهاتون..
"لَیِّنقَلبیلِوَلِیِّاَمرِك"
یعنی :
خداجوندلموواسهاماممنرمکن˘˘🌿'!
#خداجونهمهجورِحواستهستا!(:
#💕💙💕
#تلنگرانہ🍃
_هࢪ ۅقټ بیڪاࢪ شڊۍ!🙂
یھ ټسبیح بگیࢪ دسټټ ۅ بگۅ
"اݪݪهم عجݪ ݪۅݪیڪ الفࢪج"♥️
هم ڊݪِ خۅڊټ آࢪۅم میگیࢪھ
همڊݪِ آقا ڪھیڪۍ ڊاࢪھ بࢪا ظهۅࢪش ڊعا میڪݩھ:)
#💕💚💕
✍امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند : هر مسلمان سه دوست دارد :
1⃣ یکی از این دوست ها می گوید من در زندگی و پس از مرگ با تو هستم و آن، عمل او است.
2⃣ یک دوست می گوید من تا کنار قبرت با تو هستم و سپس تو را تنها می گذارم و آن فرزند او است.
3⃣ دوست دیگر می گوید من تا زمان مرگ با تو هستم و آن، ثروت او است که هرگاه بمیرد ثروتش به وارثان می رسد.
📚 خصال شیخ صدوق ، ج1 ، ص114
💕❤️💕
سفارش امام ضا علیه السلام برای روزهای پایانی ماه #شعبان👇👇👇
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
ترجمه حدیث :
خدایا! اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده، ما را بیامرز.
#ماه_شعبان
#ماه_رمضان
💕💛💕
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
😱 دعا براى رهایى ونجات از فتنه هاى آخرالزمان
این دعا در کتاب (سلاح المؤمنین) نقل شده است:
از اوضاع منطقه و جهان که آگاه هستید تا زمانی که با ظهور امام زمان (عج) امکان حضور در یمن ، سوریه ، عراق ، نیجریه و بحرین و هر جایی که مظلومی خارج از دسترس ما ندای یاری طلبی سر می دهد فراهم شود ، بهتر است با این دعا، مدافعان حرم و مظلومین سراسر جهان را در برابر سفیانی زمانه یاری کنیم
این دعا رو برای پیروزی جبهه حق و نابودی جمیع دشمنان اسلام یعنی اسرائیل، تروریست های وهابی و سلفی و حکّام ظالم بحرین و عربستان، داعش،جیش الظلم و جند الشیطان و... بخوانید!
سعی کنید این دعا را روزانه بخوانید
بهتر است قبل خواندن دعا صد بار صلوات خوانده شود و بعد از قرائت دعا هم صد بار صلوات!
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَعَجِّل فَرَجَهُم
✅ (یا أَرحَمَ الرَّاحِمینَ 7⃣ هفت مرتبه )
✅ أللَّهُمَّ عُمَّ أَعداءَ آلِ نَبِیِّکَ وَ ظالِمیهِم
🔶 خدایا ؛ بدی و بدبختی را بر سر دشمنان و ستمگران بر آل پیامبر
✅ و أَعداءَ شیعَتِهِم، وَأَعداءَ مَوالیهِم بِالشَّرِّ عَمّاً
🔶 و بر سر دشمنان شیعیان و موالیان آنان فرود آور
✅ و طُمَّهُم بِالشَّرِّ طَمّاً وَاطرُقهُم بِلَیلَهٍ لا اُختَ لَها
🔶 و بر آنان فراگیر کن ، و آنان را در یک شب درهم بکوب که نظیری نداشته باشد
✅ و ساعَهٍ لا مَنجى مِنها
🔶 و در یک ساعت آنان را در هم بکوب که محل نجاتی برای آنان نباشد
✅ وانتَقِم مِنهُمُ انتِقاماً عاجِلاً
🔶 و از آنان به زودی انتقام بگیر
✅ و أَحرِق قُلُوبَهُم بِنارِ غَضَبِکَ
🔶 و قلبهایشان را با آتش غضب خودت بسوزان
✅ أللَّهُمَّ شَتِّت شَملَهُم وَ فَرِّق جَمعَهُم
🔶 خدایا اجتماع آنان را پراکنده و جمع ایشان را متفرّق ساز
✅ و قَلِّب تَدبیرَهُم، وَ نَکِّس أَعلامَهُم
🔶 و چارهاندیشیها و نقشههای آنها را دگرگون کن، و پرچمهایشان را واژگون فرما
✅ و خَرِّب بُنیانَهُم، وَ قَرِّب آجالَهُم
🔶 و ریشه و بنیان آنها را برکن، و زمان مرگ آنان را نزدیک فرما،
✅ و أَلقِ بَأسَهُم بَینَهُم
🔶 و سختیهایشان را بین خودشان بینداز
✅ واجعَلنا مِن بَینِهِم سالِمینَ
🔶 و ما را در بین آنان سالم و محفوظ بدار
✅ وخُذهُم أَخذَ عَزیزٍ مُقتَدِرٍ
🔶 و آنان را گرفتار کن گرفتار شخص قدرتمند بااقتدار
✅ أللَّهُمَّ أَلقِ الأَوجاعَ وَ الأَسقامَ فی أَبدانِهِم
🔶 بار خدایا؛ دردها و بیماریها را بر بدنهای آنان مسلّط فرما
✅ و ضَیِّق مَسالِکَهُم، وَ اسلُبهُم مَمالِکَهُم
🔶 و راههای آنان را تنگ نما و کشورهای تحت سلطه آنها را از دست ایشان خارج کن
✅ و حَیِّرهُم فی سُبُلِهِم
🔶 و آنان را در راهها و نقشههایشان متحیّر و سرگردان کن
✅ و اقطَع عَنهُمُ المَدَدَ، وَ انقُص مِنهُمُ العَدَدَ
🔶 و کمکرسانی را از ایشان قطع کن و تعداد آنان را کم کن
✅ أللَّهُمَّ وَاحفَظ مَوالِیَ آلِ بَیتِ نَبِیِّکَ عَلَیهِمُ السَّلامُ مِن شُرُورِهِم
🔶 بار خدایا ؛ دوستان اهل بیت رسولت که بر آنان درود باد را از شرّ آنان محفوظ بدار
✅ و سَلِّمهُم مِن مَکرِهِم، وَ خَدعِهِم وَضُرِّهِم
🔶 و آنها را از مکر و خدعه و نیرنگ و زیان آنان سالم نگه دار
✅ وانصُرهُم عَلَیهِم بِنَصرِکَ، وَاجمَع کَلِمَتَهُم
🔶 و آنها را با کمک خود بر آنان پیروز فرما ؛ و بین ایشان وحدت و یکپارچگی برقرار فرما
✅ و أَلِّف جَمعَهُم، وَدَبِّر أَمرَهُم
🔶 و جمع ایشان را گردآوری کن ؛ و امور ایشان را تدبیر فرما
✅ وعَرِّفهُم ما یَجهَلُونَ
🔶 و آنها را با آنچه آشنایی ندارند ، آشنا فرما
✅ وعَلِّمهُم ما لایَعلَمُونَ
🔶 و آنچه را نمیدانند به آنها بیاموز
✅ وبَصِّرهُم مالایُبصِرُونَ
🔶 و با آنچه که نسبت به آن بصیرت و آگاهی ندارند، آگاه فرما
✅ وأَعلِ کَلِمَتَهُم، وَاجعَلهَا العُلیا
🔶 و حکم و اراده ایشان را والا و آن را برتر قرار بده
✅ واجعَل کَلِمَهَ الأَعداءِ السُّفلى
🔶 و حکم و اراده دشمنان را پایینتر قرار بده
دعاینجاتدرآخرالزمان۩سیدحجتبحرالعلومی.mp3
2.44M
😱 دعا براى رهایى و نجات از فتنه هاى آخرالزمان
این دعا در کتاب ( سلاح المؤمنین ) نقل شده است
از اوضاع منطقه و جهان که آگاه هستید تا زمانی که با ظهور امام زمان (عج) امکان حضور در یمن ، سوریه ، عراق ، نیجریه و بحرین و هر جایی که مظلومی خارج از دسترس ما ندای یاری طلبی سر می دهد فراهم شود ، بهتر است با این دعا، مدافعان حرم و مظلومین را در برابر سفیانی زمانه یاری کنیم
🎙 با نوای سید حجت بحرالعلومی