📌امام جمعه رفسنجان: نباید بگذاریم دختران دوچرخهسواری کنند/چرا مجلس این را تبدیل به قانون نمیکند؛ وقتتان را صرف کارهای حاشیهای نکنید
🔹اگر افسار سگ را به دست دختر و پسر ما دادند برای خدشهدار کردن غیرت دینی است و اگر به مسائل مذهبی، نماز و روزه ما حمله کردند دیدند که غیرت دینی جامعه را از بحرانها نجات میدهد.
🔹باید خیلی به هوش باشیم و از سر این قضایا بهسادگی نگذریم و بگوییم دختر جوان دوست دارد دورچرخهسواری کند! خیر، باید هوشیار باشیم و نگذاریم.
🔹پیراهن ناموس ما اگر روزی در خانه روی بند رخت برای خشکشدن پهن بود، زمانی که میهمان میآمد آن را جمع میکردیم که کسی لباس دختر، همسر، مادر و خواهر ما را نبینند. چگونه امروز دختران را روی دوچرخه سوار میکنند
#استفتاء_جدید_رهبری
📚 محروم كردن از ارث
💠 سوال: آیا پدر می تواند فرزندش را از ارث محروم کند یا به برخی از فرزندان سهم بیشتری بدهد؟
✅ جواب: محروم كردن برخى از ورثه از ارث در شرع مقدّس اسلام جایز نیست و باطل است؛ ولى هر كس مىتواند قبل از فوت اموال خود را به برخى فرزندان يا اشخاص ديگر ببخشد و به آنها تحويل دهد.
البته نباید به گونه ای عمل کند که موجب اختلاف و دشمنی میان ورثه شود.
#احکام_ارث #محرومیت_از_ارث
(دفتر مقام معظم رهبری )
(فقه واحکام امام خامنهای)
(مدظله العالی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن ميزند، كه شايد نجات يابد.
🔸و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند. از فرزند و پدر و برادر خويش. و از دعای زندگان نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود. و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر ميفرستند.
🌷پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا دعايی كرد، فرشتهای آن را بر طبقی ميگذارد و از برای ميت ميبرد و ميگويد:
🔹اين هديهای است كه فلان برادرت يا فلان خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به اين سبب شاد و خوشحال ميشود.
📚احياءالعلوم
💬پرسش: آیانگهداری سگ های زینتی درخانه اشکال دارد؟
پاسخ: نگهداری سگ غیر از سگ گله و شکاری و نگهبان مذموم است و اگر این کار تشبه به غیرمسلمانان باشد و باعث ترویج فرهنگ آنان گردد و یا باعث آزار و اذیت همسایگان گردد، حرام است. در مورد خرید و فروش متعلقات سگ،به طور کلی اینگونه امور اگر باعث ترویج عمل باطل محسوب می شود، جایز نیست،ضمن اینکه اگر نجاست سگ مانع عبادات شود جایز نیست . (آیت الله خامنه ای)
✨🌸✨🌸✨
⚠️چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد؟
♥️✨از اميرالمؤمنين امام على(عليه السلام) از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود:
1⃣← سجده اول به اين معنا است که خدايا اصل ما از خاک است.
2⃣← و معناى سر برداشتن از سجده اين است که خدايا ما را از خاک خارج کردى.
3⃣← و معناى سجده دوم، اين است که خدايا دو باره ما را به خاک برمى گردانى.
4⃣← و سربرداشتن از سجده دوم به معناى اين است که خدايا يک بار ديگر در قيامت از خاک بيرونمان خواهى آورد...
📗علل الشرايع، شيخ صدوق، ج ۱،ص ۲۶۲
﷽
#روغن_و_ژل
❓مسئله : حاج آقا، این نسل جوون دیوانهمون کردن؛ برداشته کل کله رو روغن مالی کرده، موهایی که روغن یا ژل داره رو چطوری باید مسح کشید؟
📚 همهی مراجع: پدر جان، به بچهها سخت نگیر. تمیزی و مرتببودن و رسیدگی به موها، جزء سفارشات دین ماست. جوون هستن، دوست دارن، اشکالی نداره که.
👈در مورد سؤالتون:
✍️ اگه اینقدر زياد نیست كه جلوی رسيدن آبِ وضو (در حال مسح) به پوست يا بيخ موها يا خود موهای
جلوى سر (در صورتی که کوتاه هستن) رو بگیره، اشكال نداره.
✍️ اگه زیاده، اما فقط روی موها رو گرفته، میتونید فرق باز کنید و بیخ موها یا پوست سر رو مسح کنید.
✍️ اگه اینقدر زیاده که پوست سر
رو هم روغن و ژل گرفته، دیگه راهی نیست؛ بايد سرتون رو برای وضو به اندازهی مسح بشورید یا پاک کنید تا مانع برطرف شه.
⭕️ مقدار مسح هر اندازهای باشه،
اشکال نداره؛ یعنی همین که دستت به سرت برسه و یه مسحی کرده باشی، کافیه؛ ولى مستحبه درازی اون بهاندازهی يه انگشت و پهناش بهاندازهی پهناى سه انگشت باشه.
(آیتالله زنجانی و سبحانی درباره مقدار واجب برای مسح احتیاط واجب دارن که مقلدینشون میتونن به بقیهی مراجع مراجعه کنن.)
🔺تبريزى، استفتائات، س۱۵۴؛ صافى، جامعالاحكام، ج۱، س۱۰۶؛ فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س۱۲۵ و ۱۲۷؛ امام، استفتائات، ج۱ (وضو)، س۴۲ و ۴۳؛ خامنهاى، اجوبة، س۱۰۴ و ۱۱۴ و ۱۴۰؛ مكارم، استفتائات، ج۱، س۶۹؛ سيستانى، سايت، وضو؛ دفتر: نورى، بهجت و وحيد.
🌷۵ فایده توکل واعتماد به خدا
🌷۱.توکل، رمز موفقیت است.۳سوره طلاق
🌷۲.توکل باعث عدم تسلط شیطان است.99نحل
🌷۳خداتوکل کنندگان رادوست دد.۱۵۹آل عمران
🌷۴.توکل،دستورخداست:۱۲۲آل عمران
🌷۵.توکل،نشانه مومن است.۲انفال
❄️⛄️🌨⛄️❄️
دیگران را ببخشید.
بی عقلی، حسادت، خیانت، تهمت و بی ادبی،
نشانهی عدم بلوغ روحی انسانهاست.
انسانهای نارس این موارد را زیاد دارند.
شما انسانی رسیده باشید، با سبکبالی، بدون آنکه قضاوت یا سرزنش کنید از کنارشان بگذرید.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
⚜ ذکر صالحین ⚜
#داستانک_زیبا
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگر ها موقع اذان نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم می کنم!
بعضیا از ترس این که حقوقشون کم نشه نماز رو بعد از کار میخوندن و بعضی هم همچنان اول وقت... آخر ماه شد. مهندس به اونایی که نماز اول وقت رو ترک نکردن بیشتر از حقوق عادی(ماهیانه)داد!
بقیه بهش اعتراض کردند که چرا به اینا حقوق بیشتری دادی؟!
گفت: اهمیت دادن این افراد به نماز و چشم پوشی از کسر حقوق نشون میده ایمانشون بیشتر از شماست.
این تیپ آدما هیچوقت در کار خیانت نمی کنند، همون طور که به نمازشون خیانت نکردند.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
فضیلت خواندن نمــاز در اول وقت نسبت بہ تأخیر انداختن آن
مثل فضیلت آخــرت بر دنیاست.
ثواب الاعمال
بحارالانوار،ج ۷۹
❄️⛄️🌨⛄️❄️
#بانوی_باکلاس
زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواستههایشان محک میزنند.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
❖
شانس چیست؟
شانس همان کار مثبتی هست، که تو در طبیعت انجام دادی و طبیعت به تو، یک کار خوب یا یک انرژی مثبت بدهکار است و باید به تو، یک سود بدهد یا یک انرژی مثبت برساند.
چند راه بازگشت انرژی:
از نظر #سنتی:
تو نیکی میکن و در دجله انداز،
که ایزد در بیابانت دهد باز
از نظر #قرآن:
هر کس ذرهای بدی و خوبی کند به او بازمیگردد
از نظر #بودا:
قانون 'کارما' یعنی هر چیزی کار ماست و به ما بر میگردد.
از نظر #متافیزیک:
انرژی در طبیعت از بین نمیرود. وقتی انرژیای رها میکنی حالتش عوض میشود و بر میگردد...
دکتر الهی قمشهای
❄️⛄️🌨⛄️❄️
🔴همه چیز در مورد آزمایش های خداوند
✅مگر خدا نمیداند که هر کسى چه کاره است تا لازم باشد او را به وسیله ناگواریها آزمایش کند؟!
📖درسته که خدا از قبل به خوب و یا بد بودن ما علم کامل دارد،اماهدف از آزمایش این است که از ما کارى سر زند و بدین وسیله استحقاق پاداش و کیفر داشته باشیم، زیرا خداوند طبق علم خود به خوبى و بدى شخصى (بدون اینکه او عملى انجام داده باشد) پاداش و کیفر نمیدهد.
🔴ابزار آزمایش خداوندچه چیزی است؟
💝قرآن در این باره میفرماید: مال و جان انسان، ابزار آزمایش او هستند، و انسان به وسیله حوادث تلخ و شیرین آزموده میشود.
🌸خداوند انسان را گاهى با ترس،
گاهى با گرسنگى
زمانى با قحطى
و گاهى با دیدن داغها و از دست دادن عزیزان
و زمانى با دادن نعمت
و زمانى دیگر با گرفتن آن، آزمایش میکند.
🔴عکس العمل انسانها در برابر آزمایش:
انسانها دربرابر سختیها وناگواریها، عکس العمل مختلفى دارند:
1⃣گروهى در بلاها و حوادث تلخ، داد و فریاد به راه میاندازند، به عدل خدا، به لطف و حکمت او و به نظام آفرینش بد میگویند؛
2⃣گروهى با استقامت وپشتکار سختىها را تحمّل مىکنند و با زبان و دل مىگویند:
«انّا لِلّه و انّا الیه راجِعون» ما همه از خدا هستیم و به سوى او بازمیگردیم.
3⃣گروهى نه تنها صبر و تحمّل میکنند، بلکه شکر هم میکنند.
شکرى نظیر شکر یاران امام حسین علیه السلام در برابر سختىها و مصیبتهاى روز عاشورا.
🔵 گروهى که رشد یافته تر هستند، آگاهانه و عاشقانه به سراغ بلاها و ناگواریها میروند.
⚡️بنابراین ظرفیّت و عکس العمل مردم در برابر سختیها و حوادث، متفاوت است؛ یکى از آن فرار میکند و دیگرى به استقبال آن میرود.
💥چنانکه اگر پیازى را به کودکى بدهید، همین که دندان روى آن بگذارد و آب از چشم او سرازیر شود، داد و فریاد میزند و آن را دور میاندازد،
امّا پدر که رشد بیشترى دارد، همین پیاز تند را به سراغش رفته و میخرد.
❄️⛄️🌨⛄️❄️
بسم رب العشق
#قسمت_هشتادوپنجم-
#علمدارعشق#
روزها از پی هم میگذشتن
و من همچنان کنار مرتضی تو بیمارستان بودم
ازش دور نمیشدم
چون طاقت دوری هم نداشتیم
اگه نبودم غذا نمیخورد،
و این براش خیلی ضرر داشت
دیروز دکتر بهم گفت از سوریه بپرسم ازش تا تو خودش نگه نداره چون باعث ناراحتیش میشه
باهم تو حیاط بیمارستان نشسته بودیم
-مرتضی
+جانم خانم
-از شهادت سیدهادی بگو برام
چطوری شهید شد
+نرگس خیلی سخت و تلخ بود
طاقت شنیدنش داری؟
-آره
میخام بشنوم بگو
+ما که از اینجا راه افتادیم
بعداز چندساعت رسیدیم سوریه
نرگس تا روزی میخاستیم بریم حمص همه چیز خوب بود
اما اونروز
نزدیکای حرم
صدای مرتضی بغض آلود شد
نرگس تو کاروان ما یه جفت برادر دوقلو بودن
چندصد متری حرم
این دوتا داداش شهیدشدن
نرگس یکیشون که کلا مفقودالاثر شد
یکیشون هم سر در بدن نداشت
نرگس ما بدون اونا رفتیم حمص
نرگس هادی جلو چشمای ما مثل ارباب سر بریدن
ما کاری نتونستیم کنیم
نرگس من مرده بودم
تو یخچال
یهو چشمام باز شد
دیدم تو یه باغم
همه همرزهای شهیدم بود
خانم حضرت زهرا و امام رضا بین بچه ها بود
امام رضا اومدن سمتم دستش گذشت سر شانه ام
گفت به خانمت بگو من مادرم قسم نمیدادی هم به حرمت سادات بودنت شفای همسرت میدم
آستین مانتوم به دهن گرفته بودم
هق هق میزدم
یهو مرتضی با دستش محکمـ تکونم داد
سادات
سادات
حرف بزن دختر
یهو به خودم اومدم
سرم گذاشتم رو پاش
گریه کردم
-گریه کن خانمم
سبک میشی
نویسنده بانو.......ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✍امام علی علیه السَّلام فرمودند:
نادان کسی است که خود را به آنچه نمیداند دانا شمارد و بر رأی و نظر خود بسنده کند و پیوسته از دانشمندان دوری نماید، از آنان عیب و ایراد گیرد و مخالفان خود را بر خطا خواند و آنچه را نفهمیده است گمراه کننده شمارد. هر گاه به مطلبی برخورد که آن را نمیداند منکرش میشود و آن را دروغ میشمارد و از روی نادانی خود میگوید: من چنین چیزی را نمیشناسم و فکر نمیکنم بوده باشد، اگر هست کجا چنین چیزی هست؟! و این از آن روست که به نظر خویش اعتماد دارد و از نادانی خویش بیخبر است، از این رو به سبب نادانی خویش پیوسته در جهل بهرهمند شود و حق را انکار کند و در نادانی سرگشته ماند و از طلب دانش تکبر ورزد.
📚تحف العقول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
🔸اصلا شما تا حالا با خدا زندگی کردید؟
☘حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
#باكلاس_باشيم
باكلاس بودن يعني سطح بالا رفتار كردن، نه ساعت و گوشي و... لاكچري
۱۳۸ میلیارد دلار تو این عکس نهفته است ولی کمربند گوچی کسی پیدا نیست , عکس ماشین و ساعت هم نمیذارن
❄️⛄️🌨⛄️❄️
بسم رب العشق
#قسمت_هشتادوششم -
#علمدارعشق#
یک ماهی میشد مرتضی تو بیمارستانه
رفتم نماز خونه نمازمو خوندم و برگشتم وارد اتاق شدم که خانم دکتر ارغوانی دیدم
-سلام خانم دکتر
~~سلام عزیزم
داشتم به آقامرتضی میگفتم که دیگه مرخصه
-إه چه عالیه
ممنونم بابت زحماتون
~~وظیفه ام بوده
به مرتضی کمک کردم لباساشو پوشید
سوار ماشین شدیم داشتم ماشینو روشن میکردم
که مرتضی گفت
سادات لطفا زنگ بزن مائده سادات و زینب سادات بیان خونه ما
تا هم امانتی هادی بهش بدم هم سفارشو
فقط بگو دم غروب بیاد
قبل از خونه هم برو مزار هادی
-چشم قربان
به سمت قزوین حرکت کردیم ورودی شهر ردکردیم ماشینو به سمت مزارشهدا کج کردم
میدونستم مرتضی میخاد الان تنها با هادی سایر همرزماش باشه
تو اون عملیات ۱۳۰نفر از سراسر کشور شهیدشدن
که ۱۰تاشون قزوینی بودن
یادمه تو اون هاله زمانی ما هرروز شهید داشتیم
البته من به خاطر مرتضی فقط تو مراسم برادرزاده جوانم حاضر شدم
نزدیک مزارشهدا که شدیم
به مرتضی گفتم
من میرم پیش شهیدم تو راحت باشی
+ممنونم
یهو باد وزید
همزمان که چادرم به بازی گرفت
ومن فکرمیکردم قشنگترین صحنه دنیاست
آستین خالی مرتضی تکون خود،
دلم خالی شد
چه ابوالفضلی شده
آستین خالی بوسیدم
گفتم بوی حضرت عباس میدی آقا
ازش دورشدم
یه نیم ساعت بعد
رفتم پیشش
چونـ ممکن بود هیجانی بشه
و این براش خیلی ضرر داشت
-آقا بریم خونه ؟
+بله بی زحمت برو خونه
الانا دیگه مهمون کوچولومون میرسه
وارد خونه مرتضی اینا شدیم
صدای زهرا و علی آقا بلندشد خوش اومدی فرمانده
مرتضی خندید گفت شرمنده اخوی من حاج حسین علمدار نیستم
خطات قاطی کرده برادر
بعد رو به زهرا گفت مجتبی کجاست؟
به مادر زنگ زدی کربلا رسیدن یا نجف اشرف هستن؟
زهرا:مادراینا که هنوز نجف اشراف هستن
مجتبی هم رفته سپاه ببینه با اعزامش به سوریه موافقت میشه
+صبح زنگ زدم به یکی از بچه ها گفت
به احتمال ۹۹درصد یه هفته دیگه بعنوان معاون تیم پزشکی اعزام بشه
-خب خداشکر
آقامجتبی هم داره به عشقش میرسه
مرتضی جان یه ذره استراحت کن تا سادات اینا بیان
+چشم فرمانده 😍😍
یه نیم ساعتی میگذشت
صدای زنگ در بلندشد
سلام عزیزعمه
زینب ماشاالله بزرگ شدی
@@(مائده سادات ): سلام عمه
آره دیگه دخترم الان ۲ماهه ۷روزشه
-بیا تو عزیزم
@@عمه آقا مرتضی کجاست؟
- تو اتاق الان صداش میکنم
در زدم وارد اتاق شد
- إه بیداری بیا سادات اینا اومدن همسری
+الان میام
مرتضی زینب سادات به سختی بغل گرفت
بعداز احوال پرسی نشست
+مائده خانم
من لایق شهادت نبودم
موندم تا عکسای رفقام و جای خالیشون دلم آتیش بزنه
هادی وقتی میخاست بره شناسایی منقطه مسکونی حمص
این انگشتر داد تا بدم به شما و گفت
هروقت ساداتش بزرگ شد اینو بدید بهش و بگید بابا خیلی دوست داشت
ازم خاست بهتون بگم مراقب چادرتون باشید
و زینبشو واقعا زینب تربیت کنید
مائده خانم هادی حتی لحظه آخرم به یاد شما بود
اینم انگشتر امانتی سیدهادی
با اجازتون
@@آقا مرتضی هادی من چطوری شهیدشد؟
چرا نذاشتن در تابوت باز کنم
+مثل سیدالشهدا 😔😔😔
چون تو اون تابوت فقط یه سر بود
برای همین اجازه ندادن
اومدم پشت مرتضی برام اتاق
که گفت لطفا تنهام بذار سادات
با زهرا به سمت مائده دویدیم
مائده انگشتر به سینه اش چسبونده بود
هادی خیلی بی انصاف
من انقدر بد بودم که حتی بهم اجازه ندادی لحظه آخر ببینمت
بی انصاف منو با یه بچه ۷تنها گذاشتی رفتی پیش عممون
هادی دلم برات تنگ شده
من میترسم نتونم زینب خوب بزرگ کنم
هادی دوماهه ندیدمت
نمیخای بیای خوابم بی معرفت
پاشد زینب سادات بغل کرد
-مائده کجا داری میری عزیز عمه 😭😭😭
@@میخام برم پیش هادی
باشه صبرکن خودم میبرمت تو حالت خوب نیست
زهراجان مراقب مرتضی باش
سر کوچه یه ماشین شبیه ماشین پسرعموم دیدم
-مائده اون ماشین پسرعمو بود
@@نمیدونم عمه
من حواسم نشد
مائده بردم مزارشهدا
وای که حرفای این دختر دل آتیش میزدا
دست میکشید رو مزار هادی میگفت
درد نداشتـ لحظه ای سرتو بریدن
مادرمون اومده بود پیشت
سرتو به دامن گرفته بود
-مائده پاشو بسه دختر
خودتو اذیت میکنی
ببین زینب ترسیده
بیا بریم خونه داداش اینا تو بذارم اونجا خیالم راحته
مائده گذاشتم خونه برادرم
خودم برگشتم خونه مرتضی اینا
زهرا با قیافه بهم ریخته در باز کرد
-زهرا چی شده
""زن عموت اینجا بود
به داداشم زخم زبون زد
داداش هم تا مجتبی اومد گفت منو برسون تهران
الان که به مجتبی زنگ زدم گفت خودش داره برمیگرده
داداش برای اهواز بلیط گرفته
-میدونم کجا رفته
الان میرم به سیدمحسن میگم منو برسونه تهران
نویسنده بانو.....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دسر_شکلاتی_لیوانی
1 لیتر شیر
3 قاشق غذاخوری آرد
3 قاشق غذاخوری نشاسته
1 لیوان شکر
1 بسته کاکائو (2.5 قاشق غذاخوری)
1 ق چ وانیل
100 گرم کره (1 قاشق غذاخوری)
1 لیوان نارگیل و توت فرنگی برای تزئین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
☘چه کنیم حضرت #امام_زمان را اگر دیدیم بشناسیم⁉️