🔵 فضیلت و ثواب روز چهاردهم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم:
🌺 روز چهاردهم، چنان باشید که گویى آدم و نوح و پس از آنان ابراهیم و موسى و پس از آنان داود و سلیمان را ملاقات کرده اید و گویى با هر پیامبرى دویست سال خدا را عبادت نموده اید.
📚امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص۴۸
#ماه_مبارک_رمضان #ماه_رمضان
💕💜💕💜
وقتی که رها میکنی و خالی میشوی
فضا برای ورود چیزهای بهتر
به زندگیات به وجود میآید.
ناراحتیها و غصهها را دور بریزید
تا جایی برای شادی و آرامش باز شود🌸🍃
💕💗💕💗
🌷آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
«عبد» هر گره کوری داشته باشد
در ماه مبارک رمضان
با ربّ خود در میان بگذارد
خداوند آن را باز میکند
پس از ماه رمضان غفلت نکنید
💕💝💕💝
یکی مهربانیم را اشتباه گرفت...
دم نزدم!
یکی صداقتم را نادیده گرفت...
سکوت کردم!
یکی غرورم را به بازی گرفت...
نگاهش کردم!
از اینجا به بعد فهمیدم...
دنیا جاییست که اگر مثل بقیه نباشی له میشوی!
خواستم مثل بقیه باشم...
گفتند:تو خوب باش!
بله تو خوب باش دوست من بیخیال بقیه
تو ثابت کن خوبی هنوز جریان داره🌹
💕💖💕💖
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مژدهی امام خمینی(ره) به جواد منصوری،
اولین فرماندهی سپاه، دربارهی ظهور!
#آخرالزمان
#بشارت
#انتظار
#سالاد_لبــو با كلم بنفش
تركيبات اين سالاد
لبوي پخته شده ( لبو رو به شكل نواري برش ميديم ) و هويج خلالي و نازك بريده شده
كلم بنفش ريز ريز بريده شده و يه مقدار خيلي كم ذرت
چاشنيش هم بستگي به ذائقه ها داره ميتونيد از سركه بالزاميك و سس سركه بالزاميك كمي هم شيرين مزه س يا اينكه سس انار يا آبليمو يا سس سركه خرما ( من به شخصه از سس سركه بالزاميك استفاده ميكنم چون شيرين و ملسه
و در آخر دوستاني كه اهل سس مايونز هستند ميتونند از سس مايونز استفاده بكنن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 روایت شنیدنی تجربهگر مرگ از شفاعت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️#بدون_توقف
🔰🎥 تفاوت اسلام و باقی ادیان در چیست؟
حجت الاسلام علی رضاییان پاسخ میدهد
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید...
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی.
ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت!
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند...
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟!
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد...
حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی...
فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد...
فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد...
از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه...
خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست، ولی به خواسته ات ایمان داشته باش...
💕💚💕💚