doa_eftetah_dar_har_shabe_mahe_ramezan_tarjomeh.pdf
594.1K
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
متن( پی دی اف) دعای افتتاح
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
4⃣ دعای روز چهارم ماه رمضان
🎞 استوری
❇️ اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمرِكَ
🔶 خدايا مرا در اين روز براى اقامه و انجام فرمانت قوت بخش
❇️ وَ أَذِقنِي فِيهِ حَلاَوَةَ ذِكرِكَ
🔶 و حلاوت و شيرينى ذكرت را به من بچشان
❇️ وَ أَوزِعنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكرِكَ بِكَرَمِكَ
🔶 و براى اداى شكر خود به كرمت مهيا ساز
❇️ وَ احفَظنِي فِيهِ بِحِفظِكَ وَ سِترِكَ يَا أَبصَرَ النَّاظِرِينَ
🔶 و در اين روز به حفظ و پرده پوشى مرا از گناه محفوظ دار اى بصيرترين بينايان عالم
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#رمضان
🌸°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌸
💢↶ شرح دعای روز چهارم
✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره
【اَلّلهُمّ قَوِّنی فیهِ عَلى إقامَةِ أمْرِکَ】
خدایا به من قوہ بدہ تا در ماہ رمضان بتوانم
به خوبی عبادت و امر تو را اطاعت کنم
عبادت قوہ میخواهد و قوہ عبادت
غیر از قوہ جسمانی است
⬅️ ممکن است شخصی ۶۰ سال سن داشته
باشد اما قوہ عبادتش از جوانان بیشتر باشد
باید دعا کنیم که در ماہ رمضان
خدا به ما قوہ عبادت عطا کند
در دعای کمیل هم آمدہ که خدایا قوہ بدہ
به من با جوارحم در خدمت تو باشیم
◽️⇦ برکت زندگی در پرتو عبادت است
【وَ اَذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِکَ】
یعنی خدایا شیرینی عبادت را به ذائقه ما
بچشان تا قرائت دعاهای افتتاح و کمیل
و توسل و روزہ و نماز به ما مزہ کند
⬅️ روایت قدسی داریم که اگر
عالمی و طلبهای به علمش عمل نکند
کمتر عذابی که میکنم این است که
شیرینی مناجاتم را از دل و قلبش میبرم
【وَ اَوْزِعْنی فیهِ لِأداءِ شُكْرَکَ بِکَرَمِکَ】
خدایا به کرمت کاری کن که من ادای
شکرت را بکنم
⬅️ شکر خدا تنها گفتن الهی شکر نیست
اگر من از نعمتهای خدا به جا استفادہ کنم
خدا را شکر کردهام اگر چشمم نامحرم را نبیند
و گوشم آواز حرام نشود، نعمت چشم و گوش
را بجا آوردهام
【وَاحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وَ سِتْرِکَ】
خدایا در این ماہ رمضان من را از انجام
گناہ حفظ کن
⬅️ مردم این را میخوانند اما معنیاش را
نمیدانند باید این دعا برای مردم معنا شوند
روایت است که اگر گناہ بو داشت، دو نفر
پیش هم نمینشستند و اگر مردم از عیب هم
با خبر بودند کسی مردهای را دفن نمیکرد
◽️⇦ ایمـان هم «بـو» دارد
پیامبر اسلام (صلّىاللهعليهوآله) وارد خانه شد و گفت:
من بوی اویس را میشنوم
اویس چون مادرش اجازہ ندادہ بود
منتظر نماند تا پیامبر (صلّىاللهعليهوآله) به مدینه باز گردد
اما بوی خوشش در منزل پیامبر ماندہ بود
【یا أبْصَرَ النّاظرین】
ای خدا که از همه کسانی که نظر میکنند
تو بصیرتر و بیناتری
🕊 ای خدائی که تو بینا به همه اعمال ما
هستی به ما توفیق بدہ که در ماہ رمضان
گناہ نکنیم به حفظ و ستر خودت
🌸°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امام علی (ع):
کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللَّهُ فیهِ
فَهُوَ عِیدٌ
هر روزی که در آن گناه نشود
همان روز، روز عید است 🌸
📚نهج البلاغه حکمت ۴۲۸
🌸🍃
11.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_امام_زمانم_عج
آسمان از شوق دیدن بهار
اشک خود جاری نموده
خوش به حال زمین
به وصال بهارش می رسد
کی می آید
پس بهار عالم جان های ما
#اَللهُم_عَجِل_لِوَلیڪَ_الفَرَج
⬅️ اگر ذهن شاد باشد، نه تنها تنها بدن بلکه کل جهان شاد خواهد بود.
⬅️ بنابراین باید بفهمید که چطور باید خود را شاد نگه دارید.
⬅️ اینکه خواهید بدون پیدا کردن خودِ واقعیتان دنیا را اصلاح کنید مثل این میماند که کل دنیا را با یک چرم بپوشانید
تا از درد راه رفتن روی سنگ و خارجلوگیری کنید.
⬅️ این خیلی راحتتر از کفش پوشیدن است....
🌸🌺🌸
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠آیت الله موسوی:
اثرات بیداری بین الطلوعین ☺️
🌸هر چه که هست در همان یک ساعت مانده به صبح است🌸
اثرات بیدار ماندن در صبح رو بشنوید.
#ماه_مبارک_رمضان دعای #امام_زمان #رمضان۱۴۴۴
📣 روزه، مظهر گذشت از خواستهها
🔸 رهبر انقلاب: حدیث صحیح معتبر از پیغمبر اکرم (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) این است: «الصّوم جنّة من النّار» #روزه، سپر آتش است. خصوصیت روزه عبارت است از کفّ نفس. مظهر صبر در مقابل گناه و غلبهی مشتهیات، روزه است. لذا در روایات، ذیل آیهی شریفهی «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبیر کردهاند. روزه، مظهر گذشت از خواستههاست.
💫#ماه_رمضان
⭐️#بهار_معنویت
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️بسیار جالب و آموزنده♦️
👌مثال ساده ای که «مایا والاس» بانوی بریتانیایی جویای حقیقت را عاشق حجاب کرد⚡️
☀️هنگامی که فهمیدم حجاب دستور خداوند است و به حکمت و دلیل آن پی بردم عاشق حجاب شدم.
☀️می خواهم حجاب برتر (چادر) بپوشم تا الگوی خوبی باشم برای خواهران مسلمانم و آنها که در شرف اسلام آوردن هستند.
#ولایت 40
⭕️ خیلی بد هست که یه حرفی رو که آدم میتونه با عمق معرفتیِ خودش بفهمه
ولی بخواد با جنایتِ جنایتکارها بفهمه و بهش برسه.....⚠️
🌹 در این زمینه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه تعبیرات شدیدی رو به کار میبرن.
✅ " ایشون محکم ترین کلمات خودشون رو برای کسانی استفاده میکنن که
👈 با سادگی شون جاده صاف کن دشمنان هستند هرچند مذهبی باشند....."⛔️
🌐
سرمو تو دستام گرفتم که بایک لیوان اب امد سمتم وگفت :قضیه خیلی پیچیده ای ..مثل کالف
کاموا تو هم گوله شده ..بخوای سر ماجرارو بگیری که همه چی رو صاف ودرست کنی ..خودتم گم
میشی بین این ادمای به ظاهر انسان نما ...فاصلحه بگیری به نفعته ..جناب دکتر هم هستن که
هوای شمارو داشته باشن ..البته میخووام امروز اززیر دین یکی بیام بیرون ...
یک سری کاغذ گذاشت جلوم گذاشت وگفت :امضا کن ..تا دینی نمونه ..تو یادت نیست اما جناب
پدر مثل اینکه خیلی دوست داشتن ونگران شما بودن از اونجای که اخر عمرشون ...دقیقا یک چند
لحظه قبل از اون تصادف پدرت داشت با من صحبت میکرد این که یک بوهای از وجود دست مادر
وخواهرت تو شرکت برده بود ..این حساب پرپول رو واسه شما کنار گذاشته بودن ...واسم داشت
از پروژه جدیدش میگفت وین که این کاغذ ها رو کجا گذاشته واینا ..خالصه گفت که بدم که یهو
بنده خدا ..
جوری این حرفا رو میگفت که انگاری حرص داشت عصبی بود ...
خودنویس رو گرفت جلوم وگفت :امضاش کن ارث کلونت رو ...البته جناب دکترم هست دیگه اونم
..
خندیدم وگفتم :چه پدر کشته گی داری به این محمد تو ..
تکیه داد به پشت صندلیش وگفت :نه اصال ..اتفاقا من وایشون خیلی رابطه دوستا نه ای داریم
..مخصوصا که دیگه بحث شما نیست سر زبونمون ..
هیستریک خندیدم وگفتم :وای چقدر عالیه این موضوع ..
دستش رو مشت کرد وگفت :بهتره زودتر بری تا سارا نیومده این کاغذها رو امضا کن خیال من
راحت شه ..بری بانک مرکزی همه چی رو خودشون درست میکنند ..دقیق نمی دونم اما یک نهصد
میلیونی هست که بابایی جا گذاشته واست ..
خودنویس رو تو دستم فشار دادم به جلو خم شدم صاف تو چشماش نگاه کردم وگفتم :تو حرص
چی رو داری هان ؟...درک این موضوع که خواهر ومادر من اینجوری از اب در امدن اصال سخت
نیست
..ازاونجایی که خودم گاهی که تو اتاق سارا بودم میفهمیدم موضوع چیه ...اما تاحاال با جزئیاتش
رو نمی دونستم که واسم یکمش رو گفتی ...میدونی جدی خیلی سخته که جلوی خودتو بگیریوازاین همه پول چشم بپوشی ..من االن دارم حال وروز بابام رو ..کسی که واسم عزیزه رو میبینم
که واسه پول این دنیا خیلی حرص زد ...ولی ..
دستی به گردنم کشیدم وگفتم :خیلی خداییش سخته ها ...نهصـــــد میلیون ..اما تاسف داره
واسم چون االن عذاب بابام رو میبینم که چقدر سختی میکشه وخودمم ناراحتم واسش ..میدونی
جناب اینم بده به همون الش خورها ..ادم توهمون خونه نقلی واونجوری زندگی کنه ..بهتره تا پول
نزول یا حق دیگه ای رو استفاده کنم ...همه اینا رو گفتم که بدونی اهمیتی واسم نداره نه این
شرکت نه این پول های نزول ...تو حرص چی رو میخوری این وسط ؟؟....
با لبخندی گفت :این که تو هنوزم گرگ نشدی ..فرشته ای ومن چقدر دلم میسوزه که توئه فرشته
رو از دست دادم ....برو به زندگیت برس ..این پول رو هم بگیر من باید میدادمش که دادم .
هرکاری دوست داری بکن باهاش ...
بلند شد ..مجبوری امضا کردم اون ورقه های کثیف رو ...بابا مگه یک شرکت چقدر ارزش داشت
که نابود کردی همه رو؟؟ ..خدا روشکر دورم از همه اینا ..
بلندشدم ورفتم سمت در ..که گفت :واست مهم نیست که اسم وشهرت پدرت پاک بشه ..تواین
خرتوخر که همه میخوان ازاین پول ها بهره ببرن ..
سریع گفتم :بهتره که پاکشه اسمش ..نمی دونم به زندگی دراون ور اعتقاد داری یا نه ..اما
ازاونجایی که چندباردیدمش تو وضعیت وحشت ناکیه ..
سرم به شدت درد گرفته بود ..دیگه نمی تونستم ادامه بدم ..بهتره که پاک بشه ..تاشایدم
گناهانش پاک بشه وازاون عذاب راحت بشه ...
درروباز کردم ورفتم بیرون ....بااین پول چیکار کنم ؟...بابای من نزول چرا ؟؟..واسه اداره کردن
یک شرکت وحفظ شهرت تو ساختمان سازی ......سری تکون دادم که گفت :به چی فکر می کنی
؟؟..
برگشتم سمت صدا که گفت :ازاون جایی که تازه مسلمون شدم ..نمی خوام حق الناس واین
جورچیزا گردنم باشه ..زدم بیرون منم ..میدونی توصیف من از شرکت بابات چیه ؟..
نگاهش کردم وگفتم :چی ؟؟.._مثل یک دمل بزرگ چرکینه که واسه پاک کردنش باید از ریشه اصالح شه که نمی شه مگه با کال
ازاین بردنش ...
چیزی نداشتم که بگم ..از شرکت زدم بیرون وگفتم :االن بیکار شدی ؟؟..
خندید وگفت :دست کم نگیر ..تو یادت نیست اما یک مدت که شیراز زندگی می کردیم من خودم
یک شرکت داشتم ..هنوزم هست تواین همه مدت به دست دوستم اداره میشد میرم اونجا ..موفق
باشی بانو ..
خواستم برم که با خنده گفت :من که جلوی تو غروری ندارم اما واسه همیشه این جمله رو میگم
که حداقل قلب نا اروم خودم اروم بشه ...دوست دارم سپیده خانوم ..
167