فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شوید_واویشکا😍😋
مواد مورد نیاز
به ازای نیم کیلو مرغ
یک دسته شیوید
سه عدد تخم مرغ
یک قاشش اب لیمو
پیاز یک عدد
نمک فلفل و زردچوبه
🔻برش مرغ در این غذا میتونه هم در اندازه های انگشتی باشه و هم در قطع کبابی و هم برش های بزرگ مرغ که من سایز کبابی رو از سینه و ران انتخاب کردم🔻به جای شیوید تازه از شیوید خشک هم میشه استفاده کرد 🔻این غذا کم اب تهیه میشه .با اینکه سس بسیار خوشمزه ای داره سعی کنید زیاد پر آب و مثل خورشت نشه🔻مقدار آب لیمو رو میتونید تا دو قاشق هم افزایش دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شربت😍😋
❤پنیرک که از عطاری ها می تونید تهیه کنید من برای ۵ لیوان ۳ ق غذا خوری با آب سرد (برای ارغوانی صورتی و قهوه ای )و ۱ ق غذا خوری با آب جوش خیسوندم(برای رنگ آبی و سبز)
.
❤ زعفران کمی آب شده باشه و آبش استفاده بشه بهتره
❤آبلیمو نوک قاشق چایخوری
❤شربت : من به ازای هر لیوان آب ۱ ق غذا خوری سر پر شکر مخلوط میکنم (می تونید از آب جوش استفاده کنید و بعد با یخ خنک کنید یا روش بن ماری که شکر کامل حل بشه ) .
برای رنگ ها
💜 ارغوانی . پنیرک دکه با آب سرد یا معمولی خیس بخوره ارغوانی میشه .
💖صورتی . کمی آبلیمو به آب پنیرک اضافه کنید
🧡 طیف قهوه ای و نارنجی اضافه کردن زعفران به آب پنیرک 💙پنیرک با آب جوش اگر خیسانده بشه آبی میشه
💚به آب پنیرک آبی کمی زعفران بزنید .
ترکیب عسل هم رنگ ها رو تغییر میده
کلا اگه وقت دارید هی کم و اضافه کنید کلی رنگ بدست میاد
شهید «بهروز مرادی» خالق اثر هنرمندانه
"به #خرمشهر خوش آمدید
جمعیت ۳۶ملیون نفر" دربارهی سقوط خرمشهر چنین مینویسد:
اگر ما عُرضه این را نداشته باشیم که یک شهر را آزاد کنیم، شهری که خانه و زندگی ما در آن است و سالها در آن جا رشد کرده و بزرگ شدهایم و مردم با هم پیوندها داشته و زندگیها کردهاند، مطمئناً نمیتوانیم «بیتالمقدس» را آزاد کنیم. هدف اصلی ما آزادی بیتالمقدس است.
ما میخواهیم عراق را نجات بدهیم
به یمن برویم و آن جا را نجات بدهیم
لبنان را میخواهیم آزاد کنیم.
اگر ما شهر کوچکی مثل خرمشهر را نتوانیم آزاد کنیم، چطور میخواهیم دیگر کشورهای اسلامی را آزاد بکنیم؟
اینها میدانهای آزمایشی است که خدا برای ما قرار داده است اگر ما در این میدان پیروز شدیم، در میدانهای بزرگتر بعدی هم میتوانیم پیروز شویم.
لشکری که آمده و شهر را گرفته و میخواهد دیگر شهرهای ما را هم بگیرد، در عمل ثابت کرده که ترسو و بزدل هم هست. بزدلی دشمن را بچههای خرمشهری در ۳۵ روز مقاومت به خود عراقیها هم ثابت کردند.
دشمن آمده است که بماند. این را روی دیوارهای شهر ما نوشته است. بدون شرم نوشتهاند: «ما آمدهایم بمانیم»، اما بچههای خرمشهری به دشمن ثابت خواهند کرد که ترسو و بزدلتر از آن است که بتواند در مقابل ما مقاومت کند. قسم به خون سرخ شهدای شهرمان، ما بالاخره روزی خرمشهر را آزاد خواهیم کرد.
روزی که همین روزهاست و زیاد دور نیست.
خرمشهر! آغوش بازکن! فرزندانت در راهاند.
۲۳ فروردین ۱۳۶۱
#شهید_بهروز_مرادی
#شهدا شرمنده ایم 🥀
🗓️شهید بهروز مرادی در اول دی ماه ۱۳۳۵ در خرمشهر و در خانواده ای اصفهانی متولد شد. تحصیلاتش را در خرمشهر شروع کرد و در مدرسه بازرگانی کوروش کبیر با شهید محمد جهان آرا همکلاس بود. پس از آن به عنوان معلم آغاز به کار کرد. بهروز به همراه سایر بچه های خرمشهر در جریان پیروزی انقلاب و بعد از آن در برابر جنگ تجزیه داخلی فعالیت می کند و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه می رود. آنچنان که از میان خاطرات خرمشهر بر می آید بهروز را می توان جزء نفراتی دانست که تا آخرین لحظات در برابر سقوط خرمشهر مقاومت می کنند.
او در سال ۱۳۶۴ در رشته ی صنایع دستی در دانشگاه پردیس اصفهان مشغول تحصیل می شود و قبل از پایان تحصیلاتش در چهارم خرداد ۱۳۶۷ در منطقه ی شلمچه به شهادت می رسد.
بهروز می گفت: «جمعیت خرمشهر سی و شش میلیون نفر است.» او فرزند خرمشهر بودکه نامش در کنارهمه بچه های خرمشهر به یادمان می آورد که روزی روزگاری قرار بود #خرمشهر برای ایرانی ها نباشد.
این شهیدهنرمندآثار ماندگاری داردکه اکنون ثبت آثارملی شده است #شهید_بهروز_مرادی
✍🏻#شهدا از کم کاری ها شرمنده ایم 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅در جنگ صفین دو شخصیت مطرح در سپاه امیرالمومنین(ع) وجود داشت!
۱- مالک
۲-عمار
مالک رزمنده ای دلیر
و عمار روشنگری بود که مسائل را شفاف میکرد.
و بودند موجوداتی به نام اشعث که به دلیل وجود عمار جرات عرض اندام نداشتند!
✨زمانی که مالک به پشت خیمه معاویه رسید و عمر و عاص نقشه قرآن بر سر نیزه رو اجرایی کرد، اشعث برخاست و گفت ما با قرآن جنگ نداریم و شمشیر بر گلوی امیر المؤمنین گذاشتند تا مالک برگردد!!
این کار اشعث در نبود عمار صورت گرفت چرا که عمار به شهات رسیده بود!
و به خاطر نبود عمار و وجود اشعث جنگ برده شده واگذار شد!
به خاطر نبود عمار و وجود ابوموسی اشعری امیرالمومنین از خلافت کنار و معاویه خلیفه شد!
✨به خاطر نبود عمار در صفین، امام حسن دوباره با معاویه وارد جنگ شد و عاقبت به خاطر نبود عمار در صفین سر امام حسین در کربلا به روی نیزه رفت!
به خاطر نبود عمار در صفین، دیگر امامان در خفقان امویان و عباسیان خانه نشین شدندوبه خاطر نبود عمار صاحب الامر ما ۱۳۰۰ سال است که غایب شده
✨جوان عزیز به یاد داشته باش:
رهبر و امام همیشه باید مالک داشته باشند و آن هم به وفور
مالک بودن خیلی خوب است
ولی هرجا امام یا پیامبری عمار نداشته کارش به سرانجام نرسیده !
به همین خاطر فرمود "أین عــمـــار"
🍃🌺🌸🌺🍃
🌹🌹چند_خط_تلنگر🌹
ای فرزند آدم:
💟⇦•از تاریکی شب میترسی،
اما از عذاب قبر چرا نه؟
✳️⇦•در جنت میخوای داخل شوی
اما در مسجد چرا نه؟
✴️⇦•رشوه میدی
اما به یک فقیر غذا چرا نه؟
⇦•کتاب های متنوع جهان را میخوانی
اما قران پاک را چرا نه؟
💭⇦•برای قبولی در امتحانات دنیوی
تمام شب بیداری میکشی
اما برای امتحان آخرت آمادگی چرا نه؟
شب تا صبح ساعتهاباذوق وشوق بازی فوتبال وفیلمهای آنچنانی تماشا می کنی اما برای نماز وقت و ذوق وشوق چرا نه ؟؟
👌خداوند مراقب اعمال ماست
🌸🌸🌺🍃
🍃🌱
#داستان_آموزنده
🔆تشییع عبد فرّار
💥مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: در زمان عارف کامل مرحوم ملّا حسینقلی همدانی، شخصی به نام «عبد فرّار» که آدم بدی بود، در نجف بود. او وقتی وارد صحن میشد، از بدیاش بعضیها میترسیدند.
مرحوم آخوند به او برخورد کردند و از او پرسیدند: اسمت چیست؟ او گفت: مرا نمیشناسی؟
💥من عبد فرّار هستم.
(بعد با خود گفت: که آیا من) از خدا فرار کردهام یا از رسولش؟ صبح جان به جانآفرین داد و مُرد.
💥وقتی صبح، آخوند نزد شاگردانش آمدند، فرمود: «یکی از اولیای خدا وفات کرده است، به خانهاش برویم.» آمدند خانه آدم لات یعنی عبد فرّار؛ همه تعجب کردند. آخوند در تدفین و تشییعجنازه شرکت کردند. بعد فرمودند: «او وقتی بد بود که توبه نکرده بود. حال عبد فرار نصف شب توانست با توبه، همه گذشته خود را جبران کند.»
📚(تربیت فرزندان ص 421 استاد حسین مظاهری
🍃🌺🌸🌺🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🔆سه جواب حقیقی
💥روزی امیرالمؤمنین علیهالسلام با مردم سخن میگفت، در ضمن سخنان، سه سؤال از آنان کردند؛ امّا جواب آنها را نپسندید و جواب صحیح را خودشان فرمودند. از آنها پرسید:
🔅1. رَقوُب در میان شما کیست؟ گفتند: مردی را گویند که بمیرد و فرزندی نداشته باشد. امام علیهالسلام فرمود: رقوب کسی است که بمیرد و یکی از فرزندانش را جلوتر از خود نفرستاده باشد که در پیشگاه خدا حساب شود، اگرچه فرزندان بسیار بعد از خود بگذارد.
🔅2. صُعلوُک در میان شما کیست؟ گفتند: مرد فقیر را گویند. فرمود: صعلوک کسی است که مالی را در راه خدا به پیش نفرستاده باشد هرچند بعد از خود ثروت کلانی بگذارد.
🔅3. صُرعه نزد شما کیست؟ گفتند: آن قهرمان پرتوانی که پهلویش به خاک نرسیده است!
💥فرمودند: آن قهرمانی که وقتی شیطان بر قلبش زد و خشمگین شد بهطوریکه خونش (از رگهایش) آشکار گردید، به یاد خدا بیفتد و با حلم بر خشمش غالب و آن را به زمین بکوبد.
📚(مشکاه الانوار، ص 366 -حکایتهای شنیدنی، ج 1، ص 115
🍃🌺🌸🌺🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🔆معاذ بن جبل
🌻«معاذ» در هیجده سالگی مسلمان شد و در جنگ بدر و اُحد و خندق و دیگر جنگها شرکت داشت و پیامبر صلیالله علیه و آله میان او و «عبدالله بن مسعود» عقد برادری قرار داد.
انسانی خوشرو و بخشنده بود و پیامبر صلیالله علیه و آله او را به حکومت یمن فرستادند و مطالبی را به او گوشزد کردند ازجمله فرمودند: «بر مردم سخت مگیر و با ایشان چنان رفتار کن که به دین و سخن تو علاقهمند گردند.»
🌻در زمان حکومت خلیفهی دوم جنگی میان مسلمانان و روم اتفاق افتاد و او هم شرکت داشت. در سال هجدهم هجری در «عمواس» شام طاعونی واقع شد. ابوعبیده فرمانده قوای مسلمانان به مرض طاعون مبتلا شد، چون یقین به مرگ نمود معاذ را جانشین خود قرار داد.
🌻سپاهیان او را گفتند: «دعا کن تا این بلا مرتفع گردد.» او فرمود: «این بلا نیست، بلکه دعای پیامبر صلیالله علیه و آله شما و مرگ نیکان و صالحان و شهادتی است که خدا مخصوص بعضی از شما میگرداند.»
🌻بعد فرمود: «خداوندا! از این رحمت (طاعون) سهم کاملی به خاندان معاذ بده.»
🌻بعد از مدتی اهل خانهاش مبتلا شدند و مُردند و خود او نیز در انگشتش اثر کرد، انگشت را به دندان میگزید و میگفت: «پروردگارا! این کوچک است آن را مبارک گردان.»
🌻عاقبت در سن 38 سالگی با مرض طاعون درگذشت و نزدیک خاک اردن (در سال هیجده هجری) به خاک سپرده شد.
📚(پیغمبر صلیالله علیه و آله و یاران، ص 264 259 -طبقات ابن سعد، ج 3، ص 124 122)
🍃🌺🌸🌺🍃
🌷چرانمازمیخوانیم؟
🌷۱.چون نیازبه ارتباط باخدا داریم:
يَآ أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ... (١٥)فاطر
🌷۲.بانمازبه خداپناه میبریم:
... فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (٩٨)نحل
🌷۳.بانمازخداراعبادت میکنیم وازخداکمک میگیریم:
ایاک نعبدوایاک نستعین
🌷۴.بانمازازخداهدایت میخواهیم:
اهدناالصراط المستقیم
🌷۵.بانماز یادخداهستیم خداهم یادماست:
فاذْكُرُونِيٓ أَذْكُرْكُمْ...(١٥٢)بقره
🌷۶.بانمازبه خوشبختی میرسیم:
وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (٤٥)انفال
🌷۷.نماز، انسان راازگناه بازمیدارد:
إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ(٤٥)عنکبوت
🌷۸. نمازویادخداباعث آرامش میشود:
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (٢٨)رعد
🌷۹.نماز،حسنه است وگناهان راازبین میبرد:
إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ...(١١٤)هود
🌷۱۰.بانماز،به یقین میرسیم:
واعبدربک حتی یاتیک الیقین.۹۹حجر
🌷۱۱.بانماز،حمدوشکرخدارابجامیآوریم:
الحمدلله رب العالمین
🌷۱۲.نماز ،اُنس باخداست...اقم الصلوه لذکری۱۴طه
🌷۱۳.نمازوسجده برای نزدیک شدن به خداست
اُسجُدوَاقتَرِب.۱۹علق... سجده کن ونزدیک شو
🌷۱۴.نماز،ذکراست وشیرین است
.یامَن ذِکرُهُ حُلو.ای خدایی که ذکرت شیرین است
جوشن کبیر
🍃🌺🌸🌺🍃
🌱 #نهال_ولایت 52
🔶یه نفر اومد پیش امام صادق علیه السلام فداش بشم
عرض کرد: آقاجان! من از دوستان شما هستم😌
🌷 حضرت فرمودن از کدوم دوستان هستید؟!
👈 دوستان ما چند دسته هستن ولی فقط یه دسته شون "ولایتمدار به معنای واقعی" هستن...
⭕️بعضی ها فقط زبانی هستن.
⭕️بعضی ها فقط یه گوشه ی دلشون رو ولایت گرفته و همشو نگرفته...
❤️💖 امّا بعضیا جاناً و زباناً و عملاً پای ولایت ایستادن...
🔶کیا میخوان #ولایتمدار بشن؟!☺️
☢اونا باید یه بحث های ویژه ای رو گوش بدن!
⛔️با چهار تا کتاب و سخنرانی نمیشه ولایت پذیر شد!😒
⁉️من کجا اون ولایتی که شناختم ، توی وجود خودم بپزمش و بارش بیارم؟!
کجا باید اون رو تمرین کنم و #رشد بدم؟! کجا باید ادب و #تربیت بشم؟!
✅👈 جای تربیت برای ولایتمداری بیشتر از مسجد و حسینه و مهدیه ، فقط و فقط #خانواده هست.
مدح و متن اهل بیت
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هفدهم : ایام انقلاب ✔️راوی : امير ربيعي 🔸ابراهيم از دوران کودکي #عشق
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هجدهم : ۱۷ شهریور
✔️ راوی : امیر منجر
🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبال #ابراهيم. با موتور به همان جلسه #مذهبي رفتيم. اطراف ميدان ژاله ( شهدا ).جلسه تمام شد. سر و صداي زيادي از بيرون مي آمد.
🔸نيمه هاي شب حكومت نظامي اعلام شده بود. بسياري از مردم هيچ خبري نداشتند. سربازان و مأموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند. جمعيت زيادي هم به سمت ميدان در حركت بود.
مأمورها با بلندگو اعلام ميكردند كه: متفرق شويد. ابراهيم سريع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت: امير، بيا ببين چه خبره؟!
🔸آمدم بيرون. تا چشم کار ميکرد از همه طرف جمعيت به سمت ميدان مي آمد. شعارها از درود بر خميني به سمت شاه رفته بود.
فرياد #مرگ بر شاه طنين انداز شده بود. جمعيت به سمت ميدان هجوم مي آورد. بعضيها ميگفتند: ساواکيها از چهار طرف ميدان را #محاصره کرده اند و...
🔸لحظاتي بعد اتفاقي افتاد که کمتر کسي باور ميکرد! از همه طرف صداي تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان قرار داشت.
سريع رفتم و موتور را آوردم. از يک کوچه راه خروجي پيدا کردم. مأموري در آنجا نبود. ابراهيم سريع يکي از مجروحها را آورد. با هم رفتيم سمت #بيمارستان سوم شعبان و سريع برگشتيم.
تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان. مجروحها را ميرسانديم و برميگشتيم. تقريباً تمام بدن ابراهيم غرق خون شده بود.
🔸يکي از مجروحين نزديك پمپ بنزين افتاده بود. مأمورها از دور نگاه ميکردند. هيچکس جرأت برداشتن #مجروح را نداشت. ابراهيم ميخواست به سمت مجروح حرکت کند. جلويش را گرفتم. گفتم: آنها مجروح رو تله کرده اند. اگه حركت كني با تير ميزنند.
ابراهيم نگاهي به من کرد و گفت: اگه برادر خودت بود، همين رو ميگفتي!؟
🔸نميدانستم چه بگويم. فقط گفتم: خيلي مواظب باش. صداي تيراندازي کمتر شده بود. مأمورها کمي عقبتر رفته بودند. ابراهيم خيلي سريع به حالت سينه خيز رفت داخل خيابان، خوابيد کنار مجروح، بعد هم دست مجروح را گرفت و آن #جوان را انداخت روي کمرش. بعد هم به حالت سينه خيز برگشت. ابراهيم شجاعت عجيبي از خودش نشان داد.بعد هم آن مجروح را به همراه يک نفر ديگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت، مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامي شديدتر شد. من هم ابراهيم را گم کردم! هر طوري بود برگشتم به خانه.
🔸عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبري از او نداشت. خيلي ناراحت بوديم. آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوي توانسته بود از دست مأمورها فرار کند. روز بعد رفتيم بهشت زهرا در مراسم تشييع و تدفين #شهدا کمک کرديم. بعد از هفدهم شهريور هر شب خانه يکي از بچه ها جلسه داشتيم. براي هماهنگي در برنامه ها.
مدتي محل تشکيل جلسه پشت بام خانه ابراهيم بود. مدتي منزل مهدي و...
🔸در اين جلسات از همه چيز خصوصاً مسائل اعتقادي و مسائل #سياسي روز بحث ميشد. تا اينکه خبر آمد حضرت امام به #ايران باز ميگردند.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح پاکش صلوات
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت نوزدهم : بازگشت امام
✔️ راوی : حسين الله كرم
🔸اوايل #بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت امام به ما سپرده شد.
گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي منتهي به فرودگاه به صورت مسلحانه مستقر شد. صحنه ورود خودرو حضرت امام را فراموش نميکنم. #ابراهيم پروان هوار به دور شمع وجودي حضرت امام ميچرخيد.
🔸بلافاصله پس از عبور اتومبيل امام، بچه ها را جمع کرديم. همراه ابراهيم به سمت بهشت زهرا رفتيم.
امنيت درب اصلي بهشت زهرا از سمت جاده قم به ما سپرده شد. ابراهيم در کنار در ايستاد. اما دل و جانش در بهشت زهرا بود. آنجا که حضرت #امام مشغول سخنراني بودند.
🔸ابراهيم ميگفت: صاحب اين #انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم. از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا ميشود.از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشت. در ايام دهه #فجر چند روزي بود كه هيچكس از ابراهيم خبري نداشت. تا اينكه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم. بلافاصله پرسيدم: كجائي ابرام جون!؟ مادرت خيلي نگرانه.مكثي كرد وگفت: توي اين چند روز، من و دوستم تلاش ميكرديم تا مشخصات شهدائي كه #گمنام بودند را پيداكنيم. چون كسي نبود به وضعيت شهدا، تو پزشكي قانوني رسيدگي كنه.
٭٭٭
🔸شب بيست و دوم بهمن بود. ابراهيم با چند تن از جوانان انقلابي براي تصرف کلانتري محل اقدام كردند.
آن شب، بعد از تصرف کلانتري 14 با بچه ها مشغول گشت زني در محل بوديم. صبح روز بعد، خبر #پيروزي انقلاب از راديو سراسري پخش شد.
🔸ابراهيم چند روزي به همراه امير به مدرسه رفاه ميرفت. او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود.بعد هم به زندان قصر رفت و مدت کوتاهي از محافظين زندان بود. در اين مدت با بچه هاي کميته در مأموريتهايشان همکاري داشت، ولي رسماً وارد کميته نشد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح پاکش صلوات🌹
4_5778244976206941724.mp3
19.98M
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای کشور. ۱۴۰۲/۳/۲۱
#سلامتی_فرمانده_صلوات
#نماز_شب
💠رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند :
🔸چون آخر شب فرا رسد، خداوند سبحان میفرمايد:
❓آيا دعا كنندهای هست تا اجابتش کنم ؟
❓ آيا خواهندهای هست تا خواستههایش را بدهم ؟
❓ آيا استغفار کنندهای هست تا او را بيامرزم ؟
❓ آيا توبه كنندهای هست تا توبهاش را بپذيرم ؟
📚 بحارالانوار،ج۸۷،ص۱۶۷
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
🔸️فرزند آیت الله نجف آبادی نقل می کنند، زمانی پدرم می گفت:
وقتی #نمـازشـــب مـی خوانم،
نـوری از قلبم ساطع می شود
که با آن همـه چیز را میبینم.
پ ن: منظور ایشان از همه چیز، عالم غیب را هم شامل می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ذکر گرهگشا در دل شب❗️
درجات نـمازشـب
رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم
💢 به بنـده اى كه نماز شب نصـيب شده، هنگـامى كه براى خدا بيدار شـود و وضـو بگيرد وضوى كامل، و با نـيّت خالص
و قلب سـالم و بدن خاشع و چـشم گريـان براى خدا نمـاز بخواند خداوند پشت سر او نه صف از فـرشتگان را به صف مى كند كه جز خدا كسى نمى تواند آنها را شمارش كند،
كه يكطرف هر صف در مشرق و طرف ديگر در مغرب است هنگامى كه او نماز را تمـام كند خـدا به تعـداد آن فرشتـگان بـراى او درجـه و ثـواب مى نويـسد.
📚بحارالانوار ج۸۷/ ص۱۳۷
با ذکر صلوات هدیه به پیشگاه مولا صاحب الزمان(عج الله) درنشـــر مطالب و ثــواب آنها شریــک شویــد.
💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها💚
اعتماد کن ...
به کسی که یونس رو زیر آب،
نوح رو توی آب ...
یوسف رو در قعر چاه کنار آب حفظ کرد !
اعتماد کن ...
به کسی که میتونه از یک ضربه عصا
که به رود نیل نواخته میشه خشکی ایجاد کنه ...
و همین عصا در جای دیگه به سنگ بخوره و از اون دوازده تا چشمه جاری بشه ...!
اعتماد کن ...
به کسی که فرعون رو در آب
و قارون رو در خاک غرق کنه
اما ابراهیم رو در میان آتش سالم نگه داره ...!
بهش اعتماد کن تا
به بهترین ها برسی...🌺🍃
قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﻧﺒﻮﺩ ﺣﺘﻲ ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﻮﺩ،ﻭﻟﻲ ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎﻱ ﻛﺴﻲ ﺟﻠﻮ ﻛﺴﻲ ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ،ﻭﻟﻲ ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ،ﺣﺮﻓﻲ ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻛﺴﻲ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭﻱ ﻧﺒﻮﺩ،ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎﻱ ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮﻱ ﺳﺒﺰﻱ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺗﺮﺷﻲ ﻭﺁﺵ ﺑﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎﻱ ﺭﻧﮕﺎﻧﮓﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ ﺷﻴﻚ ﻭ ﺑﻲ ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ
ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﻱ ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻫﺮﭼﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ
ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮﻟﻲ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ .
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ
ﻭﻟﻲ ﺍﻻﻥ شاید ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﻳﻢ،شایدﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﺨﻮﺍﻳﻢ ﻣﻴﺨﺮﻳﻢ، ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻢ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻛﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ .
افسوس که دیگه دل خوش نداریم........
ﻛﺎﺵ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺧﺮﻳﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ،ﻛﺎﺵ ﻣﻴﺸﺪ، ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻭ ﻣﺜﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﻛﺮﺩ .
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﻳﻤﻴﺎ ﻣﺜﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮔﻔﺘﻦ
ﻛﻪ
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ!
___________________________
💠 دائم الوضو
🌷شهید صیاد شیرازی همیشه با وضو بود.تأکید می کرد که هر کاری را با وضو انجام بدهیم، چرا که در آن صورت چنین کاری باعث رضای حضرت حق است.
💦 هربار که وضوی خود را تازه می کرد با خنده می گفت: این وضوی تازه نماز خواندن دارد و آنگاه دو رکعت نماز حاجت به جا می آورد.
🌸🌼☘️در برابر خداوند خاضع بود و بندگی می کرد و بزرگترین مشکلات را به راحتی پشت سر می گذاشت۰
شهید #صیاد_شیرازی
💥#همین امروز تصمیمتو بگیر برای ترک یک گناه💥
⚠️زن فرعون تصميم گرفت که عوض شود، و پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت...!
✅ اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!!
✅ براي عوض شدن هيچ بهانه اي قابل قبول نيست
✅ اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوي...
✅ بعضي از چيزها دير که شد، بيفايده هستند.