eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگ هم باشم! نگاهِ تو مرا دُر می‌کند لطف تو هر طِیّبی را عاقبت حُر می‌کند رزق چشمم کربلا را دیدن است، اما فراق نان چشمان مرا هربار آجر می‌کند یک سلام از پشتِ بام خانه دادم، فُطرست جای خالی مرا در کربلا پُر می‌کند در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی پشتِ بام خانه را مَرقد تصور می‌کند "آسمان" روضه گرفت و "ابر" گریه می‌کند "رعد" سینه می‌زند، «زهرا» تشکر می‌کند مُهرِ تُربت را که بوسیدم، دلم آرام شد سنگ هم باشم نگاهِ تو مرا دُر می‌کند
تنها نه این که داده رزق نوکران را بخشیده آب و نانِ بنده پروران را معشوق‌ها، دلداده‌ی حب الحسین‌اند عشقش مُسَخَّر کرده قلبِ دلبران را هرکس که مشمولِ نگاهِ رحمتش شد هرگز نمی‌خواهد عطای دیگران را گریه برایش خیرِ بی مانند دارد حتی مقرب می‌کند پیغمبران را نامش که زینت‌بخشِ عرش و اهل آن است تا اوج مستی می‌بَرد نوحه‌گران را دیوانگیِ ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنونِ بیکران را یک عمر داغ سینه‌ی عریان ارباب آتش زده جان و دلِ جامه‌دران را * * باید چگونه با پَر زخمی، عقیله پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را؟! باید چگونه زینب کبری ببیند در شام، بر کام امامش، خیزران را؟! ✍
آخرین نافله های سحرت کشت مرا درد دل کردن تو با پدرت کشت مرا ای قیامت قد و بالات ، قیامت کردی این چه حالی است ؟ هلال کمرت کشت مرا نبض من با تپش قلب تو همسو گشته غصه داری دل پر شررت کشت مرا فاطمه ، عمق نگاه تو ز غم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت کشت مرا همسفر ، لحظه ی معراج تو نزدیک شده دردمندانه وداع سفرت کشت مرا ای پرستوی بهشتی مدینه ، زهرا این که سوزانده عدو بال و پرت کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه ی کوچه و اشک پسرت کشت مرا یاس نیلی شده ی گلشن توحیدی من ! گل زخمی که نشاندی به برت کشت مرا اولین دادرسی صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت کشت مرا
انگار باید غصه تا آخر بماند چشمان زینب تا همیشه تر بماند یادت می‌آید که به من گفتی: عزیزم اصلاً نباید خانه بی مادر بماند؟ می‌میرم از این غُصه بابایم چگونه تنها بدون تو در این سنگر بماند بس بود سیلی تا که تو از پا بیفتی دیگر غلاف و دود و میخِ دَر بماند وقتی نمی‌مانی! مگیر از ما رُخت را تا صورتت در خاطرم بهتر بماند تو می‌روی و بغض سنگینی که باید یک عمر در این خانه با دختر بماند * * می‌ترسم از ظهری که می‌گویی قرار است جسم حسینت بین خون بی سر بماند دلواپسم، آه از غروبی که ببینم برخاک، بی انگشت و انگشتر بماند این شعر دیگر طاقت غم را ندارد اندوهِ دستِ آتش و معجر بماند ✍
موجی رسید و هیبت دریا تکان نخورد آتش گرفت دامنش اما تکان نخورد او قول داده بود فدای علی شود از پشت درب خانه ی مولا تکان نخورد زهرا خودش علیست چرا کم بیاورد چون کوه از مقابل آنها تکان نخورد با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد طوری که آب از دل مولا تکان نخورد آن ضربه غلاف خدایا مگر چه کرد از آن به بعد بازوی زهرا تکان نخورد
همپایه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده‌ی صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسی است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین(علیهم‌‌السّلام) فرمود: «یا علی... انت قائد المؤمنین الی الجنّة... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة... تقود مؤمنات امّتی الی الجنّة». یعنی در روز قیامت، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مردان مؤمن را و فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها)، زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی می‌کنند. او، عِدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است. ۱۳۶۸/۱٠/۲۶
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی... ارزش پیدا کرد... وقتی دل‌گرم به شما شدم! هراس از محشر ندارم... وقتی شما را دارم! قیامت به لحظه است... وقتی محبّتِ شما... در دلم، جاخوش کرده! چه هراس از رستاخیز... وقتی دل به محبّتِ شما -اهل‌بیت- خوش کرده‌ام! من... پُشتم به علی و اولادش گرم است! آی مردم! بلند بگویید... بلند بگوییم... که عاشق زهراییم؛ دل‌بسته‌ی فاطمه(سلام‌الله‌علیها)
اهای بعضی ازدولتمردان عرب! اگر دین ندارید، اگر آزاده هم نیستید، لااقل حیوان باشید! حیوانات نیز در لحظه خطر از همنوع خود دفاع می کنند يا رجال بعض الدولة العرب إذا لم يكن لديك دين، إذا لم تكن حراً، على الأقل كن حيواناً. تدافع الحيوانات أيضًا عن نوعها في لحظة الخطر
گل بودی اما بوی خاکستر گرفتی آه ای فرشته بین شعله پر گرفتی با این سرانگشتی که تاول زد در آتش امشب گره از موی این دختر گرفتی با من غریبی می کنی در خانه وقتی چشمت به من افتاده چادر سر گرفتی ای کاش می مردم نمی دیدم چه زخمی از ضربه های محکم این در گرفتی پروانه ها را با تب و تابت مسوزان با لاله هایی که بر این بستر گرفتی با دستمال بستۀ دور سر خود جان مرا ای جان من دیگر گرفتی دلواپس گلبرگ هایت مانده ام من حالا که ای گل بوی خاکستر گرفتی
حرمت شکسته اند و نوشتند ملال نیست کشتند اهل خانه و گفتند قتال نیست اصحاب هر کدام به دنبال خویشتن حتی به گوش شهر صدای بلال نیست از کوچه از حسن و بغض در گلوش خانم بیا بگو که دیگر مجال نیست حرف اهالی است در این هفته اخیر زهرا به گردن علی آیا وبال نیست؟ حورای آسمانی خاکی نشین تورا با این همه سپاه توان جدال نیست وقتی که بیت وحی به آتش کشیده شد آتش زدن به خیمه زینب محال نیست
مصحفی اعجاز دارد که کلامش فاطمه است آن نمازی قرب دارد که قیامش فاطمه است آن که من هستم فقیر ابن الفقیر خانه اش آن که من هستم غلام ابن الغامش، …فاطمه است دست بوس فاطمه بودن کمال مصطفاست در مقامات نبی این بس مقامش فاطمه است حکم زهرا بر تمام انبیا هم واجب است شرع ما پیغمبری دارد که نامش فاطمه است حج زهرا ظاهراً بیت الحرامش مرتضاست حج مولا باطناً بیت الحرامش فاطمه است فاطمه امر خداوند است و مأمورش علی ست پس امام اول عالم امامش فاطمه است مصطفی؟ یا مرتضی؟ یا فاطمه؟ یا هر سه تا؟ مانده ام از این سه تا اصلاً کدامش فاطمه است رشته های چادرش بازار گرمی خداست صبح محشر هم دلیل ازدحامش فاطمه است عقل ها راهی ندارند و زبان ها الکنند در مقام اهل بیتی که تمامش فاطمه است
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی... ارزش پیدا کرد... وقتی دل‌گرم به شما شدم! هراس از محشر ندارم... وقتی شما را دارم! قیامت به لحظه است... وقتی محبّتِ شما... در دلم، جاخوش کرده! چه هراس از رستاخیز... وقتی دل به محبّتِ شما -اهل‌بیت- خوش کرده‌ام! من... پُشتم به علی و اولادش گرم است! آی مردم! بلند بگویید... بلند بگوییم... که عاشق زهراییم؛ دل‌بسته‌ی فاطمه(سلام‌الله‌علیها)