💥يـك ركعت
رسول خدا صلى الله عليه و آله
عَلَيْكُمْ بِصَلاةِ اللَّيْلِ وَلَوْرَكْعَةً واحِدَةً، فَاِنَّ صَلاةَ اللَّيْلِ مِنْهاةٌ عَنِ اْلاِثْمِ،
وَتُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ تَبارَكَ وَ تَعالى، وَتَدْفَعُ عَنْ اَهْلِها حَرَّ النَّارِ يَوْمَ القِيامَةِ …
بر شما باد به نماز شب اگرچه يك ركعت باشد، زيرا نماز شب انسان را از گناه باز مى دارد، و خشم پروردگار را (نسبت به انسان) خاموش مى كند و سوزش آتش را در قيامت از انسان دفع مى كند.
📚كنز العمال، 7/21431
✨﷽✨ آیت الله مظاهری:
🔸️کسی كه نماز شب خوانده است، در دنيا در کار خود موفّق میشود و در قيامت، نورانيّت و درخشندگی خيرهكنندهای پيدا میكند. او در صف محشر جلو میرود تا به صف انبياء میرسد و آنجا مقام محمود است، در چنان موقعيّتی اهل محشر به او غبطه میخورند.
🔸️نماز شب، نعمتی است از جانب خدای سبحان که عزّت و ابهّت نمازگزار را نزد مردم افزایش میدهد. برخی تصوّر میکنند نعم الهی منحصر در مادّیات است، در صورتی که از نعمتهای اصلی و مهمِّ خداوند که محبوب اولیای الهی است، میتوان به کسب توفیق نماز شب اشاره کرد.
💞 پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دو رکعت نماز در شب پیش من از دنیا و آنچه در آن است محبوتر است.
📚وسائل الشّيعة، ج۸، ص۱۵۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊دستانم لايق
🌸شكوفه هاى
🕊اجابت نيستند
🌸اما از آنجايى
🕊كه پروردگارم را
🌸رحمان و رحيم ميشناسم
🕊بهترينها را
🌸در شب آرزوها
🕊برايتان طلب ميكنم
🌸شبتون بخیـر
🕊و حاجاتتون روا
✴️ جمعه 👈29 دی / جدی 1402
👈7 رجب 1445 👈19 ژانویه 2024
🏛مناسبت های اسلامی و دینی.
🔘طلبیدن امام رضا علیه السلام برای ولایت عهدی توسط مامون ملعون" ۲۰۰ قمری".
🔵 امور دینی و اسلامی.
❇️امروز روز مبارک و خوبی برای همه امور است خصوصا امور زیر شایسته است:
✅مسافرت.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅صید و شکار و دام گذاری.
✅دیدار با قاضی و اقدامات قضایی.
✅و آغاز نویسندگی و نگارش خوب است.
👶 مناسب زایمان و نوزاد ستاره اقبالش سبک و خوش قدم است.👇
🚖سفر: مسافرت بعد از ظهر خوب است.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر استحبابی خاص دارد و فرزند حاصل دانشمندی معروف و شهرتش جهانی گردد. ان شاءالله. و برای سلامتی نیز مفید است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓امروز قمر در برج ثور و برای امور زیر مناسب است:
✳️خواستگاری عقد و ازدواج.
✳️مباشرت.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️خرید املاک و مستغلات.
✳️ارسال اجناس به مشتری.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️رفتن به تفریحات سالم.
✳️شراکت و امور مشارکتی.
✳️درختکاری.
✳️و افتتاح شغل نیک است.
🔵نگارش ادعیه و حرز و نماز و بستن حرز خوب است.
💑مباشرت امشب:
مباشرت برای سلامتی بدن مفید است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)، باعث دولت باشد.
💉حجامت.
خون دادن فصد و زالو انداختن...
#خون_دادن یا حجامت ، باعث مرگ ناگهانی می شود.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
JOZE 07.mp3
6.24M
🌺 #ترتیل
🌺 #جزء7
🌺توسط استاد #سعد_الغامدی
❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
#جزء7
64Bit🚀5/8 :MB
⏰Time=50/54
🍃🌻🍃🌸🍃🌻🍃
هَر سویْ موجِ فِتنہ گرفتہ است و زیـن میان
آسایِشے که هَست مَرا، دَر کنارِ توست ...
صبحتون حسینی ❣
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🌹به مناسبت سالروز شهادت جهاد مغنیه/فاﻃﻤﻪ ( ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻤﺎﺩ ﻣﻐﻨﯿﻪ ) ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺧﺒﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺑﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪ ...
🔹ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺰﻧﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ،
ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﮔﻔﺖ؛ ﺍﻟﺤﻤﺪﺍﻟﻠﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ...
🔹ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﯾﻢ.
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﺪ، ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ...
🔹ﺧﺒﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ .. ﺩﻟﻢ ﺳﻮﺧﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ...ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺑﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...ﺧﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺟﺎﯼ ﺯﺧﻢ ﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﺭﮔﯽ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ، ﺟﺎﯼ ﮐﺒﻮﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﻫﺎ ...
🔹ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺑﺎ ﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺎ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺳﯿﺪ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ ...ﺑﺎﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ.
🔹ﻭﻗﺘﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺒﯿﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﺟﻬﺎﺩﻡ ﺁﻭﺭﺩﻩ؛ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺍﺭﺑﺎً ﺍﺭﺑﺎ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ...
🔘 داستان کوتاه
#ابراز_عشق
یک روز معلم از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید: «آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟»
برخی از دانش آموزان گفتند، با «بخشیدن» عشقشان را معنا می کنند؛ برخی«دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را، راه بیان عشق عنوان کردند و شماری دیگر هم گفتند«با هم بودن در تحمل رنج ها و لذت بردن از خوشبختی» را، راه بیان عشق می دانند.
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوۀ دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستانی تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند، طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند، درجا میخکوب شدند!
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهرش، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر گرسنه، جرأت کوچکترین حرکتی را نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد.
همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند لحظه بعد، صدای ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید…ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان که به اینجا رسید، دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مَرد.
در آن لحظه، پسرک از همکلاسی های خود پرسید: آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند، حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
پسر جواب داد: نه! آخرین حرف مرد این بود که: «عزیزم، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.»
در حالی که قطره های بلورین اشک، صورت پسرک را خیس کرده بود او ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند.
و پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدا کردن جانش، پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریا ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود…
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
پدرهای عزیز پیشاپیش روزتون مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در خیابان #ظهور هستیم!
با احتیاط حرکت کنید.
تا چراغ سبز راهی نیست...
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
🎥 ریشه اصلی بی بند و باری و بی حجابی چیست؟!
🎙#استاد_پناهیان #حجاب
#تلنگرانه
وقتی گناه نکنی ...
سلول به سلول بدنت خدا و #امام_زمان
عج رو صدا میزنه ...
لازم نیست تو کاری کنی...
فقط گناه نکن...
بقیش با خدا....
#گناه_نکن
#قیمه_ریزه
سیب زمینی و پیاز خام رو رنده کنید، گوشت چرخ کرده اضافه کنید، نمک ادویه زردچوبه و فلفل بزنید، ترخون و مرزه تازه اگه نداشتید خشک شده بش اضافه کنید و کمی آرد نخودچی بریزید، در حدی که موقع پخت از هم نپاشه، بعد دونه دونه سرخ کنید. تو یه قابلمه پیاز داغ فراوان درست کنید، سیب زمینی و گوجه نگینی کنید فلفل سبز خورد کنید و خوب تفت بدید، رب رو اضافه کنید و حسابی تفتش بدید و دوباره، ترخون و مرزه بریزید و نمک و ادویه جات و پودر لیمو عمانی، آب بریزید بذارید یکم سیب زمینی ها بپزه بعد قیمه ها رو بش اضافه کنید و بذارید مغز پخت بشه و به روغن بیفته
نکته: این خوراک با نان سرو میشه
حتما ترخون و مرزه یادتون نره
سیب زمینی رو رنده ریز و پیاز رو رنده درشت بکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکبر جوجه با سس مخصوص و یه برنج کته ای در کنارش چی میشه پیشنهاد میدم حتما درستش کن😍😍😋😋
✅مواد لازم
جوجه ۹۰۰گرمی تا۱کیلویی ۱عدد
پیاز بزرگ ۱عدد
آلو جنگلی چند عدد
چند حبه سیر
زعفران دم کرده
1/4 لیوان ابلیمو
۲۰گرم کره برا سس
۵۰گرم کره برای مرغ
۲قاشق رب انار
نمک فلفل سیاه
✅مرغ ها حتما با پوست باشن
✅۲لیوان تا ۲ونیم لیوان روغن سرخ کردنی +۱/۴لیوان اب
✅زعفرون رو به مرغ اضافه پیاز بزرگ و سیرو خلالی میکنیم نمک و فلفل و ابلبمو اضافه خوب با مرغ مخلوط مبکنیم ۲۴ساعت یا حداقل ۴ساعت داخل یخچال بمونه تا مزه دار بشه
✅روغن رو داخل قابلمه میریزیم میزاربم روغن خوب گرم بشه.مرغ رو پیاز و سیر رو ازش جدا میکنیم چون تو روغن میسوزه.به طرفی که پوست داره میزاریم داخل روغن (روغن باید تا نصف مرغ رو بگیره) واجازه میدیم دوطرفش سرخ بشه .برمیگردونیم سمت دیگرش هم بپزه
✅.میزان سرخ کردن دست خودتونه وقتی که سرخ شد کره و اب اضافه میکنیم درقابلمه رو میزارین 1 ساعت تا 1 ساعت و نیم تا بپزه هر نیم ساعت برگردونین .روغن و کره تون بیشتر باشه مرغتون برشته تر میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاگینه_برگی
#شیرینی_بدون_فر
آرد ٥٠٠ گرم
تخم مرغ ١ عدد
خمير مايه ١ ق چ
كره ١٢٠ گرم
بكينگ پودر ١/٤ ق چ،
وانيل نصف ق چ،
آب وزعفران دمكرده به مقدار لازم
تهيه شربت؛
شكر ٤پيمانه،
آب ٢پيمانه،
آبليمونصف ق چ،
زعفران مقدارى،
هل نصف ق چ و گلاب يك ق غ
ابتدا خمير مايه را داخل مقدارى آب گرم حل كرده سپس آرد تخم مرغ،وانيل وبكينگ پ رامخلوط كرده
بهد كره آب شده(بن مارى حرارت غيرمستقيم)راهمراه با كمى زعفرون وخمير مايه اضافه ميكنيم وخوب مخلوط كرده مقدار كمى اب اضافه كرده و خوب ورز ميدهيم.
تاخميرلطيف خمير رابا وردنه نازك باز كرده به شكل مستطيل برش ميزنيم بعد به عرض مستطيل برشهاى نيم سانتى زده، دولبه مستطيل رو از عرض روى هم قرارداده تا ب شكل مربع بشه، سپس وسط مربع رو باز كرده دولبه ى خمير رو داخلش برده وبه بيرون ميكشيم پايين خميررو هم شكل داده تا شكل موردنظرمون برگ حاصل بشه
سپس داخل روغن داغ سرخ كرده وروى دستمال مخصوص قرارداده روغنش كشيده بشه سپس درون ابكش قرارداده و شربت رو روى خاگينه ميريزيم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کباب تابهای قلقلی دورنگ
مواد لازم :
روغن زیتون🍾
پاپریکا و زردچوبه
گوشت مرغ چرخکرده
گوشت قرمز چرخکرده
پیاز ۱ عدد🧅
زعفران
آبلیمو🍋
کره🧈
#کباب_تابه_ای_قلقلی_دو_رنگ
#قصههای_کودکانه
(برگ های پاییزی)
🍂برگهای پاییزی از درختان کنده میشدن و روی زمین میافتادن. ایگی عنکبوت و دوستانش موقع برگریزان رو خیلی دوست داشتن. ایگی به دوستانش بیگی، میگی و جیگی گفت: «بیاین بازی کنیم. من چشم میگذارم و میشمرم، شماها برین قایم بشین.
🍂ایگی چشم گذاشت و شروع کرد به شمردن، و بقیه رفتن زیر برگها پنهون شدن.
🍂ایگی با خنده گفت: «دارم میام. الان همهتون رو پیدا میکنم.» اون زیر برگها خزید و از برگی به سراغ برگ دیگه رفت. پس از چند دقیقه، اومد روی برگها: «اوهوم! برگها بیشتر از اونیه که من فکر میکردم.» اون زیر یک برگ طلاییرنگ رو هم نگاه کرد، اما هیچیک از دوستانش اونجا پنهون نشده بودن.
🍂بعد از یک ساعت، روی یک برگ نارنجیرنگ نشست و فریاد زد: «آهااااااای. من نمیتونم دوستامو پیدا کنم. دیگه نمیخوام این بازی رو بکنم. ممکنه دوستام گم شده باشن. ممکنه پرندهها خورده باشنشون. آهاااااااای.»
🍂بیگی، میگی و جیگی صدای فریادهای ایگی رو شنیدن و به طرفش دویدن. بیگی گفت: «دیدی نتونستی ما رو پیدا کنی … دیدی؟ ما جاهای خوبی قایم شده بودیم.»
🍂بعد قرار شد که برن به سمت رودخونه و روی برگها قایقسواری کنن. حالا باز هم همگی دوستان، با همدیگه بودن...
#قصههای_کودکانه
✨﷽✨
✅قضاوت های مولا علی علیه السلام
✍زمان خلافت عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل تسنن. از بادیه نشینان اطراف شهر مدینه ۷برادر ویک خواهر دست بسته همراه پدر وارد مدینه شدن و ادعای پدر و برادران بر این بود که خواهرمان دچار گناه زنا شده خلیفه وقت حاظر شد تا قضاوت و حکم خدا رو اجرا کند هر چه دختر با ناله گریان انکار این قضیه شد ولی برادران مصرانه تاکید بر این داشتن. خلیفه دوم حکم سنگسار دخترک را صادر نمود در این حین مولای متقیان علی ع رسید فرمود دخترک گناهی مرتکب نشده
امیرالمومنین علی بن ابی طالب ع به برادران ان دختر فرمود بروید در فلان کوه مقداری برف در مشک خود اورید برادران نیز چنین کردن مولا علی ع دستور دادن در اتاقی دیگر مقداری اب درون طشت قرار دهند و برفها رو درون طشت اب قرار دهند و فرمودن دخترک درون طشت اب نشسته زمانی نگذشت که از رحم این زن کرمی بزرگ شبیهه زالو خارج گشت به حضرت علی ع اطلاع دادن این موضوع زالو را حضرت فرمود به پدر و برادران ان دختر که خواهر و دختر شما چندی پیش در رودخانه ای به قصد اب تنی وارد شده و زالویی در رحم وارد شده و از خون رحم تغذیه میکرده و در این مدت رشد کرده که شما فکر کردین جنین در رحم این دختر هست در این میان خلیفه دوم از مولا علی ع تشکر کردن و گفتن لولا علی هلک عمر اگر علی ع نبود عمر با این قضاوت هلاک میشد
📚بر گرفته از کتاب قضاوت های امیر المومنین حضرت علی (علیه السّلام)
🦅 عقاب، وقتی می خواهد به ارتفاع بالاتری صعود کند، در لبه ی یک صخره، به انتظار یک اتفاق می نشیند.
می دانید اتفاق چیست؟
گردبادی ست که از روبه رو می آید.
عقاب، به محض اینکه آمدن گردباد را حس کرد، بال های خود را می گشاید و اجازه می دهد باد او را با خود بلند کند. به محض اینکه طوفان، قصد سرنگونی عقاب را کرد، این پرنده ی بلندپرواز، سر خود را به سوی آسمان بلند می کند و عمود بر طوفان می ایستد و مانند گلوله ی توپی، به سمت بالا پرتاب می شود.
او آنقدر با کمک باد مخالف، اوج می گیرد تا به ارتفاع مورد نظر برسد و آنگاه با چرخش خود به سوی قله ی مورد نظر، در بالاترین نقطه ی کوهستان، مأوا می گزیند.
او منتظر حادثه می ماند، حادثه ای که برای مرغ های زمینی، یک مصیبت و بلاست. او منتظر طوفان می نشیند تا از انرژی پنهان در گردباد، به نفع خود استفاده کند.
روزهایی هست که راه نجات، یاد گرفتن بلند پروازی از عقاب است.
کدام خانه در این شهر قتلگاهی نیست
کدام حنجره لبریز بغض و آهی نیست
شب هراس، شب قتل عام و بمباران
شبی که روزنهای وا به صبحگاهی نیست
شبی که ماه هم از ترسِ سایهها تا صبح
جز انزوای محاقش گریزگاهی نیست
شبی که وضعیت قرمزش همیشگی است
میان رهگذران تا به مرگ راهی نیست
صدای کودکی آهسته، زیر یک آوار
به گوش میرسد و... گاه هست و گاهی نیست
غبار و دود گرفتهست آسمانش را
تو گویی این شب پیوسته را پگاهی نیست
درختها همه ترکش نشسته بر تنشان
بدون زخمِ عطش پیکر گیاهی نیست...
به مرگ قطعی وجدان خود رسیده بشر
به قلب سنگی او عشق را پناهی نیست
در آخرینجهش انسان بدل به گرگ شدهست
و کار گرگ مگر کینه و تباهی نیست
گناه آدمی شب سرشت گرگ نماست
وگرنه گرگ و شب تیره را گناهی نیست
#روز_غزه
رسیده سَفر نابودی! رسیده فصل پایانی!
چه پاییزی! عجب رعدی! چه بارانی! چه طوفانی!
بگو با غاصبان! این خانه صاحب خانه هم دارد!
بگو شداد را... رفته است باغش رو به ویرانی!
بگو خیبر نشینان را... سپاه مصطفی(ص) آمد!
بگو دیگر ندارد سود! سودای پشیمانی!
ببین بار دگر شیطان به بند ذلت افتاده
به دست ماست باری خاتم ِ سرخِ سلیمانی!
حریف لشکر حیدر(ع) نخواهد شد کسی دیگر
چه با زور ابوسفیان! چه با تزویر سفیانی!
چه عطر آشنایی... یوسفی از راه میآید
خبر آورده این طوفان... آهای ای قوم کنعانی!
#روز_غزه
نوار غزه
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطين!
تو را محاصره کردند چکمههاي شياطين
تو را محاصره کردند تا غريب بميري
به اين محاصره لعنت، به اين معامله نفرين
کدام صلح؟ که نوزاد نارسي است به شيشه
و غزه مادر محزوني ايستاده به بالين
و هر شهيد فلسطين ستارهاي شد و پر زد
که اينچنين شود اي غزه آسمان تو تزيين
نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر!
نبود اين همه رؤياي کودکان تو رنگين
کسي ز غزه پيامي به آسمان بفرستد
کمي نگاه کن اي ماه پشت ابر، به پايين!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا -
اميد بسته به خورشيد روزهاي پس از اين...
#روز_غزه
ما ز نسلِ طوفانیم، کارزار میخواهیم
زیرِ خیمه آوار، اقتدار میخواهیم
آب و نان نمیخواهیم، جسم و جان نمیخواهیم
در محاصره حتی، ابتکار میخواهیم
درد و داغِ دهها سال، در حصارِ اُردوگاه
زندگی رها از این، اضطرار میخواهیم
غزه چون شود ویران، همچو مردمِ ایران
باز پرچمِ دین را، پایدار میخواهیم
جامه شهادت را، بیکفن به تن کردیم
کِی در این جهادِ سرخ، انتحار میخواهیم
زیرِ بارشِ باروت، اَلاَمان نمیگوییم
مرگِ کودکان را با افتخار میخواهیم
ما شهابِ ایمانیم، لشکر سلیمانیم
هان ز فاتحِ خیبر، ذوالفقار میخواهیم
فوجِ موشکِ سِجّیل، میزنیم بر صَهیون
با حرامیان جنگی، مرگبار میخواهیم
یکصدا و یک رنگیم، با ولی هماهنگیم
تابعیم و نزدِ حق، اعتبار میخواهیم
حکمِ سَیدُالقائد کی رها شود، هیهات
دست و پا و سر سهل است، لالهزار میخواهیم
ما نمازِ بیعت را، اقتدا به او کردیم
پرچمِ فلسطین را، برقرار میخواهیم
خطِّ سرخ و شطِّ خون، راهِ کربلائیهاست
خویش را به عاشورا، وامدار میخواهیم
دسته دسته میمیریم، قطعه قطعه میگردیم
جسم را پراکنده، بیمزار میخواهیم
سالهاست میدانیم، منتقم ز راه آید
انتقام میگیریم، انتظار میخواهیم
دستِ غیبِ آن دلدار، با مقاومت شد یار
قدس را به دیدارِ، آن نگار میخواهیم
صوتِ یالِثاراتش، میرسد بگوش از دور
بر ندای او لبیک، پای کار میخواهیم
نصرتِ دفاع از قدس، عَن قریب میآید
در بهارِ پیروزی، نوبهار میخواهیم
در بهارِ آزادی، جای شاهدان سبز است
مرکبِ شهیدان را، راهوار میخواهیم
#روز_غزه
تنها سه ماه داشت
باید نوشت از جریانی که دفن شد
از شوق کودکان، هیجانی که دفن شد
دنیا نشست نسلکشی را نگاه کرد
زیتون، نماد صلح جهانی که دفن شد
گرگان هار زوزهکشان نقشه ریختند
آرامِ گله بود، شبانی که دفن شد
گلدسته شعلهپوش به ماتم نشسته است
در سوگ جانگداز اذانی که دفن شد
آخر گناه کودک غرق به خون چه بود؟
تنها سه ماه داشت زمانی که دفن شد
مادر به خاک چنگ زد و سینه چاک کرد
تازه عروس بود جوانی که دفن شد
بابا که رفت نان بخرد آه برنگشت
آن که گلوله خورد، همانی که دفن شد
کودک از آن به بعد گرسنه به خواب رفت
بعد از همان دو تکّۀ نانی که دفن شد..::
باران گرفت و قدس دوباره بهار شد
بعد از عبور فصل خزانی که دفن شد
باید سرود از غم سرخش، که ما شدیم
مدیون خون طبع روانی که دفن شد
#روز_غزه