فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زنی پیدا میشه که بگه؟
👤استاد قرائتی
🧡 توصیه های اخلاقی ذکر شده در سوره مبارکه حجرات...
۱. فَتَبَيَّنُوا
تحقیق کنید
۲. فَأَصْلِحُوا
صلح برقرار سازید
۳. وَأَقْسِطُوا
عدالت بکار برید
۴. لَا يَسْخَرْ
استهزاء نکنید
۵. وَلَا تَلْمِزُوا
طعنه نزنید
۶. وَلَا تَنَابَزُوا
عیبجوئی نکنید
۷. اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّن
از بسیاری از گمانها بپرهیزید
۸. وَلَا تَجَسَّسُوا
و جاسوسی و پردهدری نکنید
۹. وَلَا يَغْتَبْ
غیبت ننماید.
🧡 قرآن کریم کتاب اخلاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅همه ی بدی هایت را به خدا بگو...
✅وقتی بدیهات رو بگی خدا برای تکتکش کمکت خواهد کرد.
🔰#استاد_پناهیان
مدح و متن اهل بیت
✨#بـانـوے_پـاک_مـن 🌹قسـمـت هـجدهـم رفتم کنار مامان و گفتم:چطوری مامان خانم؟ _خوبم دخترم. _چرا بهم
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت نـوزدهـم
"لیدا"
شب از ذوق فردا خوابم نبرد و کلی نقشه کشیدم دل کارن رو ببرم.هرچند میدونستم جزو محالات بود.دل این پسر ،ازجنس سنگ و یخ بود.غیرممکن بود که دلش نرم بشه و برای دختری بتپه.
اصلا یک جورایی عجیب و غریب بود.حرفاش باکاراش تناقض داشت.باکسی بیشتر از دو سه کلمه حرف نمیزد.همیشه هم یک اخمی بین پیشونیش بود که جذاب ترش میکرد.
من و آناهید سر به دست آوردن دل کارن شرط بسته بودیم.که هرکی اول تونست نرمش کنه و اونو طرف خودش بکشونه باید تا آخرعمر مثل خواهر بمونه برای کارن.
از اونجایی که من بادیدن کارن یک دل نه صد دل عاشقش شده بودم میدونستم آناهیدم همینطوریه و هرجفتمون ازاینکه بخوایم نقش خواهر کارن رو بازی کنیم به شدت بیزار بودیم و برامون سخت بود.
بهترین لباسامو برای فردا آماده کردم و خوابیدم.
اما اونم چه خوابی!؟همش کابوس بود.ازبس فکر و خیالای الکی میکردم مخم پر شده بود از اتفاقای بد و خوب.
صبح که بیدارشدم تاحاضرشم، هواهنوز تاریک بود.اما حموم رفتنم نیم ساعت طول میکشید و هوا روشن میشد.از جلو اتاق زهرا که رد شدم صدای نماز خوندنشو شنیدم.اوف این بشرم چه حوصله ای داره صبح به صبح این موقع خم و راست میشه.
بیخیال رفتم سمت حموم و نیم ساعته حوله به تن اومدم بیرون و رفتم جلو آینه.موهامو که یکم خشک کردم باحوله،لباس پوشیدم و جلو آینه مشغول آرایش شدم.خداروشکر مهارتم تو آرایش کردن توپ بود.همیشه هم جنس وسایل آرایشام مارک و گرون بود.آرایشم که تموم شد ساعت۶بود و همه بیدارشده بودن.
شلوار شیش جیبه مشکیمو برداشتم با یک مانتو نخی سفید و گرمکن مشکی،سفید.یک شال نخی ساده سفید با کلاه آفتابی مشکیم.
تیپم که تکمیل شد،کفشای آل استارم رو برداشتم و با کوله کوه نوردیم رفتم بیرون.
همگی یک چای خوردیم و حرکت کردیم.زهرا خانمم طبق معمول کلاس داشت و نیومد.بهتر که نیومد وگرنه میخواست باچادر کوه نوردی کنه آبرومونو ببره.
عطا که خیلی خوشحال بود و یک جا بند نبود.تارسیدیم پایین کوه،ازماشین پرید بیرون و باباهم ماشین رو پارک کرد.پیاده شدیم و به جمع خانوادگیمون پیوستیم.مادرجون و پدرجون ماشالله سرحال تراز همیشه با یک تیپ ورزشی جلو تر ازهمه راه افتادن.
کارن رو هم دیدم.تیپش خیلی نفس گیر شده بود.یک شلوار ورزشی سفید که خط های مشکی داشت با تیشرت سفید گرم کنشم بسته بود به کمرش و با یک بطری آب پشت سر مادرجون و پدرجون راه افتاد.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت بـیـسـتـم
تو قسمتای اول کوه کلی می گفتیم و می خندیدیم اما یکم که همه خسته شدیم به نفس نفس افتادیم.منم که اصلا اهل کوه نوردی نبودم واقعا خسته شده بودم.آناهید اما خیلی کوه میرفت برای همین هی مسخرم می کرد و بهم می خندید.
یه لحظه کارن ازکنارم رد شد وگفت:با جرثقیل ببرمت دختردایی؟
نگاه بدی بهش کردم و گفتم:لازم نیست شما خودتو ببری کافیه.
بلند خندید وگفت:نگفتم که بغلت کنم.
از تعجب داشتم شاخ درمیاوردم.برای اولین بار خنده بلندش رو دیدم.خیلی قشنگ می خندید.
سرش رو تکون داد و رفت جلو.آناهید تندی دوید جلو و کنار کارن شروع کرد به راه رفتن.نمی فهمیدم حرفاشونو اما حرص می خوردم فقط.اعصابم خورد شده بود.
تصمیم گرفتم از این به بعد برم کوه نوردی که اینجوری ضایع نشم جلو فک و فامیل.
یکم که گذشت آناهید با قیافه درهم برگشت.
_اه این پسره چرا انقدر کله شقه؟بدعنق
خنده ام گرفت بدجور زده بود تو برجکش
_حقته تا توباشی خودشیرینی نکنی.
_اصلا محبت و مهربونی حالیش نیست خب.
_همینه دیگه آناهید خانم.همین کارو سخت تر میکنه دیگه.
یکم حرف زدیم تااینکه آقاجون نگهمون داشت تا صبحانه بخوریم.
تو دل کوه همه نشستیم و یک صبحونه تپل خوردیم.خیلی چسبید بهمون بااینکه آقا کارن هنوز اون اخمش باز نشده بود.
بعد صبحانه یکم دیگه پیاده روی کردیم تا ناهار.همون بالا کوه یک رستوران سنتی شیک زده بودن که مشتری های زیادی داشت.
رفتیم تو و منتظر شدیم تا گارسون اومد.سفارش۱۲تا دیزی دادیم.
کارن مشغول صحبت با عمو بود آناهیدم مشغول بازی با بچه ها.
منم تک و تنها یه گوشه نشستم و با گوشی ور رفتم تا غذاها رو آوردن.
همونموقع زهرا زنگ زد.
_بله
_سلام اجی کجایین؟
_بالای کوه تو رستوران ناهار میخوریم.
_خیلی خب اومدین پایین زنگ بزن من ببینم کجایین بیام پیشتون.
_باشه فعلا.
قطع کردم و مشغول خوردن دیزی شدم.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت بـیـسـت و یکم
ناهار که تموم شد،کارن گفت:غذای خوشمزه ای بود تاحالا انقدر غذای خوبی تو ایران نخورده بودم.
جمله بندی هاش هنوز یکم مشکل داشت اما لهجه قشنگش و صدای مردونه اش دل هر شنونده ای رو میبرد.
مادرجون لبخندی زد وگفت:نوش جونت مادر.
آناهید خودشیرینی کرد وگفت:غداهای ایران محشره آقاکارن.
کارن بایک نگاه گذرا به آناهید،حرفش رو بدون جواب گذاشت.چنان ذوقی کردم که خدامیدونه.
بالاخره همه بلندشدیم و حرکت کردیم سمت پایین کوه.به زهرا زنگ زدم و گفت من تا ده دقیقه دیگه میرسم.
تاموقعی که زهرابیاد ماهم رسیدیم پایین.اوف این دختر دست از سر چادرش برنمیداره همه جا میپوشه آبرو مارو میبره.
اومد جلو و به هممون سلام کرد و بعدم همه سوار ماشینا شدیم راه افتادیم سمت قهوه خونه قدیمی اقاجون.
اونجا تقریبا نزدیک دربند بود.نمای چوبی قشنگی داشت با آب نمای خوشگلی که به فضای قهوه خونه زیبایی منحصر به فردی بخشیده بود.
تخت های بزرگ و کوچیکی،قهوه خونه رو پر کرده بودند و صدای موسیقی سنتی روحتو تازه میکرد.البته اینا توضیحات ادبیه من به شخصه از موسیقی سنتی متنفرم.
رو یک میز بزرگ نشستیم و آقاجون مرد جوونی رو صدا زد که لباس سنتی قشنگی پوشیده بود.
اومد جلو و گفت:خوش اومدین خان سالار.چی بیارم براتون؟
_۱۳تا چای دبش برامون بیار با خرما و پولکی.
مردجوون تعظیم کوتاهی کرد و رفت.نه تنها اینجا بلکه همه مردم تهران،آقاجون رو میشناختن و عزت و احترام سرش میزاشتن.
مشغول گوش دادن به صحبتای بقیه شدم.
بابا به کارن گفت:خب دایی جان چیکار کردی تو این مدت؟
_راستش خیلی دنبال خونه بودم اما متاسفانه تو ایران به پسر مجرد خونه نمیدن.
عموگفت:چرا مجرد کارن؟مگه شیرین باهات نمیاد؟
کارن شانه بالا انداخت و حرفی نزد.
عمو رو کرد به عمه و گفت:آره شیرین؟نمیری باهاش مگه؟قراره جداشین؟
_چی بگم والا داداش خودسر برای خودش تصمیم میگیره و منم دیگه کاری به کارش ندارم.من بعد مدتها برگشتم دوست دارم پیش مامان بابام زندگی کنم.نمیخوام ازشون دور بشم.
همگی ساکت شدند تا چای ها رو آوردند.
زهرا ذوق زده ظرف پولکی ها رو برداشت وگفت:وای عاشق پولکیم.
دم گوشش گفتم:ادای نخورده ها رو درنیار زشته.
بااخم نگاهم کرد وگفت:دختری که شور و ذوقشو نشون نده دختر نیست شلغمه آجی.
باتعجب نگاهش کردم و متوجه نگاه بی پروا کارن هم شدم.انگاری بعید میدونست همچین حرفیو از یک دختر چادری.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
مدح و متن اهل بیت
ضرورت پنجم: عمل به میثاق ملی و قانون اساسی قانون اساسی هر کشوری، متشکل از سرفصلهایی است که نظام مد
ضرورت ششم: حق و تکلیف بودن انتخاب از سوی مردم
در اینکه حق انتخاب برای مردم، تکلیفی دینی و قانونی در نظام اسلامی است و از جایگاه خاص و نسبت به دیگر کشورها از مبانی متقن و محکمی برخوردار است، شکی نیست؛ حق و تکلیف بودن یعنی انتظار مردم برای تحقق خواستههای مادی و معنوی به شرط آنکه از این حق استفاده و به این تکلیف عمل شود؛ آنچه مهم میباشد منتخب مردم، وظیفهای عمومی نسبت به مصالح و منافع عموم مردم و نظام اسلامی دارد، اما این سؤال و انتظار معقول نیز در جای خود باقی است که فرد یا گروهی که خود را محروم از این دو امر مهم (حق و تکلیف) کرده است در سرنوشت خود و آیندگان چه نقشی ایقا نموده است؟ آیا در صف بیتفاوتهای به امور کشور و کشورداری قرار نگرفته است؟ و آیا زمینه را برای ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی ایجاد نکرده است؟ و آیا بستری مناسب برای خواست و مطالبه عمومی به روشی معقول و مدنی را از دست نداده؟ و بالاخره آیا این بیتفاوتی، او را سهیم در مشکلات احتمالی ننموده است؟ بدیهی است که حقوق و تکالیف انسانها زمانی جنبه اثرگذاری دارد که بدانها عمل شود.
⏳ در #آخرالزمان؛ #فتنه را ناخوش نداشته باشید چون آن فتنهها منافقان را نابود میکند.
( رسول الله صل الله علیه و آله )
📚کنزالعمال ۳۱۱۷
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی #امام_کاظم علیه السلام در زندان به سر می بردند ، مردم کجا بودند؟🎙 بخشی از سخنرانی سید هاشم الحیدری
🏴 #شهادت_امام_کاظم علیه السلام🏴
سفرهٔ موسیبنجعفر_۲۰۲۳_۰۲_۱۵_۱۶_۵۵_۰۹_۴۱۲.mp3
8.82M
"سفره موسی ابنجعفر
محمد حسین پویانفر صابر
#شهادت_امام_کاظم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیدار شدن برای نماز شب یا نماز صبح با خواندن این آیه🌻
روایت شده از حضرت صادق (ع) که هیچ کس نمیخواند این آیه را در وقت خوابیدن، مگر آنکه بیدار میشود در آن ساعتی که میخواهد، بیدار شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸افرادی که اهل نمازشب هستند، حتماً این کلیپ رو ببینند، تا با این ذکر بعد از نماز وتر پاداشی عظیم نصیب شان شود...
نماز_شب
🍃🌻🍃🌸🍃🌻🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داروی هر درد ما از دم تـــــو میرسد
حک شده رو سینه یا باب حوائج مدد
شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام تسلیت 🏴
🖤 تسلیت یا امام رضا(ع)
🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟 خلوت لحظه هايم را با ياد تو پر می کنم و اميدوارم به الطاف خداوندی ات،
💟 خدايا تويی که گره از بغض های حنجره ام می گشايی و در دشتهای وسيع معرفت جاری ام می کنی.
💟 ای که هستی ام را با روشن ترين ثانيه ها رقم می زنی، و پنجره های آگاهی را بر چشمهای شب گرفته ام باز می کنی.
💟 ای خوب زوال ناپذير! محاصره ام کن با آينه ها تا زاويه های وجودم را به خانه تکانی ببرم،
💟 آمده ام تا در فرم آسمانی لبخندت بسوزا نی ام. آمده ام تا قبولم کنی، من به گشودن درهای رحمتت اميد دارم.
🌟شبتون بخیر و در پناه خدا🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴علی زکریایی
انتخابات
واوووو
چه کولاکی کرد
هزاران احسنت به این هوش و ذکاوت و بصیرت👏👏👏👏
نشر واجب
بسم الله الرحمن الرحیم
این تخته ی در تیزیِ مسمار ندارد
این لنگه ی در آتش و دیوار ندارد
از چار غلامی که می آیند یکی هم
با حلقه ی انگشتر تو کار ندارد
باران گل آمد به سرت موقع تشییع
بازاری بغداد که آزار ندارد
آنقدر سبک گشته تنت آخر عمری
جز سلسله و پیرهنت بار ندارد
انکار اگر شد غم و دردی که کشیدی
این ساق شکسته دگر انکار ندارد
مامور رسیده است و برای تو غذایی
جز مشت و لگد موقع افطار ندارد
ملعون دهنش باز نشد جز به جسارت
یک ذره حیا پیش تو انگار ندارد
سردی غل جامعه را تاب و تحمل
این جسم نحیف این تن تب دار ندارد
یک لحظه ملاقات نکردی پسرت را
زندانی بغداد که دیدار ندارد
تو میروی و سایه ی سلطان به سرش هست
معصومه ی تو غصه ی بازار ندارد
✍ #رضا_قربانی
🔖#واویلا
🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
در شامِ تارِ بی کسی ام رَدِّ ماه نیست
اینگونه روزگارِ اسیری سیاه نیست
دارند زنده زنده مرا دفن می کنند
قعر سیاهچال کم از قتلگاه نیست
پلکی که مشت خورده به آن..،وا نمی شود
چشم مرا توان همین یک نگاه نیست
هر شب به جای نان ، لگدی سیر میخورم
افطارِ روزهداریِ من گاه گاه نیست!
با هر تکانِ سر..،نَفَسَم قطع می شود…
زنجیرِ دور گردن من بی گناه نیست
ساقی که ساق عرش خدا بوده..،خُرد شد
وضع وخیم زانوی من روبهراه نیست
تصویر جسم لاغر من را خیال کن :
یک کوه پُر غرور که هموزن کاه نیست
آخر عذاب بددهنی می کشد مرا
زخمی شبیه زخم زبان نیست..،آه..،نیست
تشییع من به گردن یک تخته ی “در” است…
میخش ولی ز پهلوی من سهمخواه نیست
شکر خدا که چند کفن قسمت من است
عریانرهاشدن بخدا شأن شاه نیست
حتی لباس های تنم دست هم نخورد
در انتظار غارت من یک سپاه نیست
معصومه ام به بزم شرابی نمی رود
شکر خدا که دختر من بی پناه نیست
✍ #بردیا_محمدی
🔖#مولایی_من
🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
در این زندان ندارد روز، فرقی با شب تارم
ز دوری ات رضا جانم گره افتاده در کارم
تمام آرزوی من، بوَد این آرزوی من
که من این لحظهی آخر، ز رویت بوسه بردارم
بیا از ره رضا جانم، ببین ای نور چشمانم
دو چشمم سوی در مانده، که تو آیی به دیدارم
منی که آسمانها تکیه بر دستان من دارد
تماشا کن دو سه روز است که محتاج دیوارم
به چه روزی فتادم روزه بودم دشمنم آمد
مرا با تازیانه میدهد هر روز افطارم
ز بس که گوشهی زندان به من سیلی زده دشمن
میافتی یاد مادر گر ببینی رنگ رخسارم
مرا سیلی زدن اما نخورده دخترم سیلی
اگر که زار میگریم فقط در فکر بازارم
مرا آزارها دادند تنم را برنگرداندند
به چه روزی فتادم من، منی که بر همه یارم
به چه روزی فتادم تازه، نعل تازه اینجا نیست
بخود پیچیده ام اما به تن یک پیرهن دارم
شنیدم جد مظلومم به روی خاک عریان بود
شنیدم دست و پا میزد، از این روضه است بیمارم
✍ #محمود_اسدی_شائق
🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
در سیه چال بلا جلوه ی مادر هستی
تو خودت معجزه ای،مثل پیمبر هستی
با همان جسم نحیفی که ستمها دیده
در ره دین خدا شیر چو حیدر هستی
نرسد وصف زبانم به ثنا گوئی تو
هر چه گویم تو ازین نیز فراتر هستی
نفس باد صبا از نفس پاک تو بود
ای که با حضرت عیسی برابر هستی
می خورَد ضربهٔ شلاق به پشتت هر دم
زیر شلاق ، خودت روضهٔ بی سر هستی
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
✍ #حمید_رضا_عرب_زاده
🔖#باب_الحوائج
🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
InShot_۲۰۲۴۰۱۲۹_۲۱۴۶۵۲۳۳۹_۲۹۰۱۲۰۲۴.mp3
15.3M
#امامکاظمعلیهالسلام
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:
شناخــت شـخـصـیـت
امامکاظم علیهالسلام
#داستان_زندگی_امام_کاظم_علیهالسلام
#داستان
#قصه
✴️ سه شنبه 👈 17 بهمن / دلو 1402
👈25 رجب 1445 👈 6 فوریه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴 شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام " 183 هجری ".
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛صدقه اول صبح فراموش نگردد.
🚘مسافرت:سفر فایده ای ندارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان و نوزاد عالم و دانا و نجیب و حاکم شود.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر خوب نیست:
📛فروش حیوان.
📛فروش طلا و جواهرات.
📛قرض و وام گرفتن و دادن.
📛مسهل خوردن.
📛و نو نوار کردن و لباس نو پوشیدن خوب نیست.
📛نوشتن ادعیه احراز و نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨مباشرت. امشب شبِ چهارشنبه
مباشرت و عروسی مکروه است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)در این روز از ماه قمری ، خوب است. (ولی برای احترام انجام نشود)
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث صفای خاطر می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بر موسی جعفر شه والا صلوات
▪️بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
▪️او باب حوائج است از سوی خدا
▪️از او بطلب حاجت خود با صلوات
🖤 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🖤