eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
22.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا می‌گویید نزدیک ها هستیم؟ ⁉️ قله‌ی اقتصادی کجاست که مقام معظم رهبری آن را نزدیک میدانند؟ 🔸در راستای تبیین اهداف کانال "به سوی قلّه ها" و سوالاتی که در ذهن مخاطبین ایجاد شده و توسط لینک ناشناس به ما منتقل شد، توصیه می کنیم حتما این قسمت از سخنان را گوش کنید جهش‌تولید‌بامشارکت‌مردم به‌قلّه‌نزدیکیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 قطعه با عج. 👤 حجه الاسلام مسعود عالی 🤲 التماس دعای ظهور 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج ‌‌ ‌‌ ‌‌
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 دختر مسلمان ایرانم ...💗 💠 هم‌ خوانی دختران کلاس سومی هیأت آیین حسینی با حاج در جشن تکليف این کلیپو به دختراتون نشون بدید. خیلی سن تکلیف رو براشون قشنگ جلوه میده، نباید بچه‌ها رو از تکلیف ترسوند.
🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۵۷ 🍀 به نیت رفع موانع ظهور مولا 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رولت گوشت متفاوت ◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇ مواد لازم: گوشت چرخ کرده 🥩 پیاز🧅 فلفل دلمه ای 🫑 گوجه فرنگی 🍅 نمک،فلفل سیاه و پاپریکا 🌶🧂 برای خمیر رولت سیب زمینی پخته و رنده شده 🥔 پنیر پیتزا 🧀 جعفری ساطوری شده🍀 تخم مرغ 🥚 نمک و فلفل سیاه🌶🧂 ‎‌‌‌‌‌‌
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوراک مرغ و سبزیجات ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ مواد لازم: 600 گرم سینه مرغ 🍗 4 عدد سیب زمینی متوسط🥔 2_1 عدد هویج 🥕 2 عدد فلفل سبز 🌶 2 عدد فلفل فلفل قرمز کاپیا (فلفل ترکیه ای، فلفل دلمه ای هم میشه)🌶 1 عدد پیاز🧅 2 حبه سیر 🧄 برای سس: یک چهارم لیوان روغن مایع یک چهارم لیوان آب💧 1 قاشق مرباخوری پر رب گوجه فرنگی🥫 1 قاشق مرباخوری پودر فلفل قرمز 🌶 1 و نیم قاشق چای خوری آویشن🍃 نصف قاشق چای خوری فلفل سیاه🌶 نمک🧂 ‎‌‌‌‌‌
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش امروز شامی کباب خرم آباد هست یک شامی خوشمزه و لذیذ👌😍😋 مواد لازم: ۲۰۰ گرم گوشت چرخ کرده مخلوط ۱ دونه پیاز رنده و اب گرفته شده متوسط نمک،فلفل سیاه،زردچوبه و‌ پودر سیر ۱ ق.غ ارد نخودچی ۱ دونه تخم مرغ ۱۰۰ گرم سبزی(ریحون،ترخون،مرزه،گشنیز و‌جعفری) ۱ لیوان اب سرد ۱ ق.غ رب انار ۲.۳ مشت گردو طرز تهیه: برای درست کردن شامی پیاز رنده شده+ گوشت چرخکرده + آرد نخودچی + ادویه های بالا + تخم مرغ و سبزی های خرد شده رو با هم مخلوط کنین و ورز بدین و شبیه فیلم بهش فرم بدین. تو روغن داغ دو طرف شامی هارو سرخ کنین. داخل تابه دیگه ای پیاز رو تفت بدین بهش گردو خردشده به همراه رب انار اضافه کنین و تفت بدین و بهش آب سرد اضافه کنین و شامی هارو داخلش بچینین و بزارین نیم ساعت بپزه شامی کباب لذیذ شما به همین راحتی آماده شد ‎‌‌‌‌‌
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•چیپس و پنیر😋• کش پنیر آخرشو ببین فقط🤌🏻🫠 ‎‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاناکوتا دالبر ⁨ چیا لازم داریم: شیر: ۳ لیوان شکر: نصف لیوان پودر کاکائو: ۱ قاشق غذاخوری وانیل: ۱ قاشق چایخوری خانه صبحانه: ۱۰۰ گرم (نصف پاکت صورتی) پودر ژلاتین: ۱ قاشق غذاخوری سر پر ‎‌‌‌‌‌‌
مدح و متن اهل بیت
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت ۱۰ 🎬: سوار هواپیما شدیم به مقصد ایران_تهران,داخل هواپیما بچه ها مدام حرف ا
🎬: علی با لبخندی برلباش گفت:اره دیگه,هماهنگی کردم قرارشده هفته اینده,یه روز بهمون خبر بدهند,تا بریم خدمت سردار,اخه الان سردار سوریه است وبعدشم عراق میرود وقراره بعداز اینکه از ماموریتش برگشت ,هماهنگی کنن وما بریم از نزدیک ببینیمش... دل توی دلم نبود ,تا به این فکر میکردم که قراره با چه انسان وارسته ای دیدارکنم,هول و ولا برم میداشت وگاهی دلشوره عجیبی به تنم مینشست... نمیدونستم این دلشوره برای چی هست؟اما بود... بچه ها هم ازشوق دیدار حاجی لبریز بودند,اخه خیلی وقتا من داستان دلاورمردیهای حاج قاسم و سربازانش را لالایی درگوششان میخواندم,برام مهم نبود که من عربم واوعجم ,برام مهم بودکه اوهم پهلوانیست مثل حضرت عباس ع,دلاورمردیست که به داد ناله ی مظلومان دنیا میرسد وبرایش مهم نیست این ناله از عراق باشد,یمن باشدسوریه باشد لبنان باشد و...او درخدمت به مظلومان پیش قدم بود وچشم امید تمام شیعیان زجرکشیده ی دنیا بود ,او علمداری ست که تن تمام یهودیان صهیونیست رامیلرزاند ..... کاش وای کاش این هفته به ساعتی مبدل میشد ودیدار نزدیک میگشت...... سحرگاه جمعه بود ,برای خواندن نماز اهسته,از جا بلند شدم,علی دررختخواب نبود,دیگه به این رفتنهای گاه وبیگاه وبی موقع علی عادت کرده بودم وهروقت اعتراض میکردم میگفت,یک سرباز امام زمان,روز وشبش یکیست وهمیشه باید اماده خدمت ودرحال خدمت باشد. زهرا رابیدار کردم وباهم نمازخواندیم. خوابم نمیبرد,دعای ندبه را برداشتم ومشغول خواندن شدم...دعا را که تمام کردم,دوباره دلشوره ای خوره وار به جانم افتاد. گوشی رابرداشتم وبه علی زنگ زدم,مشترک مورد نظر خاموش میباشد.... دلشوره ام بیشترشد...یعنی چی؟؟امکان نداره علی گوشیش خاموش باشه....اصلا اینموقع صبح کجا رفته؟؟ خداااا.... دارد ... 🖊به قلم.....ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
۱۲🎬: مثل مرغ سرکنده داخل خونه راه میرفتم,زهرا هم بیداربود وانگار نگرانی من هم به اون سرایت کرده بود,مثل یک کدبانو رفت داخل اشپزخانه تا برای راحتی اعصابم دم نوش گاوزبان برام بیاره... نشستم روکاناپه انتظار وتلویزیون را روشن کردم..... با دیدن صفحه ی تلویزیون همه چی دستم اومد,بی وقت رفتن علی،گوشی خاموشش....نه نه...امکان نداره....خدااااا... توحال خودم نبودم,صفحه ی تلویزیون جلوی چشمام, کدر وکدرتر میشدوناله ی من بلند وبلندتر... از صدای گریه ام,زهرا خودش را به من رساند,درست است فارسی را نمیتوانست صحبت کند اما عکس روی صفحه تلویزیون وعبارت قرانی زیرش از هر زبان الکنی گویا تر بود....نگاه کردم به زهرا....وای من ،حال دخترم خیلی بدتر از من بود...نباید میشکستم....اگر من فرومیریختم بچه هایم نابود میشدند.... زهرا را محکم به اغوشم گرفتم وفشردم.... گریه نکن زهرا....گریه نکن عزیزم....دل من هم شکسته....باورم نمیشه.....سردار پرکشید ورفت.....همیشه فکرمیکردم ,سردار شیعه تا ظهور مولا هست ودررکاب مولا جانفشانی میکنه....اختیار از کف دادم وبرسروصورتم زدم وشروع کردم به واگویه: آقا نیامدی.....مولا دیرکردی....انقدر امدنت طول کشید که سردار سپاهت راکشتند....آقا بیاااا,به جان مادرت زهرا بیاااا ,بیا وانتقام خون به ناحق ریخته ی حاج قاسم رابستان.... زهرا هم با من هم ناله شده بود,عموو....کجا رفتی...عمو.... از صدای شیون ما ,حسن وحسین وزینب هم بیدارشده بودند,وقتی متوجه حضورشان شدم که کار از کار گذشته بود وهرکدام یک طرف زانوی غم دربغل گرفته بودند وزارمیزدند.... انگار این خانواده عزیزترینش را از دست داده بود...انگار دنیا یکی از اولیایش را از دست داده بود....غم عروج حاج قاسم,غم از دست دادن عباس را از یادم برده بود. خداااا....چراااا....اخربه چه گناهی؟؟؟………… 🖊 به قلم …………ط_حسینی 💦🌧💦🌧🌧💦🌧
🎬: عصر جمعه علی باچشمهایی قرمز وپف کرده به خانه امد,تا درهال راباز کرد بچه ها به سمتش حمله کردند. حسن وحسین باهم دادمیزدن:بابا حاج قاسم راکشتند... علی خم شد وبچه ها راتوبغلش گرفت وهمه باهم زار زدیم....خونه که نبود ماتم سرا شده بود,نه من ,حتی بچه ها وعلی هم نبود عباس را فراموش کرده بودیم وحالا فقط پرکشیدن سردار دلهامون ,دلمان راعزادارکرده بود. یادم میاد روز,تشیبع سردار,قم قیامت کبری شده بود,جمعیت از هر طرف سرازیر بود ,انگار تمامی نداشت....عشق سردار تودل همه لونه کرده بود,کوچک وبزرگ ,کودک وپیر همه وهمه برسروسینه زنان دنبال ماشین حامل پیکر مقدس سردار راه افتاده بودند,زمین وآسمان,ایران وجهان عزادار شده بود... پیکر سردار که در دیدم قرارگرفت بلند فریاد زدم:کجا سردار؟هنوز زود بود که پربکشی,مگه ندیدی که مهدی زهراس تنهاست,میخواستم پسرهام رابیارم محضرت تا درمکتب پراز نورت درس شجاعت بگیرند....وناخوداگاه همراه جمعیت تکرار میکردم: سردار دلها،خدانگهدار ای ارباٍ ارباً,خدانگهدار ای یار رهبر،خدانگهدار مالک اشتر،خدانگهدار مدافع یاس،خدانگهدار شبیه عباس،خدانگهدار ای فخر کرمان،خدانگهدار ای شیر ایران،خدانگهدار أعجوبه ی قرن،خدانگهدار راهت چو روشن،خدانگهدار ای خارِچشم دشمنان,خدانگهدار شد سوگوار تو جهان،خدانگهدار مدافع حریم زینبی،خدانگهدار ای عاشق مولا علی،خدانگهدار منتقم تو، یوسف زهراس سرباز مهدی،خدانگهدار . وقتی به خودم امدم که زینب وزهرا دراستانه ی بیهوش شدن بودند اخه این درد زیادی بزرگ بود حتی,برای این بچه ها که تمام امیدشان به نفس حق سردار بود.... دارد... 🖊به قلم......ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧