eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
13.9هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🎬: عباس برای بار چندم سینه خیز جلو رفت و از بالای بامی که پناه گرفته بود مسیر تردد ماشین های بعثی را نگاهی انداخت، از صبح این مسیر شلوغ بود و الان در سکوت فرو رفته بود. طبق برآوردی که داشتند، احتمالا ماشین آمریکایی با شیشه های دودی که هیچ مناسبتی با مناطق جنگی نداشت و حامل ان مقام بعثی بود زودتر می امد و بعد از آن، ماشین فرمانده عزت که به احتمال زیاد محیا مسافر آن نیز بود از راه می رسید. عباس همانطور که خیره به خیابان بود، به یاد حرفهای همسرش رقیه افتاد و شوقی که او از پیدا کردن محیا داشت و البته خبری که به عباس داد، گویا رقیه هم قرار بود فرزندی به دنیا بیاورد و عباس پدر می شد، با یاد آوری این خبر، لبخند محوی روی لبهای عباس نشست و زیر لب ناخوداگاه گفت: خدایا شکرت! حامد نوجوان خرمشهری که همراهشان بود با زدن سوت ریزی او را از عالم افکارش بیرون کشاند. برادر! خبری نشد؟! عباس سرش را به دو طرف تکان داد و‌گفت: لا، الامان... در همین حین صدای حرکت همزمان چند ماشین به گوش رسید سعادت خودش را به جلو رساند و همانطور که با دوربین دستش کمی دورتر را نگاه می کرد گفت: ماشین اون مقام بعثی داره میاد و کلی هم محافظ اطرافش ریخته.. عباس دندان هایش را بهم سایید و‌ گفت: اگر قرار نبود محیا را نجات بدیم حتما الان کلک این مقام عالیرتبه را میکندیم. آقای سعادت سرش را تکان داد و گفت: به وقتش یکی یکی کلک تمام این خائنین به ملت ها را می کنیم، شک نکن... ماشین ها نزدیکتر شدند، همه افراد سرشان را دزدیدند و حامد زیر لب گفت: چقدر انتر منتر دور خودش ریخته!! سعادت خیره به جاده بود و گفت: اینا فقط تا خروجی خرمشهر همراهیش می کنند و مطمئنا از اونجا به بعد تنها میشه، بعثی ها خیلی به ظاهر و کلاس گذاشتن اهمیت میدهند. حامد خنده ریزی کرد و گفت: همین باعث شده فرماندهاشون را زود تشخیص بدیم، مثل ما نیستن که فرمانده و سرباز در یک سطح باشند، مثل هم بخورند و مثل هم لباس بپوشند و با هم بگن و بخندن... ماشین ها از جلوی ساختمانی که آنها کمین گرفته بودند رد شدند، نفس ها در سینه حبس شده بود و هیچ حرکتی نمی کردند،فقط آقای سعادت با دوربین نگاه می کرد که فرمانده عزت و محیا داخل ماشین های همراه آنها نباشد که نبود. ماشین ها رد شدند عباس کمی جابه جا شد و گفت: شکار خوبی بودند هاا... سعادت سری تکان داد و گفت: عملیاتی بهتر در پیش داریم. آنها مشغول حرف زدن بودند و نمی دانستند، درست خروجی شهر یک گروه چند نفره دیگر منتظر رسیدن فرمانده عزت بودند.... ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
🔴 عشق مردم به در میان خرابه‌های حملات اخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥: نباید گذاشت دشمن شکست خورده، در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها، کار خودش را دنبال کند. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا جان من خیلی وقت‌ها که کم میارم، میشینم و فقط از دور تماشات می‌کنم...
50 "حقوق یا وظائف" 🔹این که ما حقوق انسان ها رو بهشون یادآور بشیم خوبه اما مهم تر از حقوق، یادآوری "وظایف افراد" هست. 👆👆👆 ⭕️ اگه به یه نفر فقط حقوقش رو مدام گوشزد کنن این آدم گرگ خواهد شد... 🔶 یعنی دنبال حقوقمون نباشیم؟ 🌷 اشکالی نداره اما بهتره که دو برابر اینکه دنبال حقوقمون باشیم، دنبال وظایفمون باشیم. ✔️👆 ✅ دنبال این باشیم که ببینیم وظیفمون چیه و بتونیم به بهترین شکل ممکن اون وظایف رو انجام بدیم.☺️ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... هیچ وقت خودتون رو دست کم نگیرین یادتون باشه که خدا ❤️ بعد خلقت شما به خودش تبریک گفت 《 و تبارک الله احسن الخالقین 》
💕💕 پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد. او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید .!. یادمان بماند که: "زمین گرد است..."
🌱 نگاه به نامحرم (تیری از تیرهای زهرآگین شیطان) است، که تخم گناه را در دل مامیکاره چه بسا نگاه های کوتاهی که حسرت طولانی به دنبال دارد✨
••🌼💛•• 🌱از‌آیت‌الله‌بھجت‌پرسیدند↓ برای‌زیاد‌شدن‌محبت‌،نسبت‌به امام‌زمان"عـج"چه‌کنیم؟!‌ ایشون‌فرمودند : ﴿گناه‌نکنید‌و‌نماز‌اول‌وقت‌بخوانید﴾ :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... خدا کنه هر برگی که از درخت می افته یه غم از دلتون کم بشه اونقدر که نه برگی رو درخت بمونه و نه غمی تو دلتون ... 🤲🍁🍂
🔴کامنت یک کاربر خارجی زیر پستی که مربوط به سخنان پزشکیان بود: این رئیس جمهور ضعیف است قبلی شیر بود. تمام دنیا فهمیدن دیپلماسی عزت شهید رئیسی رو...
ما غلط کنیم که بخوایم با اسراییل صلح کنیم. . _عمرا اگه اسلحه هامونو زمین بزاریم. . آقای ! نمیشود استاد نهج‌البلاغه باشید و برای هر کلامی ؛ عبارتی از نهج‌البلاغه بخوانید اما فرزندان امیرالمومنین را در لبنان تنها بگذارید و از صلح سخن بگویید حاشا به غیرت ما اگر با صهیون صلح کنیم. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺هیچ ثروتی 🍁با ارزش تر از 🌺حال خوب نیست 🍁الهی 🌺همیشه حال دلتون 🍁خوب ، خوب باشه 🌺تقدیم با بهترین آرزوها 🍁آخر هفته خوبی داشته باشید 🌸🍃 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 تقدیم با بهترین آرزوها 🌷 لحظه هایی پراز شادی 💖 براتون آرزو میکنم 🌷 ان شاءالله مهـر و شادیً 💖 و لبخند شــیرین رضایت 🌷 مهمون همیشگی تون باشد 💖 آخر هفتـه خوبی 🔺️ 🌷پیش رو داشته باشید 🌸🍃 
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️در لحظه بودن همان طعم حقیقی زندگیست یعنی به جای بودن در دیروز وفردا همین جا و همین لحظه را با همه وجود زندگی کنی و آغاز بیداریست این حضور در لحظه ! تنها کافیست ذهنت را ساکت کنی هیاهوی درونی را خاموش کنی از هراسانی میان قبل و بعد رها شوی و به این منظور باید مشاهده گر باشی،،، مشاهده گر اینجا و اکنون مثل نوزاد چند ماهه. ذهن آدم بزرگ ها بیمار است ذهنی که سکوت ، آرامش ، شهود و حضور را تجربه نمی کند بیماری ذهن انسان امروز وسواس نشخوار کلمات است، و تو می توانی از این چرخه معیوب بیرون بزنی تنها در اینجا و اکنون 🌸🍃 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ اولین پنج شنبه مهر ماه و ياد درگذشتگان😔 🍂پنجشنبہ است روز دل تنگے😔 براےعزیزانےڪہ در ڪنار ما نیستند🍁 🍂ڪدام دلخوشے زندگی توان پر ڪردن جاےخالیشان را دارد؟ شاد ڪنیم آنها را ڪہ در آن سرای بہ انتظارند با فاتحہ و صلواتے و خیراتے🍂🙏 🌸🍃 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁در اولین پنجشنبه پاییز ✨به یاد مسافران بهشتی، 🍁تمام سفرکرده ها..... ✨پدران و مادران آسماني، 🍁پدر بزرگ ها و ✨مادر بزرگ های بهشتی 🍁وهمه درگذشتگان ✨بخوانیم فاتحه و صلوات 🍁پروردگارا تمام اسیران ✨خاک را ببخش و بیامرز 🌸 🌸🍃 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه بهار با هیچ اردیبهشتی، نه تابستان با هیچ شهریوری نه زمستان با هیچ اسفندی، اندازه پاییز به مذاق دل‌ها خوش نمی‌آید. پائیز مهری دارد، که بر دل هر آدمی می‌نشیند … آخر هفته تون زیبـا 🍁 🌸🍃 
لباسی که رنگ پس می‌دهد را یا دور بینداز، یا جدا بشوی، وگرنه تمام لباس‌ها را خراب می‌کند. حکایت خاطرات تلخ و ناخوشی‌ست که اگر نادیده‌شان نگیری و در ذهنت محو یا کم‌رنگشان نکنی، رنگ پس می‌دهند به همه چیز و زهر رخوت‌انگیزشان نشت می‌کند وسط تمام خاطرات شیرینی که داری و بافت صیقلی و یک‌دستشان را خراب می‌کند. آدم بخاطر یک لباس بی‌کیفیت، کلی لباس با کیفیت و قشنگ را که نابود نمی‌کند! پس رها کن عزیز من، وقتِ خوبی‌ست برای آرام شدن، برگ‌ها دارند یکی یکی می‌ریزند، غصه‌ها و خاطرات ناجورت را آویزشان کن تا بریزند و حالت جور شود. به این فکر کن که به زودی باران‌های دلبرانه می‌بارد و کوچه‌ها و پیاده‌روها و خیابان‌ها خیس می‌شوند، کسی را برای قدم زدن داری؟ یا تنهایی بیشتر می‌چسبد؟! ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
🌱یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ ✍سفارش اميرالمومنين على عليه السلام به فرزندش امام حسين عليه السلام 🍃 اى فرزند عزيزم ! هر كه به زشتى هاى مردم بنگرد و آنها را ناپسند شمارد ولی چنان زشتی را برای خود بپسندد، بدون چون چرا احمق است 🍃هر که بیندیشد ، عبرت گیرد و هر که عبرت گیرد عُزلت گزیند و هر که عزلت گزید سالم ماند. 🍃هر که شهوت را واگذارد آزاد زندگی نماید . 🍃 هرکه حسد را وانهد محبوب مردم‌ باشد . 📗 : تحف العقول : ۱۴۳ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگاه از تو پرسیدند؛ چرا اینقدر شاد هستی؟ از آنها بپرس: شما چرا اینقدر شاد نیستید؟! شادی دلیل نمی‌خواهد .. شاد بودن بی‌ هیچ، دلیلی را تمرین کنید، تا در آن استاد شوید ... همانطوری که در غمگین بودن، بی‌ دلیل به مهارت رسیدید ... 🌸🍃