وضوگرفت و به لب گفت ذکرِ یاهو را
دلش خوش است جوابش نمیکنی اورا
سپرد پای سفر را به کفشداریتان
پس از ضریح، بغل کرد هردو زانو را
نشست و روضۀ ارباب کربلا را خواند
شفیع کرد غریبِ شکستهپهلو را
وگفت شاه خراسان، شکسته است دلم
گرفته است دوچشمِ من از شما سو را
گِرِه زدم همه را من به پنجره فولاد
دلم، دو دیدۀ تر را، سفیدیِ مو را
اگرچه نوکرِ خوبی نبودهام آقا
ضمانتم بکن آنگونهای که آهو را
در این میان یکی از خادمان نبات آورد
به دستِ مادرِ من داد، نوشدارو را
دلِ شکستهاش آرام شد، سپس برخاست
و پاک کرد از آن گونهها دوتا جو را
قطار رفت وقطار آمد و مرا آورد
همان کسی که شفادادهای شما او را
#شور_امام_حسین_ع
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#گودال
#قتلگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقتل میگه تشنه بریده حنجرت رو
مقتل میگه در هم کرده پیکرت رو
مقتل میگه کشید موهای سرت رو
مقتل میگه نشسته روی پیکر تو
مقتل میگه میزد زجه خواهر تو
مقتل میگه دعوا شد روی سر تو
پیرت کردن
بین قتلگاه زمین گیرت کردن
هدف نیزه و شمشیرت کرد
پیرت کردن
تشنه بودی
زیر یه عالم از دشنه بودی
صید خونی شدهی فتنه بودی
تشنه بودی
مقتل میگه میون قتلگاه چه ها شد
مقتل میگه سر تو لب تشنه جدا شد
مقتل میگه پیکر بی سرت رها شد
مقتل میگه برای غارتت رسیدن
مقتل میگه تنت رو هر طرف کشیدن
مقتل میگه پیکرت رو همه دریدن
با سر نیزه
می زدن تو رو یه مشت مرد هرزه
زیر و رو شد بدنت بی اندازه
با سر نیزه
دل ها میسوخت
چادرا و معجر زن ها میسوخت
پای دخترای بی بابا میسوخت
دل ها می سوخت
.
مظلوم حسین
.
Shokuhe-Yas-www.Ziaossalehin.ir-J13.mp3
8.72M
📗 #معرفی_کتاب📗
📚🎧 #کتاب_صوتی
▪️شکوه یاس
» مرور و شرحی مختصر از خطبه فدک...
🔘 قسمت 13
#شکوه_یاس
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
پیشقدم بودن شهید در کارهای خیرخواهانه
🔹از نقل قولهایی که در مورد شهید محمدعلی بنی اسدی مقدم شده و مخصوصاً از نزدیکان وی، صفات بارز و برجستهاش است؛ محبت و مهربانی، ساده زیستی، راستگوئی و صداقت، ادای احترام به دیگران، خانواده دوست، تقید در صیانت از معنویات وسجایای اخلاقی و دینی، فعال برای شرکت در نماز جمعه و جماعات، دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اشاره کرد.
🔹محمدعلی بنی اسدی مقدم، امرار معاش زندگی خود را با کار سخت بنایی آغاز کرده بود و از این طریق خرج زندگی خود و خانواده را تأمین میکرد. در کارهای خیر، مثل ساخت مساجد و حسینیهها فعالیت داشت و از حرفه خود در این امور استفاده مینمود.
🔹شهید بنی اسدی مقدم از خدمت سربازی معاف شد و بعد از آن تصمیم به ازدواج گرفت. حاصل این ازدواج پنج فرزند که سه دختر و دو پسربود. او علاقه زیادی به انقلاب و آرمانهای مقدس جمهوری اسلامی داشت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
◾دو دمههای سینه زنی
◾حضرت امالبنین(س)
◾بنداول
مادر عباس آب آور منم امالبنین
یا امیرالمومنین (۲)
◾بنددوم
همسر شایسته حیدر منم امالبنین
یا امیرالمومنین (۲)
◾بندسوم
خادمه بر حضرت کوثر منم ام البنین
یا امیرالمومنین (۲)
◾بندچهارم
خاک پای دختر حیدر منم امالبنین
یا امیرالمومنین (۲)
#مرتضی_محمودپور
مادر بی نظیر
همسر شیر خدا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی بِیْتُ الْولا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی والا نَسَب معنی عشق و ادب
جلوه ی جود و سخا حضرت اُمُّ الْبَنین
قابل تمجید او رهرو توحید او
پاک چو آب بقا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر چار آفتاب آینه ی نور ناب
مادر کرب و بلا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر عبّاس او عطر گل یاس او
گلبُن عشق و وفا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر ایثار ها سایه ی گلزار ها
عطر خوش باغ ها حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی پاکیزه دل نور ازو مشتعل
عشق ازو بر ملا حضرت اُمُّ الْبَنین
عفّت او بی بدیل آیت حق را دلیل
مظهر حُجْب و حیا حضرت اُمُّ الْبَنین
خادم او «یاسر» و ، مهر ازو ظاهر و
شور دل بی نوا حضرت اُمُّ الْبَنین
محمود تاری «یاس»
یا حضرت ام البنین (س)
ام الادب ام الوفا ام البنینی
دلگرمی مولا امیرالمومنینی
یک ماه وسه اختربه دامن پروراندی
درمدح تواین بس که عباس آفرینی
ای مادر ذخرالحسین وساقی عشق
توسایه سار غیرت للعالمینی
سرتا به پا پا تا به سر الگوی عفت
مانند زهرا زینت عرش برینی
زهرا حیا زهرا کرم زهرا صفاتی
انگشتر زهرای اطهر را نگینی
تومادری کردی برای زینب او
بافاطمه درباغ جنت هم نشینی
دریاری دین خدا فرزند دادی
از بانوان برتر خلد برینی
ای روضه خوان مردم شهرمدینه
بهرغریب کربلا باغم عجینی
باور نمیکردی که عباست زمین خورد
فرقش دوتاشد از عمود آهنینی
درعلقمه جای توزهرا آمد و گفت
عباس من با مادرخود کَلِمینی
ابوذر رییس میرزایی
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸« وَیْلِی عَلَیٰ شِبْلِی » ... به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچهشیرم زدند ...
📝در نقلها آمده است:
حضرت ام البنین سلاماللهعلیها هر روز عبیدالله پسر حضرت عباس علیهالسلام را همراه خود به بقیع میبرد و در آنجا مرثیه میخواند و زنها برای شنیدن مرثیه او در بقیع جمع میشدند؛ آن حضرت در بقیع مینشست و اینگونه در رثای ابالفضل العباس علیهالسلام روضه میخواند:
📋 یامَنْ رَأَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهیرِ النَّقَدِ
▪️ای كسی كه عباس علیهالسلام را ديدی كه بر آن لشگر پَست و فرومایه حمله میكرد.
📋 وَ وَراهُ مِنَ ابْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذی لَبَدٍ
▪️و فرزندان حيدر علیهالسلام پشت سر او مثل شیرهای یالدار حمله میکردند.
📋 اُنْبِئْتُ أنَّ ابْنی اُصیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطوعَ یَدٍ
▪️به من خبر دادهاند بااینکه دست فرزندم عباس علیهالسلام قطع شده بود، بر سرش نیز ضربهای زدند ؟!
📋 وَیْلی عَلی شِبْلی أمالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
▪️آه و واویلا از داغ بچهشیرم ابالفضل... آیا درست است که عمود بر فرق نازنینش زدند؟!
📋 لَو کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ احَدٌ
▪️آه ای ابالفضل! من میدانم که اگر شمشيرت را در دست داشتی، كسی جرأت نداشت به تو نزديك شود.
📚بصارالعین، ج۱ ص۶۴
📚منتهی الآمال، ج۱ ص۶۸۹
✍يا اُمّ بنين! حالِ گرفتار نديدی
دستانِ قلم، اشك علمدار نديدی
بر پيكر بي دستِ علمدارِ رشيدت
آشفتگیِ سيد و سالار نديدی
مادر! بهخدا بسكه وفا داشت ابالفضل
غوغای مواساتِ سپهدار نديدی
گر آب نياورد ، مگو آبرويش رفت
خونبارشِ آن ديده و رخسار نديدی
يك لشگرِ قَدّار كه بنشست به زانو
پا تا سرِ او تير ، چنان خار نديدی
شقُّ القمرِ كوفه كه در علقمه رخ داد
تكرار رُخِ حيدر كرار نديدی
آنقدر ادب داشت كه با سر به زمين خورد
سجّادة خون بر قدمِ يار نديدی
مادر كه شود اُمّ بنين، هيچ غمی نيست
در عهدُ وفای پسرش، هيچ كمی نيست
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸حضرت امّ البنین سلاماللهعلیها، آنقدر بر سيدالشهداء علیهالسلام گریه کرد تا بیناییاش را از دست داد...
در روایتی امام صادق عليه السلام فرمودند:
📋 بُكِيَ الحُسَينُ عليهالسلام خَمسَ حِجَجٍ. وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليهالسلام و تَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها
▪️بر امام حسين "عليهالسلام" پنج سال (در مدینه) گريسته شد. اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنین"علیهاالسلام")، براى امام حسین عليهالسلام مرثيهثرایی میکرد و مىگريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.
📋 فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ، فَيَسمَعُ بُكاءَها و نَدبَها
▪️مروان، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مىآمد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مى داد.
📚الأمالي الخمیسیة،شجري، ج۱ ص۲۳۰.
✍ عمری به پای چشم تر خود گریستم
هر شب ز داغ یک پسر خود گریستم
بر خاکهای گرم بقیع روضه خوان شدم
تنها ، ز شام تا سحر خود گریستم
از فرط گریه خون چکد از پلک های من
بر حال زار این جگر خود گریستم
تا دوختم نگاه سوی ماه آسمان
با یاد چهرهی قمر خود گریستم
با مشک آب پیش سکینه نشستم و
شرمنده مثل گل پسر خود گریستم
گفتند : زینبین، شبِ غارت حرم
معجر نداشتند سر خود ، گریستم
۔(58).mp3
19.45M
۔۔.mp3
19.39M
#زبان 🗣
🔸 قسمت (دوم )
🔸( کلید هر خیر و شر )
سخنان هر کس باطن اوست
#استادحاجیهخانمرستمیفر