#نکات_تربیتی_خانواده 112
💢 شاید تا حالا یه ضرب المثلی رو شنیده باشید که میگن: عشق خبر نمیکنه!
نخیر! باور نکن عزیزم! ☺️
- چرا؟!
* چون «عشق چیزیه که باید بری دنبالش و به دستش بیاری».👌
اصلا اینطور نیست که بشینی تا خودش بیاد! 😊
💢 بله ممکنه اوایلِ زندگی، آدم ناغافل عاشق بشه و زندگیشو تشکیل بده اما اون احساس عاشقی، مثل دندان شیری هست.
🔸 بعد از یه مدت کوتاهی طبیعتا اون عشق اولیه از بین میره....
❤️
🗾 #نکات_تربیتی_خانواده 113
باتری ماشین!
🔷 محبت ابتدایی زندگی که خدا به زن و شوهرا میده مثل برق ابتدایی باتری ماشین هست.
🚕🚙
با برقی که توی باتری هست میشه ماشین رو روشن کرد اما نمیشه مسافت زیادی با همون برق رفت! ☺️
✅ آخرش باید خود اتومبیل، برق تولید کنه تا بتونه مسافت های طولانی رو بره. اگه کسی دلش رو به همون برق اولیه باتری خوش کنه آدم خوش خیالی هست!😊
💢 دقیقا کسی که دلش رو به محبت ابتدایی زندگی خوش کنه، آدم خوش خیالی حساب میشه!
🌹
|⇦• مدح خوانی زیبا ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
دو تا ساقی، دو تا باده، دو تا مینو، دو تا ساغر
دو تا تاکِ پر از انگور و سر در خمره ، خُم پرور
یکی شان صادقُ آن دیگری گردیده پیغمبر
اگر مستم اگر هوشیار
اگر خوابم اگر بیدار
اسیرم در کمندِ جعفر صادق
کمندِ احمد مختار
دو تا خورشیدِ عالم تاب می آیند از بالا
دو دُرّ نادر و نایاب می آیند از بالا
دو تا آقا دو تا ارباب می آیند از بالا
دو تا کوثر دو تا زمزم
دو تا دارو دو تا مرهم
دو تا ایمانِ مستحکم
یکی صادق یکی هم حضرتِ خاتم
ندایی آمد از لاهوتِ ربّ العزه در ناسوت
به هم پیچیده شد طومارِ کفر جبت و الطاغوت
فلک خرم ملک در شادی و جن و بشر مبهوت
فروغی در شب آمد ایّها العالَم
رئیس مکتب آمد ایّها العالَم
الا ای شیعیان کف دارد این مژده
رئیسِ مذهب آمد ایّها العالَم
ببین آتشکده خاموش شد از شعله هایِ شرک
کسی آمد که لرزانده است نورِ او بنایِ شرک
هراسان شد از این مولود مکه ناخدایِ شرک
محمد هدیه ای از عالم بالا
مقامش قاب قوسین است و او ادنی
اگر چه خاتم پیغمبرانش خوانده اند اما
بخوانیدش اَباالاُمّه ، اَخیُ الحیدر ، اباالزهرا
محمد می رسد، از خوبی اخلاق می خواند
امینِ مکه از پابندیِ میثاق می خواند
سروش وحی را در گوشۀ عشاق می خواند
ز قرآن خواندنش قرآن شده واله
دلِ یاسین و الرحمان شده واله
حرا واله، خدا واله، علی مرتضی واله
ابوذر مست گشته از دمش سلمان شده واله
کنار گنبدِ خضرایِ او ما روسیاهانیم
در این دارالحکومه تک تک ما عبد سلطانیم
پناهمان بده! همشهریِ شاه خراسانیم
شفیعَ المُذنِبین الغوث
شه دنیا و دین الغوث
الا ای که وصی ات شد
امیرالمومنین الغوث
علی دلدار، علی دلبر، علی مولا، علی رهبر
علی قرآن، علی کوثر، علی میزان، علی محشر
علی حیدر، علی صفدر، علی شد جان پیغمبر
عَلِيٌّ حُبُهُ جُنّه
قَسِیمُ النَّارِ والجَنَّه
وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً
اِمَامُ الْاِنْسُ وَ الْجَنَّةِ
شاعر : #امیر_عظیمی
Taheri Babolharam.mp3
1.99M
|⇦• مدح خوانی زیبا ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
4_5895228722729977432.mp3
2.12M
#پرسمان_تربیتی
دختر نه سالهام اصلاً علاقهای به خواندن نماز و حجاب ندارد. تشویق و تنبیهِ غیربدنی هم به کار بردهام و خیلی به او اصرار کردم امّا او هیچ علاقهای ندارد. خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید.
4_5879724831389255032.mp3
344.5K
#پرسمان_تربیتی
از چه سنّی به کودکان کسب روزی حلال را آموزش دهیم؟
4_5868628693185726259.mp3
1.71M
#پرسمان_تربیتی
فرزند 10 سالهای دارم که علاقمند به خرید لباسهایی که عکس حیوانات وحشی روی آن است و وقتی به آرایشگاه میرود دوست دارد مدل موهای جدید برایش درست کنند. هدفن و موسیقی میخواهد. من با چه منطقی او را مجاب کنم که این چیزها درست نیست و چه چیزهایی را جایگزین آنها کنم؟
4_5864195801604949908.mp3
3.04M
#پرسمان_تربیتی
یک دختر 11 ساله دارم که امسال به کلاس پنجم میرود. نسبت به مسئلهی نماز خیلی بیاهمّیّت است یعنی از همان اوّل که به تکلیف رسید و جشن تکلیف گرفتیم به مسئلهی نماز اهمّیّت نمیداد. در این دو سال کمی با خوبی با او برخورد کردم، کمی هم با تندی، یعنی تا اجبار بالای سرش نباشد به سمت نماز نمیرود و اگر به خودش باشد شاید یک هفته سراغ نماز را نگیرد! بعد وقتی با او صحبت میکنم و [علّت را میپرسم] میگوید: «چون شما به من گیر میدهید و میگویید نماز بخوان.» حقیقتش میخواستم ببینم وظیفهی من و پدرش چیست؟ به او گیر دهم یا بی خیال باشم؟ نمیدانم چه کار کنم! به دلیل بیاهمّیّتی به نمازش اعصابم را به هم ریخته. من و پدرش نمازخوان هستیم و به نماز اوّل وقت اهمّیّت میدهیم. در ضمن خواهر کوچکترش هم در همین هفته نه سال شرعیاش تمام میشود و به تکلیف میرسد. میخواهیم برایش یک جشن کوچک بگیریم. میخواستم ببینم با توجّه به اینکه خواهرش اینطوری بوده با او چگونه رفتار کنم؟
از حضرت عزرائیل پرسیدند،زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی تا بحال گریه هم کردی؟
جواب داد:
یک بار خندیدم،
یک بارگریه کردم،
و یک بار ترسیدم..
"خنده ام"زمانی بود که به من فرمان داده شد،جان مردی رابگیرم، او را در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت: کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد!! به حالش خندیدم و جانش را گرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شد، جان زنی رابگیرم، او را در بیابانی گرم و بی آب و درخت یافتم که در حال زایمان بود..منتظر ماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم؛دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت و گریه کردم..
"ترسم"زمانی بود که خداوند به من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری از اتاقش می آمد هر چه نزدیکتر میشدم نور بیشتر می شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم؛دراین هنگام خداوند فرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟ "او همان نوزادی است که جان مادرش را گرفتی؛من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم،هرگز گمان مکن که باوجود من، موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود.."