eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻معما و دانستنی های قرآن
🌸 برای اداء بدهی وقرض ۱۰ روز وهر روز ۱۰۰ مرتبه بگوید 🌀《يَاخَفِیَ الْألطافِ‏ نَجِّنَا مِمَّا نَخَافُ‏ يَالَطیفُ‏ أدرِكْنی بِلُطْفِکَ الْخَفِی》‏🌀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا صیغه عقد را می‌توان به زبان #فارسی خواند؟؟ 🆔
در_باب_موفقیت_در_امتحانات برای موفقیت در امتحانات مخصوصا کنکور ( بسیار_مجرب ) 🌻قبل از خروج از منزل و رفتن برای امتحان اینها را بخوانید : ☄۱- ایت الکرسی ۵ مرتبه  ☄۲- بسم الله لاحول و لاقوة الا بالله ۶ مرتبه  ☄3- سپس این ذکر را تا رسیدن سر جلسه امتحان و گرفتن برگه امتحان مرتب تکرار کنید 👇👇👇 🐚یا صَمَدُ اَنْتَ ثِقَتی و رَجائی یا صَمَد🐚  🌳نکته_بسیار_مهم :سعی کنید در موقع تکرار ذکر آخر ٫ اصلا با کسی حرف نزنید فقط جواب سلام را بدهید یا فقط به هنگام ضرورت حرف بزنید . 🌹📚✍ : معجزه قرآن و ادعیه  
🌸 احکام 🌸 💢سوال : ◀️ اگر قسمتی از فرش نجس شود و ما نمی دانیم کدام قسمت نجس است چه وظیفه داریم؟ ✅ پاسخ: 👇👇 👈 هرگاه بداند قسمتى از فرش، یا لباس نجس شده امّا نمى داند کدام قسمت آن است اگر دست، به قسمتى از آن بزند نجس نمى شود، همین طور هر دو چیزى که مى داند یکى از آن دو نجس شده ،ولى نمى داند کدام نجس است ملاقات با یکى از آن دو سبب نجاست نمى شود ولی اگر چيزى با رطوبت با تمام قسمتهاى فرش برخورد کند، محکوم به نجاست است.
140 ✅ «در نگاه دینی به انسان گفته میشه که شما باید همۀ عمر خودت رو با تمام وجود زندگی کنی». 🔸در واقع هم عمر طولانی داشته باشی و هم از این عمر طولانی به طور کامل لذت ببری. 🚫ولی زندگی در نگاه غیر دینی کاری با انسان میکنه که از یه زمانی به بعد دیگه همه چی تموم میشه... ⭕️💢دیگه جنازه های خودشون رو روی پاهای خودشون تشییع میکنن! به محض اینکه دوران جوانیشون تموم میشه، دوران ناامیدی شون آغاز خواهد شد...
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ امام کل گنبدهاست گر تَحْتُ الْحَنَک دارد که در پشت سرش معصومه فوجی از مَلَک دارد جهان را می کند روشن ولی با نور این گنبد یقین دارم به نور افشانی اش خورشید شَک دارد جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فَلَک دارد کسی که مبدأ میل جهان را می دهد تغییر برای طعم این تغییر دریایی نمک دارد اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است به زُوّار گرفتارش فقط قصد کمک دارد حریمش عُشِّ آل الله گشت و هرکه او را خواند یقینا روی لب یا لَیْتَنا کُنّا مَعَک دارد کریمه، عالمه،یا ساجده یعنی که این خانم؛ فقط با چارده معصوم فصل مشترک دارد یکی با دیدن گنبد،یکی با بوسه بر مرقد برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد نگو که سنگ قبر بهجت و علامه در اینجاست بگو معصومه دور مرقدش سنگ محک دارد منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب اگر دیدی که سنگی در حرم قدری تَرَک دارد...!!🍎🍃 سالـــروز وفات حضـرت فاطمـہ معصومـہ سـلام اللہ علیہا بـر همہ شیعیـاݩ تسلیت بـــاد✨🖤
رمان دوم 4 🌺 آن شب وقتی مهمان ها رفتند، پدرم به مادرم گفته بود: «به خدا هنوز هم راضی نیستم "قدم" را شوهر بدهم. نمی دانم چطور شد قضیه تا اینجا کشیده شد. تقصیرِ پسرعمویم بود. با گریه اش کاری کرد توی رودربایستی ماندم. با بغض و آه گفت اگر پسرم زنده بود، "قدم" را به او می دادی؟! حالا فکر کن "صمد" پسرِ من است.» 🏴 پسرِ پسرعموی پدرم سال ها پیش در نوجوانی مریض شده و از دنیا رفته بود... بعد از گذشتِ این همه سال، هر وقت پدرش به یاد او می افتاد، گریه می کرد و تأثرِ او باعث ناراحتی اطرافیان می شد. 🔺حالا هم از این مسئله سوء استفاده کرده بود و این طوری رضایتِ پدرم را به دست آورده بود! 🔸 در "قایش" رسم است قبل از مراسمِ نامزدی، مردها و ریش سفیدهای فامیل می نشینند و با هم به توافق می رسند. 💰مهریه را مشخص می کنند و خرجِ عروسی و خریدهای دیگر را برآورد می کنند و روی کاغذی می نویسند.📝 این کاغذ را یک نفر به خانواده داماد می دهد. اگر خانواده داماد با هزینه ها موافق باشند، زیرِ کاغذ را امضا می کنند و همراهِ یک هدیه آن را برای خانواده عروس پس می فرستند. 🎁 🔷 آن شب تا صبح دعا کردم پدرم مهریه و خرج های عروسی را دستِ بالا و سنگین گرفته باشد و خانواده داماد آن را قبول نکنند.😊 🌅 فردا صبح یک نفر از همان مهمان های پدرم، کاغذ را به خانه پدرِ "صمد" برد. همان وقت بود که فهمیدم پدرم مهریه ام را پنج هزار تومان تعیین کرده. 🌹 پدر و مادرِ "صمد" با هزینه هایی که پدرم مشخص کرده بود، موافق نبودند؛ امّا "صمد" همین که رقمِ مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود: «چرا این قدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید.» ❇️ اطرافیان مخالفت کرده بودند. صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج هزار تومانِ دیگر اضافه کرده و زیرِ کاغذ را خودش امضا کرده بود. 🎁 عصرِ آن روز، یک نفر کاغذِ امضاشده را به همراه یک قواره پارچه پیراهنی زنانه برای ما فرستاد. 🔹دیگر امیدم ناامید شد. به همین سادگی پدرم به اولین خواستگارم جوابِ مثبت داد و ته تغاری اش را به خانه بخت فرستاد.... 🎊🎉 چند روز بعد، مراسمِ شیرینی خوران و نامزدی در خانه ما برگزار شد. مردها توی یک اتاق نشسته بودند و زن ها توی اتاقی دیگر. من توی انباری گوشه حیاط قایم شده بودم و زارزار گریه می کردم. 😭 ☢🌱 خدیجه، همه جا را دنبالم گشته بود تا عاقبت پیدایم کرد. وقتی مرا با آن حالِ زار دید، شروع کرد به نصیحت کردن و گفت: «دختر! این کارها چه معنی دارد؟! مگر بچه شده ای؟! تو دیگر چهارده سالت است. همه دخترهای هم سن و سالِ تو آرزو دارند پسری مثل "صمد" به خواستگاری شان بیاید و ازدواج کنند. مگر "صمد" چه عیبی دارد؟ ✅🔸خانواده خوب ندارد که دارد. پدر و مادرِ خوب ندارد که دارد. امسال ازدواج نکنی، سال دیگر باید شوهر کنی. هر دختری دیر یا زود باید برود خانه بخت. چه کسی بهتر از "صمد". تو فکر می کنی توی این روستای به این کوچکی شوهری بهتر از "صمد" گیرت میآید؟! نکند منتظری شاهزاده ای از آن طرفِ دنیا بیاید و دستت را بگیرد و ببردت توی قصرِ رویاها!‼️😕 دختر دیوانه نشو. لگد به بختت نزن. "صمد" پسرِ خوبی است تو را هم دیده و خواسته. از خرِ شیطان بیا پایین. کاری نکن پشیمان بشوند، بلند شوند و بروند. آن وقت می گویند حتماً دختره عیبی داشته و تا عمر داری باید بمانی کُنجِ خانه.»🚫 🌷 با حرف های زن برادرم کمی آرام شدم. خدیجه دستم را گرفت و با هم رفتیم توی حیاط. از چاه برایم آب کشید. آب را توی تَشتی ریخت و انگار که من بچه ای باشم، دست و صورتم را شست و مرا با خودش به اتاق برد... 🔵 از خجالت داشتم می مردم... دست و پایم یخ کرده بود و قلبم به تاپ تاپ افتاده بود... 🌺 خواهرم تا مرا دید، بلند شد و شالِ قرمزی روی سرم انداخت. همه دست زدند و به تُرکی برایم شعر و ترانه خواندند. 👏👏 🔶 امّا من هیچ احساسی نداشتم. انگار نه انگار که داشتم عروس می شدم.... ❣توی دلم خدا خدا می کردم، هر چه زودتر مهمان ها بروند و پدرم را ببینم. مطمئن بودم همین که پدرم دستی روی سرم بکشد، غُصه ها و دلواپسی هایم تمام می شود...💞 🖋ادامه دارد... نویسنده؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایستگاه_تفکر 🎯 قدر داشته هایمان را بدانیم! 👈هر شب قبل از خواب به خاطر یک نعمتی که کمتر از خدا تشکر و سپاس گزاری کردیم، شکرگزاری کنیم 🙏 ✅ شاید یک دقیقه هم وقت ما رو نگیره ولی اثرات فوق العاده ای در زندگی مون میزاره... #شکر #تلنگر
سلاݦ ‌ارباب خوبم✋🌸 سلاݦ ما بہ خاڪ ڪربلاے ٺو سلاݦ ما بہ صحݧ و بارگاه ٺو سلاݦ ما بہ همت و بہ صبر ٺو سلاݦ ما بہ زائـریݧ قبــر ٺو آنڪس‌ڪه‌پناهم‌بدهد‌بازحسیݧ‌است
مداحی آنلاین - بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم - حمید علیمی.mp3
5.29M
🔳 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم از توام فقط یه نامه مونده به روی سینم 🎤 #حمیدعلیمی