✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
💟
#رمان_قبله_من
#قسمت_هجدهم
#بخش_دوم
❀✿
.دیگراعتقادی بھ رفتارو ڪارهایش نداشتم. مرور زمان ڪورسوی ایمان را دردلم خاموش و سرد ڪرد.من تمام شدم!
❀✿
عصبے و تلخ بغضم راقورت مے دهم و دندان قروچھ میڪنم.باڪف دست روی میزمیڪوبم و ازآشپزخانھ بیرون میروم.نگاه تیزم رابھ مادرم میدوزم و میپرسم: ینے میخوای همینجوری ساڪت بشینے؟ اره؟
مستاسل نگاهم میڪند و سرش رازیر میندازد. بھ سمت پدرم مےچرخم و بلند میگویم: ببین بابا! صبح تاشب جون نڪندم ڪھ الان بگے حق نداری بری دانشگاه!
ابروهای پهن و پرپشتش درهم میرود و باقاطعیت جواب میدهد: دیدم جون ڪندنتو!ولی دل و دینم اجازه نمیده دستے دستی دخترمو بسپارم بھ یھ شهردیگھ.
دستهایم رابالا مے اورم و باغیض میگویم: عی بابا! بیخیال دیگھ!همھ آرزوشونه برن دانشگاه تهران! خونواده های دوستام میلیونے خرج ڪردن تا بچھ های خنگشون رتبھ قابل قبول بیارن ولے نیاووردن!الان من ...بعد اون همھ زحمت...راه برام آسفالت شده!چھ گیریھ اخھ!؟
دستهای گره شده اش را زیر چانھ میگذارد و یڪ نھ محڪم میگوید. باحرص برای بار آخر بھ مادرم نگاه میڪنم
چشمانش همان خواستھ ی من را فریاد میزند.اما بقول خودش دهانش بھ احترام پدر بستھ شده اما من اعتقاد دارم ڪھ او میترسد!! ازدواج محمولھ ی عجیبے است .اخرش باید همینجور توسری خور باشے!! بغضم میترڪد و جیغ میڪشم: من باید درسمو ادامه بدم.جایےڪھ دوست دارم.!رشتھ ای ڪھ دوست دارم . اگر توذهنتونھ ڪھ جلومو بگیرید و سرسال یھ آقابالاسر برام بیارید باید بگم اشتباه ڪردی باباجون! اشتباه!!
بھ طرف راه پله مے دوم تا بھ اتاقم بروم ڪھ صدای بلندش مراسرجامیخڪوب میڪند
_ وایسا! ازغلدر بازی بدم میاد! میدونے !؟
نفس های تند و ڪوتاهم را درسینھ حبس میڪنم
_ فڪ نڪن بخاطر جیغ و دادات راضے شدم.ازقبل خانوم باهام حرف زد.گفت ڪھ سربه راه شدی...فقط فڪر و ذڪرت شده درس.من نمیخوام جلوتو بگیرم ڪھ...فقط تواین مدت میخواستم فڪر خوابگاه و اینجورجاهارو ازمغزت برونے!.... اگر اجازه میدم بھ یھ دلیل و یھ شرطھ....اگر قبول میڪنے بگم!
مبهوت و بادهان باز صدای ضعیفم را ازاد میڪنم.
_ قبول
_ دلیل این بود ڪھ ترسیدم دوصباح دیگھ یقھ ام رو بگیرن و بگن تو حق این بچرو خوردی.نزاشتے پیشرفت ڪنھ...زحمتشو حروم ڪردی...
اماشرطم...
میزارم بری تهران ولے باید بری پیش جواد بمونے...خوشم نمیاد شب سرتو رو بالشت جایے بزاری ڪھ من ازش بے خبرم!
خوابگاه تعطیل!
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
💟 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
💟
#رمان_قبله_من
#قسمت_هجدهم
#بخش_سوم
❀✿
سریع نگاهم را روی لبهایش میڪشم
_ عموجواد؟؟
_ بلھ.
_ ولے بابا..
_ همین ڪھ گفتم...یااونجا یاهیچے.
زیر لب واقعا ڪھ ای میگویم و ازپلھ ها بالا مے روم...
❀✿
نمیدانستم باید ازخوشحالے پرواز ڪنم یا ازناراحتے بمیرم. اینڪھ بعد از دوهفتھ جنجال پدرم رضایت بھ خواسته ام داد جای شڪر داشت . ولے...هضم مسئلھ ی عموجواد برایم سخت و غیر ممڪن بود . نقشھ ڪشیدم تا تهران خانھ ی آزادی ام شود.نمیخواستم از چالھ بھ چاه بپرم . عمو برادر بزرگ تر پدرم ؛ مردی متعصب و بیش ازحد مذهبے بود . قضاوت خوانده و بھ قول خودش گرد جبهھ محاسنش را سفید ڪرده .زن عمو ....صحبتش را نڪنم بهتراست . آنقدر ڪیپ رو میگیرد که میترسم بلاخره یڪ روز راه نفسش بستھ شود و خدایے نڪرده بمیرد ! سھ دخترو یڪ پسرشان هم حسابی دین را سفت چسبیده و حلوا و حلوایش میڪنند . همان شب باخودم عهد ڪردم ڪھ هیچ گاه شرط پدرم راقبول نمیڪنم ولے ...
❀✿
آدامس بین دوردیف دندانم میترڪد و صدایش منجر بھ اخم ظریف پدرم مے شود.
چمدانم را ڪنارم میڪشم و میگویم: اوڪے ممنون ڪھ زحمت ڪشیدید .
مادرم اشڪش را باگوشھ ی چادر پاڪ میڪند و صورتم رامحڪم و گرم مےبوسد...
_ مادر مراقب خودت باش....اسه برو...آسه بیا!
_ باشھ صدبار گفتے!
پدرم جلو مے اید و شالم راڪامل روی موهایم میڪشد
_ محیا حفظ ابرو ڪن اونجا!..یوقت جلوی جواب خجالت زده نشم بابا.
حرصم میگیرد
_چیڪاڪردم مگھ!؟
_ هیچے...فقط همین قدر ڪھ اونا الان منتظر یھ دخترچادری ان...اما..
عصبے قدمی به عقب بر میدارم و جواب میدهم: شروع نڪن پدرمن! نمیشھ طبق علایق اونا زندگے ڪنیم ڪھ... چادر داشتن یانداشتن من یھ سودی بحال زن عمو و عمو داره .
_ چقد تو حاضرجوابے!!..فقط خواستم گوشزد ڪنم...
_ بلھ
صورتش را مے بوسم و چندقدمے عقب مے روم...
_ محیا بابا!...همین یھ جملھ رو یادت نره.. درستھ جواد استقبال کرد و گفت مثل دخترخودش ازدیدنت خوشحال میشه و باعث افتخاره مدت تحصیلتو ڪنارش باشے...
ولے باهمه اینا تو مهمونے.
سری تڪان میدهم و چشم ڪش داری میگویم.مادرم بغضش راقورت میدهد و میگوید: بزرگ شدی دیگه دختر...حواست به همه چیز باشھ
بلاخره بعداز نصیحت و دور ازجان وصیت یقھ ام را ول ڪردن تامن بھ پروازم برسم.دم آخری هم برایشان دست تڪان دادم و بوس فرستادم. بلھ...خلاف تصوراتم من حاضر بھ پذیرفتن زندان جواد جون شدم . گرچھ خودم راهنوز هم نزدیڪ بھ آزادی میبینم. قراراست تنها ڪنارشان بخوابم و غذامیل ڪنم.مابقے چیزها به صغرا وڪبری خانوم مربوط نمیشود . صحبتهای پدرم جای خود...ولے بقول مادر من دیگر بزرگ شده ام . گلیمم مگر چندمتراست ڪھ درگل گیر ڪند؟ تصمیم دارم گربھ راهمین دم اولے حلق آویز ڪنم تا دست همھ بیاید ڪھ یڪ من ماست چقدر ڪره میده. لبخند مرموزی میزنم و سواربرهواپیما دردل آسمان و ابرها محو میشوم.
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✨﷽✨
#یک_حدیث_یک_حکمت
✍ آنکه تو را هشدار داد چون کسى است، که مژده داد. (نهجالبلاغه - حکمت 56)
برخی از ما «مژده» را فقط خبر خوب میدانیم. کسی بگوید: برای تو فلان مبلغ، عیدی خواهند داد، فقط این را یک مژده میدانیم در حالیکه اگر فردی خطری را به ما نشان دهد و از عواقب آن خطر ما را بترساند تا آن خطر از ما دور شود، آن شخص سود عظیمی بر ما رسانده است و مستحقِ دریافت انعام و مژدگانی است.
مثال: در جادهای با ماشین رانندگی میکنیم؛ کسی ما را خبر میدهد که، در جلو هوا خراب است و رانندگان زیادی تصادف کرده و آسیب دیدهاند و ما را میترساند تا از ادامهی راه منصرف شویم، چنین شخصی به ما مژده داده است.
ولی اکثر ما این حالت را مژده نمیدانیم. در مسائل دین هم، همینطور است؛ اگر کسی از بهشت خبری به ما دهد، شاد شده و به او مژدگانی میدهیم، اما اگر کسی ما را از جهنم بترساند، هیچ مژدگانی به او نداده و حتی خبر او را، خبر بدی تلقی کرده و از او فرار میکنیم؛ در حالیکه اگر کسی ضرر و زیانی را با خبری از ما دور کند کمتر از کسی که خیری را با خبری به ما میرساند، به ما خدمت نکرده و شایسته تقدیر و قدردانی است.
💕❤️💕❤️
#نمـازشـب🌙💛
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند :
✨ «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد.
✨(نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش،
حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند ، مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است
کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...».
📚{ارشاد القلوب، ص 316}
#💕💜💕💜
"چه مدت است که در ...
فضای مجازی #زندگی_می_کنید ؟! "
✅حتما دوستانی دارید که نه تصویری از
آنها دیده اید و نه صدایی از آنها شنیده اید !
ولی...#دوستشان_دارید
بهشان علاقه مندید
حواستان به آنها هست...
#گاهی آنقدر دلتنگ می شوید که نمی شود
حتی روزی با او ، صحبت نکرد. اگر با او
صحبت نکنید انگار چیزی گم کرده اید ...
دوست ندیده...
حتی صدایش را نشنیده...
#دوست_مجازی ...!
خودم که اینگونه هستم ...
دوستان زیادی دارم که ندیده ام آنها را
و نه شنیده ام صدایی از آنها ...
و چقـدر زود بــه زود #دلم برایشان
#تنــگ می شود ...
بعضی از دوستان مجــازی ، چقــدر خوبن ...
#بگذریم ...
خواستم بگویم
بیایید امام زمان (عج) را هم در حد
یک دوست مجازی#دوست_داشته_باشیم ...!
او را هم ندیده و نشنیده خریدار باشیم
#رفیق_شویم با او
آن هم از نوع واقعی ...
چقدر رفاقت با امام زمان خوب است
اگر هر روز با یاد او چشمانت را باز کنی
و شب ، چشمانت را با یاد او ، ببندی ...💙
برای فرج دل هایمان #دعا_کنیم ...
#💕💝💕💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
👤 استاد #رائفی_پور
🧭 دو خط، دو روش و دو منش تا #آخرالزمان و ظهور خواهد بود، تکلیف خودتو روشن کن...
▪️ #🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب: مردمی بودن جلوه هایی دارد. یکی همین رفتن میان مردم و شنیدن بی واسطه از مردم.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
✴️ سه شنبه👈 25 مرداد / اسد 1401
👈18 محرم 1444👈16 اوت 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🕊 فرستادن هدهد به سوی ملکه سبا توسط حضرت سلیمان علیه السلام .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوش یُمن و شایسته ای است و برای امور زیر خوب است:
✅امور ازدواجی.
✅فروش اجناس.
✅خرید رفتن.
✅مسافرت.
✅شراکت و امور شراکتی
✅تجارت و داد و ستد.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خرید خانه و ملک خوب است.
🚘مسافرت: سفر خوب است.
👶زایمان :نوزاد هیچ فقری نبیند و با توبه بمیرد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز قمر در برج حمل است و برای امور زیر نیک است:
✳️صید و شکار و دام گذاری.
✳️دیدار با روسا و مسئولین.
✳️ختنه کودک.
✳️خرید لوازم منزل.
✳️ارسال کالاهای تجاری.
✳️آغاز درمان و شغل.
✳️ و نشان گذاری حیوان خوب است.
👩❤️👨مباشرت:امشب (شب چهارشنبه ) ،مباشرت برای صحت و سلامتی جسم مفید است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب قوت بدن می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید👇👇
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️کاری کنید که به بهشت خدا بروید☘
♻️اگر ما از ترس جهنم نماز بخوانیم،
خیلی چنگی به دل نمی زند،
اما اگر گفتند: "نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمی روی"
و در این صورت نماز صبح خواندی، این خوب است.♻️
♻️اگر عبادت برای بزرگی خدا باشد،
إن شاء الله این خیلی قیمتی است
و این فرد در روز قیامت هم به بهشت خدا می رود.
«فَادخُلی في عِبادی وَادخُلی جَنّتی»♻️
♻️خداوند می فرماید:
"برای من عبادت کن،من تو را در بهشت خودم می برم"
لذا بعضی ها را ما در بهشت نمی بینیم،
به خدا عرض می کنیم که
"رفیقان چرا در بهشت نیست؟"
خطاب می رسد: «فی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیک مُقتَدِرٍ»♻️
♻️آنها به حضور رسیده اند.
آنهایی که عبادت برای خدا می کنند
و نه از ترس جهنم، آنها به بهشت خدا می روند.
آنجا خیلی عالی است، دعا کنیم که به آنجا برویم.
اگر عبادتمان برای خدا باشد،
إن شاءالله به آنجا می رویم.♻️
👤از بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
💕❤️💕💕
🌸 هرگاه از کسی دلگیر شدید
کافی است یاد آورید،
که اگر گذشته او، گذشته تو!
🌸 درد او، درد تو! و سطح آگاهی او،
سطح آگاهی تو بود،"درست" مانند او فکر و رفتار می کردی!
🌸هر انسانی را با خودمان مقایسه نکنیم.هر شخصی را با عزیزانمان مقایسه نکنیم ...
🌸 ما فقط حق داریم دیگران را بپذیریم و زندگی کنیم یا رها کنیم و بگذریم ...
🌸 زندگیتون
سرشار از عشق و آرامش 🌸
💕💙💕💙
🌷قالَ(علیه السلام):
ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ، وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطیئَتِهِ.
🌷امام سجاد ع فرمود:
سه چیز موجب نجات مومن خواهد بود:
حفظ زبان از بدگوئى و غیبت مردم
انجام كارهای مفید
وزیادگریستن برای گناهان
بحار الأنوار ج75، ص: ۱۴۱
💕💜💕💜
❖
«گذشتِ زمان» بر آن ها 🍃🌹
که منتظر میمانند بسیار کُند؛
بر آنها که میهراسند بسیار تُند؛
بر آنها که "زانوی غم" در
بغل میگیرند بسیار طولانی....
بر آنها که به "سرخوشی"
میگذرانند بسیار کوتاه است
اما بر آنها که عشق میوزند
زمان را آغاز و پایانی نیست..!🍃🌹
💕💚💕💚
➕روزی گروهی از غاری تاریک عبور می کردند.
هیچ چیز معلوم نبود، کمی جلوتر زیر پاهایشان سنگهای مختلفی احساس می کردند. در این لحظه بزرگشان گفت: «اینها سنگ حسرت هستند». هر که بر دارد، حسرت می خورد و هر کس برندارد باز حسرت خواهد خورد.
برخی با خود گفتند: چه کاری است؟ برداریم و بر نداریم هر دو یک نتیجه خواهد داشت، پس چرا بار خود را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند: ضرر که ندارد مقداری برای سوغات بر می داریم.
وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پُر بوده از سنگ های قیمتی...!
آنها که برنداشته بودند سراسر حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا بیشتر برنداشته اند.
زندگی، مثل راه رفتن در چنین غاری است. اگر بهره نگیریم حسرت می خوریم و اگر برداریم باز هم حسرت، چرا کم برداشتیم پس کوشش کنیم هر چه بیشتر از آن بهره بگیریم...
💕🧡💕🧡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام صبحتون زیبا
🌾امروزتون عالی
🌸دلتون آفتابی
🌾قدمهاتون محکم و استوار
🌸حالتون خوب
🌾زندگیتون گرم
🌸وجودتون سلامت
🌾و روزهای عمرتون
🌸پراز اتفاقات زیبا وبه یاد ماندنی
سه شنبه تون پر از موفقیت☕️💐
🌸🍃
اشکالی ندارد که غرق شوی، اشکالی ندارد که غمگین باشی، اشکالی ندارد که به اعماق ماجرا برسی و از عمق، به سطح نگاه کنی.
غرق شو، بشکن، زمین بخور، ناامید شو اما کسی باش که وقتی که هیچکس فکرش را نمیکرد، خودش را نجات میدهد. کسی که وقتی همه از غرق شدنش مطمئن بودند، از قعر آب، بیرون میجهد. کسی که شکست و سیاهی و اندوه را به زانو در میآورد.
گاهی باید به قعر تاریکی و ظلمت برسی تا نور را پیدا کنی، باید عمیقا بشکنی تا درستتر به هم پیوند بخوری.
به تاریکی مطلق که رسیدی، اندوهگین نشو، دلسرد نباش، منتظر نمان.
خوب نگاه کن و ببین نور از کجا میتابد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
💕💖💕💖
جلسه ششم سخنرانی استاد انصاریان.mp3
24.89M
🔍 #صوت_سخنرانی
🎤 سخنرانی
👈 استاد حسین انصاریان
🌙 دهه دوم محرم 1444
◾جلسه ششم
📆 23 مرداد 1401
🏢 شهرستان خوی
#پذیرفتن_عذرخواهی...
✍امام حسین(ع) : اگر کسی در گوش راستم به من ناسزا بگوید و در گوش چپم از من پوزش بخواهد ؛ عذرش را خواهم پذیرفت. رسولالله فرمودند آنکسی که پوزش دیگران را نپذیرد ، وارد بهشت نخواهد شد.
📚احقاق الحق ، ج ۱۱، ص۴۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 سفر یه
✨روزی باید به اخر برسه،
🌼میترسم آقا
✨که عمر من سر برسه..
🔅 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج
🌼🍃