eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.9هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آی بنده ای من! شما را ول نمی کنم.... 🔻شرط به مؤمنان : حجت الاسلام و المسلمین فتحی
110.mp3
2.13M
💠 شعرخوانی مدح حضرت زهراء (س) 🎙 سیّد حمیدرضا برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سلسله نشست‌های فاطمی 🔸 برخورد حضرت زهرا (س) با نامحرمان و حضور در اجتماع 🔹 حجةالإسلام ناصر رفیعی 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیت اتفاقی نیست 💢گشت ویژه مرزبانی غرب کشور در سرمای زیر صفر! 📢 ┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅ رهبر معظم انقلاب: دو هدف دشمن در جنگ‌نرم، ‌شکستن زنجیره تواصی و وارونه نمایی از حقایق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 خاطرات یلدایی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از زبان دخترش
▪️ تفسیر ذکر کثیر 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود 🔸 چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار 🎙 سیّد حمیدرضا برقعی
بخش دوم قسمت چهارم همه به خنده افتادن.حقیقتش این بود که من یک روز از کریستن بزرگتر بودم!!! رفتیم داخل و به همه سلام کردیم اما من برخلاف مامان بابام که بعد از سلام با همه روبوسی میکردن به بهانه سرماخوردگی ازهمه فاصله می گرفتم... تا اینکه رسیدم به رایان...به هم سلام کردیم که دستشو آورد جلو،چقدر دلم میخواست مثل همیشه بهش دست بدم اما نه من فرق کردم... نگاهی به دستش انداختم و سرمو آوردم بالا و گفتم: _راستش من سرما خوردم! با قیافه متعجبی گفت: +چه ربطی داره؟دست دادن... _به هرحال ویروس از هرجا امکان انتقال داره!... ابروهاش بالا پرید و با حالت بدی روشو ازم برگردوند... با اینکه خیلی ناراحت شدم اما به روی خودم نیاوردم و رفتم اونور سالن نشستم رو مبل... مامان رفت تو اتاق تا لباساشو عوض کنه.عمو که دید من همینطور نشستم پرسید: +الینا sweetie نمیخوای لباس عوض کنی؟ با دستپاچگی گفتم: _اممم...چرا...مامان بیاد من میرم... عمو سری تکون داد و من بعد از انداختن نگاهی به عمو مثل همیشه نگاهی به رایان انداختم تا ببینم حواسش به من هست یا نه!و بازم مثل همیشه دیدم اون اصلا حواسش به من نیس! مامان از اتاق اومد بیرون و رفت تو آشپزخونه... ماریا اومد کنارمو پرسید: +مشکلی پیش اومده؟چرا لباس عوض نمیکنی؟ _با صدای آرومی گفتم: _حالا خودت میفهمی... +چیو... _هییییس...بعد میفهمی دیگه! ابروهاشو بالا انداخت و هیچی نگف... ربع ساعتی گذشت که تصمیم گرفتم برم تو اتاق... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بخش اول قسمت چهارم حرفمو قطع کرد و همونطور که دستاشو تو هوا تکون میداد با عجله به سمت در میرفت بی حوصله گفت: +OK,OK,I got it,common, too late.(باشه،باشه،فهمیدم،یالا بیا،خیلی دیره) نفس عمیقی کشیدم و تو دلم بارها خداروشکر کردم و هراز گاهیم به عادت گذشته اشتباهی از مسیح تشکر میکردم... ❣❤️❣❤️ به خونه عمو که رسیدیم جلوتر از مامان و بابا از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت در سورمه ای رنگ.زنگ حیاط رو زدم و به ثانیه نکشیده در باز شد.طول حیاط رو تند تند طی کردیم تا رسیدیم به درب شیشه ای سالن.در رفلکس بود و من نمیتونستم داخل رو ببینم.در رو باز کردم که تو آغوشی فرو رفتم!... از بوی عطرش متوجه شدم کریستنه... چند ثانیه تو بغلش بودم که آروم ازش فاصله گرفتم ولی اون ول کن نبود و هنوز کمرمو گرفته بود!نگاهی به چشمام کرد و آروم زمزمه کرد: +I'm sorry!.I...realy am sorry!(متاسفم...من ...واقعا متاسفم) لبخند مهربونی به روش زدم و مث خودش زمزمه کردم: _I don't care...(من اهمیت نمیدم!) از همدیگه جدا شدیم و با نگاه های متعجب و پرسشگر اطرافیان مواجه شدیم... دوتامون یه نگاه به همدیگه کردیم و خندیدیم... کریستن برگشت روبه جمع پرسید: +what?!(چیه؟) ماریا دخترخالم اشاره ای بهمون کرد و گفت: +you...(شما...؟) کریستن پرید تو حرفش و گفت: +I missed my younger sisi(دلم برا خواهر کوچیکم تنگ شده بود!) مشتی به بازوش زدم و گفتم: _who exactly is younger now? (الآن دقیقا کی کوچیکتره) بامــــاهمـــراه باشــید🌹
😭شعری از زبان حال امام زمان(عج)😭 خانه ی تک تک تان را زده ام درب ولی اثر از یاری ما در دلتان نیست که نیست😔 انتظارم ز شما بیشتر است از دگران یک دعای فرجی بر لبتان نیست که نیست😔 اگر هم هست فقط لقلقه ای باشد و لیک گریه بر غربت ما در شبتان نیست که نیست😔 به کجا روی ز سویم بکشیدید افسوس یک نفر مرد عمل در صفتان نیست که نیست😔 تا دعایی ز برایم نکنید از ته قلب صبح امید و ظهور در کفتان نیست که نیست😔 اللهم عجل لولیک الفرج ❄️🌨☃🌨❄️
۱) از زشت رویی پرسیدند: آنروز که جمال پخش میکردند کجا بودی ؟ گفت : در صف کمال! ۲) اگر کسی به تو لبخند نمی زندعلت را در لبان بسته خود جستجو کن! ۳) مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است ۴) همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفششان نیست ۵) با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی نکن و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن ۶) هر کس ساز خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نرقصید ۷) مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که اول شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد ۸) شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم به جلوبردار ۹) وقتی كاملاًتنهـاوبى كس شدی بدان که خدا همه رو بیرون کرده ، تا خودت باشی و خودش ۱۰) یادت باشه که در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی و به آنچه كه برات گریه دار بود میخندی ۱۱) آدمی را آدمیت لازم است ، عود را گر بو نباشد ، هیزم است. ۱۲) کشتن گنجشکها ، کرکس ها را ادب نمی کند ۱۳) فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد ولي حماقت نه.. ❄️❄️☃☃❄️❄️
یک وقت هایی؛ بعد از دو شب نماز شب! بعد از چند روز روزه مستحبی! بعد از چند روز تسبیح چرخاندن! بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی! و ... کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟ کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم! شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که !! چقدر نورانی شدیم اونی که دونه درشت بشه! مخلص بشه! خالص بشه! برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه به قول حاج حسین یکتا: اون پولِ خوردِ که سر و صدا داره! اسکناس صدایی ازش در نمیاد... دونه درشت بشیم! خالص بشیم! که امام زمان(عج) ماموریت هاشو به ما بسپاره! ❄️❄️☃❄️❄️
بخش سوم قسمت چهارم دست ماریا رو گرفتم و با خودم کشیدم تو اتاق.قبلش یه پیام هم برا کریستن فرستادم که پنج دقیقه دیگه بیاد تو اتاق... تو اتاق تندتند راه میرفتم و ماریا هم نشسته بود رو تخت و با تعجب به من نگاه میکرد تا اینکه کریستن اومد تو... _oh thank God...there you are...(اوه خداروشکر...بالاخره اومدی) کریستن:what's wrong؟(مشکل چیه؟) ماریا با عصبانیت از روتخت بلند شد و گفت: +I don't know...ask from this...this...(نمیدونم...از این...این...بپرس) کریستن با خنده ماریا رو دعوت به آرامش کرد: +sh,sh,sh...calm down...Elina do you wanna tell me what's going on?(هیسسس...آروم باش...الینا ...میخوای بگی چه اتفاقی افتاده؟) نه حوصله مقدمه چینی داشتم نه مغزم فرمان اینکارو بهم میاد،پس مثل یک برنامه ضبط شده تند و بی وقفه گفتم: _I wanna be muslem and I will tell it to every one tonight... Could you help me?...(من میخوام مسلمون بشم و اینو امشب به همه میگم...کمکم میکنید؟) ❤💕❤💕❤💕 📝نویسنده👈اَلـــف...صاد 🚫پیج اصلیم👈asma_banooo 💞❤💞❤💞❤ 🔜 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌷۱۲ صفت عبادالرحمان،درسوره فرقان: 🌷۱.باآرامش وبی تکبر راه میروند. وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ 🌷۲.بدی جاهلان را باخوبی پاسخ میدهند. وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا 🌷۳.اهل نمازشب هستند. وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا 🌷۴.جهنم راباوردارندوازآن به خدا پناه میبرند وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا انَّهَا سَآءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا 🌷۵.درانفاق،اعتدال رارعایت میکنند وَالَّذِينَ إِذَآ أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا 🌷۶.شرک به خدانمیورزندامیدشان فقط به خداست. وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ 🌷۷.جان مردم رامحترم میشمارند. وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ 🌷۸.عفیف وپاکدامن هستند. وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا 🌷۹.شهادت ناحق نمیدهند.درمجلس گناه شرکت نمیکنند وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ 🌷۱۰.ازبیهودگیها ، بابزرگواری عبورمیکنند وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا 🌷۱۱.به آیات خداباتوجه مینگرند: وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا 🌷۱۲.ازخدا،همسران وفرزندانی میخواهندکه درتقوا،پیشتازباشند.۶۳تا۷۴ فرقان وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ❄️☃❄️
11 🔹 یه سوال❓ 🌕 کُره ی ماه رو دیدید که چقدر جاذبه داره؟؟ اینقدر که باعث جزر و مدّ دریاها میشه...🌊 🔹 یه سوال دیگه❓ ☀️خورشید چقدر جاذبه داره؟ اینقدر که یه منظومه رو دور خودش نگه داره . درسته؟ ✅ حالا سوال اصلی؟❓ 🌌💫خداوندی که میلیاردها کهکشان رو خلق کرده چقدر جاذبه داره....؟ اینجا دیگه باید سرهامون رو پایین بندازیم از خجالت....😓 -- مگه خدا هم جاذبه داره؟؟ * معلومه که داره....😊 ❤️ "جاذبه خداوند متعال" اینقدر هست که تمامِ عالمِ هستی رو به سمتِ خودش میکشه....✨ 🌏💞 "همه عالم در حالِ حرکت به سمتِ خداوندِ بزرگ هستند"....✔️
نزدیک‌ترین‌لحظه‌زن‌به‌خدا‌...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرمه سبزی که نیاز به تعریف و تمجید نداره😍 ، بیا درستش کنیم🥰 فقط قبلش بهم بگو برای خوشمزه شدن قرمه سبزی چیا میزنی بهش ؟😉 مواد لازم برای پنج نفر : ششصد گرم گوشت با استخون (استخون خیلی به خورشت طعم و لعاب میده) نیم کیلو سبزی قرمه پاک شده (شامل تره، شنبلیله، جعفری) لیمو عمانی دوتا پیاز متوسط یه دونه فلفل سیاه و‌زردچوبه و نمک روغن حیوانی یا روغن جامد جمعا چهار قاشق (من کمتر زدم و روغنش کم شد چون نمیخواستم خیلی چرب باشه) یک قاشق تخم گشنیز (عطرش محشره) یک قاشق شنبلیه ی خشک یک لیوان لوبیای پخته شده برای پخت گوشت حتما آب جوش اضافه کنین👌🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محاله بتونی از این دستور بگذری فیله های مرغ رو کمی بکوبین نمک و فلفل سیاه بریزین یک ورق ژامبون یک ورق پنیر چدار و یک برش گوجه بزارین و رول کنین ،با خلال دندان فیکس کنین داخل روغن ،دو طرف رول ها رو کمی سرخ کنین وقتی خودشو گرفت خلال ها رو خارج کنید چهار عدد گوجه رو رنده کنین مقداری نمک و آویشن بزنین و روی مرغ ها بریزین پنیر پیتزا هم بریزین و درشو ببندین و زمان بدین تا پخته بشه فوری و فوق العاده خوشمزه نوش جان
شخصی بود که مورد عنایت ویژه (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»، سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم». حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»، سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»
🌷آیت الله (ره): اگر اهل ایمان پناهگاه حقیقی خود(حضرت (عج)) را بشناسند و به آن پناه ببرند آیا امکان دارد که از آن ناحیه مورد واقع نشوند؟!! 📚در محضر بهجت؛ ج2، ص253
✅ آدم سالم کیست؟ 👈 روان شناسی در جواب اين سوال میگوید : آدم سالم ، آدميه كه با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست، نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميده! 👌بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوقه! 👌بيشتر از اينكه منفى باشه، مثبته! 👌بيشتر از اينكه متكبر باشه، متواضعه! 👌بيشتر از اينكه بخواد خودنمايى كنه دوست داره در يك فضاى اشتراكى، ديگران را ببينه و همينطور خودش ديده بشه!