#تلنگر
میگفت:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن.
پرسیدمینیچیڪهنسبتبههم؟
فرمودن:وقتییڪیزارمیزنهتاامامزمانشروببینه.
یڪیامبیخیالدارهگناهمیڪنه..
اینبزرگترینحقالناسیهڪهباهرگناهمیفتهبهگردنمون..-
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
💦❄️⛄️❄️💦
#تلنگر
میگفت:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن.
پرسیدمینیچیڪهنسبتبههم؟
فرمودن:وقتییڪیزارمیزنهتاامامزمانشروببینه.
یڪیامبیخیالدارهگناهمیڪنه..
اینبزرگترینحقالناسیهڪهباهرگناهمیفتهبهگردنمون..-
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
💦❄️⛄️❄️💦
💠 مائده عمل
🔹 كاری كه انسان انجام داد از بین نمی رود و نمی شود گفت که گذشت؛ ما گذشتیم نه اینكه آن عمل از بین رفته باشد!
پس عمل، بدون شک باقی است و از بین نمی رود. وقتی از بین نرفت، یك موجود معطّل در عالَم هستی وجود ندارد كه نه با چیزی رابطه داشته باشد نه معلول چیزی باشد نه علّت چیزی باشد؛ یك موجود جدا و بیگانه که در یك گوشه افتاده باشد، در عالَم هستی نیست.
🔹 اگر چیزی موجود است، حتماً لوازمی دارد, ملزوماتی دارد, ملازماتی دارد و بعد از یك مدت كه در خطّ تولید افتاد، قافله ای را تشكیل می دهد (این هم اصل دوم).
1️⃣ بنابراین عمل از بین نمی رود (اصل اول)
2️⃣ و چون موجود است، معطّل نیست، بلکه لوازمی دارد, ملزوماتی دارد, پیامدهایی دارد (اصل دوم).
3️⃣ اصل سوم این است كه درست است كه عمل از بین نمی رود, درست است كه عمل، لوازم و ملزوماتی دارد؛ ولی عمل, مبدأ فاعلی خود را رها نمی كند! عمل به غیر عامل خود مرتبط نیست؛ اگر عمل اثری دارد چه اثر خوب چه اثر بد, نصیب همان عامل می شود یا دامنگیر آن عامل می شود.
اینكه فرمود: ﴿لَیسَ لِلاْنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی﴾ ناظر به همین است.
🔹 بر اساس این اصول سه گانه، قرآن كریم فرمود: ﴿لاَ یحِیقُ الْمَكْرُ السَّیئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ﴾؛
راه خلاف، فقط خلافكار را گرفتار می كند و لاغیر.
📚 سوره مبارکه فاطر جلسه 20
💦❄️⛄️💦❄️
🌷بیان قرآن درموردگناهان مختلف:
🌷۱.دروغ گو ایمان ندارد:۱۰۵ نحل
🌷۲.اسراف کنندگان برادران شیطانند۲۷ اسراء
🌷۳.غیبت ،خوردن گوشت مرده است:۱۲حجرات
🌷۴. شراب وقمار،پلیدی وعمل شیطان است:۹۰مائده
🌷۵.آنان که ازفهم یعنی عقل وچشم وگوش استفاده نمی کنند،پست ترازحیوانند۱۷۹اعراف
🌷۶.دوست داشتن کافر، ظلم است۲۳ توبه
🌷۷. شرک، ظلم عظیم است.سوره لقمان
🌷۸. خوردن اموال یتیم، آتش خوردن است.۱۰نساء
🌷۹. نپذیرفتن پیامبری پیامبراکرم ص آتش خوردن است...۱۷۴ بقره
🌷۱۰.آنان که بیراهه میروندولی خیال میکننددرست میروند، زیانکارترین مردمند.۱۰۳و۱۰۴کهف
🌷۱۱.ربا جنگ باخداست.۲۷۷و۲۷۸بقره
🌷۱۲.به زنانزدیک نشویدکه زشت وبدراهی است.۳۹اسراء
🌷۱۳.کسیکه کتاب خدا رامیخواندوعمل نمیکندمثل حماراست.۵سوره جمعه
🌷۱۴.تکیه به خدا تکیه به ریسمان محکمی است که پاره شدنی نیست.۲۵۶بقره
🌷۱۵.تکیه به غیرخداتکیه به لانه عنکبوت است.۴۱عنکبوت
🌷۱۶.اعمال کافرمثل خاکسترکه بادبه آن بوزدازبین میرود.۱۸ ابراهیم
🌷کشتن یکنفرمثل کشتن همه مردم است۳۲مائده
💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موچی
مواد خمیر :
آرد گلوتینوس ۲ پ
نشاسته ذرت ۲/۳ پ
پودر قند ۲/۳ پ
شیر ۲۵۰ میلی
رنگ خوراکی زرد
کره ۳۵ گرم کره
فیلینگ :
خامه ۲۵۰ میلی لیتر
شیر ۲ ق غ
پوره انبه ۲ ق چ
پودینگ وانیلی ۱ ق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسر شکلاتی کره ای فوق العاده راحت ❥
مواد لازم برای تهیه دسر شکلاتی :
◗ ۴ لیوان شیر کاکائو
◗ نصف لیوان شکر
◗ نصف لیوان پودر کاکائو
◗ نصف قاشق چایخوری وانیل
◗ ۳ قاشق پودر ژلاتین
◗ ۵۰ گرم شکلات تلخ یا شیرین
◗ ۱۰۰ گرم خامه
🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆
🔆بخـــــوان 🍀#فراز ۲۶ #جوشن_کبیر 🍀
به نیت رفع موانع ظهور مولا #امام_زمان
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️🎥 پاسخ به یه سوال اساسی
جمهوری اسلامی یه دیکتاتور واقعیه
که مردم رو به زور میاره پای صندوق؟
درست و غلط بودنش رو تو کلیپ ببینید!
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شرطی که امام زمان (عج) مشکل ما را حل کند.| انقطاع حقیقی از غیر او...
🎙 آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی ره
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تربیت پسر با دختر فرق داره👌
💥سعیدعزیزی
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ هشدار!!! این کلیپ ممکن است حتی دل یک یهودی را هم به رحم آورد...😭
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌پیش بینی آخرالزمانی آیت الله محمد دشتی،یه زیر خاکی عالی برای این روزها
✖️حتما ببینید و نشر بدید بترکونید
انتشار حداکثری با شما ✅
مدح و متن اهل بیت
✨#بـانـوے_پـاک_مـن 🌹قسـمـت هـفـتـاد و پـنـجـم ساعت۵ونیم کارن اومد. منم رفتم استقبالش و بهش خسته نب
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـفـتـاد و شـشــم
صبح روز بعد ساعت۷بیدارشدم و صبحونه درست کردم تا کارن بخوره بعد بره سرکار.
صبحونشو با اشتها خورد و رفت.
روزای من تو خونه و با سر کردن وقت با محدثه میگذشت. شبا هم با کارن دور هم بودیم و میگفتیم و میخندیدیم.
اما تو این مدت نماز خوندن کارن رو نمیدیدم. انگار داشت یک چیزی رو ازم پنهون میکرد.
خیلی زود فهمیدم به چادر پوشیدنم حساسیت نشون میده.
هر جا میخواستیم بریم. چه خرید، چه رستوران، چه حتی خونه همسایه هی غر میزد که چادرتو دربیار. درسته مسلمونم اما این کارا امل بازیه.
واقعا ناراحت میشدم اما کارن اصلا به روی خودش نمیاورد و عادی رفتار میکرد.
چند بارم جلو بقیه با تمسخر باهام حرف زد منم شبش رفتم تو اتاق محدثه و دلخور شدم.
اما حتی یک بار نازمو نکشید و عذرخواهی نکرد.
از اون زندگی رویایی که تو فکرم بود هیچیش به واقعیت نپیوست و منو ناامید تر کرد.
شبا سر سجاده، تو نماز شبام کلی اشک میریختم و از خدا میخواستم بهم صبر بده و اخلاق کارن رو عوض کنه.
به مسلمون بودنش شک داشتم اما چاره ای به غیر از باور حرفاش نداشتم.
چون شوهرم بود. باید بهش اعتماد میکردم.
یک روز که داشتیم میرفتیم خونه مادرجون، تو ماشین بحثمون شد.
_من دارم بهت میگم اون پسره کی بود باهاش از دانشگاه میومدی بیرون؟ چادرتو رو سرت کشیدی فکر کردی کسی نمیفهمه چه غلطی میکنی؟ نخیر خانم از این خبرا نیست میدونم چه کارایی میکردی.
دیگه از تحملم فراتر رفته بود.
بدون اطلاع به من تهمت زده بود و ندونسته بود چجوری قلبمو شکسته بود.
_ساکت شو کارن.. ساکت شوووو. تو نادانسته داری به من تهمت میزنی.
_میدونم که...
_گفتم ساکت شو. اون پسر شوهر دوست صمیمیمه که با زنش به مشکل برخورد و اومد پیش من تا باهاش حرف بزنم...اگرم باور نداری...شمارشو بدم...زنگ بزنی..
به گریه افتاده بودم و نمیتونستم حرف بزنم.
همون موقع رسیدیم خونه مادر جون و من با گفتن این جمله پیاده شدم.
_خیلی بی معرفتی که اینجوری نامردانه بهم تهمت خرابکار بودن میزنی.
اشکامو پاک کردم و با لبخند محدثه رو گرفتم زیر چادرم و رفتم تو خونه.
تا آخر شب خونه مادرجون که بودیم به کارن عادی رفتار کردم و بیشتر با مادرجون حرف میزدم.
بازم به چادرم گیر میداد و منم با مهربونی جوابشو میدادم.
دلم میخواست زودتر بریم خونه تا این رفتارای مسخره و لبخندای الکی تموم بشه.
وقتی رفتیم خونه کارن خوابید و منم رفتم تو اتاق محدثه و به بهونه خوابوندنش شب اونجا خوابیدم.
صبح با لمس دستی روی صورتم بیدار شدم.
وقتی چشمامو باز کردم، دیدم دستای کوچولو محدثه میخوره به صورتم.
_سلام مامانی قربونت بشم من دختر نازم.
بغلش کردم و با هم رفتیم تو آشپزخونه.
_باباتم که رفته. هعی عادت کردم به این زندگی عادی و پر از تظاهر. فقط اولاش خوب بود دخترم. اولای زندگی خیلی قشنگ بود. دو سه روز اولش فقط خوب بود اما حالا...دیگه امیدی به این خونه و بابات ندارم.
فقط تو مهمی برام..فقط تو.
شروع کرد به حرف زدن و من لذت بردم از این صداهای بی مفهوم و قشنگش. تازگیا خیلی شبیه محدثه شده بود.
انقدر بوسش کردم که گریه اش گرفت.
خندیدم و اروم فشردمش به سینه ام.
_فدای گریه هات بشم عزیزم. نبینم اشک بریزی دخترقشنگم.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـفـتـاد و هـفـتـم
روزها پشت سر هم میگذشت و رفتار کارن و من هر روز سر سنگین تر میشد. قهر نبودم چون قهر تو اسلام کار پسندیده ای نبود. فقط ازش خیلی دلخور بودم.
با هم حرف میزدیم اما خیلی کم و سرد. وقتی میومد خونه بیشتر با محدثه بازی میکرد و منم تو آشپزخونه مشغول میشدم.
چند روزی بود که قلبم درد میکرد و آروم نمیشد. دردش یک جورایی امونم رو بریده بود و توان برام نذاشته بود.
جلوی کارن زیاد نشون نمیدادم درد دارم چون نمیخواستم بفهمه حتما چیز خاصی نبود. حتما بخاطر استرس و فشار و نگرانی بود.
یک روزی که کارن نبود واقعا جونم به لب رسید و رفتم دکتر اما قبلش محدثه رو گذاشتم پیش آتنا و گفتم یک ساعتی نگهش داره جایی کار دارم زود میام.
رفتم بیمارستان نزدیک خونه آتنا و دکتر برام یک آزمایش نوشت که سریع آزمایش رو دادم و منتظر جواب شدم.
وقتی فامیلمو صدا زدن رفتم جوابو گرفتم.
_میشه بگین نتیجه اش چیه؟
_با دکتر حرف بزنین بهتون میگن.
هدایتم کرد سمت اتاق دکتر و منم با بهت و ترس رفتم تو مطب دکتر.
برگه آزمایش رو گذاشتم رو میز دکتر و گفتم:آقای دکتر لطفا نتیجه رو زودتر بگین خیلی استرس دارم.
نگاهی به برگه انداخت و اخماش رفت تو هم. وای خدا داشتم سکته میکردم. خیلی حالم بد بود. قلبم شروع کرد به درد گرفتن.
_آقای دکتر؟
_متاسفانه شما مبتلا به حمله قلبی شدین. همه این دردهای قلبتون هم بخاطر استرسه و فشاره. اگر رعایت کنین حتما خوب میشه.
یک آن انگار وا رفتم و بدنم سست شد.
ناراحتی قلبی؟ من؟؟؟ چرا آخه؟نکنه بخاطر فشارای این روزاست؟
با تشکر ساده ای از مطب دکتر و بیمارستان بیرون اومدم و سمت خونه آتنا قدم برداشتم.
هرچی آتنا گفت بیا بالا گفتم کار دارم و باید برم.
محدثه رو گرفتم ازش و ازش خداحافظی کردم.
_ممنون که نگهش داشتی.
_خواهش میکنم دوست گلم. ما یک زهراجون که بیشتر نداریم.
لبخندی زدم و گونشو بوسیدم.
_سلام برسون عزیزم.خداحافظ.
تا خونه با تاکسی رفتم. به خونه هم که رسیدم محدثه رو خوابوندم و خودم نشستم رو صندلی جلو تراس و زل زدم به بیرون.
فکرم خیلی مشغول حرفای دکتر بود. قلبم آروم شده بود اما درد اصلی، روحمو خراش میداد.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـفـتـاد و هـشـتـم
شب شد و کارن اومد. بازم عادی رفتار کردم و دردم رو نشون ندارم. این ناراحتی قلبی هم درد دیگه ای شده بود که آزارم میداد.
شام، مرغ سوخاری درست کردم با سیب زمینی سرخ کرده که کارن خیلی دوست داشت.
میز شام رو که چیدم صداش زدم.
بچه به بغل اومد تو آشپزخونه.
_ممنون چرا زحمت کشیدی؟
دلم برای"به به عجب بویی راه انداختی خانم"ش تنگ شده بود.
_خواهش میکنم.
نشست پشت میز و محدثه رو داد به من بعدم شروع کرد به خوردن غذا.
اما من که میل آنچنانی نداشتم با غذا بازی بازی کردم تا غذای اونم تموم شد. محدثه همش بهانه میگرفت بردمش تو اتاق تا آرومش کنم.
صدای کارن، افکارمو پاره کرد.
_زهرا بچه خوابید بیا بیرون کارت دارم.
یا خدا دیگه چی میخواد بگه و بیشتر گند بزنه به رابطمون؟ خیلی ترس داشتم که با یک جمله دیگه چینی دلم بشکنه و غرورم جلوش خورد بشه.
محدثه که خوابید، کمی دستمو گذاشتم رو قلبم و تسکین همیشگیم رو تکرار کردم.
"الا بذکر الله تطمئن القلوب"
چند مرتبه خوندمش که حالم بهتر شد و تونستم نفس عمیق بکشم.
خدایا خودت به خیر بگذرون. به حال خراب دلم رحم کن.
رفتم بیرون. کارن رو کاناپه منتظرم نشسته بود.
_بشین.
نشستم روبروش و سرمو انداختم پایین. نه بخاطر شرمساری و خجالت بلکه به خاطر اینکه هنوز نمیتونستم تو چشماش نگاه کنم.
_میدونم اذیتت کردم و ازم دلخوری. اما قهر نکردی و تو این مدت مثل یک خانوم باقی موندی.
نمیدونم چرا این شیطون درونم نمیزاره کسی از دستم در امان باشه.
خیلی سخته شبا تنها بخوابم در صورتی که کسی که دوسش دارم حالا همسرمه. خیلی سخته تو چشمام نگاه نکنی بخاطر اینکه منو نبخشیدی. خیلی سخته صبح و شب با فکر عذاب وجدان کار کنی و همسرت توخونه بچتو نگه داره.
من...من معذرت میخوام زهرا. میدونم اشتباه کردم ولی..ولی تو هم لجبازی کردی.
بزار کنار لجبازیتو. من از چادر و چاخچون خوشم نمیاد. درسته مسلمونی اما نباید خودتو از همه مخفی کنی و زیر اون چادر سیاهت قایم بشی.
باز داشت برمیگشت به حرفا و بحثای الکی و مسخره اش.
_بس کن کارن. من سرم بره چادرم نمیره.. این چادر یادگار مادرمه از سرمم نمیفته مگر اینکه مرده باشم. اونموقع هم کفن هست نمیزاره انداممو کسی ببینه.
_هه چرا چرت میگی زهرا آخه؟کی به تو که یک زن شوهر داری نگاه میکنه؟
بلند شدم و بدون اینکه نگاهش کنم گفتم:ببین کارن اینجا مثل خارج نیست که چشم مردا پر از زنای خرابکار باشه و به ناموس مردم نگاه نکنن چون خودشون چند نفر بین دست و بالشون رد و بدل میشه. اینجا ایرانه و آزادی نداریم. یعنی دینمون آزادی حجاب نداده اما متاسفانه هر زن و دختر و حتی پیرزنی که از تو خیابون رد میشه حتی اگر یکم حجاب نداشته باشه، چشم مردای هوس باز رو دنبال خودشون میکشونه. پس یادت نره اینجا ایرانه نه خارج.
اونم بلند شد و گفت:رفتی دانشگاه این چرت وپرتا رو یادت دادن؟
_اینا حقیقت محضه که تونمیخوای قبولش کنی. چون بویی از غیرت نبردی. نمیدونی مرد ایرانی واقعی اگه سرش بره غیرتش نمیره. نگاه نکن این مردای بی بند و بار و بی غیرتی که تو خیابون زناشون رو هزار جور میگردونن و ککشون نمیگزه. اینا مرد نیستن.
مواظب باش انگ نامردی بهت نخوره.
یکدفعه گونه سمت راستم سوخت. از سیلی که کارن بهم زده بود اشک به چشمام هجوم آورد.
دیگه طاقت اینهمه تحقیر رو نداشتم. اما بازم چیزی نگفتم و فقط با نگاه تاسف باری رفتم تو اتاق محدثه و در رو بستم.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ
🌺💫إنَّاغَيرُ مُهمِلِينَ لِمُراعاتِكُم و لا ناسينَ لِذِكرِكُم و لو لا ذلك لَنَزَلَ بكم
الَّأواءُ و اصطلمكم الأعداء.
🌺ما در رعايت حال شما هيچ کوتاهی
نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم
و گرنه محنت و دشواریها شما را از بُن
و ريشه قلع و قمع مى ساختند
📓 : بحار : ج ۵۴ ، ص ۷۲
#نماز_شب
امام رضا علیه السلام فرمودند:
« بر نماز شب و تهجّد، مراقبت و مداومت کنید؛ زیرا که نماز شب، احترام به ساحت اقدس پروردگار است؛ آن موجب افزایش روزی میگردد و چهرهها را زیبا میسازد و رزق آن روز را ضمانت میکند.
و در نماز وتر خود، درنگ و وقوف بسیار کنید؛ زیرا که درحدیث آمده است که: هر کس در نماز وتر خود، درنگ کند، وقوف و درنگ او در محشر و روز قیامت، اندک خواهد گشت.»
📚کتاب فقه الرضا علیه السلام
نشان از بی نشانها ص ۴۲۷
#مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی، خمش میکنی. هر چه خم شود خالی تر میشود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی میشود. دل آدم هم همین طور است، گاهی وقتها پر میشود از غم، از غصه،از حرفها و طعنههای دیگران.
قرآن می فرماید: "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا میدانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرفهایی که میزنند."سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
(سوره حجر آیه ۹۸)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کفاره گناهان کبیره
💠 استاد حسینی قمی
🔹حضرت امیر (ع) در حکمت ۲۴ نهج البلاغه فرمود:
«مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَهًُْ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ»؛
▫️یکی از کفارههای گناهان بزرگ، رسیدن به فریاد دادخواهان و برطرف کردن غم اندوهگینان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـه اثــر نــمـــاز شـــب در زنـــدگــی..!
🔻پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
الْمَهْدِیُّ طَاوُسُ أَهْلِ الْجَنَّةِ
مهدی طاووس اهل بهشت است
📚بحارالانوار ج۵۱ص۱۰۴
#مولود_نیمهشعبان
#اللهمعجللولیکالفرج
دوش در انجمن رأیفروشان، یکتن
آدمیزادهٔ دانا به نصیحت برخاست
گفت کای باشرفان رأی به کس مفروشید
که به آیینِ شرف رأیفروشی نه رواست
رأی خود را به خردمند وطنخواه دهید
که وطنخواه خردمند هوادار شماست
وانکه زر بخش کند تا که نماینده شود
نه وکیل است که غارتگر سیم و زر ماست
کرسی مجلس شوراست نه پاچال دکان
کز پی بیع و شری هرکس و ناکس را جاست
وان که او بندهٔ مطواع ستمکاران بود
جز ستمکاری ازو هیچ نمیباید خواست
جمع گفتند که از نامزدان نام ببر
تا که منفک شود از هم بد و خوب و کج و راست
گفت: من ناطق و گویا و ادیبم زینرو
میل من با ادبا و شعرا و خطباست
من هوادار فلانم که درین ملک امروز
به بیان و به بنان و به هنر بیهمتاست
او خطیب است ولیکن هنرش کمحرفی است
او فقیر است ولیکن صفتش استغناست
در شهامت همه دانیم که بیمانند است
در رفاقت همه دیدیم که بیروی و ریاست
هست با مرتجع و ظالم و جبار طرف
اندرین ملک چنین مرد فداکار کجاست
با فلان کس به رفاقت نهراسید از مرگ
تاکنون هم به هواداری او پابرجاست
با فلان آقا یار است از ایام قدیم
همچنین ثابت و با او به سر عهد و وفاست
هرکه مردانه به سر برد رفاقت با دوست
لاجرم در همه احوال به یاد رفقاست
ناگهان جست علی کور ز پایین اطاق
گفت خوبست ولی دیدهٔ او نابیناست
ممّد لنگ ز یک گوشه درآمد لنگان
گفت گویند که لنگ است و قیامش به عصاست
وز دگر گوشه بگفتا رجب سفلیسی
که ز سفلیس همانا به تنش استرخاست
تاجری گفت که آقای فلان محتکر است
گنجههایش همگی پر ز کتاب اعلاست
قلدر ملیونری گفت که آقای فلان
جعبهها دارد و هر جعبه پر از شمش طلاست
شاعری گفت که مداح فلانی بوده است
صلههایی که گرفتهست بر این حال گواست
بیشعوری که ندارد پر و پایی سخنش
گفت گویند سخنهای فلان بی پر و پاست
گفت آخوند رداپوش عمامه به سری
که فلان سخت طرفدار عمامهست و عباست
از کُلَهپوستیان گفت جوانی که فلان
متعصّب به فلان طرز کلاه است و قباست
ماجراجویی پرخاشگری بدعنقی
گفت آقای فلان با همهکس در دعواست
گفت بدکارهٔ رسواشدهٔ بدنامی
که فلان در برِ خاصان و عوامان رسواست
آنکه یاران همه از خوی بدش در تعبند
گفت رفتار فلان با رفقا جانفرساست
زشتخو مردی گفتا که فلان بدخویست
زشترو شخصی گفتا که فلان نازیباست
آنکه همصحبتیاش زحمت و رنجست و عذاب
گفت آقای فلان صحبت وی رنجافزاست
گفت چاقوکشی این عیب بزرگ یارو است
که شبان روزان چاقوی فلان خونپالاست
بود از دولتیان رشوهخوری بیپروا
گفت در رشوهخوری حیف که او بیپرواست
متجدد پسری گفت که آقای فلان
در تجدد ره افراط بپیماید راست
داهیای پشتهمانداز چنین گفت که وی
پادو و پشتهمانداز و پر از مکر و دهاست
عارفی از طرفی گفت چه خوبست که ما
کج نشینیم و بگوییم درین مجلس راست
آشکار است که هست این سخنان ضد و نقیض
جمع اضداد محالست و خلافست و خطاست
در حق وی همه از نفس نمودید قیاس
وین حقیقت ز سخنهای مخالف پیداست
چون که پای غرض آمد، مرض آید به وجود
گفتهٔ سعدی شیراز بر این حال گواست
گر تو با چشم ارادت نگری جانب دیو
دیوت اندر نظر افرشتهوش و حور لقاست
وگر از دیدهٔ انکار به یوسف نگری
یوسف اندر نظرت زشترخ و نازیباست
🟩 پاسخ های زیبای انتخاباتی از منظر ارزشمند:
📕 نهج البلاغه
🔰 یک نماینده تراز انقلاب اسلامی کسی است که :
🔸۱. مسئولیت را امانت بداند نه طعمه.
🍃 «نامه ۵ نهج البلاغه ».
🔸 ۲. در تصمیم سازی ، موازین و احکام شرعی را مد نظر داشته ، و التزام عملی به اطاعت از رهبر را دارا باشد .
🍃 «نامه ۵٠ نهج البلاغه ».
🔸۳. ساده زیست باشد و تجملگرا نباشد و ودر خانههای اشرافی زندگی نکند.
🍃 «نامه ۳ نهج البلاغه ».
🔸۴. خوشگذران و عافیت طلب نباشد.
🍃 «نامه ۱٠ نهج البلاغه ».
🔸۵. موقعیت شناس باشد و در جایی که سرعت عمل لازم است کندی نکند و در جایی که کندی لازم است شتاب نداشته باشد
🍃 «نامه ۱۳ نهج البلاغه ».
🔸 ۶. تندخو و بد رفتار نباشد و با مردم مدارا کند.
🍃 «نامه ۱۸ نهج البلاغه ».
🔸 ۷. به بیت المال مسلمین خیانت نکند.
🍃 «نامه ۲٠ نهج البلاغه ».
🔸۸. اهل اسراف و مالدوستی نباشد.
🍃 «نامه ۲۱ نهج البلاغه ».
🔸 ۹ . به آخرت و معاد التزام عملی داشته باشد.
🍃 «نامه ۲۲ نهج البلاغه ».
🔸 ۱۰. آشکار و پنهانش یکی باشد و فریبکار نباشد.
🍃 «نامه ۲۶ نهج البلاغه ».
🔸۱۱ . اهل انصاف باشد. ( امتیازها را فقط برای خود نخواهد) .
🍃 «نامه ۳۱ بند ۸ نهج البلاغه ».
🔸 ۱۲. دنیا پرست نباشد ( ضمن اصلاح امور دنیوی مردم ، در برنامه ها و راهبرد ها به سعادت اخروی آنها اهتمام داشته باشد )
🍃 «نامه ۳۱ بند ۱۲ نهج البلاغه » .
🔸 ۱۳. در مقابل دشمنان شجاعت و استقامت از خود نشان دهد ( ترسو نباشد ) .
🍃 «نامه ۳۸ بند ۲ نهج البلاغه ».
🔸 ۱۴. ساده زیست باشد ، تجمل گرا نباشد.
🍃 «نامه ۴۵ نهج البلاغه ».
🔸 ۱۵. در سختیهای روزگار( هنگام بروز حوادث سخت ، سیل ، زلزله ، قحطی وگرانی و...) با مردم شریک باشد و برای حل مشکل راه حل داشته باشد .
🍃 «نامه ۴۵ بند ۴ نهج البلاغه ».
🔸 ۱۶ . در مواجهه با مردم رفتاری با تواضع و فروتنی داشته باشد و خوشرو باشد( بد اخلاقی نکند ) .
🍃 «نامه ۴۶ نهج البلاغه ».
🔸۱۷. برتری و پست و مقامی که به واسطه رای مردم به دست میآورد باعث تغییر رفتار او نشود.
🍃 «نامه ۵٠ نهج البلاغه »
🔸 ۱۸. در رفع گرفتاری و برآورده ساختن نیازهای مردم انصاف داشته و صبور باشد.
🍃 «نامه ۵۱ نهج البلاغه ».
🔸۱۹. تاکید میشود ، حتماً منشور حکومت داریِ اسلامی (نامه ۵۳ نهج البلاغه )را کاملاً مسلط باشد.
🍃 «نامه ۵۳ نهج البلاغه ».
🔸 ۲۰. بعد از رسیدن به مسئولیت ، در میان مردم باشد و خود را از مردم پنهان نکند.
🍃 «نامه ۵۳ بند ۲٠ نهج البلاغه ».
🔸 ۲۱ . ریشه نزدیکان و اقوام خود را از دست درازی به اموال مردم بخشکاند. ( رانت خوار نباشد ) .
🍃 «نامه ۵۳ بند ۲۱ نهج البلاغه ».
🔸 ۲۲. برجام زده نباشد ، و حل مشکلات و حتی آب خوردن مردم را به قرارداد های خارجی پیوند نزند ، و برای حل مشکلات مردم از امکانات و توانایی های داخلی بهره ببرد .
🍃 «نامه ۵۳ بند ۲۲ نهج البلاغه ».
🔸 ۲۳. اگر توفیقی در خدمت به مردم حاصل کرد ، بر مردم منت نگذارد.
🍃 «نامه ۵۳ بند ۲۴ نهج البلاغه ».
┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄