eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
قشنگ ترین جمله های اسکاول شین: •دشمنان شما همه درون خودتان هستند. •تنها آن چیزهایی را به خودتان جذب میکنید که همواره به آنها می اندیشید. •خدا به زمان نیاز ندارد و هرگز دیر نمیکند. •کلامتان را عوض کنید تا جهانتان عوض شود، زیرا کلامتان جهانتان است. •تا لحظه‌ای که خواسته هات تحقق پیدا نکرده ازش با کسی حرفی نزن. •کسی که با خداست همواره شکست ناپذیر است. 🌸🌸🌸🌸
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 رئیس جمهور تَراز کسی است که هم آرمان‌گرا باشد و هم واقع‌بین. البته واقع‌بینی این نیست که مناسبات قدرت را فقط در سایۀ امپراتوری‌های حاکم بر جهان بفهمد! واقع‌بینی این است که ظرفیت تاریخی و مأموریت تمدّنی و آخرالزّمانی ملت ایران را که به حکومت جهانی اسلام منتهی می‌شود، درک کند و در این مسیر گام بردارد. ۱۴۰۳/۳/۲۳
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه‌ها و عملکردها متفاوت است و در زندگی مردم تأثیر دارد. 💠 مدد رسان
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴آقای به نظرم با این کارها خودتان را از چشم میلیونها آدمی که در تشییع شرکت کردند نندازید. 🎙میثم تمار
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفاوت دو جریان فکری حاکم بر مملکت به زبان طنز😂 بسیار عالی بود👌 حتما ببینید
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قارچ رو به سبک رستورانی سوخاری کن😍 مواد لازم: ۲ ق ماست، ۱/۴ لیوان آب سرد، ۲ ق غ آرد سفید، نمک، فلفل سیاه، زردچوبه، پودر سیر، نصف ق چ بکینگ پودر ۲بسته قارچ
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه صبحونه جذاب و خفن با اسفناج🥚🌿 مواد لازم : ◗ ۲ عدد تخم مرغ ◗ ۲ قاشق غذاخوری ماست ◗ ۲ قاشق غذاخوری روغن زيتون ◗ نمک و فلفل ◗ پاپریکا و زردچوبه ◗ ۱ ليوان اسفناج خرد شده ◗ ۲ قاشق پيازچه ◗ پنير موزارلا به مقدار لازم
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ته چین مرغ از اون غذاهایی که توی همه مهمونی‌ها باید باشه مواد لازم : زرده ۳ عدد برنج ۳ پیمانه ماست پرچرب ۴ ق کره آب شده ۴۰ گرم نمک، فلفل سیاه ران مرغ ۳ تکه پیاز و سیر پودر سیر زردچوبه پاپریکا زعفران
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️حتما تا انتها ببینید (اینبار بی تعارف و بدون سانسور) جواب قرآن به کسانی که حتی ایثارگری رو هم مسخره کردن 🟢خیلی قشنگ👌 حتما تاآخرببین ونشربده🌹 .
مدح و متن اهل بیت
شاهزاده ای در خدمت #قسمت پنجاه و هفتم🎬: پیامبر در بین یاران چشم می گرداند، هیچ‌کس نمی داند در ذهن پ
شاهزاده ای در خدمت پنجاه و هشتم🎬: فضه هم ‌که ذهنش سخت درگیر موضوع بود از جا برخواست خود را به جمعیتی که گرادگرد مولایش حلقه زده بودند رساند و از فاصله ای دورتر شاهد ماجرا بود. و گوش هایش را تیز کرده بود تا ببیند مولایش به باران سوالات مردم چه جواب میدهد. علی علیه السلام ، همانطور که لبخندی ملیح روی صورتش نشسته بود ،رو به جمعیت دورش گفت : هیچ نشده برادران ، پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمان داد که فوراً خود را به ابوبکر برسانم و هر کجا که او را دیدم ، آیات قرآن را از او بگیرم و خودم آن را برای مشرکان بخوانم. فضه با شنیدن این حرف ، لبخندی به لب آورد و با خود تکرار کرد : براستی کسی جز مولایم علی ، لایق این سعادت و ابلاغ فرمان خداوند به مشرکان نبوده و نیست. جمعیت که حالا می دانستند قضیه از چه قرار است ، علی را بدرقه کردند و دوباره به حضور پیامبر رسیدند. هنوز ساعتی از رفتن ابوتراب نگذشته بود که ابوبکر هراسان خود را به پیامبر رسانید ... ابوبکر که انگار در افکاری عجیب غرق بود ، نزدیک پیامبر آمد و با لحنی که از هیجان می لرزید گفت : چه شده یا رسول الله ؟! بین راه بودم که ابوتراب خود را به من رسانید و آیات را از من گرفت و گفت که به امر خداوند و دستور شما چنین می کند و من دانستم که واقعه ای مهم رخ داده...آیا...آیا در. مدح من از آسمان آیه ای نازل شده؟! جمعیت با شنیدن این حرف ابوبکر متعجب شدند و برخی زیر لب او را نیشخند می کردند ، چرا که سابقه نداشت در مدح کسی جز علی از آسمان آیه نازل شود... ناگاه مردی که سخن ابوبکر را شنیده بود از بین جمعیت برخاست و همانطور که از شدت خنده صدایش به رعشه افتاده بود گفت : ابابکر...آری جبرئیل امین به پیامبر نازل شد و تاکید کرد که تو لیاقت رساندن پیام خدا را به مشرکان نداری و با این حرف آن مرد کل جمعیت خنده سر دادند . در این هنگام ابوبکر رو به پیامبر صلی الله علیه واله نمود و با حالتی سؤالی او را نگریست. پیامبر نگاهی به جمع کرد و سپس رو به ابوبکر گفت : در مدح تو آیه ای نازل نشده اما جبرییل امین پیام دیگری از جانب خداوند برایم آورد و فرمود :خداوند می فرماید که هرگز وحی خدا جز بوسیلهٔ خودت یا مردی که از خود تو باشد ، نباید به مردم ابلاغ شود.. آری منظور خداوند آن بود که علی همان ولی بعد از من است ،باید ابلاغ این آیات را برعهده گیرد.. و اینچنین بود که هر روز با وضوحی بیشتر ، ولی بلا فصل پیامبر به ملت معرفی می شد و وجدان های بیدار این اشارات را با عمق جان می گرفتند. ادامه دارد 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
شاهزاده ای در خدمت پنجاه و نهم🎬: کاروان زائران مدینه النبی ، به همراه پیامبر صلی الله علیه واله وارد حرم امن الهی شدند ، روز ها، روزهای ماه ذی الحجه بود و پیامبر آخرین مراحل آئین حج ابراهیمی را به مردم آموزش می داد. فضه هم همچون نوگلی تازه نفس ، عطر محمدی را به جان می کشید و آموزش های پیامبر را به حافظه اش می سپرد و عجیب حلاوت زیارت خانهٔ خدا در جوار پیامبر و مولایش علی بر ذائقهٔ جانش نشسته بود. زیارت خانه خدا به اتمام رسید و کاروانیان در راه بازگشت به سرزمین های خود بودند پیامبر صلی الله علیه وآله ، همچون نگین انگشتری در میان مسلمانان می درخشید و به آنان درس خدا و خداشناسی و راه و رسم بندگی را می داد ، در این هنگام باز حال رسول خدا متغیر شد ، این حال و هوا برای فضه که نزدیک دو سال با خانوادهٔ رسالت همنشین بود ،بسیار آشنا می آمد. او خوب می دانست که در این حالت ، جبرئیل امین است که از آسمان فرود آمده و میهمان محضر رسول خداست ،پس باید منتظر پیامی دیگر از جانب خداوند بود. بعد از گذشت دقایقی ، پیامبر از جا برخواست ، همانطور که چهره اش نورانی تر از همیشه می نمود ، در بین جمعیت چشم گرداند و چشم گرداند و در آخر، نگاهش خیره بر روی مردی شد که شیر خدا بود در روی زمین ، همو که او را پدر خاک می نامیدند ، ابوترابش می خواندند و عنوان شجاع ترین مرد عرب را به خود اختصاص داده بود. پیامبر همانطور که خیره در نگاه علی و علی غرق در چشمان حبیبش رسول الله بود ،لبخندی چهرهٔ مبارکش را پوشانید و سپس رو به جمع فرمود : ای کسانی که ایمان آورده اید و راه درست و مستقیم را که همان راه حق و خداوند است یافته اید ، بدانید که اینک جبرئیل امین بر من نازل شد و پیغام بسیار مهمی را به من رسانید. پیامی که برای خداوند آنچنان مهم بوده که اراده کرده آن را در جمع حاجیان سرتاسر این کرهٔ خاکی بیان کند. پیامی که شما باید بشنوید و به گوش آنان که در این جمع نیستند و نمی شنوند،برسانید... پیامبر قبل از خواندن پیام و آیه ای که بر او نازل شده بود ، سخن ها گفت تا همگان به اهمیت این پیام پی ببرند. فضه هم که در جمع حاجیان حضور داشت ، سرا پا گوش شده بود تا حرف به حرف این پیام مهم را به گوش جان بسپارد ، تا بداند خواسته ی خدایش در چیست که اینهمه اهمیت داشته است و انگار حسی درون قلبش می گفت که بی شک این پیام مهم ، بی ربط به مولای عرشیان و فرشیان امیر مومنان علی علیه السلام نخواهد بود. آری ، فضه غرق در حرکات پیامبرش بود و پیامبر غرق در برکات دامادش علی.... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺