eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
23.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
27.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باورت میشه این بادمجون‌شکم‌پر تو کمتر از نیم ساعت آماده میشه البته اگه‌مثل من دستت تند باشه😁🥰 قول میدم اگه یبار بادمجون شکم پر اینجوری درست کنی دیگه میشه منوی ثابت غذاهات چون طعمش خیلی خاص و خفن😋👌 موادش؛::سبزی چوچاق که بجاش میتونی از سبزیهای خشک مثل نعناع هم‌استفاده کنی،یه پیاز بزرگ،گردو هرچی بیشتر بهتر،انار ترش یا آب انار یا رب انار چون هرکدومش باشه کافیه.
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کله پاچه مواد اولیه : یه دست کامل کله و پاچه نمک فلفل قرمز زردچوبه برگ بو چوب دارچین پیاز درسته سیر
🌷حدود۴۵ بارقرآن کریم ازبی توجهی ها گله کرده: 🌷۱.افلا یعقلون...آیافکرنمیکنند 🌷۲.افلایتدبرون القرآن...تدبردرقرآن نمیکنند؟ 🌷۳.افلایتوبون...آیاتوبه نمیکنند؟ 🌷۴.افلاتتفکرون...آیافکرنمیکنند؟ 🌷۵.افلاتتذکرون...آیابه خودنمی آیید؟ 🌷۶.افلاتتقون...آیاتقواپیشه نمیکنید؟ 🌷۷.افلاتذکرون...آیاتذکرنمی دهید؟ 🌷۸.افلایرون..آیانمیبینند؟ 🌷۹.افلایومنون...آیاایمان نمی آورند؟ 🌷۱۰.افلاتسمعون...آیاگوش نمیدهند؟ 🌷۱۱.افلاتبصرون...آیانمی بینید؟ 🌷۱۲.افلایسمعون...آیانمی شنوند؟ 🌷۱۳.افلایبصرون...آیانمی بینند؟ 🌷۱۴.افلایشکرون...آیاشکرنمیکنند؟ 🌷۱۵.افلاینظرون...آیانمی بینند؟ 🌷۱۶.افلایعلم‌...آیانمی داند؟
نماز والدین برای [هدایت] فرزند🌸 این نماز در کتاب مکارم الاخلاق تحت عنوان نماز پدر برای وارد شده است ولی به فرموده آیت‌الله بهجت، مادران نیز می‌توانند برای مرض اولاد خودشان به این نماز ملتزم باشند و بخوانند. آیت‌الله بهجت رحمه‌الله به برخی توصیه می‌کردند که این چهار رکعت را با نیت نماز شب در وقت نماز شب بخوانند. 🔸چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی) به این صورت که: 🔅در رکعت اول پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند: رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.[ بقره: ۱۲۸] 🔅در رکعت دوم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند: رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ‏.[ ابراهیم: ۴۰_ ۴۱] 🔅 در رکعت سوم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند: رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِمامًا.[ فرقان: ۷۴] 🔅در رکعت چهارم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند: رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحًا تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ.[ احقاف: ۱۵] 🔅بعد از سلام نماز ۱۰مرتبه بگوید: رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِمامًا.[ فرقان: ۷۴] 📚 بهجت‌الدعاء، ص٣٨٢ به نقل از کتاب مکارم الاخلاق
‍ 🍂🌺🍂🌺🍂🌺 📔 ✍درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. 🔹درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد. 🔸قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. 🔹وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت: ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟ خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست. 🔸اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت : این سزای پیمان شکنی من بود من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد. از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. او همچنان در خلوت و تنهایی و به دور از غوغای خلق در کلبه‌ای بیرون شهر به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بود. 🔹روزی یکی از آشنایان سر زده، نزد او آمد و دید که درویش با دو دست زنبیل می‌بافد. درویش ناراحت شد و به دوست خود گفت چرا بی خبر پیش من آمدی؟ مرد گفت : از شدت مهر و اشتیاق تاب دوری شما را نداشتم. شیخ تبسم کرد و گفت: ترا به خدا سوگند می‌‌دهم تا زمان مرگ من، این راز را با هیچکس نگویی. 🔸اما رفته رفته راز کرامت درویش فاش شد و همه مردم از این راز با خبر شدند. روزی درویش در خلوت با خدا گفت: خدایا چرا راز کرامت مرا بر خلق فاش کردی؟ خداوند فرمود : زیرا مردم نسبت به تو گمان بد داشتند و می‌گفتند او ریاکار و دزد بود و خدا او را رسوا کرد. راز کرامت تو را بر آنان فاش کردم تا بدگمانی آنها بر طرف شود و به مقام والای تو پی ببرند.
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مادر گناهکارا هم هست! بخاطر خطاهات این رابطه رو قطع نکن! |
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 مرگ همين اندازه به شما نزديک است شريف زندگي كنيد…
شیخ قمی @SheijQomiچرا وعده صادق 3 انجام نمی شود.mp3
زمان: حجم: 38.7M
🎙🔘زمان عملیات وعده صادق 3 کی فرامیرسد؟ ➖➖➖➖
14.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ کدام از اعمالم قبول نشد مگر یک عمل⁉️ 🔰آیت الله گلپایگانی : مرا پس از فوت به آسمان بردند و از من پرسیدند که چه آورده‌ای؟ 🎙استاد عالی
🔷 100 "تفاوت ها" 🔸 در زمینه ی غذا خوردن، کلی آداب و مستحبات توی دین هست که اگه کسی به این دستورات عمل کنه، توی 90 سالگی هم پرهیز غذایی نداره😊 و میتونه هر غذایی رو بخوره. 👌 ✅ چون داره با برنامه لذت غذا خوردنِ خودش رو تأمین میکنه. ❌ اما فرهنگ غربی کاری میکنه که آدم مثل ببعی ها بو بکشه و هرچی خوشش اومد بخوره و هیچ آدابی رو رعایت نکنه! 🚫 الانم میبینید این فرهنگ حیوانی غرب باعث افزایش بیماری های مثل چاقی و دیابت و فشار خون و ... شده. 🔺اینا همش نتیجه این فرهنگ مسخره ای هست که متاسفانه خیلی از و و و حتی برخی از ما باسرعت دارن به طرفش حرکت میکنن و مردم رو به سمتش هل میدن!😒 💯
❇️ تشرف سید مهدى عباباف نجفى ☑️ سید مهدى عباباف نجفى، که مداومت تشرف به مسجد سهله در شبهاى چهارشنبه را داشت فرمود: 🌌 شبى با جمعى از رفقا به مسجد سهله مشرف شدیم. ✨ دیدیم رکن قبله مسجد، طرف شرقى، همان جا که مقام (۱) حضرت حجت (ع) واقع می‌باشد، روشن است. پیش رفتیم. سید بزرگوارى در محراب مشغول عبادت بودند. معلوم شد آن روشنى، روشنى چراغ نیست، بلکه نور صورت مبارک آن سرور، در و دیوار را منور ساخته است. به جاى خود برگشته و باز نظر کردیم. آن صفه (۲) را روشن دیدیم، گویا چراغ نوربخشى در آن گذارده اند. چون نزدیک شدیم همان حال سابق را یافتیم تا یقین کردیم که آن بزرگوار امام ابرار و سلاله ائمه اطهار (ع) است. هیبت آن حضرت همه ما را گرفت. هر یک در جاى خود مانند چوب از حس و حرکت افتادیم، جز من که چند قدمى از رفقا جلوتر رفتم. هر چه خواستم نزدیک شوم یا عرضى کنم، در خود یارایى ندیدم، مگر این که مطلبى به خاطرم آمد و عرض کردم: 🔹 لطفا استخاره اى براى من بگیرید. ▫️ آن حضرت دست مبارک خود را باز نموده و با آن تسبیحى که مشغول به ذکر بودند، مشتى گرفته و بعد از حساب کردن در جواب به من فرمودند: 🔸 خوب است. ▫️ بعد هم روی مبارک خود را به سوی ما انداخته و نظر پر فیض خویش را برای لحظاتی بر ما ادامه داد. گویا انتظار داشت که حاجت دنیا و آخرت خویش را از درگاه لطف و عطایش درخواست نماییم، ولی سعادت و استعداد، ما را یاری نکرد و قفل خاموشی دهان ما را بست. سپس به سمت در مسجد روانه گردید، چون قدری تشریف برد قدرت در پای خودیافته به دنبالش روانه شدیم. وقتی خواست از در مسجد بیرون رود، دوباره روی مقدس خود را به طرف ما نمود و مدتی به همین حال بود. ما چند نفر بدون حس و حرکت بودیم و هیچ قدرتی نداشتیم. تا آن که بالاخره از مسجد خارج شدیم و به فاصله ای که بین دو در بود رسیدیم. آن بزرگوار از در دوم خارج شدند. به مجرد خروج حضرت قوت و شعور ما بازگشت. فورا و با سرعت هر چه بیشتر به سمت در دوم دویدیم. به چشم بهم زدنی از در دوم خارج شدیم و نظر به اطراف بیابان انداختیم، ولی هیچ کس را نیافتیم. هر چه به اطراف و اکناف دویدیم به هیچ وجه اثری نیافتیم و برای ما معلوم شد که به مجرد خروج از در دوم، حضرت از نظر ما مخفی شده اند. بر بی‌لیاقتی و از دست دادن فرصتی که برای ذکر حاجاتمان پیش آمده بود، افسوس خورده و متاثر شدیم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۶۶ (۱). مکانهایى که به خاطر دیده شدن معجزه یا کرامت و امثال این موارد، مورد توجّه واقع شده و کم‏ کم زیارتگاه شده‏‌اند. (۲). قسمتى از اتاق یا سالن که کمى بلندتر از جاهاى دیگر ساخته می‌شود. 🏷
گامی به راه و گامی در انتظار دارم سرگشته روزگاری پَرگاروار دارم دلبسته‌ٔ امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم یک عمر می‌زدم لاف از اختیار و اینک چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی سیلم که هستی خود از کوهسار دارم سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم ✍ غزلی از امام خامنه‌ای