eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که نماز قضا دارد آیا می تواند نماز مستحبی(نمازشب ) بخواند؟ روزه چطور؟
🌻🌻🌻🌻 داستان جالب "خر" با سواد "با سوادان بیشتر در معرض لگد خرند" ...! گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماینده ی حیوانات در دستگاه حاکم بود ... با وجود ظلم سلطان و تایید خر و حیله روباه، همه ی حیوانات، جنگل را رها کرده و فراری شدند، تا جایی که حاکم و نماینده و مشاورش هم تصمیم به رفتن گرفتند ... در مسیر گاهگاهی خر، گریزی میزد و علفی می خورد ... روباه که زیاد گرسنه بود به شیر گفت : اگر فکری نکنیم تو و من از گرسنگی می میریم و فقط خر زنده می ماند، زیرا او گیاه خوار است ... شیر گفت : چه فکری داری ؟... روباه گفت : خر را صدا بزن و بگو ما برای ادامه مسیر، نیاز به رهبر داریم. و باید از روی شجره نامه در بین خود یکی را انتخاب کنیم و از دستوراتش پیروی کنیم. قطعا تو انتخاب میشوی و بعد دستور بده تا خر را بکشیم و بخوریم ... شیر قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکیل دادند ... ابتدا شیر شجره نامه اش را خواند و فرمود : جد اندر جد من، حاکم و سلطان بوده اند ...! و بعد روباه ضمن تایید گفته شیر گفت : من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند ...! خر تا اندازه ای موضوع را فهمیده بود و دانست نقشه ی شومی در سر دارند، گفت : من سواد ندارم، شجره نامه ام زیر سمم نوشته شده ، کدامتان باسواد هستین آن را بخوانید ؟... شیر فورا گفت : من باسوادم، و رفت عقب خر، تا زیر سمش را بخواند ...! خر فورا جفتک محکمی به دهان شیر زد و گردنش را شکست ...! روباه که ماجرا را دید، رو به عقب پا به فرار گذاشت ... خر او را صدا زد و گفت : بیا حالا که شیر کشته شده، بقیه راه را با هم برویم ... روباه گفت : نه من کار دارم ... خر گفت : چه کاری ؟... گفت : می خواهم برگردم و قبر پدرم را پیدا کنم و هفت بار دورش بگردم و زیارتش کنم، که مرا نفرستاد مدرسه تا باسواد شوم ... وگرنه الان بجای شیر، گردن من شکسته بود ........!!!! _________ مثنوی معنوی، مولانا جلال الدین محمد بلخی
🔰شرح دعاے روز ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره ⬅️ اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ خدایا در ماہ رمضان مرا بہ اعمال صالح راهنمایی ڪن 🕊نہ این ڪہ فقط بخورم و بخوابم، طوری باشم ڪه  اهل سحر باشم دعای افتتاح بخوانم، دعای سحر بخوانم، این طور نباشد ڪہ دعاها را از رادیو و تلویزیون گوش ڪنیم بلڪہ باید خودمان دعاها را بخوانیم. ✨واعظی در قم بہ نام میرزا محمد تقی اشراقی بود ایشان از قول والدشان نقل می‌ڪرد ڪہ سحر در نجف اشرف هفتاد تن از علما را دیدم ڪہ دعای ابوحمزہ ثمالی را از حفظ در قنوت نماز  وتر می‌خواندند آن هم با حالت  گریہ لذا سعی ڪنید دعاها را خودتان بخوانید و سعی ڪنیم اهل عمل باشیم، در قدیم حرف با عمل توام بود اما الان فقط حرف است و شنیدن. 💠 خدایا در ماہ رمضان بہ اتیان اعمال صالح یاریم ڪن، توفیق بدہ اهل قرائت قرآن باشم ڪہ یڪی از اعمال صالح تلاوت قرآن است بهترین چیزها تلاوت قرآن است ڪہ زنگار دل را از بین می‌برد، مخصوصا در سحرها مقید باشید دو سہ صفحہ قرآن بخوانید، استغفار  هم زنگ دل را می‌برد، دست بر سر یتیم بڪشی هم زنگ دل را از بین می‌برد. ⬅️ وَاقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ خدایا احتیاجات مرا برآوردہ ڪن و هر آرزوی شرعی ڪہ دارم برای من مستجاب ڪن. 👈شرط قبولی دعا و برآوردہ شدن آرزوهای تو این است ڪہ امیدت فقط بہ خدا باشد و اگر دلت بہ جای دیگر گرم باشد و امیدت بہ دیگری بود. بدان ڪہ حاجتت برآوردہ نمی‌شود. ✅ دعای تو زمانی مستجاب می‌شود ڪہ از همہ ناامید بشوی و آن وقت زمان استجابت دعای توست. 🌸 برای برآوردہ شدن حاجاتتان توسل بہ اهل بیت علیه السلام داشتہ باشید، مخصوصا بہ حضرت نرجس خاتون سلام الله مادر امام زمان عج، حدود سی الی چهل سال قبل یڪی از اولیاء الهی این مطلب را بہ من آموختند و بہ هر ڪسی ڪہ گفتہ ام از توسل بہ حضرت نرجس خاتون سلام اللہ علیها نتیجہ گرفتہ اند. 🌿 شخصی بود ڪہ اهل فرزند نمی‌شد، من بہ او گفتم ڪہ یڪ ختم قرآن هدیہ بہ روح نرجس خاتون داشتہ باشد ڪہ ایشان هم عمل ڪردند و خواندند و صاحب اولاد شد. 🌷 و ایشان مادر ولی وقت است، اگر شما بہ ایشان متوسل شوید و مادر با امام زمان عج در میان بگذارد ڪہ فلانی بہ من متوسل شدہ است و حاجت خواستہ است، حضرت هم درخواست مادر بزرگوارشان را رد نمی‌ڪند و این توسل بسیار راهگشا و مجرب است و سرعت در اجابت، از خصوصیات توسل بہ حضرت نرجس خاتون می‌باشد. ⬅️ یَا مَنْ لاَ یَحْتَاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ وَ السُّؤَالِ ای خدایی ڪہ احتیاج نداری ڪہ من حاجتم را برای تو تفسیر و شرح ڪنم، 🌹چرا ڪہ خداوند عالم است بہ گرفتاری و مشڪل من، نہ تنها خداوند نیاز بہ شرح و تفسیر حاجاتمان ندارد، بلڪہ ائمہ علیه السلام هم همینطور هستند چرا ڪہ عالم بہ حاجات و دعاهای ما می‌باشند. 🍃 خدایا برای برآوردہ ڪردن حاجات ما، حتی احتیاج بہ شنیدن درخواست ما  نداری ڪسانی ڪہ از تو درخواستی هم ندارند تو ڪار آنها را راہ می‌اندازی. ⬅️ یَا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ چرا تو احتیاج بہ تفسیر و توضیح حاجات بندگانت نداری، برای اینڪہ تو عالم  هستی بہ هر امری ڪہ در دل بندگانت است، تو با خدای خود باش تا خدا ڪارت را درست بڪند. ⬅️ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین خدایا درود بفرست بر محمد و خاندان طاهر و پاڪ او
قسمت یازدهم: عبد مقتدر... 🔵💠🔵🔶🔷 👨 آقایون بزرگوار، نگاهشون به خانواده خودشون باشه نه به بیرون 🔎چند تا نکته هست که اگه👇 "آقایون" عزیز رعایت کنن قطعا زندگی شیرینی رو با خانمشون تجربه میکنن💟 ✳ببینید شوهر ِ یک زن، "مرد خانه" هست. مرد ِ خونه باید "مردونگیش" رو توی خونه بروز بده تا👇 ✅اهل خونه بهش احترام بزارن و حرفاشو به خوبی بپذیرن. 🔴مردانگی به نعره کشیدن سر زن و بچه نیست. ✅به اینه که سر سفره اول برای بقیه اعضای خانوادتون غذا بزارید بعد خودتون شروع کنید. ✅ بشینی کنار و از غذا خوردن زن و بچت لذت ببری.😊👧👶👩 💯وقتایی که خانمت نیست یه مسافرتی چیزی رفته، مدام بهش زنگ بزنی و برات مهم باشه که جای خانمت راحته و اذیت نمیشه 👱💟👩 ✅مدام احوالش رو بپرسی📞 🌺تنهامسیر آرامش🌺
💚 اےسايہ ات هميشه بيا اے با نگاه خود همہ جا ياورم طوفان معصيت به درون میکشد مرا تا موج آب رد نشده از سرم 🌹
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫امام على علیه السلام فرمود: خداوند روزه را واجب كرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.✨
✅سحر هفدهم این خبر را برسانید به عشاق نجف بوے سجاده خونین ڪسے مے آید... السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)...
آیت الله محمد شجاعی (ره): خیلی‌ها هستند عبادت‌ها می‌کنند، امّا اذیّت می‌کنند، نمازمی‌خوانند و واجبات را انجام می‌دهند امّا تحقیر می‌کنند، ، مؤمن هستند و نماز می‌خوانند ولی مؤمنی را سبّ می‌کنند یا لعن می‌کنند یا طعنه می زنند تعجّب نکنید این‌ها به سراغ اصلاح خودشان نرفتند این‌ها تهدیدکننده انسان است خوب گوش‌تان را باز کنید متوجّه باشید اگر که خواستید سالک باشید این‌ها در کمین شما است، هر چه که می‌گوییم در کمین ما وشماست، این‌ها را باید مجاهدت کرد، باید کنار گذاشت، به آسانی هم نمی‌شود من که  تصمیم می‌گیرم بعد از این دیگر کسی را تحقیر نکنم، توهین نکنم، اذیّت نکنم، سبّ نکنم، لعن نکنم، طعنه نزنم، با تصمیم تنها تمام نمی‌شود، در وجودتان هوی است، در وجودمان هوی است و این جلوه‌ها دارد، قدم به قدم انسان باید مراقب باشد، مراقب درون و قلب خود باشد که چه انگیزه‌ها در قلب وارد می‌شود، انسان را وادار به چه جزئیاتی می‌کند، چه حرف‌ها می‌زند، چه برخوردها میکند، این‌ها متصّل مراقبه می‌خواهد، باید با مجاهدت خود را از این‌ها پاک کرد، باید به نقطه‌های مقابل این اوصاف متصّل بود
حرف روز/ چرا رهبری دستور ندادند؟ مقام معظم رهبری دیروز در ارتباطی تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا در مورد مراسم دعا و نماز و عبادت تأکید کردند: «مسئله دعا و عبادت بخصوص در ماه رمضان، بخصوص در شب‌های قدر که در پیش است، یکی از نیازهای حتمی و اساسی مردم است؛ این با نیازهای مادّی از یک نظر تفاوتی ندارد، از یک نظر بالاتر از نیازهای مادّی مردم است. مردم احتیاج دارند به اینکه بخصوص در مسائل مهم، در قضایا یا حوادث مهم بتوانند این توسّل و این توجّه و این ارتباط با خدا و خواستن از خدا را داشته باشند؛ یک فکری برای این بشود.» گزاره‌های تحلیلی: 1- امام خامنه‌ای در این زمینه از مسئولان پزشکی خواستند که بررسی باز شدن مساجد را به کسانی بدهند که «اهمیت حضور دعا و توسّل و مسائل معنوی را به معنای واقعی کلمه درک کرده باشند» این موضوع نشان‌دهنده این است که ایشان تأکیددارند؛ افرادی می‌توانند نیاز جامعه به معنویت را درک کنند که در این زمینه خود، تشنگی و نیاز جامعه به عبادت را درک کرده باشند. 2- رهبر انقلاب بر قواعد سخت‌گیرانه برای عبادت جمعی هم اشاره کرده‌اند تا کسانی که کوچک‌ترین احتمالی در ذهنشان وجود دارد، آن شبهه هم پاک شود. مسئولین وزارت بهداشت توجه داشته باشند در دو ماه گذشته همین مساجد قرارگاه‌های مقابله با ویروس کرونا بوده‌اند و بسیجیان به‌صورت شبانه‌روز اقدامات ایمنی برای جامعه را از همین مکان‌ها مدیریت کرده‌اند. 3- یک نکته بسیار مهم در فرمایش‌های امام خامنه‌ای این است که ایشان از جایگاه رهبری خود دستور بازگشایی مساجد را نمی‌دهند و به نظر کارشناسی مسئولین بهداشتی اهمیت و احترام می‌نهند. این درخواست که «هر چه تصمیم‌گیری کردند، بر عهده من و همه مردم است که بر طبق آن تصمیم‌گیری‌ها ان‌شاءالله عمل بشود.» نشان‌دهنده حکمت ایشان در برخورد با مسائل است؛ نه‌تنها آن‌ها را تحت‌فشار نمی‌گذارد بلکه بازگشایی این اماکن را به ستاد ملی کرونا منوط می‌کند تا جامعه رشد و بلوغ نظام اسلامی و تفکیک وظایف را مشاهده کند و دورنمای یک جامعه مطلوب و ولایی در ذهن‌ها ترسیم گردد. نکته راهبردی: جامعه اسلامی و ایمانی در مقابله با این ویروس منحوس دارای نمونه‌های ممتازی از ایثار، گذشت، فداکاری و انفاق بود که در سایر جوامع کمتر دیده شد و این موفقیت‌ها به خاطر نقش رهبر جامعه اسلامی در نزدیک کردن دل‌ها و قلوب در رزمایش مؤمنانه و مساوات حاصل شد که برای لحظه‌به‌لحظه این فعالیت‌ها در ایران اسلامی باید جبهه شکر بر زمین سائید و خداوند سبحان را شاکر بود.
تعظیم تکنولوژی، اینترنت و آموزش مجازی در مقابل معلمی که خالصانه و بی ریا از یک روستا به روستای دیگر میرود تا تنها دانش آموز آن روستا در این روزهای قرنطینه از تحصیل باز نماند❤️ آقای معلم حتی بدنه ماشین خود را نیز به عنوان وایت برد استفاده میکند تا دانش آموز مطالب را بهتر و زودتر یاد بگیرد🙏
🍏🍏🍏 *خاطره ای زیبااززندگی شخصی دکتر* *الهی قمشه ای:* هفت یا هشت ساله بودم، به سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. *دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.* خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. *داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم* *اما اضطراب نهفته ای آزارم می‌ داد.* پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت: نه همشیره. *گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟* آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه توسط من جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد وگفت : *آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه.* دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت *به خاطر دو گناه مجازات می شدم،* *یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج آقاصبوری!* مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: *این دفعه مهمان من!* *ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟!* *بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست!* *بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟* چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه تحصیلات عالیه امروزی داشتن ونه ادعای خواندن كتاب های روان‌شناسی و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ *ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه وآبرویی نریزه...!*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 *🌹دو شهید غریب* 🔴 اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما ''بر سر مزار این دوقلوها'' بروید! 💫 برادران دو قلویی که غریبانه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!! قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم.... ثابت و ثاقب شهابی نشاط را کسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. تا اینکه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق ناگهان تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان سلمان شدند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد که وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقلوها دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می‌کنند! این رزمنده میگوید بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بی‌سرپرست هستند. هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. 🛤 عکس‌های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. ⭕ جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود که کمی بعد ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود و برادرش که فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد. چیزی نمیگذرد که برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی ، او هم شهید میشود. روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهایشان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمی‌دانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند، در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان، به همراه دست نوشته‌ای بود که به در و دیوار شهرها می‌چسباندند: "مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..." اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت و خانواده‌شان در کنار یکدیگر. 🔆 اما از شیرخوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. 💐 اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است! و سخت چشم به راهند... . خیلی غریبند. هیچ کس را ندارند ولی به‌ گردن‌ تک‌تک‌ ما‌حق‌دارند... 🌸 لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاه ست یک صلوات بفرستید... مخصوصا برای این دو بردار🌸 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 🌷روحشان شاد و یادشان گرامی باد