🖤
#تلنگـــــرانہ
🥀 #علی (ع) را جهل مردم کشت...
آنقدر #خسته اش کردند که کوه صبر و آرام جان پبغمبر با بغض میگوید:👇
💔خدايا
من اين #مردم را با پند و تذكّرهاى مداوم خسته كردم و آنها نيز #مرا خسته نمودند، آنها از من به #ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، #دل شكسته ام، به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلّط كن...
💚💚💚
گوشِ دلی کجاست که از چاه بشنود
پژواکِ خستگی و طنینِ مَلال تو ؟! ...
#حاجت
▫️دلم هوای تو دارد، هوای یک خلوت
▫️دلم هوای تو دیدن، هوای یک دعوت
▫️دلم گرفته خدایا، چکار باید کرد؟
▫️برای آنکه دلش می تپد برای زیارت
🏴🏴🏴🏴
به زودی می دهی پرچم به دست حضرت مهدی (عج)
تویی آنکس که می جنگی چو طغیان کرد سفیانی
تویی آن نایب مهدی (عج) که نامت در احادیث است
تویی سید از آن نوعی که گویندش خراسانی
تویی آن نوح کشتی بان که هستی یاور مهدی (عج)
در این دوران پر آشوب و دریاهای طوفانی
تو آن فانوس پر نوری که قبل از نور خورشیدی
تویی رهبر، تویی مونس در این شب های ظلمانی
تو را من دوست می دارم که یک پرتو ز خورشیدی
اگر من بد شدم آقا شما اما ز خوبانی
من از آن روز می ترسم که بینم روی خورشید و
ببندم چشم خود بر او ز گمراهی و نادانی
ظهور حضرت مهدی (عج) جلو افتاد از خونی
که کرکس های جنتلمن مکیدند از سلیمانی
وصیتنامه مالک تمام نکته اش این بود
علی تنها نماند تا نگردد کربلا ثانی
سلام من به آن رهبر که دارد لشکری مخلص
شعیب و موسوی، حاجی، سلامی ها و قاآنی
سلام من به خورشیدی که باشد منجی عالم
و ماهی که مسیح است و کُشد دجال شیطانی
خوش آن روزی که مهدی (عج) را ببینیم و هم عیسی را
که بر ظلم و ستم باشد ظهورش خط پایانی
📝 علی شیرازی
animation.gif
966.5K
به نام خدایی
که نزدیک است
خدایی که
وجودش عشق است
و با ذکر
نامش آرامش را در
خانه دل
جا می دهیم
🌼 بسم الله الرحمن الرحیم 🌼
animation.gif
526.2K
🌼 اولین روز هفته را
🌻باسلام و درود تازهای
🌼بشما مهربانان آغاز میکنم
🌻و از خدای مهربان میخواهم
🌼برکت نگاهش را
🌻در نگاهتان بریزد
🌼تا هرکجا مینگرید
🌻خیر باشد و شادی و مهربانی
با توسل #شهیدحسین_فهمیده و شهدای دانش آموز
امام خمینی درباره شهید فهمیده فرموده اند:
رهبر ما آن طفل دوازده سالهای است كه با قلب كوچك خود ، كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، خود را زیر تانك دشمن انداخت و آن را منهدم و خود نیز شربت شهادت نوشید.
رهبر معظم انقلاب، فرمودند:
🔸زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانش آموز بسیجی ، شهید فهمیده از اصالت های دفاع مقدس می باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کفاره افراد واجب النفقه و کفاره سادات
#حجت_الاسلام_فلاح_زاده
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند.
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد.
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
امام علی (ع) پاسخ دادند:
آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.
آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است.
(فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک)
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟
سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، "گناهان غیرحق الناس " اوبخشیده می شود.)
💕💕💕
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨امام عادل✨
در زمان خلافت و زمامداری امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد.
مدتی بعد زره در حالی پیدا شد که در اختیار مردی مسیحى (یا یهودی) بود.
حضرت به او فرمود: این زره برای من است، ولی آن مرد انکار کرد و گفت: زره در دست من است، شما که ادعا میکنید باید دلیل بیاورید.
امام او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسى بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام .
شُریح، قاضى دادگاه، به آن مرد گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى گویى؟
او گفت: این زره مال خود من است و در عین حال، گفته مقام خلافت (امیر المؤمنین) را تکذیب نمى کنم [ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد].
قاضى رو به امام کرده و عرضه داشت: شما مدّعى هستید و این شخص منکر است، به همین جهت، ارائه شاهد بر عهده شماست.
علی علیه السلام خندید و فرمود: قاضى راست مى گوید، اکنون باید شاهد آورم، ولى من شاهدی ندارم.
قاضى روى این اصل که مدّعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى (یا یهودی) حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد .
ولى مرد مسیحى که خود بهتر مى دانست زره برای چه کسى است، پس از آنکه چند قدم برداشت، برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست سپس اسلام آورد و اقرار کرد که زره برای على (ع) است .
حضرت علی (ع) از اسلام آوردن او خوشحال شد و زره را به او هدیه داد.
طولى نکشید که او با شوق و ایمان در زیر پرچم على (ع) و به همراه او با خوارج در جنگ نهروان جنگید.
دل شكسته ي من انس با علي دارد
*امشب دلاتون خوب شكسته ها "انا عند قلوب منكسره" خود خدا فرموده*
دل شكسته ي من انس با علي دارد
*از روزي كه خانومت رو بين در و ديوار گذاشتن،پهلوشو شكستن، اما دل مارم شكستند ، تا قيامت دل ما شكسته ي غم فاطمه و بچه هاشه*
دل شكسته ي من انس با علي دارد
دل از همه بگسسته ، تا علي دارد.....
منم زشهر ولايت ،زكوي سوختگان
شناسنامه ي من مهر يا علي دارد....
خدا مدال علي دوستي به ما دادست
به غير كشور شيعه كجا علي دارد.....
به روز حشر براي ،شفاعت امت
علي حسين و رسول خدا علي دارد....
*پيغمبر فرمود: قيامت كليدهاي بهشت و جهنم و ميدم دست علي ، اميرالمومنين ميان كنار آتش جهنم مي ايستند ، اينو سني ها نقل كردن ، فَرائدُ السِمطَين جويني مينويسه" شراره هاي آتش رو ميكنند به مولاي من و تو ، ميگن آقاجان كنار برو نور تو باعث ميشه شعله هاي من خاموش بشه..... بعد حضرت اشاره مي كنند آرام بگير" اشاره ميكنند فلاني دشمن منه ، "فخزي" او رو تو آتش بينداز ، فلاني از دوستان منه رهاش كن ،خدايا يعني ميشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشيم؟ آره كه ميشه" دهه ي آخر مگه نفرمود : "اتقن من النار" دلم هواي دعاي مجير كرد،بزار بگم زمزمه كن "سُبْحَانَكَ يَا اللهُ تَعَالَيْتَ يَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ" آگه امشب نام مارو ننويسي كجا برم ؟!! اصلا امشب اينجوري باهات حرف ميزنم " تا نبخشي ازين خيمه بيرون نميرم.... بدن بابا رو دفن كردن،امام مجتبي، متصدي دفنه" اولين ضربه رو كه زد ديد يه قبر آماده اي ، يه لوحي روش هست نوشته شده "هذا قبر اخي علي ابن ابيطالب" اين قبريه كه نوح نبي برا علي كنار گذاشته ، لذا تو زيارت نامه ش ميگي "السلام علي ضجيعيك آدمك و نوح" تمام اينها رو اميرالمومنين به امام مجتبي گفته بود، بالاي لحد و خواستند كنار بزنن، بالاي اين لوح ديدن انبياء اولوالعظم نشستن ، همه دارن به پيغمبر تسليت ميگن پايين لوح كه پايين پاي قبر بود ابي عبدالله كنار زد،اصلا اين سرش چيه نميدونم؟!! ديد چهار زن بهشتي دور مادرش فاطمه رو گرفتن ، اونا دارن به مادرش تسليت ميگن، نيمه شبه ديگه كجا بريم؟نمي دونم چه سريه، اون شب دفن مادرم ابي عبدالله نيمه شب اومد پايين پاي مادر،شروع كرد پاهاي مادر رو بوسه زد، اينجا هم نيمه شب حسين اومد پايين پاي علي،بازم مادرش رو زيارت كرد... آخ هر ديدي يه بازديدي داره.... نيمه شب هودج هايي از آسمان اومدن كنار گودال.... اين مادر اومده زيارت شبانه ي پسرش رو پس بده،حسين جان نيمه شب اومدي،نيمه شب اومدم ديدنت.... از بالاي سر.... (سر كه نداشت،سر بالاي نيزه بودا...)از بالاي بدن كه رگ هاي بريده نمايان بود پيغمبر آمد با انبياء اولوالعظم .... از پايين گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتي ،هر چه گشت ديد نعلينشو پيدا نمي كنه،عمامه ش رو به غارت بردن... لباسي كه فاطمه تهيه كرده بود به تنش نيست... واويلا ... واويلا .... هر چي گشت يه جاي سالم تو بدن پيدا كنه ،نكرد... آخ يه لحظه تصور كن اين زيارت زهرا بعد از لگد مالي سم اسب هاست.... آخ ازين بدن ديگه چيزي باقي نمانده بود.... نيمه شب مادر اومد ،غروب فرداش هم خواهرش اومد گفت داداش:
ته گودال فقط پيكر تو مانده و من 2
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ....
حسين .....
*شب زيارتي مخصوصه ارباب هستا" يه بيت ديگه ازين شعر بخونم و التماس دعا*
داداش...
ته گودال فقط پيكر تو مانده و من 2
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ....
تو و عباس كه رفتيد از آن روز به بعد
زخم هاي بدن دختر تو مانده و من....
حسين .....
Banifatemeh-Shab 23 Ramazan1398.mp3
7.49M
|⇦• مراسم احیا و قرآن بر سر گذاشتن ویژۀ شبهایِ قدر "شب بیست و سوم"با نوایِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
امام صادق علیه السلام میفرماید: «هر کس #سوره #عنکبوت و #روم را در #شب_بیست_و_سوم ماه رمضان تلاوت کند به خدا سوگند که او #اهل_بهشت است و هرگز کسى را از این سخن استثنا نمیکنم و ترس آن ندارم که خداوند بر سوگند من گناهى نویسد و به راستى، این دو سوره را نزد خدا جایگاه رفیعی است.
شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 109
|⇦• مراسم احیا و قرآن بر سر گذاشتن ویژۀ شبهایِ قدر "شب بیست و سوم"با نوایِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
استغفرالله و اتوب الیه ...
* خدایا تو رو قسمت میدم به قرآنت،تو رو قسمت میدم به پیغمبرانی که فرستادی راهنمای بشر باشند،تو رو قسمت میدم به امام هامون،به همه ی خوبان، امشب قلم عفو بر جرائمِ اعمال ما بکش....قرآن هارو باز کنید، مقابل صورت بگیرید...
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ
حالا قرآن رو ببوس،روی سرت بذار...
*اللَّهُمَّ به حقِ هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حقِ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حقِ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
_
ده مرتبه همه با هم،آخرین شبِ قدرِ،اگه سال دیگه ما نبودیم،دیگران مارو یاد کنند...ده مرتبه همه با هم : *بِکَ یَا اللّهُ…. *خدایا! طعم مناجاتت رو به ما بچشون...خدایا! طعم گناه کردن رو از همه ی ما بگیر...
_
ده مرتبه همه با هم* بمُحَمَّدٍ…….* خدایا! به حق پیغمبرِ مهربانی، ما رو نسبت به هم مهربون تر کن...خدایا کانون دنیا در اثر گرفتاری ها به هم ریخته،مرد و زن از هم جدا،پدر با پسر، خدایا به حق پیغمبر، آرامش رو بر زندگیِ همه ی ما مسلط بفرما...
_
ده مرتبه همه با هم:* بعَلِیٍّ……..* خدایا! در دو دنیا مارو از امیرالمؤمنین جدا مفرما...
_
میخوایم بریم دَرِ خونه ی مادر،همه با هم ده مرتبه: *الهی بفاطِمَهَ ……* خدایا! به حق فاطمه سلام الله علیها مارو فردای محشر جزوِ "اَینَ الفاطمیون" قرار بده...
_
ده مرتبه همه با هم:بالْحَسَنِ….. * خدایا! به حق کریمِ اهلبیت،هر کی خونه نداره صاحب خونه اش کن…به حق امام حسن،ریشه ی وهابیت رو بکن، روحِ مدافعان حرم رو شاد کن...
_
گفت:آقا! من شما رو خیلی دوست دارم،ولی نمیدونم چرا حسین رو یه جورِ دیگه دوست دارم...فرمود: ما هم حسین رو یه جور دیگه دوست داریم...
اولین بار مگه یادم میره،که نگام به پرچمِ تو افتاد
مادرم اسمِ تو رو خوند تو گوشم،پدرم سینه زدن یادم داد
عمریِ فکرِ،روز و شبِ من شده تو
چیزی نمیخوام از تو به غیر از خودِ تو
من تو رو دارم چه جوری دلم مُرَدد شه
من تو رو دارم همه دنیا با من بد شه
*ده مرتبه همه با هم،آقایی رو صدا میزنی،که هم گرسنه کشتن،هم تشنه..* بالْحُسَیْنِ…..*
_
ده مرتبه همه با هم:* بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ…*
_
ده مرتبه همه با هم:* بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ…*
_
ده مرتبه همه با هم،کسی رو میخوایم صدا بزنیم که فرمود:به شفاعت ما نمیرسه اون کسی که نماز رو سبک میشماره..اگر تا صبح قیامت هم دَم از آل الله بزنی...کار خیر انجام بدی،این حرف ها نیست،حرف حرف معصومِ...خدایا! به حق امام صادق ما رو از اهل نماز قرار بده...ده مرتبه: * بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد…*
_
ده مرتبه همه با هم * بمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ…*
_
می دونی دوست دارم امام رضا!
می دونی عاشقتم امام رضا!
قربونِ کبوترای حرمت امام رضا!
قربونِ این همه لطف و کَرَمِت امام رضا!
یا امام رضا خیلی دلم برات تنگ شده،ده مرتبه هم با هم*بعَلِیِّ بْنِ مُوسى…*خدایا! مردمِ مارو در پناه امام رضا حفظ کن،ریشه دشمنان مارو بکن...
_
ده مرتبه* بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی… *
_
ده مرتبه همه با هم * بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد…*
_
ده مرتبه* بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ…*
_
امام زمان فرمودند:"برای فَرَجِ من دعا کنید..."همه با همه برای ظهور آقامون دعا کنیم...
“اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ..."اللهم عجل لولیک الفرج..."
ده مرتبه همه با هم: * بالْحُجَّةِ....*
ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشیم...
🌙اعمال شب #بیست_وسوم ماه مبارک #رمضان
💐اللهم عجِل لولیک الفرج💐
🌹التماس دعا🌹
لیلة القدر
امشب،شب حساسی است..
شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان!
شبی که احتمال شب قدر درآن بیشتراست!
شبی که نوید شنیده شدن ندای آسمانی یا صیحهٔ آسمانی دراین شب داده شده است!!!
ازاعمال این شب، مکرر خواندن دعای« اللهم کن لولیک...»است..
یعنی دراین شب،
دعا برای ظهور،اصلی ترین دعاست!!
این یعنی، منتظرباشید
وچشم انتظار...
ندای آسمانی که حق است ونویدظهورحق و نابودی باطل میدهد...
امشب برای فرج امام زمان دعاکنیم
که دعابرای فرجش، گشایش درهمهٔ اموراست...
شب استجابت دعاست
☘اللهم عجل لولیک الفرج☘
🌸🌱🌸🌱💓🌱🌸🌱🌸
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨امام عادل✨
در زمان خلافت و زمامداری امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد.
مدتی بعد زره در حالی پیدا شد که در اختیار مردی مسیحى (یا یهودی) بود.
حضرت به او فرمود: این زره برای من است، ولی آن مرد انکار کرد و گفت: زره در دست من است، شما که ادعا میکنید باید دلیل بیاورید.
امام او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسى بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام .
شُریح، قاضى دادگاه، به آن مرد گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى گویى؟
او گفت: این زره مال خود من است و در عین حال، گفته مقام خلافت (امیر المؤمنین) را تکذیب نمى کنم [ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد].
قاضى رو به امام کرده و عرضه داشت: شما مدّعى هستید و این شخص منکر است، به همین جهت، ارائه شاهد بر عهده شماست.
علی علیه السلام خندید و فرمود: قاضى راست مى گوید، اکنون باید شاهد آورم، ولى من شاهدی ندارم.
قاضى روى این اصل که مدّعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى (یا یهودی) حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد .
ولى مرد مسیحى که خود بهتر مى دانست زره برای چه کسى است، پس از آنکه چند قدم برداشت، برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست سپس اسلام آورد و اقرار کرد که زره برای على (ع) است .
حضرت علی (ع) از اسلام آوردن او خوشحال شد و زره را به او هدیه داد.
طولى نکشید که او با شوق و ایمان در زیر پرچم على (ع) و به همراه او با خوارج در جنگ نهروان جنگید.
دل شكسته ي من انس با علي دارد
*امشب دلاتون خوب شكسته ها "انا عند قلوب منكسره" خود خدا فرموده*
دل شكسته ي من انس با علي دارد
*از روزي كه خانومت رو بين در و ديوار گذاشتن،پهلوشو شكستن، اما دل مارم شكستند ، تا قيامت دل ما شكسته ي غم فاطمه و بچه هاشه*
دل شكسته ي من انس با علي دارد
دل از همه بگسسته ، تا علي دارد.....
منم زشهر ولايت ،زكوي سوختگان
شناسنامه ي من مهر يا علي دارد....
خدا مدال علي دوستي به ما دادست
به غير كشور شيعه كجا علي دارد.....
به روز حشر براي ،شفاعت امت
علي حسين و رسول خدا علي دارد....
*پيغمبر فرمود: قيامت كليدهاي بهشت و جهنم و ميدم دست علي ، اميرالمومنين ميان كنار آتش جهنم مي ايستند ، اينو سني ها نقل كردن ، فَرائدُ السِمطَين جويني مينويسه" شراره هاي آتش رو ميكنند به مولاي من و تو ، ميگن آقاجان كنار برو نور تو باعث ميشه شعله هاي من خاموش بشه..... بعد حضرت اشاره مي كنند آرام بگير" اشاره ميكنند فلاني دشمن منه ، "فخزي" او رو تو آتش بينداز ، فلاني از دوستان منه رهاش كن ،خدايا يعني ميشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشيم؟ آره كه ميشه" دهه ي آخر مگه نفرمود : "اتقن من النار" دلم هواي دعاي مجير كرد،بزار بگم زمزمه كن "سُبْحَانَكَ يَا اللهُ تَعَالَيْتَ يَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ" آگه امشب نام مارو ننويسي كجا برم ؟!! اصلا امشب اينجوري باهات حرف ميزنم " تا نبخشي ازين خيمه بيرون نميرم.... بدن بابا رو دفن كردن،امام مجتبي، متصدي دفنه" اولين ضربه رو كه زد ديد يه قبر آماده اي ، يه لوحي روش هست نوشته شده "هذا قبر اخي علي ابن ابيطالب" اين قبريه كه نوح نبي برا علي كنار گذاشته ، لذا تو زيارت نامه ش ميگي "السلام علي ضجيعيك آدمك و نوح" تمام اينها رو اميرالمومنين به امام مجتبي گفته بود، بالاي لحد و خواستند كنار بزنن، بالاي اين لوح ديدن انبياء اولوالعظم نشستن ، همه دارن به پيغمبر تسليت ميگن پايين لوح كه پايين پاي قبر بود ابي عبدالله كنار زد،اصلا اين سرش چيه نميدونم؟!! ديد چهار زن بهشتي دور مادرش فاطمه رو گرفتن ، اونا دارن به مادرش تسليت ميگن، نيمه شبه ديگه كجا بريم؟نمي دونم چه سريه، اون شب دفن مادرم ابي عبدالله نيمه شب اومد پايين پاي مادر،شروع كرد پاهاي مادر رو بوسه زد، اينجا هم نيمه شب حسين اومد پايين پاي علي،بازم مادرش رو زيارت كرد... آخ هر ديدي يه بازديدي داره.... نيمه شب هودج هايي از آسمان اومدن كنار گودال.... اين مادر اومده زيارت شبانه ي پسرش رو پس بده،حسين جان نيمه شب اومدي،نيمه شب اومدم ديدنت.... از بالاي سر.... (سر كه نداشت،سر بالاي نيزه بودا...)از بالاي بدن كه رگ هاي بريده نمايان بود پيغمبر آمد با انبياء اولوالعظم .... از پايين گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتي ،هر چه گشت ديد نعلينشو پيدا نمي كنه،عمامه ش رو به غارت بردن... لباسي كه فاطمه تهيه كرده بود به تنش نيست... واويلا ... واويلا .... هر چي گشت يه جاي سالم تو بدن پيدا كنه ،نكرد... آخ يه لحظه تصور كن اين زيارت زهرا بعد از لگد مالي سم اسب هاست.... آخ ازين بدن ديگه چيزي باقي نمانده بود.... نيمه شب مادر اومد ،غروب فرداش هم خواهرش اومد گفت داداش:
ته گودال فقط پيكر تو مانده و من 2
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ....
حسين .....
داداش...
ته گودال فقط پيكر تو مانده و من 2
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ....
تو و عباس كه رفتيد از آن روز به بعد
زخم هاي بدن دختر تو مانده و من....
حسين .....
✍اولویتِ اول
🔔اگر کسی سر راهت قرار گرفت که #رضایت_خدا براش مهم نیست بهدرد نمیخوره، بزارش کنار✋
باید دنبال کسی بگردی که #رضایت_خدا براش مهم باشه.
☝️اینو من نمیگم❌
✅ آیه ۲۸ سوره کهف رو نگاه کن، خدا داره میگه؛↶
🕋 وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ
✨با کسانی باش که صبح و عصر پروردگار خود را میخوانند و تنها رضای او را میطلبند.
☝️این یعنی اینکه؛↶
💑 با هر کسی زندگی نکن❌
👫 با هر کسی رفیق نشو❌
📱تو هر سایت و کانالی نرو❌
📡 وقتت رو با هر کس و هر چیزی پر نکن❌
✅ تو زندگی مشترک، رفت و آمد با رفقا، تفریح و..... اولویتِ اول باید #رضایت_خدا باشه
😱مبادا به خاطر #پول و لذتهای #دنیا اولویتهای زندگیت عوض بشه و تصمیم غلطی بگیری❗️🔔
🕋 وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا
✨و ديدگانت را از آنان برمگير كه زيور دنيا را بطلبى.
🔔 به خاطر لذتهای #دنیا هیچ مومنی رو از خودت دور نکن❗️
😱 آخه بعضیا انقدر از خدا دور شدند که خدا رهاشون کرد به حال خودشون.
☝️همین باعث شد که تو کارهاشون دیگه #خدا رو در نظر نمیگیرن و کارهاشون و فکراشون درست نیست و همش اشتباه دارن.⚠️
پس تو راه اونا رو ادامه نده❌
👇👇👇
🕋 وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطا
✨و از كسانى كه دلشان را از ياد خود غافل كردهايم و در پى هوس خويشند و كارشان بر گزافه و زياده روى است، پيروى مكن.