eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.5هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️نخواندن سوره پس از الحاق به نماز جماعت 🔷س 5297: اگر امام در رکعت سوم باشد و ما در رکعت دوم و یا اول باشیم و وقت برای خواندن سوره نباشد، چه وظیفه ای داریم؟ و اگر سوره بخوانیم و خود را در سجده به امام برسانیم، نماز به جماعت صحیح است؟ ✅ج: اگر بدانید چنانچه سوره را بخوانید در رکوع به امام نمی رسید، باید سوره را نخوانید و اگر خواندید و به رکوع نرسیدید نماز فرادا می شود.  📕منبع: leader.ir
‼️تقدیم نماز قضا بر ادا 🔷س 5299: اگر نماز قضا به عهده شخص باشد، می تواند ابتدا نماز واجب یومیه را بخواند و پس از آن نماز را قضا کند؟ ✅ج: کسی که نماز قضا دارد، می‌تواند نمازی که اکنون بر او واجب شده را بخواند؛ ولی احتیاط واجب آن است که اگر فقط یک نماز است ابتدا نماز قضا را به جا آورد؛ به خصوص اگر نماز قضا مربوط به همان روز باشد.
مداحی_آنلاین_به_پیش_چشم_همگان،_نسوزان_مرا_مطیعی.mp3
6.68M
با خدا 🍃باز آمدم تا اینکه دستم بگیری 🍃شرمندم که آیا مرا می پذیری 🎤
• . 🌿+از آیتـــــ الله بهجتـــــ«ره» پرســـــیدند: -امـــــام زمـــــان«عج» ڪجاستـــــ⁉️ +فـــــرمودند: «آقـــــا در قلبـــــ شماستـــــ» مواظبـــــ بـــــاشید بیرونـــــش نڪـــــنید‼️ آجـــــرڪـــــ الله یـــــا صاحبـــــ الزمـــــان"عج" 💕💙💕
❇️چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نیست؟! ✍ آیت الله جوادی آملی: وقتی از وجود مبارک امام صادق (ع) سؤال می‌کنند چرا دعای ما مستجاب نیست، فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را می‌خوانید که نمی‌شناسید. اینکه می‌بینید بعضی از ادعیه ما مستجاب نیست برای اینکه یک مقدار توجه ما نزد قدرت‌های خود ما یا وابستگی‌های ماست و بخشی از توجه ما به طرف الله است. کسی که هم به طبیب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحصیل دارو چشم دوخت، هم به قدرت پرستار، چنین انسانی وقتی می‌گوید «اللهم اشفنی» او با خدا بصورت نیم‌رخ سخن می‌گوید برای اینکه بخشی از توجه‌اش متوجه خداست و بخشی از توجه‌اش متوجه امکانات خودش می‌باشد لذا چنین دعایی، دعای خالص نیست. 💥وقتی از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) سؤال می‌کنند چرا دعای ما مستجاب نیست فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را می‌خوانید که نمی‌شناسید. بنابراین ما باید با تمام چهره و هویّت چیزی را از خدا بخواهیم؛ اگر در نیایش و دعا می‌خواهیم با تمام چهره و هویّت بخواهیم و اگر در عبادت می‌گوییم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾ باید با تمام ‌چهره به خدا عرض کنیم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾. 💕💚💕
✅داستان کوتاه ✍ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ می خواﻫﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻧَﺠﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﺎﮐﯽ ﭼﯿﺴﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ، ﻭﺯﯾﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﺎﻣﻮﺭ می کند ﮐﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻧَﺠﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﻧَﺠﺲ ﺗﺮﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﺪ، ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺨﺖ ﻭ ﺗﺎﺟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﺪ. ﻭﺯﯾﺮ ﻫﻢ ﻋﺎﺯﻡ ﺳﻔﺮ می شوﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ یک سال ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻭ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻭ ﺻﺤﺒﺘﻬﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺪﻓﻮﻉ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺍﺷﺮﻑ مخلوقات ﺑﺎﺷﺪ. خوشحال ﻋﺎﺯﻡ ﺩﯾﺎﺭ ﺧﻮﺩ می شوﺩ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺭﺍ می بیند ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ می گوﯾﺪ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﻢ ﺷﺎﯾﺪ ﺟﻮﺍﺏ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺎ چوﭘﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻭﺯﯾﺮ می گوﯾﺪ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﺷﺮﻁ ﺩﺍﺭم ﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺷﺮﻁ ﺭﺍ می پزﯾﺮﺩ. ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻫﻢ می گوﯾﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺪﻓﻮﻉ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﻭﺯﯾﺮ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ می شوﺩ ﮐﻪ می خوﺍﻫﺪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ. ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ می گوﯾﺪ ﺗﻮ می توﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﯽ ﺍﻣﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ اﯼ ﻧﺸﻨﯿﺪﯼ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﮑﺶ. 💥ﺧﻼﺻﻪ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﺎﺝ ﻭ ﺗﺨﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻗﺒﻮﻝ می کند ﻭ ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﺪ. ﺳﭙﺲ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ می گوﯾﺪ: ﮐﺜﯿﻒ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻧﺠﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ "ﻃﻤﻊ" ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ که ﻓﮑﺮ می کرﺩﯼ ﻧَﺠﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ بخوری! 💕❤️💕
: عزت نفس خوابم برده بود که دستي آرام روي شونه ام قرار گرفت ... ناخودآگاه با پشت دست محکم دستش رو پس زدم ... چشم هام رو که باز کردم ساندرز کنارم ايستاده بود ... خيلي آروم داشت انگشت هاش رو باز و بسته مي کرد ... از شدت ضربه، دستِ نيمه مشت من درد گرفته بود ... چه برسه به ... دست هام رو بالا آوردم و براي چند لحظه صورت و چشم هام رو ماليدم ... به سختي باز مي شدن ... - شرمنده ... نمي دونستم اينقدر عميق خوابيده بوديد ... همسرم پيام داد که باهام کار داشتيد و احتمالا اومديد اينجا ... حالتم رو به خواب عميق ربط داد در حالي که حتي يه بچه دو ساله هم مي فهميد واکنش من ... پاسخ ضمير ناخودآگاهم در برابر احساس خطر بود ... و اون جمله اش رو طوري مطرح کرد که عذرخواهيش با اهانت نسبت به من همراه نباشه ... شبیه اینکه ... "ببخشید قصد ترسوندنت رو نداشتم" ... براي چند لحظه حالت نگاهم بهش عوض شد ... و اون هنوز ساکت ايستاده بود ... دستي لاي موهام کشيدم و همزمان بلند شدن به دستش اشاره کردم ... - فکر کنم من بايد عذرخواهي مي کردم ... تا فهميد متوجه شدم که ضربه بدي به دستش زدم ... سريع انگشت هاش رو توي همون حالت نگه داشت تا مخفيش کنه ... و اين کار دوباره من رو به وادي سکوت ناخودآگاه کشيد ... هر کسي غير از اون بود از اين موقعيت براي ايجاد برتري و تسلط استفاده مي کرد ... اما اون ... فقط لبخند زد ... - اتفاقي نيوفتاد که به خاطرش عذرخواهي کنيد ... بي توجه به حرفي که زد بي اختيار شروع کردم به توضیح علت رفتارم ... - بعد از اينکه چاقو خوردم اينطوري شدم ... غير اراديه ... البته الان واکنشم به شدت قبل نيست ... پريد وسط حرفم ... و موضوع رو عوض کرد ... شايد ديگران متوجه علت اين رفتارش نمي شدن ... اما براي من فرق داشت ... به وضوح مي تونستم ببينم نمي خواد بيشتر از اين خودم رو جلوش تحقير کنم ... داشت از شخصيت و نقطه ضعف و شکست من دفاع مي کرد ... نمي تونستم نگاهم رو از روش بردارم ... تا به حال در چنين شرايطي قرار نگرفته بودم ... شرايطي که در مقابل يک انسان ... حس کوچک بودن با عزت نفس همراه بشه ... طوري با من برخورد مي کرد که از درون احساس عزت مي کردم در حالي که تک تک سلول هام داشت حقارتم رو فرياد مي کشيد ... و چه تضاد عجيبي بهم آميخته بود ... اون، عزیزی بود که به کوچکیِ من، بزرگی می بخشید ... - چه کار مهمي توي روز تعطيل، شما رو به اينجا کشونده؟ ... صداش من رو به خودم آورد ... لبخند کوچکي صورتم رو پر کرد ... - چند وقتي هست ديگه زمان برای استراحت و تعطيلات ندارم ... دقيقا از حرف هاي اون شب ... ذهنم به حدي پر از سوال و آشفته است که مديريتش از دستم در رفته ... ساندرز از کليسا خارج شد ... و من دنبالش ... هنوز تا زمان بردن مادرش، وقت بود ... هر چند در برابر ذهن آشفته و سوال هاي در هم من، به اندازه چشم بر هم زدني بيشتر نمي شد ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: مسیرهای ایدئولوژیک سوال هام رو يکي پس از ديگري مي پرسيدم ... آشفته و دسته بندي نشده ... ذهن من، ذهن يک مسلمان نبود ... و نمي تونستم اون سوالات رو دسته بندي کنم ... نمي دونستم هر سوال در کدوم بخش و موضوع قرار مي گيره ... گاهي به ايدئولوژي هاي خداشناسي ... گاهي به نظريات نظام اجتماعي و جهان بيني ... و گاهي ... اون روي نيمکت کنار فضای سبز جلوی کلیسا نشسته بود ... و من مقابلش ايستاده... درونم طوفان بود و ذهنم هر لحظه آشفته تر مي شد ... هر جوابي که مي گرفتم هزاران سوال در کنارش جوانه مي زد ... چنان تلاطمي که نمي گذاشت حتي سي ثانيه روي نيمکت بشينم ... و هي بالا و پايين مي رفتم ... تضاد انديشه ها و نگرش هاي اسلامي برام عجيب بود ... با وجود اينکه کلمات و جملات ساندرز سنجيده و معقول به نظر مي رسيد ... اما حرف هاي مخالفين و ساير گروه هاي اسلامي هم ذهنم رو درگير مي کرد ... نمي تونستم درست و غلط رو پيدا کنم ... انگار حقيقت خط باريکي از نور بود که در ميان اون همه شبهه و تاريکي گم مي شد ... يا شايد ذهن ناآرام من گمش مي کرد ... ساندرز داشت به آخرين سوالي که پرسيده بودم جواب مي داد ... اما به جاي اینکه اون از سوال پیچ شدن خسته شده باشه ... من خسته و کلافه شده بودم ... بي توجه به کلماتش نشستم روي نيمکت و سرم رو بردم عقب ... سرم ار پشت، حال نيمه آويزان پيدا کرده بود ... با ديدن من توي اون شرايط، جملاتش رو خورد و سکوت کرد ... فهميد ديگه مغزم اجازه ورود هيچ کلمه اي رو نميده ... ساکت، زل زده بود به من ... چند لحظه توي همون حالت باقي موندم ... - اين کلمات به همون اندازه که جالبه ... به همون اندازه گيج کننده و احمقانه است ... - گیج کنندگیش درسته ... چون تازه است و بهم پیچیده ... اما احمقانه ... سرم رو آوردم بالا ... - همين کلمات، حرف ها و مباني رو توي حرف تروريست ها هم خوندم ... مباني تون يکيه ... اما عمل تون با هم فرق داره ... چطور ممکنه از يک مبنا و يک نقطه ... دو مسير کاملا متفاوت به اسم خدا منشا بگيره؟ ... هر لحظه، چالش و سوال جديد مقابلش قرار مي دادم ... سوال ها و پیچش ها یکی پس از دیگری ... التهاب درونم دوباره شعله کشيد ... از جا پريدم و مقابلش ايستادم ... و اون همچنان ساکت بود ... - علي رغم اينکه به شدت احمقانه است ... ولی بیا بپذیریم که خدایی وجود داره ... و ممکنه از یه ایدئولوژی، چند مسیر منشأ بشه ... و بپذیریم که فقط يه مسير، مسير صحيح و اسلامه ... از کجا مي دوني اون چيزي رو که باور داري از طرف خداست و بايد بهش عمل کرد ... مسير اونها نيست ... و تو بر حقي؟ ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتی از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ی نعمتهای دنیا پوچ است؛ یعنی میتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهی را به دست آورد.
حضرت امام صادق علیہ السلام فرمودند : هر ڪس هنگامے ڪـہ بہ بستر خواب مے رود سہ مرتبہ این دعا را بخواند از گناهان بیرون آید مانند روزے ڪـہ از مادر متولد شدہ باشد : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ عَلَا فَقَهَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَطَنَ فَخَبَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَلَكَ فَقَدَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ يُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ يُمِيتُ الْأَحْيَاءَ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ 📚 اصول کافی ج ۴ کتاب الدعا ح ۳۳۰۳
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
آقا جانم به ماه نگاه میکنم و تمام امیدم این است که زندگیم روشن شود به نور روی ماه شما... 🌷اللهّم عجّل لولیک الفرج🌷 🌟شبتون مهدوی🌟
تازه بابا شده بود. بهش گفتم: حاجی دلت برای بچه ت تنگ نشده؟! ، جبهه و جنگ بس نیست!!؟ تو که به اندازه ی خودت توی جنگ بودی خندید و گفت: اگه صد تا بچه هم داشته باشم ، روزی صد مرتبه هم خبر بیارن که بچه ت رو ازت گرفتن ، من دست از خمینی برنمی دارم...... 💕❤️💕
داستانک ﮐﺴﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : می ﺷﻮﺩ همه ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟ ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟ و ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ. ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ. ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ بالاخره ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ، ﺍینطور ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ؟ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ... 📌ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ. ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ، ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﺪ . 💕💚💕
✨﷽✨ 🌹 آیت‌الله بهجت (ره) : ✍حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست».(شوری: ۳۰) آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]» یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، دعای فرج را زیاد بخوانیم . 📚 در محضر بهجت، ج ٢، ص ١٣ . 💕🧡💕
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود ، دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود صورتحساب !!! کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان بیرون بردن زباله 1000 تومان جمع بدهی شما به من :12.000 تومان ! مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد، چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت: بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ بابت غذا، نظافت تو، اسباب بازی هایت هیچ و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است. وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت: مامان ... دوستت دارم آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!! نتیجه گیری اخلاقی : قابل توجه اونهائی که فکر میکنند مرور زمان آنها را بزرگ کرده و حالا که هیکل درشت کردند خدا را هم بنده نیستند. بعضی وقتها نیازه به این موارد فکر کنیم ... کسانی که از خانواده دور هستند شاید بهتر درک کنند. نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!! مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان نه 12.000 تومان 💕❤️💕
✨﷽✨__ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : 👌روزی در حرم امام رضا علیه السلام جوانی نزد من آمد و پرسید: اگر بخواهم زنگار دلم را پاک کنم باید چه کنم؟ از این جوان و سوالی که پرسید خیلی خوشم اومد. 🔰به او گفتم برای پاک کردن دلت چند راه ساده وجود دارد. 🍁1️⃣ اول اینکه از قرائت قرآن مخصوصا سحر ها غفلت نکن. 🍁 2️⃣ دیگر اینکه زیاد استغفار کن 🍁 3️⃣ یک راه دیگر که البته آن زمان به آن جوان نگفتم؛ محبت به بچه یتیم است. تا میتوانی به یتیمان محبت کن و دست نوازش بر سرشان بکش 💕💜💕
🌿 🔰آیتـــــ الله قاضے : علیکم بقرائتـــــ القرآن الکریم فی اللیل بالصوتـــــ الحسن الحزین فهو شرابـــــ المؤمنین 🔸 بـــــر شـــــما بـــــاد بـــــه قرائتــــــــــ قـــــرآن ڪـــــریم در شبــــــــــ، بـــــا صـــــداے زیبـــــا و غم انگـــــیز، پـــــس آن شـــــرابــــــــــ مـــــؤمنین استــــــــــ . 💕🧡💕
حدیثـــــ قدسے:🌿 '' خـــــداوند‌مےفـــــرماید: اگـــــر‌ بنده‌هایے ڪه‌ بـــــه‌ مـــــن‌ پشتـــــ مےڪـــــنند بـــــدانند ڪـــــه‌ چـــــقدر‌ بـــــه‌ آنـــــان‌ اشتـــــیاق دارم از شـــــوق خـــــواهند مـُــــرد؛ :) 💕💖💕
خیمه ات را در بیابان ها زدی، آقا چرا؟ خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟ وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم😭 ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
18.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬موضوع: ازدواجی که به دست شهدا رقم خورد
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨ حضرت محمد صلى‌اللّٰه‏‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: خودتان را با هر وسيله اى كه مى توانيد پاكيزه كنيد، زيرا كه خداى متعال اسلام را برپايه پاكيزگى بنا كرده است و هرگز به بهشت نمى رود، مگر كسى كه پاكيزه باشد.✨ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله مباحث خانواده‌ی آسمانی 🛤 پله‌ی اوّل 🏝انتخاب هدف 🔴 ادامه دارد...
✅هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد ✍امام خمینی: چقدر زشت است انسانی که خود دارای هزاران عیب است از عیوب خود غفلت کند و به عیوب دیگران بپردازد تا عیوب دیگران را مانع و سرپوشی از کشف عیوب خود قرار بدهد.اگر انسان قدری در حالات و اخلاق و اعمال خود سیر کند و به اصلاح آن بپردازد در نهایت کارهایش اصلاح می‌شود و اگر خود را خالی از هر گونه عیبی بداند نهایت جهل و نادانی او است و هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد و با آن که مجموعه‌ی عیوب است ، به عیوب دیگران بپردازد. 📚چهل حدیث ، ص 269
‼️خمس لباس و وسائلی که استفاده نشده 🔷س 5300: آیا پرداخت خمس قیمت لباس و امثال آن که در حد شأن است اما تا پایان سال خمسی پوشیده نشده است، واجب است؟ ✅ج: اگر هنگام خرید مورد نیاز بوده است، یعنی در آن هنگام باید ـ هر چند برای زمان نیاز ـ لباس خریده می شده است، خمس ندارد، حتی در صورتی که تا پایان سال خمسی استفاده نشده باشد. 📕منبع: leader.ir
❄️⇦ می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. ❄️⇦ مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. ❄️⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: «تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.»
✴️ دوشنبه 👈 11 اسفند 1399 👈 17 رجب 1442👈 1 مارس2021 🕌 مناسبت های دینی اسلامی . 🔥 مرگ مامون در ۴۸ سالگی " ۲۱۸هجری 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . 📛 اقدامات قضایی. 📛و قرض و وام دادن و گرفتن خوب نیست. 👶 زایمان خوب و نوزاد خوب تربیت شود و هرگز فقیر نگردد و حالش خوب و زندگی خوب و پاکی خواهد داشت . ان شاءالله 🤒 بیمار امروز شفا یابد . ان شاءالله ✈️ مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 👩‍❤️‍👩حکم مباشرت امشب . مباشرت امشب (شب سه شنبه ) ، مباشرت خوب و فرزند دهانی خوشبو و مهربان و دل رحم خواهد شد . ان شاء الله 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز انجام امور زیر نیک است : ✳️ فروش جواهرات . ✳️ آغاز معالجات و درمان. ✳️ کودک به گهواره نهادن . ✳️ و خوردن نوشیدنی ها نیک است . 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، میانه است . 🔴 یا در این روز از ماه قمری ،موجب صحت بدن میشود. 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد . 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود . ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی🌸
‼️نماز استیجاری 🔷س 5301: اگر مرد شود نمازهای قضای زن را بخواند، باید طبق نماز بخواند، مثلا در حضور مردان نمازهای جهری را آهسته بخواند؟ 💠 جواب: باید طبق وظیفۀ خودش عمل کند.