eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
1_749047991.mp3
2.32M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃اباصالح التماس دعا 🍃هر کجا رفتی یاد ما هم باش 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تحلیل استاد از چرایی اهمیت فتح‌قدس برای مسلمانان جهان: ⭕️ یهود، به دنبال و سیطره بر کل عالم است. برای تصاحب کل عالم، به دنبال بازسازی هویت خود در قدس است. فتح و پاکسازی آن، باعث انهدام هویت‌دروغین یهود و آزادسازی کل دنیا از شر این قوم ستمکار است.
نوکر نرود به کربلا پس چه کند...؟ خود را نرساند به شما پس چه کند...؟ قلبش به کرمخانه ارباب خوش است... گر رو نزند به آشنا پس چه کند... ؟ دارو ز شفاخانه تربت خواهد ... جامانده زکربلا شفا پس چه کند...؟ ❤️
مداحی آنلاین - اضطرار به حجت - حجت الاسلام عالی.mp3
2.39M
♨️اضطرار به حجت 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه (عج) 🍃آقای من از ما که گوییا به تو خیری نمیرسد 🍃پس خود به لب دعای فرج را زیاد کن 🎤 👌بسیار دلنشین 💔 🌷
جمعه شد آقا نگاهم بر در است در فـراق یار آهـم از سر است می نمایندجمعه ها گر افتخار باشد از مهـدی زهـرا انتظار أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِولیڪَ ألفرج
🌷به نام خداوباسلام 🌷قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : 🌷 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اَللَّهُ حَسَنَاتٍ اَلصِّدْقُ وَ اَلْحَيَاءُ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ وَ اَلشُّكْرُ. کافی ج 2 ص 107 🌷رسول خدا ص فرمودند: 🌷چهار صفت است که در هرکس باشد ،هرچقدر گناه کرده باشد خدا گناهانش رابه حسنات تبدیل میکند: 🌷1.راستگویی 🌷2.حیا 🌷3.خوش اخلاقی 🌷4.شاکربودن 💕💙💕
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 وقت ملاقات تموم شد و من رفتم بیرون. ترجیح دادم شب برم خونه دایی و پیش دخترم بمونم. حالا دیگه به زندایی عادت کرده بود. ماشینو جلو خونشون پارک کردم و پیاده شدم. یکهو یاد شبایی افتادم که میومدن دنبال لیدا و هرشب زهرا پشت پنجره نگاهمون میکرد. صدای ماشینمو میشناخت و میومد پشت پنجره. دیدن سایه اش چقدر برام شیرین بود‌. شبا و روزایی که ازش بی خبر بودم و از من خودشو مخفی میکرد...کاش میدونستم اونم منو عاشقانه دوست داره تا همه جونمو به پاش میدادم. زنگ آیفن رو زدم و زندایی در رو باز کرد. رفتم تو و در رو بستم. صدای محدثه منو کشوند تو خونه. رو پتو کوچیکی دراز کشیده بود و با دست و پاهاش بازی میکرد و از خودش صدا در میاورد. طاقت نیاوردم رفتم جلو محکم بغلش کردم. چسبوندمش به سینه ام و گفتم:قندعسل بابا الهی فداتشم. دلم برات یک ذره شده بود. منو ببخش اگه زیاد نمیام پیشت.مامانت حالش خوب نیست باید اونجا باشم. _حال زهرا خوبه؟ با دیدن زندایی به خودم اومدم و گفتم:سلام زندایی خوبین؟آره بهتره الحمدالله. از به زبون آوردن این کلمه هم من تعجب کردم هم زندایی. ناخودآگاه به زبونم اومده بود. زندایی با سینی چای نشست کنارم و گفت:از وقتی محدثه رفت با خودم گفتم خداروشکر یک دختر دیگه دارم که همدمم باشه اما... بغضش گرفت و گفت:اما همش میترسم خدا اونم ازم بگیره. بعدم زد زیر گریه. محدثه رو خوابوندم رو پام و دستمو گذاشتم رو پای زندایی. _وای زندایی جون تروخدا گریه نکنین زهرا حالش خوب میشه من مطمئنم. _از کجا میدونی پسرم؟دخترم دو ماهه تو اون خراب شده است.تاز کجا میدونی خوب میشه؟! با اطمینان گفتم:از اونجایی که بیمه اباالفضلش کردم. از اونجایی که خدا باهاشه و تنهاش نمیزاره. از اونجایی که زهرا انقدر خوبه که اصلا نیاز به دعا نداره‌. از اونجایی که ارثیه حضرت فاطمه از رو سرش تکون نخورده. از اونجایی که تو پاکی و نجابت زده رو دست همه‌. حالا فهمیدین از کجا مطمئنم!؟ این حال بدشم یک آزمایشه برای منه احمق شما نگران نباشین خوب میشه. بعد هم بدون توجه به عکس العمل زندایی با محدثه بازی کردم و کلی انرژی گرفتم. دایی که اومد بعد احوال پرسی و اینا، گفت:دایی جان فردا شب، شب اربعینه میخوایم بریم مسجد محل تو هم بیا‌. _ممنون دایی جان من و محدثه میریم یک هیئت دیگه. بعد به زندایی گفتم:لطفا فرداشب، ساعت۸ این لباسایی که بهتون میدم رو تن محدثه کنین که من میام دنبالش. ممنون بابت زحمتایی که این مدت براش کشیدین امیدوارم بتونم جبران کنم. خلاصه شب اونجا موندم و محدثه رو بغل خودم خوابوندم. وقتی زهرا نبود، محدثه تنها دلخوشی زندگیم بود. صبح تصمیم گرفتم برم بهشت زهرا و با لیدا خلوت کنم. سه تا شاخه گل رز آبی گرفتم و راه افتادم سمت بهشت زهرا. چون پنجشنبه بود حسابی شلوغ بود. سنگ قبرش رو پیدا کردم و نشستم کنارش. اول با گلاب خوب سنگ رو شستم و بعدم یک فاتحه خوندم اونم غلط و غلوط و پر از اشتباه. _سلام لیدا. خوبی؟ گفتم بیام باهات حرف بزنم یکم سبک شم. میدونم تو اونور همه چیو میدونی و از اتفاقا با خبری اما میخوام بگم که زهرا سکته کرده هنوزم برنگشته پیشمون. دلمون براش حسابی تنگ شده..یعنی من و محدثه. دخترت حسابی با زهرا جور شده بود که اون اتفاق براش افتاد. حسابی من داغون شدم چون مقصرش من بودم. حالا اومدم اینجا که اولا حلالیت بطلبم ازت هم اینکه ازت بخوام دعا کنی زهرا زودتز خوب بشه و برگرده پیشم. بعد تو زهرا شد همسرم و الانم خیلی دوسش دارم. نمیخوام از دستش بدم لیدا. نمیخوام دخترم بدون مادر بزرگ شه. تروخدا دعا کن دعای تو میگیره. ازت معذرت میخوام که در حقت بدی کردم و تو زندگی عذابت دادم. من مستحق بدترین هام اما الان دارم ادم میشم. میخوام وقتی زهرا خوب شد مسلمون شم. گل ها رو پر پر کردم رو سنگ قبرش و با یک خداحافظی ازش دور شدم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 تا عصر سرکار بودم و شب هم سر ساعت۸ رفتم دنبال محدثه. با اون لباسایی که براش خریده بودم فوق العاده قشنگ شده بود. عین علی اصغر۶ ماهه امام حسین تو لباس سبز و سفی و سربند یا ابالفضلش تکون تکون میخورد. بغلش کردم و از زندایی تشکر کردم. تو ماشین که گذاشتمش خوابید. منم با خیال راحت تا حسینیه رانندگی کردم. غوغا بود تو خیابونا مخصوصا جلو مسجدا و حسینیه ها. بالاخره رسیدیم منم با شوق دخترمو بغل کردم و با هم رفتیم تو. هرکی من و دخترمو می دید با شوق نگاهمون میکرد و زیر لب چیزی میگفت. _سلام داداش. خوبی؟ به اباالفضل نگاه کردم که حالا مثل برادرم شده بود. _سلام خوبم شماچطوری؟ _عالیم با دیدن تو و سوگلیت. ببینمش این بانو رو. گرفت بغلش و کلی بوسش کرد. _اسم این بانو چیه؟ _محدثه. _ای جانم خوش نام باشه عزیزدلمون. بعد بقیه رو صدا زد. _بچه ها بیاین این فرشته کوچولو رو ببینین. مهمون امشبمونه. دخترگل آقا کارنه. همه با به به و چه چه بغلش کردن و هر کی یک بوسه گذاشت رو گونه دخترم. _خدا نگهش داره داداش. _ماشالله چه نازه خدا حفظش کنه. _علی یارش باشه. _خوش نام باشه مثل مادرمون حضرت زهرا. _ابالفضل نگه دارش باشه ماشالله خیلی خوشگله. دخترم که اومد تو بغلم لب برچیده بود و منتظر یک عکس العمل بود تا گریه کنه. فوری دم گوشش ذکر آرام بخش رو خوندم و آروم شد. اباالفضل گفت:چی خوندی دم گوشش که آروم شد؟ _" الا بذکر الله تطمئن القلوب" لبخند رضایت بخشی اومد رو لبش و با دست زد به شونه ام. _ان شالله امشب حاجتتو بگیری داداش. کم کم روحانی اومد و بعد سخنرانی طولانی و پر محتوایی که کرد ، مداح اومد و شروع کرد به خوندن نوحه و روضه. با هر جمله اشک میریختم و محدثه رو بیشتر رو دستم بالا میبردم. روضه کشیده شد به شش ماهه امام حسین که نوحه خون، محدثه رو خواست. بچمو دادم بغلش و خودم کناری ایستادم. محدثه گریه میکرد و مداح، با صدای سوزناکش روضه میخوند و مردم به سر و سینه میزدند. یک لحظه اون صحنه ای که امام حسین پسر شیش ماهش رو گرفته بود رو دستش و رو به لشکر کفار میگفت:اگه به من رحم نمیکنین به این طفل کوچک رحم کنین، جلوی چشمم تداعی شد. اون لحظه به صبر و استقامت امام حسین پی بردم و از خودم متنفر شدم. خیلی بد کردم به زهرا. خدایا منو ببخش. استغفار کردم و قسم خوردم اگه عشقم خوب بشه دیگه آدم بشم. کم کم نوحه تموم شد و سینه زنی کوتاهی کردن و آخرشم قیمه اباعبدالله رو خوردیم و رفتیم خونه. هیچوقت فکر نمیکردم قیمه اینهمه خوشمزه باشه و بهم بچسبه. وقتی رسیدیم خونه، محدثه از خستگی بیهوش شد و منم کنارش رو تخت خوابم برد. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
شاید کسی حال مرا پرسیده باشد یا اشک چشمان ترم را دیده باشد حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود از دوری ماه خدا رنجیده باشد کِی می رسد تا آسمان ها ... بنده ای که در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد؟!!! پیروز میدان جهاد روزه داری ست هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم گمگشته ای که روشنای دیده باشد امکان ندارد سفره دار ماه غفران تا این زمان ما را نیامرزیده باشد شاید خدا در لحظه های روشن قدر ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه بر روی گونه اشک غم باریده باشد رمز شروع گریه با ذکر حسین ع است چشمی اگر چون چشمه ای خشکیده باشد دنیا ندیده تا به حالا پیکری را .. که اینچنین روی زمین پاشیده باشد عالم ندیده که کسی مانند زینب س مرثیه ی گودال را فهمیده باشد حتّی اگر زیر گلویش را به جای ... مادر ... میان کربلا بوسیده باشد ... خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اشک‌های طلبه‌ای مسلمان شده از بولیوی برای دیدار با رهبرانقلاب 🔸آیت‌الله خامنه‌ای برایم مثل پدر هستند.
🔴حق با سردار بود آقای خامنه ای بسیار تنهاست ⏪وقتی حرف از تنهایی و مظلومیت رهبر انقلاب میزنیم دقیقا منظورمان همین است . در شرایطی که رهبر انقلاب با صراحت و به تعداد و دفعات زیاد درباره ضرورت روی کار آمدن سخن میگوید اما مدعیان انقلابیگری سمت دیگری را انتخاب کرده اند و خواص هم سکوت کرده اند . بعد از 48 ساعت از سخنرانی رهبر انقلاب تنها سخنانی از ایشان که در رسانه های انقلابی سانسور و بایکوت شده است همان قسمت مربوط به مطالبه تشکیل است....
‼️مسح سر و پاها 🔷مسح سر و پاها باید با رطوبتی که از آب وضو در دستها مانده، کشیده شود و اگر رطوبتی باقی نمانده نمی‌تواند دست را با آب تر کند، بلکه باید دست را با رطوبتی که در ریش یا ابرو هست مرطوب کند و مسح نماید، و احتیاط (واجب) آن است که مسح سر با دست راست باشد، ولی کشیدن مسح از بالا به پایین لازم نیست. 📕منبع: khamenei.ir
HajMahdi Rasoli-Monajatamamzaman.mp3
3.52M
مناجات دلنشین ویژه مداحی های امام زمان (عج) ؛ با نوای: ( همه دار و ندارم دیدن توست... )
✨﷽✨ 🔴زندگی دیگران را نابود نکنیم ✍جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار می‌کنی ؟پیش فلانی، ماهانه چند می‌گیری؟ ۵۰۰۰. همه‌ش همین؟ ۵۰۰۰ ؟ چطوری زنده‌ای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است. زنی بچه‌ای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچه‌تون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام. پدری در نهایت خوشبختی است، یکی می‌رسد و می‌گوید : پسرت چرا بهت سر نمی‌زند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ یه النگو نداری بندازی دستت؟ چطور این زندگی را تحمل می‌کنی؟ یا فلانی را؟ چطور اجازه می دهی؟ ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم ! شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانه‌ی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم. 💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ شنیدنی رهبرانقلاب به انتقادات صریح یک دانشجو ⭕️ رهبرانقلاب: گفتن این سخنان هیچ ایرادی ندارد و نظر شما است ولی نمایشی عنوان کردن این دیدارها یک کار جوانمردانه نیست. 🔹من از شنیدن انتقادها هیچ ابایی ندارم چه مثل شما که روبروی من انتقاد کردید چه کسانی که در فضای مجازی انتقاد می کنند و من از انتقاد ناراحت نمی‌شوم. 🔹اگر سخن درستی باشد از آن استفاده می‌کنم، البته خیلی از حرفهای شما را قبول ندارم ولی می‌شنوم و اگر ده بار دیگر هم اینگونه حرفها زده بشود از نظر بنده ایرادی ندارد.
🌹حواسمان نیست که چه راحت 🍃با حرفی که در هوا رها میکنیم 🌹چگونه یک نفر را به هم میریزیم 🍃چند نفر را به جان هم می اندازیم 🍃چه سرخوردگی یا دلخوری هایی 🌹به جای میگذاریم 🍃چقدر زخم میزنیم... 🌹حواسمان نیست که ما میگوییم 🍃و رها میکنیم و رد میشویم 🌹و میگذاریم به پای رک بودنمان 🍃اما یکی ممکن است گیر کند... 🌹بین کلمه های ما... 🍃بین قضاوت های ما... 🌹بین برداشت های ما... 🍃دلی که میشکنیم ارزان نیست! 💕🖤💕
یک محقق کاردرمانگر معتقد است کارهای دستی برای افراد مسن که از اضطراب و افسردگی و یا دردهای مزمن رنج می‌برند، مفید است. 🔸در واقع، کارهای دستی فایده‌هایی شبیه مدیتیشن دارند. حرکتهای متناوب، مانند بافتن، رشته‌های عصبی پاراسمپاتیک را فعال می‌کند که این رشته‌ها نیز پاسخ‌های جنگ‌ و گریز را آرام می‌کنند. 🔸بنابراین سعی کنید وسایل بافتنی یا دفاتر رنگ آمیزی مناسب بزرگسالان را برای آنها فراهم کنید 💕❤️💕
🌷داستان زیبا و آموزنده ✍گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند! ✍چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم، پله‌ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد. 💕💜💕
❤️ علیه‌السلام فرمودند: 🍀 إنَّما هُوَ عِیدٌ لِمَن قَبِلَ اللَّهُ صِیامَهُ و شَکَرَ قِیامَهُ 🍃 امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه اش را پذیرفته و شب زنده داری اش را سپاس گزارده است. 📖 نهج البلاغه، حکمت 428 💕💛💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
‼️ذکر افضل بعد از ذکر واجب رکوع و سجده 🔷س 5442: در سجده و رکوع بعد از قرائت ذکر واجب، گفتن چه ذکری افضل است؟ ✅ج: تکرار همان ذکر واجب و بهتر است که به عدد فرد ختم شود، و در سجده علاوه بر آنچه گفته شد، صلوات و دعا براى حاجت‏هاى دنيا و آخرت مستحب‏ است. 📕منبع: khamenei.ir