💠🔹آیت الله مجتهدی تهرانی ره
↫◄ آیت الله العظمی
حاج آقا حسین قمی رحمة الله
گاهی زیارت جامعه کبیره میخواندند
و هدیه میکردند به
حضرت عزرائیل علیهالسلام
تا هنگام مرگ بر ایشان آسان بگیرد
اینها کار خیر است
هر قدر کم باشد انجام بده
و خودت را آماده کن
💕💚💕
﷽
❇️در پاسخ به تمام شایعاتی که مبنی بر هزینه های گزاف و اسراف در ستادهای آقای #رئیسی در فضای مجازی منتشر میشود👇🏻
*«دستور رئیسی برای جمعآوری بنرها و عکسهای تبلیغاتی از سطح شهر/ پول بنر را صرف خدمت به مردم کنید.»*
سخنگوی ستادهای مردمی حامی رئیسی با بیان اینکه آقای رئیسی به ستادهای مردمی دستور داده به سرعت بنرها و عکسهای او از سطح شهرها جمع شود، گفت: ایشان معتقد است مردم خادم خودشان را میشناسند و پول خرج کردن برای چاپ پوستر هیچ توجیهی ندارد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، مهدی دوستی سخنگوی ستادهای مردمی حامی سید ابراهیم رئیسی با بیان اینکه آیت الله رئیسی به ستادهای مردمی دستور داده است به سرعت بنر عکسهای ایشان از سطح شهرها جمع شود و جلوی هرگونه چاپ و نصب بنرهای جدید تصاویر ایشان هم گرفته شود، گفت: ایشان معتقد است مردم خادم خودشان را میشناسند و پول خرج کردن برای چاپ پوستر هیچ توجیهی ندارد.
شورای هماهنگی ستادهای مردمی آیت الله رئیسی خطاب هواداران ستادهای انتخابی در سراسر کشور نیز بیانیهای در این زمینه صادر کرد که متن آن به شرح ذیل است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جوانان عزیز
خواهران و برادران پر نشاط و تحول خواه در ستادهای مردمی آیت الله رییسی
امروز در آستانۀ "تحولی شجاعانه" و "حرکتی تاریخی" برای مردم قرار گرفتهایم و انتظار میرود به یاری حق، با میدان داری مردم، شاهد یک «تحوّل بزرگ» و «چرخش تعیینکننده» باشیم.
از این روی، ضروری ست نکات زیر مدنظر قرار گیرد :
۱. حاج آقای رئیسی از ابتدا بر مردمی بودن فعالیت ها و پرهیز از اسراف در تبلیغ تاکید داشته اند. مردم باید صداقت و عزم ما در غمگساری از فقیران و پرهیز از سلوک اشراف را لمس نموده و باور کنند. بنا بر ابلاغ و تاکید آیت الله رییسی ، تاکید میشود از هر گونه چاپ یا نصب بنرهای بزرگ در سطح شهرها و زیاده روی در تبلیغات محیطی جدا پرهیز شود.
۲. ستادهای انتخاباتی حاج آقای رئیسی میبایست محل خدمت رسانی به مردم در میادین شهرها و نقاط مختلف کشور باشد. هر کس هر توان مالی یا تخصصی دارد به جای چاپ بنر یا هزینه در تبلیغات انتخاباتی، آن را صرف خدمت مردم نماید.
کمک به گروههای جهادی برای خدمت رسانی به مردم ، فعالیت اقشار مختلف ستادها نظیر ویزیت رایگان پزشکان و آموزش رایگان معلمان و ... پذیرایی حتی با دادن یک لیوان آب و چای و ... و برخورد مناسب و گفتگو با مردم بصورت محله محور میبایست محور اصلی کار ستادها باشد.
تاکید می شود ستادهای مردمی به هیچ عنوان از گرفتن وجوه و حمایت های مالی پرهیز کنند و در صورت اطلاع از موارد تخلف حتما موضوع را با ستاد مرکزی در میان بگذارید
۳. عزیزان خستگی ناپذیر و پیشتازان تحول، به فعالان دیگر و هواداران، صد باره تاکید کنید که مهم ترین کار و اقدام، تبلیغ چهره به چهره است. همان گونه که آیت الله رییسی فرمودند، اگر عزم کنیم، "هر خانه یک ستاد" می شود. تبلیغ را ابتدا از خانواده و اقوام خود شروع کرده و بر تبلیغ بین همکاران و مردم محله خود تمرکز نمایید.
در پایان این پیام، که باید آغازی برای ایجاد موج مردمی خدمت رسانی مردم برای مردم و تبلیغ چهره به چهره باشد، از خداوند طلب توفیق می کنیم و عزم خویش را برای رقم زدن تحولی بزرگ جزم می کنیم. این آغاز راه انقلاب در گام دوم تمدن سازی است.
خدا قوت
و العاقبه للمتقین
۱۴۰۰-۳-۱۹
°°°°
{ امام خمینے(ره) } ؛
وصیتـــــ من بہ ملتـــــ شریفـــــ ایران آن استـــــ
ڪه در تمام انتخاباتـــــ در صحنه باشد، چه
بسا عدم حضور و مسامحه گناهی باشد
ڪه در رٵس #گناهان_ڪبیره استـــــ ...
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💚💕
#امام_زمانم❤
اى آخرين اميد در شام تار ما
اى روشناى عشق اى غمگسار ما !
داغم به سينه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، اين يادگار ما
💚أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج💚
🌸آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ می شود، بالغ میشود و پای اشتباهاتش می ایستد،
آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد؛
🌸گذشتهاش را قبول می کند، نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
🌸آدمی از یک جایی به بعد می فهمد که از حالا باید آینده اش را از نو بسازد
اما به نوعی دیگر
🌸میفهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است ، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بی مقدار کرد!
اصلا از یک جایی به بعد
حال آدم، خودش خوب میشود...
#محمود_دولت_آبادی
قسمت پنجاه و یک: من ترسو نیستم
برای لحظاتی واقعا وسوسه شده بودم ... اما یه لحظه به خودم اومدم ...
- حواست کجاست استنلی؟ ... این یه انتخابه... یه انتخاب غلط ... نزار وسوسه ات کنه ... تو مرد سختی ها هستی ... نباید شکست بخوری و به خدا خیانت کنی...
حالا جای ما عوض شده بود ... من سعی می کردم کین رو متقاعد کنم که اون کار درست نیست و باید دزدی رو بزاره کنار ... و بعد از ساعت ها ...
- باورم نمیشه ... تو اینقدر عوض شدی ... دیگه بعید می دونم بتونی به یه گربه هم لگد بزنی ... تو یه ترسو شدی استنلی ... یه ترسو ...
- به من نگو ترسو ... اون زمان که تو شب به شب، مادرت برات غذای گرم درست می کرد ... من توی آشغال ها سر یه تیکه همبرگر مونده دعوا می کردم ... اون زمان که پدرت توی کارخونه تا آخر شب، کارگری می کرد تا یه سقف بالای سرتون باشه، من زیر پل و کنار خیابون می خوابیدم ... و هنوز زنده ام ... تو درست رو ول کردی و برای هیجان اومدی سراغ این کار ... من، برای زنده موندن جنگیدم ...
فکر کردی با یه نقشه و بررسی موقعیت ... و پیدا کردن یکی که برات پول شون کنه؛ می تونی از اونجا دزدی کنی ... اون مغازه
طلا فروشی بالای شهره ... قیمت ارزون ترین طلاش بالای 500 هزار دلاره ... فکر کردی می خوای سوپر مارکت محله مون رو بزنی که پلیس ده دقیقه بعد بیاد جنازه ها رو ببره؟ ...
.
- محاله یکی تون زنده برگردید ... می دونی چرا؟... چون اونهان که حقوق پلیس ها رو میدن ... چک های رنگارنگ اونها به شهردار و فرمانداره که دولت فدرال می چرخه ... پس به هر قیمتی، سیستم ازشون دفاع می کنه ... فکر کردی مثل قاچاق مواده که رئیس پلیس ولستون، خودش مدیریت قاچاق توی دستش باشه و سهم هر کدوم از اون گنده ها برسه ... تازه اونجا هم هر چند وقت یه بار برای میتینگ های تیلیغاتی یه عده رو میدن دم تیغ ...
احمق نشو کین ... دست گذاشتن روی گنده ها یعنی اعلام جنگ به شهردار و فرماندار ... فکر کردی بی خیالت میشن ... حتی اگر بتونی فرار کنی که محاله ... پیدات می کنن و چنان بلایی سرت میارن که دیگه کسی به دست گذاشتن روی اشراف فکر نکنه ...
اما فایده نداشت ... اون هیچ کدوم از حرف های من رو قبول نمی کرد ... اون هم انتخاب کرده بود ...
وقتی از کافه اومدم بیرون ... تازه می فهمیدم که خدا هرگز کسی رو رها نمی کنه ... حنیف واسطه من بود ... من واسطه کین ... مهم انتخاب ما بود ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
قسمت پنجاه و دوم: و من عاشق شدم
اواخر سال 2011 بود ... من با پشتکار و خستگی ناپذیر، کار می کردم و درس می خوندم ... انگیزه، هدف و انرژی من بیشتر شده بود ... شادی وآرامش وارد زندگی طوفان زدهمن شده بود ... شادی و آرامشی که کم کم داشت رنگ دیگری هم به خودش می گرفت ...
چند وقتی می شد که به باتون روژ و محله ما اومده بودن ...
دانشگاه، توی رشته پرستاری شرکت کرده بود ... شاید احمقانه به نظر می رسید اما از همون نگاه اول، بدجور درگیرش شدم ... زیر نظر گرفته بودمش ... واقعا دختر خوب، با اخلاق و مهربانی بود ...
من رسم مسلمان ها رو نمی دونستم ... برای همین دست به دامن حاجی شدم ... اون هم، همسرش رو جلو فرستاد ... و بهتر از همه زمانی بود که هر دوشون به انتخاب من احسنت گفتن ...
حاجی با پدر حسنا صحبت کرد ... قرار شد یه شب برم خونه شون ... به عنوان مهمان، نه خواستگار ...
پدرش می خواست با من صحبت کنه و بیشتر با هم آشنا بشیم ... و اگر مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می کردن ...
تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش رو جلب کنم ... اون روز هیجان زیادی داشتم ... قلبم آرامش نداشت ... شوق و ترس با هم ترکیب شده بود ...
دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم ... برای خودم یه پیراهن جدید خریدم ... عطر زدم ... یه سبد میوه گرفتم ... و رفتم خونه شون ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رویای شوم سازمان مجاهدین (منافقین) و عربستان سعودی برای انتخابات ایران؛ رأی ندهید تا بتوانیم ایران را به آتش بکشیم و آشوب و جنگ خیابانی راه بیندازیم!
ارائه گزارش سازمان منافقین در آنتن زنده شبکه24 سعودی یکشنبه ١۶خرداد١۴٠٠ (6 ژوئن 2021)، و درخواست این گروهک تروریستی از آل سعود وکشورهای عربی برای تحریک بر تحریم انتخابات و پس از آن به شعله کشیدن همه شهرهای ایران!!
اگر در انتخابات مشارکت نکنیم، در حقیقت داریم به دشمن امید و طمع بیشتر برای فشار به ملت و فتنه انگیزی میدیم.