مداحی_آنلاین_کشته_سم_جفا_شد_خاتم_پیغمبران_حمید_علیمی.mp3
3.34M
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🌴کشته ی سم جفا شد خاتم پیغمبران
🌴از غم هستی رها شد خاتم پیغمبران
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #واحد
مداحی آنلاین - چه بگویم نگفته هم پیداست - سید رضا نریمانی.mp3
10.79M
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
🌴چه بگویم نگفته هم پیداست
🌴غم این دل مگر یکی و دوتاست
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #زمینه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس اخلاق امام خامنهای :
⭕️ چیزی که از آنها باید بر امت پیامبر(ص) بیمناک بود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه بی حرم، چه با حرم
میگیره دستمو سلطان کرم💔
🖤در سوگ نبی جهان سیه می پوشد
در سینه، دل از داغ حسن می جوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم
هر شیعه ز درد، جام غم می نوشد.
🏴شهادت #پیامبر_اکرم (ص) و شهادت #امام_حسن مجتبی (ع) تسلیت باد.
نامِ کریم اهل بیت که میآید، غمی در دلم تازه میشود، نمیدانم از کدام درد باید نالید؟! از داغِ کوچههای بنی هاشم؟ از نامردانِ منفعت طلب؟ از یارانِ بیاخلاصِ خیانتکار و حق ناشناس؟ از بیعتهای سُست؟ از طعنهها و زخمِ زبانها؟ از جگرِ سوختهاش؟
از تشییعِ غریبانهی پیکرش که آماج تیرهای کینه شد؟ از غربتی که در خاندان پیامبر موروثی است و تا همین امروز هم ادامه دارد؟ از مردمانی که امام زمانشان را تنها میگذارند؟
ای کاش تمام شود این همه غربت. کاش درس بگیریم از این همه مصیبت و با زهرِ دنیادوستی، ریا، تفرقه، جهل و ناآگاهی، جگرِ مجتبای زمانمان را نسوزانیم.
کاش برای آمدنش کاری کنیم. تا هرچه زودتر بیاید و تمام شود این همه مظلومیت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسیدند یا رحلت کردند؟
پاسخ حجت الاسلام #محمدی
#یارسولالله🖤
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام
رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد
دعایهفتمصحیفهسجادیه۩نریمانی.mp3
2.1M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجاديه
🤲 یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ
🎙 با نوای سید رضا نریمانی
توصیه ویژه رهبری برای نجات از کرونا
خواندن #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
خواندن اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاریها توصيه شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا مظلومیت امام_حسن مجتبی علیه السلام از جهتی از امام_حسین علیه السلام هم بیشتر است؟
شهید مرتضی مطهری
شهادت_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#یاڪریم_اهل_بیت_ع🌷
پیرو راه حسینیم و پریشان حسن
همه گویند به ما بی سر و سامان حسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️علائم نفوذ شیطان در انسان
🎙حجت الاسلام عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 ما چنین دلسوزی رو امروز از دست دادیم ...
#استوری
#سائل_الكريم❤️
مثل موجی که به روی آب بازی می کند
نام نیکت در دل من سرفَرازی می کند
ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها
گفتن یک یا حسن هم چاره سازی می کند…
زیارتعاشورا۩مهدیرسولی.mp3
9.37M
🕌 زیارت عاشورا
🎙 با نوای حاج مهدی رسولی
دعایعهد۩حامدجلیلی.mp3
4.85M
📜 دعای عهد امام زمان (عج)
🎙 با نوای حامد جلیلی
🍁پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد
چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد
🍁لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ
حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلوات
4_5969836960406046832.mp3
4.02M
🎙یه آقایی دارم همه زندگیمه
🎤 حاج میثم مطیعی
#مداحی
#شهادت_امام_مجتبی_علیه_السلام
🌷امام صادق علیه السلام:
🌷یعْرَفُ مَنْ یصِفُ الحَقَّ بِثَلَاثِ خِصَالٍ:
ینْظَرُ إِلَی أَصْحَابِهِ مَنْ هُم
ْ وَ إِلَی صَلَاتِهِ کیفَ هِی وَ فِی أَی وَقْتِ یصَلِّیهَا
فَانْ کانَ ذَامَالٍ نُظِرَ أینَ یضَعُ مَالَهُ».
🌷امام صادق علیه السلام فرمودند:
اهل حق با سه صفت شناخته می شود:
1.ببین دوستانش کیانند.
2.ببین نمازش رو خوب وبه وقت میخواند؟
3ببین مالش را چگونه به دست می آورد و چگونه خرج میکند
بحار ج 64 ص 302
🍂🍁🍂
همیشہ مےگفت :
کار خاصے نیاز نیست بکنیم
کافیہ کارهاےِ روزمـرهمـونُ
بہ خاطر خدا انجام بدیم
اگہ تو این کار زرنگ باشے
شڪ نکن شهید بعدے تویے!
#شهید
محمد ابراهیم همت🌷
🍁🍂🍁
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویستم
با همه ناتوانی میخواستم حداقل مدارک و داروهای خودم را بردارم تا در فرصتی دیگر بقیه وسایل خانهام را جمع کنم و از همه بیشتر دلم پیش اتاق زیبای دخترم بود که با ذره ذره احساس من و مجید پا گرفته بود. دیگر نه خانه خاطرات مادرم را میخواستم، نه خانوادهام را و نه حتی دلم میخواست مجید سُنی شود که فقط میخواستم جان دخترم را بردارم و از این مهلکه بگریزم که میدانستم پدر تا طمع کثیف برادر نوریه را عملی نکند، دست از سر من و دخترم بر نمیدارد. حالا فقط میخواستم امانت همسرم را به دستش برسانم که اگر جان میدادم، اجازه نمیدادم شرافتم و حیات دخترم به خطر بیفتد. لحظهای اشک چشمانم خشک نمیشد و نالهی زیر لبم به اندازه یک نفس قطع نمیشد و باز با پاره تنم نجوا میکردم: «آروم باش عزیز دلم! زنگ زدم بابا گفت میاد دنبالمون! نترس عزیزم، بابا داره میاد!» چادرم را با دستهای لرزانم سر کردم و ساک کوچکی که وسایل شخصیام بود، برداشتم و از خانه بیرون آمدم. دستم را به نرده میکشیدم و با دنیایی درد و رنج و نفس تنگی، پلهها را یکی یکی پایین میآمدم. دیگر حتی نمیخواستم چشمم به نگاه وقیح پدرم بیفتد که بیصدا طول راهرو را طی میکردم و فقط نگاهم به دری بود که میخواست پس از روزها حبس در خانه، مرا به حیاط برساند که تشر تند پدر، قلبم را به سینهام کوبید: «کجا داری میری؟» از وزن همین ساک کوچک هم دستم ضعف رفت و ماهیچه کمرم گرفت که ساک را روی زمین رها کردم و همانطور که چادرم را مرتب میکردم، به سمت پدر چرخیدم که ابرو در هم کشید و طعنه زد: «حتماً باید در رو قفل کنم تا بفهمی حق نداری از این خونه بری بیرون؟!!!» و در برابر نگاه بیجان و صورت رنگ پریدهام، صدایش رنگ عصبانیت گرفت و قاطعانه تعیین تکلیف کرد: «تا فردا که عماد بیاد دنبالت، حق نداری جایی بری!» و لابد از بغض نگاهم فهمیده بود که به قتل فرزندم رضایت نمیدهم که قدمی به سمتم برداشت و با صدایی که از تیغ غیظ و غضب خش افتاده بود، دنیا را پیش چشمانم تیره و تار کرد: «الهه! خوب گوش کن ببین چی میگم! این بچه از نظر من حروم زادهاس! بچهای که از یه کافر باشه، از نظر من حرومزاده اس!» اشکی که از سوز سخن پدر روی صورتم جاری شده بود، با سرانگشتم پاک کردم که انگشت اشارهاش را به نشانه حرف آخر مقابل صورتم گرفت و مستبدانه حکم داد: «فردا با عماد میریم و کار رو تموم میکنیم! وقتی هم طلاق گرفتی، با عماد عقد میکنی!» و با همه ترسی که از پدر به جانم افتاده بود، نمیتوانستم نافرمانی نگاهم را پنهان کنم که چشمانش از خشم گشاد شد و به سمتم خروشید: «همین که گفتم! حالا هم برو بالا تا فردا!» دستم را به دیوار راهرو گرفتم که دیگر نمیتوانستم سرِ پا بایستم و با همه لرزش صدایم، مقابل هیبت سراپا خشم پدر، قد علم کردم: «من فردا جایی نمیام.» سفیدی چشمانش از عصبانیت سرخ شد و باز نهراسیدم که با همان بغض معصومانه ادامه دادم: «میخوام برم پیش مجید...» و هنوز حرفم تمام نشده، آنچنان با دست سنگین و درشتش به صورتم کوبید که همه جا پیش نگاهم سیاه شد و باز به هوای حوریه بود که با هر دو دستم به تن سرد و سفت دیوار چنگ انداختم تا زمین نخورم و در عوض از ضرب سیلی سنگینش، صورتم به دیوار کوبیده شد و ظاهراً سیلی دیوار محکمتر بود که گوشه لبم از تیزی دندانم پاره شد که دیگر توانم را از دست دادم و همانجا پای دیوار روی زمین افتادم. طعم گرم خون را در دهانم احساس میکردم، صورت برافروخته پدر را بالای سرم میدیدم و نعرههای دیوانهوارش را میشنیدم: «مگه نگفته بودم اسم این بیشرف رو پیش من نیار؟!!! زبون آدم سرت نمیشه؟!!! تو دیگه ناموس عمادی! یه بار دیگه اسم این سگ نجس رو تو این خونه بیاری، خودم میکُشمت!» با پشت دست سرد و لرزانم ردّ خون را از روی دهانم پاک کردم و با چانهای که از بارش اشک و خون خیس شده و هنوز از ترس میلرزید، مظلومانه شهادت دادم: «به خدا اگه منو بکُشی، بازم میرم پیش مجید...» که چشمانش از خشمی شیطانی آتش گرفت و از زیر پیراهن عربیاش پایش را به رویم بلند کرد تا باز مرا زیر لگدهای بیرحمانهاش بکوبد که به دیوار پناه بردم تا دخترم در امان باشد و مظلومانه ضجه زدم: «بخدا اگه یه مو از سر بچهام کم بشه...» که فریاد عبدالله، فرشته نجاتم شد: «داری چی کار میکنی؟!!!»
با ما همراه باشید🌹
رمان های عاشقانه مذهبی 💍
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 مهربان باش!
بندهی خدایی از شاگردان علامه میگفت:
به علامه طباطبایی عرض کردم: آقا! من عجول و بیصبرم. در يک جمله برايم عصارهی همهی معارف را بيان کنيد! علامه خندهی مهربانی کرد. نگاهی از سرِ لطف و رأفت به من کردند و سپس فرمودند:
«با همه مهربان باش! با دوستان مروت و با دشمنان مدارا کن. خلاصهی همهی دين و قرآن، "بسم الله الرحمن الرحيم" است بنابراین هرحرکتی که از تو سر میزند، باید یادآور اسمِ الله، "رحمن و رحیم" باشد. یعنی هم با تمامِ خلق خدا، رحمن باش؛ و هم با اهل ایمان و محبت، رحیم باش.»
📗 #آشنای_آسمان، ص160
✍ محمدتقی انصاریان خوانساری
🍂🍁🍂
➊ آفت سخن دروغ است
➋ آفت علم فراموشی
➌ آفت حلم بی خردی
➍ آفت عبادت سستی
➎ آفت شجاعت ظلم
➏ آفت سخاوت منت
➐ آفت جمال کبر
➑ آفت خوش طبعی لاف زدن
➒ آفت گوهرهای پاک افتخار
🍂🍁🍂
زمين بهشت مي شود :
روزيكه مردم بفهمند
- هيچ چيز عيب نيست جز قضاوت ومسخره كردن ديگران...!
- هيچ چيز گناه نيست جز حق مردم..!
- هيچ چيز ثواب نيست جز خدمت به ديگران. ...!
- هيچ كس اسطوره نيست الا در مهربانى و انسانيت...!
- هيچ دينى با ارزش تر از انسانيت نيست...!
- هيچ چيز جاودانه نمي ماند جز عشق...!
- هيچ چيز ماندگار نيست جز خوبى ...!
🍁🍂🍁