بیمارت ای علی جان جز نیمه جان ندارد
میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد
*داره با علی حرف میزنه *
(جانم علی ، علی جان ...)
* همه نوحه خون بشن ... به خدا سرمون کلاه میره ... یه روزی میرسه ما زیر خروارها خاک خوابیدیم یه عده میان برا حضرت زهرا گریه میکنن *
(جانم علی ، علی جان ...)
غم چون نسیمِ پاییز برگ و بَرِ مرا ریخت
این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد
بگذار تا بمیرد زین باغ پر بگیرد
مرغی که حقّ ماندن در آشیان ندارد
خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم
شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد
*در روایت هست زن هایِ پرستار خدمت بی بی بودن حال زهرا خراب شد ... بیهوش شد ... اینا اولین کاری که به ذهنشون رسید گفتن بریم علی رو خبر کنیم ... از خونه اومدن بیرون سراسیمه ، مضطرب ... در روایت هست امیر المومنین زن ها رو بین راه دید امیرالمومنین با یه اضطرابی فرمود:
"مَن خَبَر؟! " چه خبر شده ؟!
"مَا لِي أَرَاكُنَ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ
چرا رنگ هاتون پریده ؟ چیشده ؟
اینام گفتن:
"أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاء یا ابالحسن ..."
یا ابوالحسن ! اگه یه بار دیگه میخوای زهرا رو ببینی عجله کن ... علی آمد وارد منزل شد ... در روایت هست امیرالمومنین عبا برداشت ... عمامه برداشت ... سر بی بی رو به دامن گرفت ... اول صدا زد :
"يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ ...." جواب نداد ... امیرالمومنین دوباره نگاه کرد؛ فرمود:
"يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ ..."
(میتونی حال علی رو درک کنی با یه سوزی با یه نگرانی ، آروم...آروم...)
"فَلَمْ تُكَلِّمْهُ ..."جواب نداد ...
با هر اسمی با هرتعبیری صدا زد زهرا ... جواب نداد ...چشم ها رو باز نکرد ...
یه جمله ای گفت دل بی بی به رحم آمد صدا زد: "یا فاطِمَه! أَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب ..." زهرا !من علیِ مظلومم ... من پسر عموی مظلومتم ...
اینجا میگه: " فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا..."
بی بی چشم هارو باز کرد ...
خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم
شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد ...
اینجا وقتی چشم ها رو باز کرد روایت نوشته :" وَ بَكَتْ وَ بَكَى..." هر دو شروع کردن با هم گریه کردن ... امیرالمومنین فرمود :چی شده ؟! عرضه داشت: "إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ ...." علی جان مرگ در مقابل دیدگانم میبینم بعد شروع کرد وصیت کردن ...
چه وصیت هایی ... علی جان "غَسِّلنی بِاللَّیل و لاتَکشِف عَنّی ..." علی منو شبونه غسل بدی ها ... یه وقت لباسی که بر تن دارم ... علی از روی پیراهن منو غسل بده .... علی" کَفِّنی بِاللیل " منو شبونه کفن کن ... "دَفِّنّی باللیل ولا تُعلِم اَحَدا...."
علی منو شبونه دفن کن کسی رو خبر نکنی ها ... اینجا که وصیت کرد که علی منو شبانه غسل بده ، شبانه کفن کن ، علی عمل کرد ... در روایت میگه اسماء آب میریخت علی غسل میداد ... آروم آروم هم گریه میکرد ... یه جایی علی دست از غسل کشید ...
هی دست مشت کرده به دیوار میزند ..
این کودکت چه دیده که هِی زار میزند
هی دست مشت کرده به دیوار میزند ...
خلاصه : امیرالمومنین کار غسل رو تمام کرد خودش فرمود : "فلمّا هَمَمتُ اَن اَعقُدَ الرِّدا ..." همچین که خواستم این بند های کفن رو ببندم ..."نادَیتُ یا زَینَب! یا امَّ کلثوم! یا حسن! یا حسین! "بچه هاشو صدا کرد ... اولم دختراشو صدا کردا .... "هَلُمّوا ..."بیایید ... "تَزَوَّدوا من اُمِّکُم ...." از مادر توشه برگیرید ... فَهذالفِراق وَ اللِّقاءُ فی الجنَّه ..." شب خداحافظیِ .... دیدار به بهشت ... مگه دختراتو صدا نکردی اول ؟ ..
اما روایت میگه ؛ حسنین آمدند ... حسن و حسین آمدند ... خودشون رو انداختن روی سینه مجروح و شکسته ... شروع کردن ناله زدن ... گریه کردن ... امیرالمومنین میگه بخدا قسم "اُشهِدُالله اَنَّها حَنَّت و عَنَّت ..." این پیکر به ظاهر بی جان چنان ناله ای زد، چنان صیحه ای زد ...."وَ مَدَّت یَدَیها...." دست ها رو از زیر کفن بیرون آورد ..."وَ ضَمَّتهما الی صدرِها مَلیّا...." دوتا بچه هاشو به سینه چسبانید ... ملائک که طاقت نیاوردن ...."و اذا بهاتفِِ من السماء..." یه منادی از آسمان صدا زد ... "یاعلی اِرفَعهما عنها ..." علی بسه ، بچهارو بلند کن "وَ لَقد اَبکَی ملائکه السموات والارض ..." علی فرشته های آسمون و زمین دارن گریه میکنن ...
اینجا با احترام بچهاشو بلند کرد .. حسنم دیگه گریه نکن ... حسینم بس کن ... الان مردم مدینه بیدار میشن ... هی دست به صورت بچه هاش میکشید ... این بچه هایی که کنار پیکر بی جان مادر بودن ... روزگار ورق خورد ... روز ها گذشت ... شب ها گذشت ... یه پدری خسته و مجروح ... پیکر پاره پاره .. سر به بدن نداره .... بدن پر از تیر و نیزه "وَ بَقیَکَ القنفذ...." بدن مثه خارپشت افتاده گودی قتلگاه
دختری آمد کنار بدن بابا ..."اِنَّ سُکَینه اِعتَنَقَت جَسدَالحسَین ...." این پیکر پاره پاره رو در آغوش گرفت ، خودش رو ، روی این سینۀ خورد شده انداخت ، چه کردن ...
بی بی دیگه گریه نکن ، سکینه بسه .... نه ... یا ابا عبدالله.... "وَاجتَمَعَت عِدَّةٌ مِنَ الاَعراب ...." بیابونی ها ... زبون نفهم هاشون آمدن .. انقدر بهش لگد زدن ... مثل مادرش زهرا ... پهلوش اثر لگد ها قرار گرفت ...
ای حسین ...*
#پندیات
پند مرگ و زندگی
⚫️⚫️⚫️🔵🔵🔵🔵🔴🔴🔴🔴🔴🔷🔷🔷🔷🔷❤️❤️❤️❤️⬛️☑️
هر یک از ِ آدمیزاد یه جور حکایتی داره
یکی راضیه ازش ، یکی شکایتی داره
یکی رو مقدّره توی جوونیش بمیره
یکی هم غربت بره اجل جونش را بگیره
قضا و قدر واسه هریکی داستانی داره
هریک از ما زندگیش یه جوری پایانی داره
یکی تشنه میمیره نمیتونه آب بنوشه
یکی دریا میمیره با اینکه ناجی جلوشه
یکی بندهً زرِ جون میده و زر نمیده
یکی اونقدر خسیسه آب دست مادر نمیده
یکی اونقدر بدِ مردم ازش دلگیر میشن
یکی اونقدر خوب از دیدنش سیر نمیشن
یکی مثل عقرب نیش میزنه به آدما
یکی مثل حاتم میگیره دست بینوا
یکی خونخواره ز هچ کسی حیا نمیکنه
یکی مردم داره و به کس جفا نمیکنه
هرکسی تو زندگی نقشش و اجرا میکنه
یکی رهزنِ ، یکی راهش و پیدا میکنه
یکی مثل شمر دون خون میریزه به ظلم و جور
یکی بر میگرده از گمراهی اش میشه چو حر
مرد عاقل اون کسِ دین رو به دنیا نبازه
گر چه. با سختی دنیا با مشقت بسازه
دستشو پیش خلایق به گدائی نبره
یاد او نره تو دنیا مثل یک مسافره
دیر و زود داره ولی نباشه سوخت و سوز در ان
موقعش تا برسه میبره از پیر و جوان
به شاه و گدا یه جور نظر داره گرگ اجل
یه روزی سینه قبر و میزنی تو هم بغل
نه (صفا ) میمونه و نه آن فقیر دوره گرد
همگی مهمون میشن تو خونهٔ تاریک و سرد
مبادا دو رو دنیا به کسی جفا کنی
یا خدا نکرده کاری تو واسه ریا کنی
بشنو از من خونهٔ قبرتُ نورانی بکن
کار خیری میکنی بیا و پنهانی بکن
برگ عیشی را بیا و تو بگورت بفرست
کس نیارد پشت سر خود در حظورت بفرست
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مروری مستند بر بیانات رهبرانقلاب درباره نقش #جوانان در حل مشکلات کشور در طول چهل سال انقلاب اسلامی
بخشهایی از تصاویر این نماهنگ مستند، برای اولینبار منتشر میشود
#چهل_سال_پیروزی
#سلامتی_فرمانده_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام آورده اند که فرمودند :
هر کس در هنگام خوابیدن 11 بار 🌹سوره مبارکه قدر🌹 را بخواند خداوند برای او نوری خلق می کند که وسعت آن همانند وسعت هوا باشد و در هر درجه ای از آن نور هزار ملک می آفریند که هر کدام از آنها دارای هزار زبان و در هر زبانی هزار لغت که استغفار می کنند برای کسی که این سوره را خوانده است .هم چنین آمده است که خداوند برای خواننده این سوره قبل از خواب ملکی را خلق می فرماید که برای خواننده این سوره تا روز قیامت استغفار می کنند.
سعی کن سحرخیز باشی و بین الطلوعین رو از دست ندی...آرامشی که بین الطلوعین داره هیچ ساعتی در طول روز نداره...
دوشنبهها، دنیا با همه بزرگیاش کوچک میشود در قاب تصویر حرمت!
#میهمانی_دوشنبه_ها
از میان روزهای هفته، دوشنبه منسوب است به امام حسن و امام حسین علیهما السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام_تصویری
طهارت ظاهری برای نماز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| روایت تکاندهنده اخیر رهبرانقلاب از کتک خوردنشان در مقابل همسر و بچههایشان در زمان شاه
💢چرا کسی را رد نمی کنید
✅از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیدند:
«چرا شما هیچ گاه فقیری را مأیوس بر نمی گردانید؟»
امام حسن علیه السلام پاسخ دادند:
«من خود ، نیازمند خداوند هستم و به الطافش امید دارم. به همین دلیل شرم دارم که خود، فقیر باشم ولی فقیری را مأیوس کنم.
خداوند، مرا عادت داده است که نعمت هایش را به من ارزانی دارد و من هم او را عادت داده ام که نعمت هایش را به مردم ببخشم.
📚طبقات الکبری ، ج ۱ ، ص ۲۳
#شبهات_فاطمیه
💢مىگویند در فقه ##شیعه زن از زمین و عقار #ارث نمىبرد، پس چگونه حضرت زهرا فدک را از پدر به ارث برد؟
و پیامبران از خود ارث بجا نمیگذارند؟
چگونه است که شیعیان می گویند که باغ #فدک ارثیه بوده است؟
#پاسخ
✅فدک #ارثیه نبود، بلکه نحله و هدیه پیامبر اکرم به دخترش زهرا بود، آن گاه که آیه مبارکه ( وآت ذا القربى حقه والمسکین وابن السبیل ولا تبذر تبذیراً ) . «به خویشاوند نزدیک حقشان را بده و به مستمند زمین گیر و در راه مانده نیز و هرگز اسراف کار مباش.» نازل شد پیامبر گرامى فدک را که جزء انفال بود، به دخترش زهرا بخشید و سالها در اختیار زهرا بود و کارگران او در آنجا کار مى کردند
بعداً به خاطر یک حدیث مجعول، «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث» از دست زهرا گرفتند و در زمان عثمان از آن مروان و بعدها هم از آن آل مروان شد.
✅اگر در فقه شیعه آمده که زن از عقار و زمین ارث نمى برد، مراد زوجه و همسر است، و زهرا دختر پیامبر بود، دختران و پسران، همگى یکسان از همه چیز ارث مى برند: (یوصیکم الله فى أولادکم للذکر مثل حظ الأُنثیین )
✅اينكه رواياتي به اين مضمون در كتب حديثي ما وجود دارد بايد گفت درست است. اما بين اين دو دسته از روايات تفاوتي هست. توجه كنيد كه فرق است بين اينكه انبياء براي مردم چه ارثي به جا گذاشتند و بين اينكه از اموال خودشان چه ارثي براي وارثانشان به جا گذاشتند.
يك وقت انبياء را به عنوان شخصيت حقوقيشان را در نظر ميگيريم، در اين صورت انبياء در مقابل امت مطرح ميشوند. اينجا ميتوان سؤال كرد كه پيغمبر براي امتش چه ارثي ميگذارد؟ كه در جواب ميفرمايد: پيغمبر براي امتش مالي به ارث نميگذارد؛ بلكه علم، معرفت و دين را براي آنها به ارث ميگذارد. اما وقتي شخص حقيقي پيغمبر به عنوان محمد بن عبدالله (ص) مطرح است، سؤال ميشود براي زن و بچهاش چه ارثي گذاشته است. اين دو، دو مسأله جدا هستند.
💢 چرا عبادت خدا همه را آدم نمیکند؟
#استاد_پناهیان
عبادت وقتی آدم را متواضع نکرد، این آدم مثل بمبی است که آمادۀ انفجار است؛ از اینها باید ترسید!
✅عبادت بناست تکبر ما را از بین ببرد، لذا کسی که عبادت کرد و تکبرش از بین نرفت؛ آدم خطرناکی میشود
✅وقتی گریه و روضۀ حسین(ع) رونق پیدا کرد، طبیعی است بعضیها نان حسین(ع) را بخورند ولی به مرام حسین(ع) خیانت کنند
✅مشکل اصلی در آخرین مراحل انتظار، مواجهۀ حق با «خوبان منحرفشده» است و الا باطلِ محض در مقابل حق، تاب مقاومت ندارد
✅امام باقر(ع): قومی در آخرالزمان هستند که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند،مگر هنگامی که هیچ ضرری به آنها نرسد!
✅طرف میداند برخی همکاران ادارهاش زد و بند میکنند ولی نهی از منکر نمیکند و از آن طرف دور میزند میرود مجلس روضه!
#شبهات_فاطمیه
💢علی(ع) در روایتی:
لا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ
منزل ما اهل بیت سقف و در ندارد چگونه است که می گویند حضرت عمر به درب خانه لگد زده است؟
#پاسخ
🔵در #پیام قبلی ثابت شد که منازل مدینه درب و سقف داشته اند اما در این پیام به روایت می پردازیم
✅استدلال به روايت و فرمايش علي عليه السلام: « لا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ» #وهابی_ها را به مقصودشان نمىرساند؛
زيرا: اولاً: طراح شبهه سخن علي عليه السلام را ناقص نقل كرده است؛ به گونهاى كه خواننده احساس مىكند كه اهل بيت عليهم السلام منزل مسكونى به شكل متعارف نداشتهاند؛ چون خانهاى كه نه سقف دارد و نه دَر و نه ديوار، قابل تصور نيست؛ در حالى كه متن حديث چنين است: نحن اهل بيت محمد (ص) لا سقوف لبيوتنا ولا أبواب ولا ستور ( در نقل شيخ مفيد، ستور به معناى ديوار آمده است) الا الجرائد وما اشبهها.
✅جمله پايانى اين حديث گوياى استفاده از چوب حاصل شده از برگههاى درخت خرما است؛ چون جريده به معناى چوب باقى مانده پس از تراشيدن اضافات آن است كه با بستن آن چوبها كنار يكديگر براى پوشش و ديوار كشى و در ورودى و غير آن استفاده مىشده است؛ بنابراين از اين روايت و روايات ديگر استفاده مىشود كه خانه اهل بيت عليهم السلام از جمله خانه فاطمه زهرا و علي عليهما السلام مانند خانههاى افراد ديگر داراى در ورودى بوده است كه باز و بسته مىشده و از استحكام مخصوصى هم برخوردار بوده است.