eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁✨دوشنبه پاییزیتون 🌼✨عالی و بینظیر 🍁✨ان شاءالله امروز 🌼✨برای تک تک دوستانم 🍁✨همون روزی بشه که 🌼✨آرزوشـو دارند 🍁✨پراز خیر و برکت 🌼✨پراز دلخوشی 🍁✨پراز موفقیت و 🌼✨پراز محبت خدا در زندگی 🍁✨روزتون زیبا و درپناه خـدا 🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خمیر پیتزا حرفه‌ای😎🫓 مواد لازم : مخمر خشک ۱ ق غ شکر نصف ق غ روغن ۲۰ گرم آرد ۵۰۰ گرم
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅نفس‌های آخر دشمنی گرفتاری‌های هولناک رژیم صهیونیستی 🔰
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅تنها راه رهایی کامل از سلطۀ آمریکا 🔻فقط باید نابودشان کنیم! 🔻ما اسرائیل را نابود می‌کنیم! 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃زندگی نامه وفعالیت های🌷🌷 در سال ۱۳۲۷ در روستای ینگجه از توابع بخش سرولایت نیشابور دیده به جهان گشود.🌹 وی سالها در سپاه تلاش و کوشش بسیار نموده است و فرماندهی مناطق مختلفی از جمله کردستان - آذربایجان وسیستان و بلوچستان را برعهده داشت.🌹 🥀 سردار شوشتری که افتخار همرزمی شهیدان بزرگواری همچون باکری و برونسی را در کارنامه زرین خود دارد در اکثر عملیات‌ها با مسئولیت های مختلف به ویژه فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت که هفت بار جراحت شدید و تحمل رنج و درد ناشی از آن ماحصل این حضور فعال و مخلصانه بود و بدین ترتیب افتخار جانبازی را چون برگ زرین دیگری برای کتاب زندگی سراسر مجاهدت او به ارمغان آورد.🌹 با وقوع عملیات مرصاد وی به توصیه مسئولیت این عملیات غرور آفرین را بر عهده گرفت و به نقل از فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به شوشتری می فرمایند: "در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد." فرماندهی لشگر5 قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیت های این فرمانده بزرگ و شهید والا مقام است. وی از اول فروردین 88 نیز با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده دار شد و موفق گردید با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگی ناپذیر ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی را در این استان به افتخارات خود بیفزاید.🌹 که سال های متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا را نیز عهده دار بود بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود. شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس که در تدارک برگزاری همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان بود صبح روز یک شنبه 26مهر1388 در اقدامی تروریستی به فیض شهادت نائل آمد.🌷😔 🌹
مامان بابا من غول نیستم.pdf
10.84M
📚 مامان بابا من غول نیستم
13890610_2634_128k.mp3
2.13M
▫️ اسرائیل نابود خواهد شد 👤 مقام معظّم رهبری
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت یک تویی که نمی شناختمت... این گل پرپر از کجا آمده... ...از سفر کرب و بلا آمده امروز سوم اسفند سال۱۳۶۴است. جمعیت این شعار را می داد و پیکر شهید را از مقابل منزل و به سمت مسجد امین الدوله حرکت داد. جمعیت که بیشتر آن ها از جوانان مسجد و شاگردان آیت الله حق شناس بودند شدیداً گریه می کردند و طاقت از کف داده بودند. من مدتی بود که به خدمت آیت الحق، آیت الله حق شناس این استاد اخلاق و سیر و سلوک الی الله می رسیدم و از جلسات پر بار این استاد استفاده می کردم. سالها بود که به دنبال یک استاد معنوی می گشتم و حالا با راهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانسته بودم به محضر این عالم خود ساخته راه پیدا کنم. شنیده بودم که حضرت استاد این شاگرد خود را بسیار دوست داشته برای همین تصمیم گرفتم که در مراسم تشییع این شهید عزیز شرکت کنم. پیکر شهید را به سوی بهشت زهرا(س) بردند به دلیل اینکه شهید در حین نبرد به شهادت رسیده بود، بدون غسل و کفن با همان لباس نظامی آماده تدفین شد. چند ردیف بالاتر از مزار عارف مبارز، شهید چمران، برای تدفین او انتخاب شد.من جلو رفتم تا بتوانم چهره‌ی شهید را ببینم. درب تابوت باز شد چهره‌ی معصوم و دوست داشتنی شهید را دیدم. شاداب و زیبا بود... اصلا !چهره یک انسان از دنیا رفته را نداشت. تازه دوستان او می گفتند: شش روز از شهادتش می گذرد! دست این شهید به نشانه ادب روی سینه اش قرار داشت! یکی از همرزمانش می گفت: "در لحظه شهادتش ترکشی به پهلویش اصابت کرد، وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم. وقتی روی پایش ایستاد رو به سمت کربلا دستش را به سینه نهاد و اخرین کلام را بر زبان جاری کرد «السلام علیک یا اباعبدالله» بعد هم با همان حالت به دیدار ارباب بی کفن خود رفت.برای همین دستش هنوز به نشانه‌ی ادب بر سینه اش قرار دارد!" برای من عجیب بود چرا طلّاب علوم دینی و شاگردان استاد، که معمولا انسان های صبوری هستند در فراق این دوست، طاقت از کف داده اند!!؟ پیکر شهید را داخل قبر گذاشتند و لحد را چیدند. شخصی که آخرین لحد را گذاشت و بیرون آمد رنگش پریده بود!! ادامه دارد ... هردوشنبه ادامه شو میزاریم با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید
می دمد صبح ظفر، بد به دلت راه مده می شود دفعِ خطر،بد دلت راه مده این همه نذر و نیاز، آن همه تسبیح و دعا می کند زود اثر بد به دلت راه مده از درشتیِ قد و قامت بتها نهراس تا خلیل است و تبر، بد به دلت راه مده نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست از خطرها بگذر، بد به دلت راه مده ما در این دایره امر به وظیفه هستیم با خدا هست ثمر، بد به دلت راه مده جان من در همه احوال توکل باید جزم کن عزم سفر، بد به دلت راه مده کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند شده نزدیک سحر، بد به دلت راه مده (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) باز آید ز سفر، بد به دلت راه مده
. چه می‌خواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه می‌خواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه می‌چسبد بهار زود هنگامند، شب‌های زمستانی توکل بر توسل کن، توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی اگر تا شام می‌خندی اگر تا صبح می‌خوابی تو از مردن چه می‌فهمی، تو از برزخ چه می‌دانی اگر آشفته‌ات کردند یعنی لایق وصلی به او نزدیک‌تر هستی زمانی که پریشانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده ی منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح می‌سوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت می‌دیدی گریبان پاره می‌دیدی از اول نیز می‌آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی‌گیرد خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی اگر چه گریه‌ی هجران، شکسته می‌کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی دگر فرق ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می‌شود آن که برای تو نمی‌میرد ” چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی “ خبر داری که تو رفتی، به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی سر پیراهن تو گریه‌ی ما را در آوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی؟