فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت سلام عاشقی
هربار صدات کردم ؛ به دادم رسیدی❤️🩹
#امام_رضا
#امام_رئوف
بین افراد و جوامع کم رُشد، عینک بدبینی همیشه خیلی قوی است؛ یعنی شخص به دنبال این است که نقطه ضعف یا کمبودی در شخص مقابل بیابد و آن را بزرگ کند.
✍️شهید باهنر
چرا چشمِ نقطه ضعف بینی بسیار قوی است، اما درمقابل، چشم نقطۀقوت بینی، چه در روابط اجتماعی با دوستان و همکاران و همسایگان و چه در روابط خانوادگی با فرزندان، ضعیف است؟
این مسئله مخصوصاً در رواجِ شایعات، مصیبت است.
فرد یا شخصیت یا گروهی را به دلیلِ شایعۀ کوچکی که دربارۀ آنها منتشر شده است، بدون تحقیق و فکر دربارۀ آن، محکوم میکنند و دست به دست و دهان به دهان، آن شایعه را منتشر میسازند؛ گویی رواج این شایعه و خوار کردنِ فرد و بُردن آبرو و حیثیت او، آن هم براساس گمان، ثواب دارد و کاری خیر است! این، از صفات ملتی کم رُشد است.
✍️شهید باهنر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکاری از امام رضا برای رفع مشکلات سخت..👌
درطول تاریخ سادات مظلومانه زیستند ومظلومانه از این دنیای فانی سفرکردند.
اما ما فکر میکردیم باتوجه به بودن این همه آثارخدمات برجسته، شما را به این زودی فراموش نکنیم، چکار کنیم این رسم روزگار است(بالاخص ما ایرانی ها)
شما رئیس بودی، اما به جهت اخلاص، از آن زاویه بامردم برخورد نمیکردی
مابابودن تو احساس آرامش میکردیم، چون میدانستیم که توصادق بودی وصادقانه خدمت میکردی واز رهبری برای برون رفت از بن بست ها و.... هزینه نمیکردی.
مافراموش نکردیم که در مقابل مقام عظمای ولایت چقدر متواضعانه برخورد میکردی وحاضر بودی دست مبارک ایشانرا ببوسی /بماند که شرایط آن مقطع کشور اجازه نداد، دیگران میتوانستند ومیتوانند اینکار بکنند، البته ایشان محتاج این نوع رفتار نیستند، اما رسم ادب اقتضا میکند که اینگونه باشیم.
به هر حال ما وظیفه خود دانسته و میدانیم که همیشه و درهمه حال قدردان زحمات وخدمات ارزنده شما عزیز سفرکرده باشیم ونگذاریم افراد وجریاناتی نقش علمای صالحه سادات را کم رنگ نمایند. 🌺 #شهید_رئیسی #شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
سکانس پایانی زندگی هممون آمبولانسه
ولی یکی نوشته بود
ای کاش آمبولانس با پلاک نظامی باشه😔
اللهم ارزقنا توفیق شهادت
#شهادت #شهید_سردار_مدحی
#طریق_الاقصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️دختر شهید رئیسی: اینکه میگویند دست رئیسجمهور بسته است درست نیست
♦️حانیه سادات رئیسی، دختر #شهید_رئیسی در مراسم روز کارمند و گرامیداشت شهدای دولت:
🔻دسترسی یک رئیس جمهور به امکانات سیاسی و اقتصادی و قدرت خیلی بالاست
🔻دست رئیس جمهور خیلی باز است و امکان استفاده حق یا ناحق رئیس جمهور از امکانات و قدرت بالاست
🔻اینکه یک نفر در جایگاه وزارتخانه یا در جایگاه ساختار سیاسی شهید شود بدانید خیلی تقوی می خواسته است
🔻اگر کسی برای تقوای سیاسی و خدمت به مردم تصمیم گرفت و وارد ساختار سیاسی شود و هر لحظه در دست اندازهای سیاسی بین خدا و شیطان یکی را انتخاب کند اگر این فرد شهید شد خیلی شرایط حادی گذرانده که به این جایگاه برسد برای همین رهبر انقلاب گفت دلم برای آقای رئیسی سوخت چون لحظه به لحظه آن سخت بود. #شهید_جمهور #دلم_برای_رئیسی_سوخت
💠 ثواب خواندن زیارت عاشورا در کلام امامان معصوم (ع)
☑️ امام صادق علیه اسلام:
❇️ خداوند سوگند یاد کرده که
🕌 زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد
💎 و نیازمندیهایش را برآورده سازد.
🔥 او را از آتش جهنم برهاند
🌱 و در بهشت برین جای دهد
✨ و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید.
⬅️ مصباح المتهجد
#اربعین #کربلا #امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عظمت #اربعین
اگر همه علما، همه شعرا و همه دانشمندان جمع شوند نمیتوانند یک هزارم آنچه اتفاق میافتد را توصیف کنند
🎙رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) #کربلا #امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔یابن الحسن عج رو فراموش نکنید!
من غافلم مثل فرزندی غافل اما پدر... ✨#امام_زمان
🎙آیت الله #ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سوء مدیریت در قطعی #برق آب و #اینترنت در ابتدای دولت #پزشکیان دست آویز طنز پردازان شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تفسیر پیاده روی #اربعین_حسینی از نگاه مهندس حاج سعید قاسمی
میوه ی اخلاق مداری امام خمینی ( ره) در اداره جنگ را دو دهه بعد در پیاده روی #اربعین می خوریم .
امام اجازه نداد سدی را که ۴ لشکر دشمن را زیر آب می برد بزنیم و می گفت: "اسلام دست ما را بسته است" . #حب_الحسین_یجمعنا
🌷 آیتالله #بهجت :
این از اسرار اهلبیت(علیهم السلام) و اهل ایمان است که اگر [قرآن،] شریکِ [حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف است)]، او را که نمیبینی، به شریک و عِدل او نگاه کن.
اهلش استفادههایی از این [نگاه کردن] میبرند که وارد شده است: «النَّظَرُ في الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ: نگاه به #قرآن عبادت است».
📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص٣۵۵
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش #بلال_با_شیر 😋😍
دیگه بلال هاتو کباب نکن؛ این روش معرکه س😍
مواد لازم:
بلال مکزیکی ۳ عدد
شیر نصف پ
آب ۱ پ
سس مایونز
تردیلا چیپس
کره ۱ ق غ
بلال ها رو که برش زدین داخل قابلمه بزارید
شیر و آب و کره بریزید اجازه بدید ۲۰ دقیقه بپزه.
نوش جان😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش#لقمه_مکزیکی😋😍👇
لقمه مکزیکی یه غذای فوری عالی😍
مواد لازم :
پیاز ۱ عدد
گشنیز ۳ ق غ
پنیر خامهای ۱۰۰ گرم
ذرت پخته شده ۲ ق غ
فلفل دلمه رنگی ۱ عدد
سینه مرغ ½ یک عدد
نمک، فلفل سیاه
خمیر یوفکا
فلفل قرمز
سیر ۲ حبه
پاپریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش#کوفته_مرغ😍😋
مواد لازم:
مخلوط چرخ کرده ی گوشت ران و سینه ی مرغ 🍗 ۴۰۰ گرم
فلفل کاپیا 🌶۱ عدد
پیاز رنده شده 🧅 ۱ عدد
سیر 🧄 ۲ حبه
جعفری ساطوری شده 🍀 ۲ ق غ
تخم مرغ 🥚 ۱ عدد
پودر سوخاری 🍘۳.۵ ق غ
روغن مایع ۲ ق غ
فلفل قرمز،فلفل سیاه،نمک و کمی زیره🧂🌶
✅توکل بر خدا
✍تمام پول هایش تمام شده و هنوز در نیمه راه سفرش بود. یکی از دوستانش از او پرسید می خواهی چه کنی؟ گفت تمام امیدم به فلانی است. دوستش گفت پس قسم می خورم که امیدت ناامید می شود. مرد با تعجب پرسید چرا؟ گفت: آخر از امام صادق علیه السلام شنیدم که می گفت:
خداوند متعال می فرماید: رشته آرزوی هر کسی را که به غیر من وصل باشد قطع می کنم. آیا او در گرفتاری هایش به دیگری امید می بندد در حالی که رفع آن به دست من است؟ آیا او در خانه دیگری را می کوبد در حالی که کلید تمام درهای بسته دست من است و خانه ام به روی همه باز است!
⚫️⚫️⚫️⚫️
جولیا و دیوید
روزی پسری خوش چهره در یکی از شهرها در حال چت کردن با یک دختر بود، پس از گذشت دو ماه، پسر علاقه بسیاری نسبت به دختر پیدا کرد، اما دختر به او گفت: میخواهم رازی را به تو بگویم.
«پسر گفت: گوش میکنم. دختر گفت: » من میخواستم همان اول این مسئله را با تو در میان بگذارم، اما نمیدانم چرا همان اول نگفتم، راستش را بخواهی من از همان کودکی فلج بودم و هیچوقت آن طور که باید خوش قیافه نبودم، بابت این دو ماه واقعا از تو عذر میخوام.
« پسر گفت: »مشکلی نیست.« دختر پرسید: »یعنی تو الان ناراحت نیستی؟ « پسر گفت: » ناراحت از این نیستم که دختری که تمام اخالقیاتش با من میخواند فلج است، از این ناراحتم که چرا همان اول با من روراست نبودی، اما مشکلی نیست من باز هم تو را میخواهم و عاشقانه دوستت دارم.« دختر با تعجب گفت: »یعنی تو باز میخواهی با من ازدواج کنی؟«پسر در کمال آرامش و با لبخندی که پشت تلفن داشت گفت: «آره عشق من»
دختر پرسید: »مطمئنی دیوید؟« دیوید گفت: »آره و همین امروز هم میخوام تو را ببینم.« دختر با خوشحالی قبول کرد و پسر همان روز با ماشین قدیمی اش و با یک شاخه گل به محل قرار رفت، اما هر چه گذشت دختر نیامد… پس از ساعاتی موبایل دیوید زنگ خورد…
دختر گفت: سلام. پیتر گفت: سلام، پس کجایی؟ دختر گفت: »دارم میآیم، از تصمیمی که گرفتی مطمئن هستی؟
« پیتر گفت: اگر مطمئن نبودم که به اینجا نمی آمدم عشق من. دختر گفت: آخه… پسر گفت: »آخه نداره، زود بیا من منتظر هستم« و پایان تماس…
پس از گذشت دو دقیقه یک ماشین مدل بالا کنار دیوید ایستاد… دختر شیشه را پایین کشید و با اشک به آن پسر نگاه میکرد… پسر که مات و مبهوت مانده بود فقط با تعجب به او نگاه میکرد.
دختر با لبخندی پر از اشک گفت سوارشو زندگی من… دیوید که هنوز باورش نشده بود، پرسید: «مگر فلج نبودی؟ مگر فقیر و بدقیافه نبودی؟ پس… من همین الان توضیح میخواهم.»دختر گفت: «هیس، فقط سوارشو»
آری، دخترک داستان عاشقانه کوتاه ما، دختر یکی از ثروتمند ترین افراد آن شهر بود. آنها ازدواج کردند و بهترین و عاشقانه ترین زندگی را ساختند.
دخترک سالها بعد داستان عاشقانه زندگی خود را برای همه تعریف نمود و گفت هیچ وقت نمیتوانستم شوهری انتخاب کنم که من را به خاطر خودم بخواهد، زیرا همه از وضعیت مالی من خبر داشتند و نمیتوانستم ریسک کنم… به همین خاطر تصمیم گرفتم که با یک ایمیل گمنام وارد دنیای چت شدم، سه سال طول کشید تا من دیوید را پیدا کردم، در این مدت طولانی به هر کس که میگفتم فلج هستم با ترحم بسیار من را رد میکرد، اما من تسلیم نشدم و با خود میگفتم اگر میخواهم کسی را پیدا کنم باید خودم را یک فلج معرفی کنم. میدانم واقعا سخت است که یک پسر با یک دختر فلج ازدواج کند، اما دیوید یک پسر نبود… او یک فرشته بود.
⚫️⚫️⚫️⚫️
#داستان_آموزنده
#مکافات_عمل
#لقمه_ای_نان🍪
در زمان جوانی، درویشی پیش من آمد و اثر گرسنگی در من دید.
مرا به خانه خود خواند و گوشتی پخته پیش من نهاد كه بو گرفته بود و مرا از خوردن آن، كراهت می آمد و رنج می رسید.
درویش كه آن حالت را در من دید، شرم زده شد و من نیز خجل گشتم....
برخاستم و همان روز، با جماعتی از یاران، قصد «قادسیه» كردیم.
چون به قادسیه رسیدیم راه گم كردیم و هیچ گوشه ای برای اقامت نیافتیم...
چند روز صبر كردیم تا به شرف هلاك رسیدیم. پس، حال چنان شد كه از فرط گرسنگی، سگی به قیمت گران خریدیم و بریان كردیم ...
و لقمه ای از آن، به من دادند. خواستم تا بخورم، حال آن درویش و طعام گندیده یادم آمد. با خود گفتم؛ این ، جزای آن است كه این درویش، آن روز از من خجل شد...
📚 #حکیم_عطار_نیشابوری
⚫️⚫️⚫️⚫️