eitaa logo
-مدهوش -
402 دنبال‌کننده
343 عکس
138 ویدیو
0 فایل
هرچه‌ گشتیم‌ در این‌ شهر‌ نبود‌ اهل‌ِ دلی، که‌ بداند‌ غم‌ُ دلتنگی‌ و تنهایی‌ ما!(: [بستری برای تسکین دل های شکسته ، که از فراق بابا گرد دلتنگی و تنهایی مهمان کبله کوچک قلبشان شده..] کپی؟ یه صلوات برای ظهور آقامون و دعا برای حاجت ما🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه‌ها... می‌خوام ی چیزی بگم بهتون ، به عنوان ی خواهر... چند تا سوال ، که ذهنمو در گیر کرده ، شاید شما بتونید جواب بدید بهم.. من چطور میتونم خدارو بزرگ ببینم؟ چطور میشه بندگی کرد؟ چطور میشه اخلاص داشت؟ چطور میشه سر نماز حضور قلب داشت ؟ https://harfeto.timefriend.net/17227770474201
_
| از شهدا یاد گرفتیم: از ابراهیم هادی ، پهلوانی را... از حاج همت ، اخلاص را... از باکری ها ، گمنامی را... از علی خلیلی ، امر به معروف را... از مجید بقایی ، فداکاری را‌‌... از حاجی برونسی ، توسل را... از مهدی زین الدین ، سادگی را... از حسين همدانى ، جوانمردى و اخلاق را... از حاج قاسم سلیمانی ، ولایت مداری را... با این همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که می‌رسد، شرمنده ایم..!💔    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به نیت نازدانه آقا امام رضا نه تا صلوات بفرستید که کارم راه بیفته 🥺✨🌱 بشه خواهشاً 🥺
بسم الرب المهدی (عج) بیاید با خوندن دعای عهد با آقامون (عج) عهد ببندیم اگه چهل صبح این دعا رو بخونیم میتونیم در موقع ظهور بابا مهدی (عج) یار و یاور آقا (عج) باشیم🌷
✨همنشینی آخر هفته ها از کودکی خیلی شیرین بود . خنده از لب آرمان نمی افتاد. چیز هایی می‌گفت که همه را به خنده می انداخت.محمد امین خیلی آرمان را دوست داشت .هم دوستش بود هم برادرش با او زیاد شوخی میکرد.یکبار آرمان خوابیده بود که محمد امین وایتکس را به جای آب،روی صورتش ریخت . آرمان بلند شد و بدون اینکه عصبانی شود، گفت:«پدرصلواتی!چرا ریختی؟» 😂😂 بعد رفت صورتش را شست و دوباره خوابید.یکبار هم محمد امین توی خواب،دست و پای آرمان را با چسب شیشه ای بست بعد او را از خواب بیدار کرد.آرمان خواست دنبالش کند؛ولی چون دست و پایش بسته بود، زمین خورد. هردو می‌خندیدند. بعد،آرمان دستانش را باز کرد و محمد امین را با خنده و شوخی در هوا چرخاند . به هیچ وجه دعوایش نمی‌کرد . حتی به جای دعوا با او بازی میکرد.نهایت دعوایش کشتی بود و چرخاندنش در هوا🥺😍
آقـٰاجـان، زچشمت‌بیـوفتم،بہ‌خـاࢪۍ‌میوفتم.. تـونگاهم‌بڪن‌اگـࢪچہ‌قیـمت‌ندارم💔:)!
دعای‌مخصوص‌شب‌جمعه: علامه مجلسی فرمودند شب جمعه مشغول مطالعه بودم به این دعا رسیدم بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُللہ مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِھا وَ مِنَ الآخِرَہ اِلی بَقائِھا اَلْحَمْدُاللہِ عَلی ڪُلِّ نِعْمَة اَسْتَغْفِرُاللہ مِنْ ڪُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه وَ ھُوَ اَرحَمُ الرّاحِمینَ بعد از یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم، که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که: ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم... -نھج الفصاحه•صفحه ٣٢٢
گفت:آدمی‌ را دارید که‌ وقتی‌ از زندگی‌ خسته‌ شدید،شما را دوباره‌ به‌ زندگی‌ برگرداند؟ و من‌ از‌ تو‌ برایش‌ گفتم.... آقــــــــای اباعـــــبدﷲ...
خدایا حالمون دقیقا برمی‌گرده به همونجایی که آیت‌الله کشمیری می‌فرمایند: «مرا ببرید حرم؛ من حرم بروم، همه‌ی دردهایم درمان می‌شود...(:»