▪️دو امر «دستمزد» و «حجاب» در حال حاضر تبدیل به دو مسئله روز شده است که از قضا هر دوی اینها با یکدیگر مرتبطاند. دولت کنونی که محصول شورای سران قواست با ایده «حکمرانی نو» و برونسپاری دو امر اقتصاد و فرهنگ در حال ساخت دولت لیبرال در ایران میباشد. «دولت داروغه» یا لیبرال که در برابر «دولت لویاتان» رضاشاه در ابتدای قرن گذشته معنا میشود؛ دولت داروغه با واگذاشتن اقتصاد و فرهنگ تنها به امر دفاع و امنیت میپردازد. به همین دلیل اعتراضات کارگران به حقوق و مزایا و نیز اعتراضات متشرعین به رهاسازی امر حجاب از یک منظر در برابر مفهوم «دولت داروغه» و «حکمرانی نو» است.
«حکمرانی نو» پاسخ بخشی از حاکمیت به بحران ۱۴۰۱ است. اگر تا پیش از بحران ۱۴۰۱، حاکمیت روی تشدید سیاستهای مالیاتی و نیز افزایش ۵۷ درصدی دستمزدها و نیز نظارت بیشتر بر اماکنی چون سینما، کنسرتها و ... تکیه میکرد؛ از شهریور ۱۴۰۱ باقر قالیباف با «ایده حکمرانی نو» در صدد است تا خود را به الیت ونک به بالا نزدیک کند. خصوصی سازی افسارگسیخته با توجیه این حرف نادرست که ۸۵ درصد اقتصاد ایران دولتی است، طرحهای خطرناکی همچون مولدسازی، نابود کردن سرمایه انسانی جامعه با مقاومت در برابر همسان سازی دستمزد و تورم، تسریع تغییر کاربری اراضی که یک دهه بعد به بحران غذایی در جامعه ایران خواهد انجامید و نیز عبور از شریعت که به تشدید شکافهای جامعه میانجامد از جمله خط و ربط های مربوط به حکمرانی نو میباشد. در کنار اینها تقلیل امر سربازگیری با وجود اینکه تهدیدات نظامی در قبال آذربایجان و اسراییل وجود دارد یادآور سیاست مهندس بازرگان در قبال سربازگیری است که به کاهش موازنه ایران در برابر عراق انجامید.
از همینرو آنچه «حکمرانی نو» خوانده میشود برای آینده ایران خطرناکتر از یک زلزله هشت ریشتری در تهران است. آخرین نمود حکمرانینو که در افزایش تنها ۲۷ درصدی حداقل دستمزد نیروی کار دیده شد ضمن بالا رفتن احتمال شورشهای کارگری و تبعات اجتماعی وحشتناک، منجر به مهاجرت نیروی کار ایرانی بویژه به کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق خواهد شد. این امر با توجه به زلزله ترکیه و نیاز پروژههای بازسازی ترکیه به نیروی کار، مهاجرت نیروی کار را تقویت خواهد کرد. در حال حاضر دستمزد کارگر ساده ساختمانی در ترکیه روزانه ۵۰۰ لیر معادل یک میلیون و دویست هزار تومان است؛ درآمد کارگر ساختمانی روزمزد در ایران یک سوم این مقدار (حدود ۴۰۰ هزار تومان) میباشد. این امر در مورد کشور عراق نیز صادق است.
آقای قالیباف فاقد الگوی نظری منسجم است. از ایده «رضاشاه حزب الهی» در دهه ۱۳۸۰ تا گفتمان «۹۶ درصدیها» و نقد نئولیبرالیسم در دهه ۱۳۹۰ که مبتنی بر نظرات «مجید حسینی» بود تا «حکمرانی نو» که مبتنی بر ساخت دولت داروغه است؛ نشان اعوجاجات زیگزاگی در سطح نظری اوست.
سیدنیما موسوی
@Seidnima70
@madineyefazele
▪️نامها تمدن میسازند
یکی از راههایی که میتوانیم از طریق آن هویت و تفکر جوامع را بشناسیم، توجه به نامهای مورد علاقهشان است.
جامعهای که نام شهرهایش پرند، پردیس، فردیس، پردیسان، شیرینشهر، مهسان، پارمیس، پرنیان و مهستان است صدها سال نوری با آن جامعه که نامهای مورد علاقهاش علیآباد، احمدآباد، حسینآباد، اسلامآباد و جنتآباد است فاصله دارد.
قصهی اسفناک نامگذاری مبتذل شهرها و شهرکها در مورد نامگذاری نوزادان هم صدق میکند. نگاهی گذرا به نامهای مورد علاقه مردم در گزارشهای ثبت احوال نشان میدهد که بخش مهمی از جامعه گرفتار نوعی زیباییشناسی مبتذل و بیمعنا شدهاند. توجه کنیم به فرمایش آیت الله جوادی آملی که فرمودند ظاهر مردم باطن مسئولان است. الناس علی دین ملوکهم.
تمدن اسلامی را فکر و ذهن اسلامی میسازد، تمدن اسلامی فقط با بنر و همایش ساخته نمیشود.
@madineyefazele
▪️نهادهای سنتی تامین امنیت
درگذشته اهل بازار و کسبه شهر برای تامین امنیت خود، بازار و نواحی اطرافش و گاهی مناطق خارج از نواحی مربوط به کسب و کار، افرادی را استخدام میکردند به اسم «دارقا». احتمالا این کلمه «دارقا» همان داروغه باشد. مسجدی درون بازار قرار داشت که محل استقرار روحانی معتمد و اصل و نسبداری بود. عموما او را با پیشوند «میر» یا «مولّا» صدا میکردند و به مردمداری و لطف و کرم شهره بود. بنده مرحوم «مولا صادق» را از نزدیک دیده بودم و تاحدودی میشناختم، گویا مرحوم هم آخرین روحانی قبل انقلاب بوده است و بعد از ایشان دیگر در مسجد بازار، روحانیای از اهالی که شرایط سنتی و مقبولیت عامه را داشته باشد، مستقر نشده است. آن مسجد هنوز هم داخل بازار قرار دارد و به اسم «چشمه مسجیدی» و «بازار مسجیدی» معروف است. البته بازار ما مثل تبریز و ارومیه سرپوشیده نبود.
ظاهرا گاهی کسبه فردی صالح را با نظر مساعد میر یا مولا در مسجد محل به عنوان دارقا انتخاب میکردند. به این ترتیب، نهاد امنیت و حفاظتی سنتی تشکیل میشد که اولا درآمدش توسط بازار تامین میشد و ثانیا از طریق تایید بزرگان بازار و روحانیت سنتی و مقبول عامه، مشروعیت پیدا میکرد و مجوز حمل سلاح مییافت. ظاهرا درگذشته در زمان ارباب و رعیتی هم روحانیای به اسم «حاج شریف انصاری» در بازار برای مقابله با خان پیشقدم شده و موفق هم شدند و در سایه آن اقدام، شهر کوچک ما نظام ارباب-رعیتی را تجربه نکرد.
این مجوزِ [حمل سلاح] یک چیز سنتی و فرهنگی بود به این صورت که حمل سلاح تنها توسط دارقا و گماشتگانش مذموم قلمداد نمیشد. سلاح تنها زمانی به اصطلاح نجس نبود که توسط شور عموم و کسب مشروعیت الهی (از عالم و روحانی مسجد) واگذار شود. البته همچنان حمل سلاح توسط گماشتگان دارقا که به ندرت تپانچه سرپُر و عموما قَمه بود روی خوشی نداشت. دارقا بنابر صلاحدید و عوایدی که از بازار کسب میکرد این افراد را استخدام میکرد و هزینهها را مدیریت میکرد. به هر حال پول خودش بود و اگر تنهایی هم میتوانست امنیت را تامین کند، مانعی نداشت.
بهرام امینی
@madineyefazele
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍امروز محلات طباطبایی کرمان، امیرالمومنین و شهداء گمنام شهداد مورد پایش قرار گرفتند. پیشرفت امامت و امارت در آنها مورد قبول ارزیابی شد.
@qavami
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍لیست ۲۴ نفره رسمی سران قوا و امامان ۶ محله شهداد امروز بدستم رسید. از هفته آتی دوره مدیریت محله با اساتید مجرب بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در خصوص آنان آغاز میشود به هدف یکسان سازی دانایی و توانایی مسئولین این محلات.
@qavami
Z0000091.MP3
29.93M
کارگاه آموزشی #مدیریت محله
مدرس: آیت الله قوامی
شهداد کرمان
قسمت اول
@madineyefazele
مدیریت محله شهداد 2.MP3
32.74M
کارگاه آموزشی #مدیریت محله
مدرس: آیت الله قوامی
شهداد کرمان
قسمت دوم
@madineyefazele
▪️گزارش تصویری برگزاری کارگاه آموزشی #مدیریت_محله با تدریس آیت الله قوامی برای امامان و فعالان مساجد شهداد کرمان
@amoozesh_fiim
@madineyefazele