ارتباط ویژن و میژن؛ حلقه مفقوده شهرهای ما
🔹 ویژن و میژن (vision & mission)، مفاهیمی هستند که در بسیاری از شهرهای جهان، نقشه راه مدیران بر اساس این دو تنظیم میشود. اولی به معنای چشم انداز است؛ نوعی آرمان و ایده‌آل. اما دومی، ماموریتها برای رسیدن به اولی را مشخص میکند. همیشه میژن‌ها بایستی بر اساس ویژن‌ها تنظیم شوند. حالا به عکس فوق بنگرید؛ دو تصویر از دبی به فاصله حدودا ۵۰ سال. چشم‌اندازی که ۵۰ سال قبل برای این شهر تنظیم کرده بودند، مبنای ماموریتهایی بود که طی همه این سالها، تکلیف مدیرانشان را مشخص می‌کرد. به این معنا که هر لحظه می‌دانستند که به دنبال چه هستند و برای یافتن آن، باید چه ماموریتی را انجام دهند.
🔹
سوال این است که ویژن شهرهای ما چیست؟ آیا ایده‌آل ما هم شهری همچون دبی با غایت‌های نظام سرمایه‌داری است یا چشم‌انداز دیگری داریم؟ در چشم‌اندازهای اسناد ما مفاهیمی همچون هویت، بومی‌گرایی، سبک زندگی اسلامی و ... دائما تکرار شده‌اند اما چرا هرچه جلوتر می‌رویم، از این مفاهیم بیشتر فاصله می‌گیریم؟ چون بین اغلب وظایفی که مدیران ما برای خودشان تعریف می‌کنند با این چشم‌اندازها کمترین نسبتی برقرار نیست. نمی‌شود که در کلام، دائما ترجیع‌بند همه ابیاتمان شهر اسلامی ایرانی باشد ولی در عمل، مدیری که با تراکم‌فروشیِ بیشتر، درآمدزایی بیشتری کرده باشد را باعرضه‌تر بدانیم! تحقق تمدن نوین اسلامی و تبلور سبک زندگی ایرانی آنگاه شدنی است که حلقه مفقوده شهرهایمان (یعنی ایجاد ارتباط منطقی بین میژن‌ها و ماموریتها با ویژن‌ها و چشم‌اندازهایمان) را کشف کنیم.
@baladetayyeb
