آیا می‌دانستید...؟ خداوند میگه که: (کُلٔ فِی فَلَکِ) همه چیز در گردش است...! جالب اینجاست که اگر همین آیه را برعکس بخونید باز هم میشه ( کُلٔ فِی فَلَکِ) 📙سوره یس آیه ۴۰ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

بسیار شنیدنی و قابل تامل ببینین ولذت ببرین 👌 ارزش هرکس چگونه محاسبه میشه 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

👌 حکایتی جالب از احاطه #شهداء بر این عالم 🎬 استاد قرائتی 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

امیرالمومنین علی علیه السلام می‌فرمایند: اظهار توانگری گونه‌ای شکر است فقیر جلوه دادن فقر می‌آورد. 📙 میزان الحکمه جلد ۸ صفحه ۵۳۳ همون قانون جذبی که روانشناسی الان میگن مولامون 1400 سال پیش فرموده✨ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

داستان برصیصا عابد! در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود و کار او بجایی رسید که مریضها و دیوانگان به دعای وی بهبودی و شفا پیدا می کردند. اتفاقاً دختری از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد همان عابد نامبرده آوردند و خواهر را درمحل عبادت عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود. شیطان از این فرصت استفاده کرده و پیوسته برصیصا را وسوسه نموده و جمال زن را در مقابل وی جلوه می داد. بالاخره عابد نتوانست خود را حفظ کند و با آن زن زنا کرد و زن از آن عابد آبستن شد. برصیصا بر اثر وسوسه های شیطان از ترس آنکه مبادا رسوا شود او را کشت و دفن کرد. شیطان بعد از این پیش آمد به نزد یکی از برادران او رفت و داستان عابد را مفصلاً شرح داد و محل دفن خواهر آنها را نیز نشان داد. وقتی برادرها از این پیش آمد ناگوار اطلاع یافتند نتیجه این شد که مردم شهر نیز تمامی باخبر باشند و شدند و این خبر به سلطان شهر رسید. سلطان با عده ای نزد عابد رفت و از جریان جویا شد و برصیصا که چاره ای جز اعتراف نداشت به تمام کردار خود اقرار کرد. پس سلطان دستور اعدام وی را صادر کرد. همین که او را بالای چوبه دار بردند شیطان بصورت مردی بنزدش آمده و گفت: «آن کسی که تو را به این ورطه انداخت من بودم اینک اگر نجات می خواهی باید اطاعت مرا بنمائی.» عابد پرسید: «چکار باید بکنم؟» شیطان گفت: «یک مرتبه مرا سجده کن.» عابد سؤال کرد: «در این حال که من بر بالای دار هستم چگونه تو را سجده کنم.» شیطان گفت: «من به یک اشاره قناعت می کنم.» عابد فقط با سر اشاره به سجده کرد و در آخرین لحظات زندگی نسبت به پروردگار جهان کافر شد و پس از چند دقیقه به زندگیش خاتمه دادند. می گویند خداوند در قرآن در آیه زیر به این داستان اشاره ای می کند: «کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بری منک انی اخاف الله رب العالمین.» یعنی: کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو! (تا مشکلات تو را حل کنم)، اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم و از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

خدای بخشش و کرم! قمبر داره تو بیابون میره با هفت هشت تا شتر سائل اومد گفت یا علی بهم نون بده امام به قمبر گفت به آن نان بده قمبر گفت نان‌ها در پارچه است گفت با پارچه بده گفت پارچه در بار شتر است گفت با بار بده گفت با روی شتر است گفت با شتر بده یهویی قمبر افسار شتر را رها کرد و به بیابان گریخت گفتند قنبر چرا رفتی گفت من علی را می‌شناسم اگر روی آن دنده بیفتد میگوید شترها را با قمبر ببرید! کَسی که مَستِ علی گشت، این چنین برود ... کِشان کِشان به بهشت و به اختیار به نجف ✋ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn