eitaa logo
مدرسه ولایت
459 دنبال‌کننده
68 عکس
43 ویدیو
125 فایل
#نهج_البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
۳)معرفت خاص الخاص:در اینجا دیگر بحث تشریع مطرح نیست و حضرات دیگر به‌عنوان وسائط فیض دیده نمی‌شوند؛بلکه اهل‌بیت علیهم‌السلام«أسماء الحسنی»می‌باشند؛یعنی خود خدای متعال در این موضع ظاهر است: 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّذِی لَا یَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا قَالَ فَادْعُوهُ بِهَا(بحارالأنوار،جلد ۹۱،ص ۶) 🟩...و بأسمائک الّتی ملأت ارکان کلّ شیء...(دعای کمیل) 🟩وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ(سوره‌ی حجر،آیه‌ی ۲۲) 🔺اسم شریف«مرسِل»،ابرها را می‌فرستد. 🔺اسم شریف«محیی»زنده می‌کند. و الحمدلله و صلّی الله علیٰ محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
ترجمه‌ی روایت: پس ابن مقفّع گفت: این خلق را می‌بینید - و با دستش به سوی محل طواف اشاره نمود - از ایشان یک نفر نیست که من نام انسانیت را از برای او ثابت گردانم مگر آن شیخ که نشسته است یعنی جعفر بن محمد، اما بقیه، فرومایگان و چهار پایانند. ابن ابی العوجاء گفت: چگونه این نام را از برای آن شیخ ثابت می‌گردانی و از برای این گروه ثابت نمی دانی؟ گفت: زیرا من در نزد او چیزی چند دیده‌ام که آن را در نزد ایشان ندیده ام. ابن ابی العوجاء گفت: ناچار باید که آنچه را در شأن او گفتی از او امتحان کنیم تا معلوم شود. ابن مقفّع گفت: چنین مکن! زیرا که من می‌ترسم که آنچه را در دست داری بر تو فاسد گرداند. ابن ابی العوجاء گفت: اعتقاد تو این نیست و لیکن می‌ترسی که اعتقاد تو در قرار دادن او را در محلی که وصف کردی در نزد من سست گردد. ابن مقفّع گفت: حال که در باره من این توهم نمودی برخیز و به نزدش برو و آنچه میتوانی خود را از لغزش محافظت کن و عنان خویش را به سوی مدارا و سهل انگاری میل مده بلکه آن را محکم نگاه دار که به محض اندک سهل انگاری تو را به بندی مبتلی می‌کند که از آن خلاصی نداشته باشی. و برای آنچه بحث می‌کنی علامتی قرار بده که سود و زیانت مشخص باشد. راوی می‌گوید: ابن ابی العوجاء برخاست و من و ابن مقفّع ماندیم و در آنجا با هم نشستیم. چون ابن ابی العوجاء به سوی ما برگشت گفت: ای پسر مقفّع این آدمی زاده نیست! و اگر در دنیا روحانی ای باشد که چون خواهد در ظاهر صاحب جسم شود و چون خواهد در باطن روح صرف گردد همین شخص است... و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۷ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ ------------------------------------- «...وَ نَوِّرْهُ بِالْحِكْمَةِ...» ✅در آیات ۲۳ تا ۳۹ از سوره‌ی مبارکه‌ی إسراء و روایات شریفه،«حکمت»(معرفة‌الإمام)در کنار اخلاق و احکام عملی آمده است: 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً كَثِیراً قَالَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ الَّتِی أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَیْهَا النَّارَ(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۲۱۴) 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:...إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ...(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۵) 🟩وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً(۲۳)وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً(۲۴)رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً(۲۵)وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً(۲۹)ذلِكَ مِمَّا أَوْحى‏ إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ لا تَجْعَلْ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلْقى‏ فِي جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدْحُوراً(۳۹) 🔺این در حالی است که جنس حکمت با جنس اخلاق و احکام عملی متفاوت است! ✅این مقارنت اخلاق و احکام عملی با حکمت به‌این دلیل است که:حکمت می‌تواند در سینه‌ی فرد منافق هم قرار بگیرد؛بنابراین احکام عملی و اخلاق آمده‌اند تا بین ایمان و نفاق،مرزبندی نمایند.احکام عملی آمده‌اند تا مؤمنین را از جبهه‌ی نفاق جدا کنند: 🟩خُذِ اَلْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإِنَّ اَلْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ اَلْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ اَلْمُؤْمِنِ(حکمت ۷۹) 🔺حکمت می‌تواند در سینه‌ی منافق باشد ولی نمی‌تواند آرام بگیرد. 🔺جایگاه حکمت،سینه‌ی مؤمن است. 🟩...وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ اَلدَّاءُ...(خطبه‌ی ۱۹۴) ✅آیات و روایاتی که به‌حکمت در سینه‌ی منافقین تصریح می‌فرمایند: 🟩كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ(سوره‌ی حشر،آیه‌ی ۱۶) 🔺اشاره‌ به‌گستردگی نفاق 🟩...فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ تَرَوْنَ هَذَا الْخَلْقَ وَ أَوْمَی بِیَدِهِ إِلَی مَوْضِعِ الطَّوَافِ مَا مِنْهُمْ أَحَدٌ أُوجِبُ لَهُ اسْمَ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَّا ذَلِكَ الشَّیْخُ الْجَالِسُ یَعْنِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فَأَمَّا الْبَاقُونَ فَرَعَاعٌ وَ بَهَائِمُ فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ كَیْفَ أَوْجَبْتَ هَذَا الِاسْمَ لِهَذَا الشَّیْخِ دُونَ هَؤُلَاءِ قَالَ لِأَنِّی رَأَیْتُ عِنْدَهُ مَا لَمْ أَرَ عِنْدَهُمْ فَقَالَ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ مَا بُدٌّ مِنِ اخْتِبَارِ مَا قُلْتَ فِیهِ مِنْهُ فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْمُقَفَّعِ لَا تَفْعَلْ فَإِنِّی أَخَافُ أَنْ یُفْسِدَ عَلَیْكَ مَا فِی یَدِكَ فَقَالَ لَیْسَ ذَا رَأْیَكَ وَ لَكِنَّكَ تَخَافُ أَنْ یَضْعُفَ رَأْیُكَ عِنْدِی فِی إِحْلَالِكَ إِیَّاهُ الْمَحَلَّ الَّذِی وَصَفْتَ فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ أَمَّا إِذَا تَوَهَّمْتَ عَلَیَّ هَذَا فَقُمْ إِلَیْهِ وَ تَحَفَّظْ مَا اسْتَطَعْتَ مِنَ الزَّلَلِ وَ لَا تَثْنِ عِنَانَكَ إِلَی اسْتِرْسَالٍ یُسَلِّمْكَ إِلَی عِقَالٍ وَ سِمْهُ مَا لَكَ أَوْ عَلَیْكَ قَالَ فَقَامَ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ بَقِیتُ وَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ فَرَجَعَ إِلَیْنَا وَ قَالَ یَا ابْنَ الْمُقَفَّعِ مَا هَذَا بِبَشَرٍ وَ إِنْ كَانَ فِی الدُّنْیَا رُوحَانِیٌّ یَتَجَسَّدُ إِذَا شَاءَ ظَاهِراً وَ یَتَرَوَّحُ إِذَا شَاءَ بَاطِناً فَهُوَ هَذَا...(بحارالأنوار،جلد ۳،ص ۴۳) ادامه‌ دارد...👇
ترجمه‌ی روایت: پس ابن مقفّع گفت: این خلق را می‌بینید - و با دستش به سوی محل طواف اشاره نمود - از ایشان یک نفر نیست که من نام انسانیت را از برای او ثابت گردانم مگر آن شیخ که نشسته است یعنی جعفر بن محمد، اما بقیه، فرومایگان و چهار پایانند. ابن ابی العوجاء گفت: چگونه این نام را از برای آن شیخ ثابت می‌گردانی و از برای این گروه ثابت نمی دانی؟ گفت: زیرا من در نزد او چیزی چند دیده‌ام که آن را در نزد ایشان ندیده ام. ابن ابی العوجاء گفت: ناچار باید که آنچه را در شأن او گفتی از او امتحان کنیم تا معلوم شود. ابن مقفّع گفت: چنین مکن! زیرا که من می‌ترسم که آنچه را در دست داری بر تو فاسد گرداند. ابن ابی العوجاء گفت: اعتقاد تو این نیست و لیکن می‌ترسی که اعتقاد تو در قرار دادن او را در محلی که وصف کردی در نزد من سست گردد. ابن مقفّع گفت: حال که در باره من این توهم نمودی برخیز و به نزدش برو و آنچه میتوانی خود را از لغزش محافظت کن و عنان خویش را به سوی مدارا و سهل انگاری میل مده بلکه آن را محکم نگاه دار که به محض اندک سهل انگاری تو را به بندی مبتلی می‌کند که از آن خلاصی نداشته باشی. و برای آنچه بحث می‌کنی علامتی قرار بده که سود و زیانت مشخص باشد. راوی می‌گوید: ابن ابی العوجاء برخاست و من و ابن مقفّع ماندیم و در آنجا با هم نشستیم. چون ابن ابی العوجاء به سوی ما برگشت گفت: ای پسر مقفّع این آدمی زاده نیست! و اگر در دنیا روحانی ای باشد که چون خواهد در ظاهر صاحب جسم شود و چون خواهد در باطن روح صرف گردد همین شخص است... و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۸ 🗓سه‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۲/۱۱ ---------------------------------------- «...وَ نَوِّرْهُ بِالْحِكْمَةِ...» ✅در یک تقسیم‌بندی کلّی،«حکمت»را می‌توان بر دوقسم تقسیم نمود: ۱)نظری(اعتقادات_معارف_حقائق) ، (حکمت وعائی) ۲)عملی(فقه) ، (حکمت رعائی) 🔺ممکن است کسی حکمت وعائی داشته باشد ولی مؤمن نباشد. ✅خدای متعال حکمت را در حوزه رفتار نیز به جریان می‌اندازد تا روشن شود حکمت نظر باید به‌حکمت عمل تبدیل شود: 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ(بحارالأنوار،جلد ۶۸،ص ۳۸۳) ✅برای تبدیل‌شدن حکمت وعائی به حکمت رعائی،«شهوت قلب»مانع است: 🟩قال الإمام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام:حرام علي كل قلب مغلول بالشهوة أن ينتفع بالحكمة(غررالحکم،حدیث ۴۹۰۲) 🔺شهوت قلب مانع تبدیل حکمت نظری به عملی است. 🔺حوزه‌ی نظر شهوت ندارد؛این قلب است که دارای شهوت می‌باشد. ✅مصادیق و انواع شهوات: ۱_شهوت طعام: 🟩...لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ...(خطبه‌ی ۲۴۱) 🔺شهوت شکم عمومیّت آن گسترده‌تر است. 🔺«عزیمة»یعنی هر تصمیمی که برای محقّق‌شدن تکامل اخلاقی است. 🔺غذای رنگارنگ مانع از ظهور حکمت عملی است. 🟩قَالَ النَّبِیُّ صلی اللّٰه علیه و آله:إِیَّاكُمْ وَ الْبِطْنَةَ فَإِنَّهَا مَفْسَدَةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَوْرَثَةٌ لِلسَّقَمِ وَ مَكْسَلَةٌ عَنِ الْعِبَادَةِ(بحارالأنوار،جلد ۵۹،ص ۲۶۶) 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی یُبْغِضُ كَثْرَةَ الْأَكْلِ(بحارالأنوار،جلد ۶۳،ص ۳۳۵) 🔺نهایت بغض خدای متعال در خوردن زیاد نهفته است. 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:بِئْسَ الْعَوْنُ عَلَی الدِّینِ قَلْبٌ نَخِیبٌ وَ بَطْنٌ رَغِیبٌ وَ نَعْظٌ شَدِیدٌ(بحارالأنوار،جلد ۶۳،ص ۳۳۵) ۲_شهوت جنسی: 🟩زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ...(سوره‌ی آل عمران،آیه‌ی ۱۴) 🔺جذّابیّت شهوت جنسی بیش از بقیّه‌ی شهوات است. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...إِیَّاكُمْ وَ النَّظْرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقُلُوبِ الشَّهْوَةَ...(بحارالأنوار،جلد ۱۴،ص ۳۰۶) 🔺نهی از مقدّمات زنا که همان نگاه‌کردن است. ۳_شهوت خواب: 🟩...مَا أَنْقَضَ اَلنَّوْمَ لِعَزَائِمِ اَلْيَوْمِ...(خطبه‌ی ۲۴۱) 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:أَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی [بِهِ] لَسِتُّ خِصَالٍ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ(بحارالأنوار،جلد ۶۳،ص ۳۱۳) 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:إِیَّاكَ وَ كَثْرَةَ النَّوْمِ بِاللَّیْلِ فَإِنَّ كَثْرَةَ النَّوْمِ تَدَعُ الرَّجُلَ فَقِیراً یَوْمَ الْقِیَامَةِ(بحارالأنوار،جلد ۷۳،ص ۱۷۹) 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:كَثْرَةُ النَّوْمِ مَذْهَبَةٌ لِلدِّینِ وَ الدُّنْیَا(بحارالأنوار،جلد ۷۳،ص ۱۸۳) ۴_شهوت کلام: 🟩قال الإمام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام:...وَ إِیَّاكُمْ وَ كَثْرَةَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ فَشَلٌ...(بحارالأنوار،جلد ۳۲،ص ۱۷۴) 🔺کثرت کلام یعنی بیش از مقصود عقلاء سخن‌گفتن 🟩قال رسول الله صلی الله علیه و آله:لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَیْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَیْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِی(بحارالأنوار،جلد ۶۸،ص ۲۸۱) 🔺حقیقت انسان،همان قلب اوست. ۵_شهوت لباس: 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...و یَغْلِبُونَهَا مَعَ مَا رَكِبَ فِیهِمْ مِنْ شَهْوَةِ الْفُحُولَةِ وَ حُبِّ اللِّبَاسِ...(بحارالأنوار،جلد ۱۱،ص ۱۳۷) ۶_شهوت ریاست: 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:أَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی [بِهِ] لَسِتُّ خِصَالٍ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ...(بحارالأنوار،جلد ۶۳،ص ۳۱۳) 🔺سرّ اینکه حضرت در ابتدای نامه موضوع تقوا را مطرح فرمود،یعنی تقوا مقدّمه‌ی حکمت است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۹ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۲/۱۶ -------------------------------------- «...وَ ذَلِّلْهُ بِذِكْرِ اَلْمَوْتِ...» ✅فطرت انسان دو کارکرد دارد: ۱)فطرة العقل:ناظر به‌حوزه‌ی ادراکات است که أقلّ آن به حسن و قبح عقلی برمی‌گردد(عقل وعائی) ۲)فطرة القلب:جایگاه قلب،شهود و تخلّق است(عقل رعائی): 🟩...فَالْحَقُّ أَوْسَعُ اَلْأَشْيَاءِ فِي اَلتَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي اَلتَّنَاصُفِ لاَ يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلاَّ جَرَى عَلَيْهِ وَ لاَ يَجْرِي عَلَيْهِ إِلاَّ جَرَى لَهُ...(خطبه‌ی ۲۱۶) 🔺این کلام شریف امام علی علیه‌السلام دربرگیرنده‌ی فطرة‌ العقل و فطرة القلب می‌باشد. 🔺همه‌ی افراد در حوزه‌ی ادراکات نزاعی بین‌شان وجود ندارد و در مرحله‌ی«تواصف»،حق گسترده‌ترینِ أشیاء است که همه حسن آن را می‌فهمند. 🔺تمامی درگیری‌ها در فطرة القلب اتّفاق می‌افتد؛چون قلب دارای قواء می‌باشد و این قواء به‌سمت افراط و تفریط گرایش دارند؛بنابراین همین حق در مرحله‌ی«تناصف»محدودترینِ أشیاء محسوب می‌شود. 🔺حق و عدل تنگ‌ترین موضوعاتی هستند که می‌توان در مرحله‌ی تناصف پیدا کرد. 🔺ثقل کار انبیاء و اهل بیت علیهم‌السلام،تربیّت همین حوزه‌ی تناصف است؛لذا«یاد مرگ»قلب را ذلیل و پَست می‌گرداند و به‌ تربیّت منجر می‌شود. ✅فلسفه‌ی وجودی دستگاه وحی،«تمدّن‌سازی وحیانی ناظر به أبدیّت»است؛همه‌ی موضوعات دین(از جمله سیاست،فرهنگ و اقتصاد)،در راستای أبدیّت و معاد تعریف و بررسی می‌شوند. ✅سرّ اینکه در ساختارهای غیر وحیانی و غربی،افراد را متوجّه یاد مرگ نمی‌کنند در این است که:یاد مرگ دقیقا نقطه‌ی مقابل اهداف و دستاوردهای آن‌ها است؛برای مثال اقتصاد آن‌ها بر اساس مصرف‌گرائی و چپاول ممالک شکل می‌پذیرد و این قضیّه اصلا با موضوع معاد سازگاری ندارد؛چون یاد مرگ و معاد،اهرم کنترل است: 🟩...يَتَعَلَّلُ بِالسُّرُورِ فِي سَاعَةِ حُزْنِهِ وَ يَفْزَعُ إِلَى اَلسَّلْوَةِ إِنْ مُصِيبَةٌ نَزَلَتْ بِهِ ضَنّاً بِغَضَارَةِ عَيْشِهِ وَ شَحَاحَةً بِلَهْوِهِ وَ لَعِبِهِ...(خطبه‌ی ۲۲۱) 🔺در هنگام حزن،دائما تولید شادی می‌کنند تا ذکر موت اتّفاق نیفتد. 🔺معاد با ساختار‌های غرب تناسبی ندارد؛لذا آن را سرکوب می‌کنند. و الحمدلله و صلّی الله علیٰ محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۳۰ 🗓سه‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ --------------------------------------- «...وَ ذَلِّلْهُ بِذِكْرِ اَلْمَوْتِ...» ✅«فطرة‌العقل»و«فطرة‌القلب»در کلام علّامة حسن‌زاده‌ی آملی رضوان‌الله‌تعالیٰ‌علیه: فلسفه(فطرة‌العقل)حرف می‌آورد و عرفان(فطرة‌القلب)سکوت؛عقل بار و پَر می‌دهد و عرفان بال و پَر می‌کَنَد؛عقل نور است و عرفان نار؛عقل درسی بوَد و عرفان در سینه بوَد؛عقل راه است و عرفان مقصد؛عقل شجر است و عرفان ثمر؛عقل فخر است و عرفان فقر؛عقل به‌خدا می‌کشاند و عرفان به‌خدا می‌رساند... ✅قلب انسان همچون او با ساختارهای اجتماعی در ارتباط است؛لذا ساختارها باید ناظر به ذکر موت طراحی شوند تا ذلّت در قلب اتّفاق بیفتد. ✅یاد مرگ و توجّه به‌معاد،به‌تمامی حرکات فردی و اجتماعی جهت می‌دهد. ✅«مرگ»در منطق آیات و روایات: 🟩...وَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ(سوره‌ی حج‌،آیه‌ی ۴۸) 🔺مرگ صیرورت است. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...مَا خُلِقْتَ أَنْتَ وَ لَا هُمْ لِدَارِ الْفَنَاءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِدَارِ الْبَقَاءِ وَ لَكِنَّكُمْ تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إِلَی دَارٍ...(بحارالأنوار،جلد ۳۷،ص ۱۴۵) 🔺مرگ،انتقال غیرمادّی است؛غرض از این مرگ،ترک عالَم مادّه می‌باشد. 🟩قال الإمام الحسین علیه‌السلام:صَبْراً بَنِی الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ یَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَی الْجِنَانِ الْوَاسِطَةِ وَ النَّعِیمِ الدَّائِمَةِ فَأَیُّكُمْ یَكْرَهُ أَنْ یَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَی قَصْرٍ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِكُمْ...(بحارالأنوار،جلد ۶،ص ۱۵۴) 🔺مرگ پل است. ✅حقیقت مرگ یعنی توجّه به صیرورت از عالم مادون به مافوق؛این صیرورت یا بهشتی یا جهنّمی... اگر به‌این صیرورت توجّه کردیم،«ذلّت»اتّفاق خواهد افتاد؛توجّه انسان به‌غایت أبدی خود موجد ذلّت قلب است. و الحمدلله و صلّی الله علیٰ محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━