{ مأوا..
اشک های انتظار💫 عبدالحمید واسطی میگوید خدمت امام باقر عرض کردم:ما شيعيان، در انتظار این امر (یعنی ق
اشک های انتظار💫
این حالت نصرت و یاری ولی خدا، آنقدر در یک منتظر نهادینه شده که حتی از خداوند درخواست میکند که اگر مرگ او را قبل از ظهور امام زمان فراگرفت، رجعت کند و جزء یاران ایشان قرار گیرد. در دعای عهد میخوانیم:
خدایا اگر مرگی که آن را بر بندگانت حتمی و مقرر قرار دادهای میان من و او حائل شد، پس مرا از گور خود با کفن به خود پیچیده، شمشیر برکشیده و نیزه برهنه، در حال پاسخگویی به ندای آن دعوت کننده بزرگوار در شهر و روستا، بیرون بیاور.
اما الان، در زمان غیبت، به علت مصالحی، که خدا و ولیش بهتر میدانند، زمان خروج و قیام با شمشیر فرا نرسیده و شمشیر منتظران در نیام باقی مانده و زمینه یاری و نصرت امام زمان با شمشیر و باز پس گیری حقوق ایشان و دفع ظلم از روی زمین وجود ندارد، یک منتظر واقعی در غم این مصیبت بزرگ زانوی غم بغل گرفته و به امید روزی که وقت نصرت فرا برسد اشک میریزد.
📚#کتاب_اشک_های_انتظار صفحه ۴۳
@maevaa_ir
📖 رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد.
_جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر ازدوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند،
_شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.
_شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ...
_ ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید:
_ میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟
_شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد.
_ روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ...
_ با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ...
از شیخ محمد علی پرسیدند:
_چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
_شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام
یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین
#امام_زمان
#داستان_تشرف
#احترام_به_والدین
@maevaa_ir
📌اگر رای دادن بی فایده بود، رای ندادن را تبلیغ نمیکردند :)
#انتخابات
#شرکتدرانتخاباتوظیفهاست.
@maevaa_ir
{ مأوا..
✨️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا الْإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ✨️
سلام بر توای پیشوای همه خلایق🌱
#سلام_امام_زمانم♥️
روزمان را با تلاوت قرآن کریم به نیت تعجیل در فرج آقای مهربانمان شروع می کنیم.📖
#جزء_پنجم
#صفحه_نودونهم
#نذر_ظهور
@maevaa_ir
چگونه با امام غائب رابطه برقرار کنم⁉️
🔸امام زمان(علیه السلام) منشی ندارد. بی هیچ واسطه، بدون وقت و هماهنگی قبلی، هر کجا و هر وقت او را صدا بزنیم، کریمانه نگاه مهربانش را به ما معطوف می دارد.
🔸 ایشان از پدر مهربان تر، از مادر دلسوزتر، از برادر نزدیک تر و از هر دوست و آشنایی صمیمی تر است. با تمام ضعف ها و قوت هایمان باز هم دوستمان دارد. وقتی دشمنان او به یمن و برکتش روزی می خورند و ادامه حیات می دهند، هیهات که محبان و شیعیان خود را واگذارد.
🔸 اگر شأن امام شأن پدری است_که هست_ و ما خود را از فرزندان او می دانیم، طبیعی است که همان گونه که با پدر جسمانی خویش با ادب و احترام به گفتگو می نشینیم می توانیم با امام نیز – که پدر معنوی ماست دائما سخن بگوییم و نجوا کنیم و چه بسا حرف هایی را که با نزدیک ترین کسان خویش قابل طرح ندانیم به راحتی با آن رازدار مهربان در میان نهیم هر کس می تواند این گفتگو و نجوا را با زبان و بیان خویش انجام دهد و در هر مشکلی به ولی خدا متوسل شود و با زنده نگه داشتن یاد و احساس حضور دائم او در قلب و جانش، به وظیفه ارتباط و تمسک با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) جامه عمل بپوشاند.
آشتی با امام عصر(علیه السلام)، دکتر علی هراتیان، ص 98
#لبیک_یا_مهدی
@maevaa_ir
۳۲ روز مانده تا....
🌱 با هر انتخاباتی، خون تازهای در رگهای کشور تزریق میشود؛ روح تازهای در کالبد کشور دمیده میشود.
(مقام معظم رهبری«مدظلهالعالی»)
11ام اسفند 1402 دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری
#انتخابمردم
وقتی اکثریت شیعیان نسبت به مسائل اجتماعی بیتفاوت باشن، کربلا رخ میده نه ظهور...
✌️ من رای میدهم
#بیتفاوتنباشیم
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قـــ♥️رار بــــود یـــارش بـاشـــیـم
`امـا یـار کـــهـ هیـچـ ... 😔 #عاشقانه #مهدوی #استوری @maevaa_ir
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود!
از غذا پرسید؛ نداشتیم!
یکی از بچهها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیدهها رو که دید، گفت: "این چیه؟"
بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجیها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!"
🗓 ۹ بهمن، سالروز شهادت معجزه انقلاب، شهید حسن باقری
@maevaa_ir