eitaa logo
موسسه فرهنگی ولی عصر"عج". شهرستان بابل.تاسیس۱۴۰۱
55 دنبال‌کننده
730 عکس
753 ویدیو
82 فایل
بمنظور نشرمعارف مهدوی وجذب منتظران ظهور وسودجستن ازظرفیتهای بالقوه ملت همیشه درصحنه این کانال تشکیل شد
مشاهده در ایتا
دانلود
 [غیبت صغری - ۸ - آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری - صفحه ۴۲]  ملاک معیار انتصاب نوّاب اربعه توضیح امامان معصوم علیهم السلام بر اساس حکمت رفتار می‌کردند و قطعاً در نصب‌ها یک سری معیارها و ملاک‌هایی را مد نظر داشتند از قبیل: ۱ - تقیّه و رازداری در حدّ بالا سفیر اوّل حضرت، عثمان بن سعید برای رعایت تقیه می‌کوشید تا خود را از بازرسی‌های رژیم عباسی دور نگه دارد. او بدین منظور در هیچ بحث و مجادله مذهبی یا سیاسی به صورت آشکار درگیر نمی شد. [۱] حسین بن روح نیز در راستای رعایت و حفظ تقیه، یکی از خدمتگزاران خود را تنها به این دلیل که معاویه را لعن نمود عزل و اخراج کرد. [۲] ۲ - صبر و استقامت بسیار عالی و ممتاز عده ای از ابوسهل نوبختی پرسیدند: چرا تو نایب خاص حضرت نشدی؟ او در جواب گفت: «آنان (امامان علیهم السلام) بهتر از همه می‌دانند که چه کسی لایق این مقام است. من آدمی هستم که با دشمنان رفت و آمد دارم و با آنان مناظره می کنم. اگر آنچه را که ابوالقاسم حسین بن روح درباره امام مهدی علیه السلام می‌داند من می‌دانستم، شاید در بحث هایم با دشمنان، آن گاه که جدال و لجاجت آنان را می‌دیدم، می‌کوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را برملا می‌ساختم. اما اگر ابوالقاسم حسین بن روح، امام را زیر عبای خود پنهان داشته باشد، و بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا امام مهدی علیه السلام را نشان دهد، هرگز عبای خود را کنار نمی زند و امام را نشان نمی دهد». [۱] ۳ - نسبت به دیگران فهمیده تر بودن شیخ طوسی در کتاب «الغیبة» به فهم و درایت آنان اشاره کرده است. [۲] ۴ - حسّاس نبودن حکومت نسبت به آنان امام مهدی علیه السلام در انتخاب نایبان خاص خود از افرادی استفاده می‌کرد که در دستگاه ظالمان عباسی نسبت به آن‌ها حساسیتی نباشد، چون نیابت خاص، کاری بود بسیار مخفی و مبهم و مهم؛ و لذا هر یک از آنان دارای شغل بوده، کاسبی می‌کرده اند تا شناخته نشوند. ---------- [۱]: ۷۳. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، دکتر جاسم حسین، ص ۱۴۹. [۲]: ۷۴. الغیبة طوسی، ص ۲۳۷. [۱]: ۷۵. الغیبة طوسی، ص ۲۴۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹. [۲]: ۷۶. همان، ص ۲۳۶.
 [غیبت صغری - عوامل ادّعای دروغین سفارت - صفحه ۴۴]  هنوز مدّتی از عهد سفارت ناحیه مقدّسه نگذشته بود که این دستگاه مقدّس مبتلا به مصیبت مدّعیان دروغین سفارت گشت. آنان از این ادّعای دروغین خود اهدافی را دنبال می‌نمودند که عبارت بود از: ۱ - از آنجا که ایمان ضعیفی داشتند با این ادّعا درصدد انحراف مردم و جامعه شیعی بودند. ۲ - طمع به دست آوردن اموال مردم و حقوق شرعیه، زیرا از آنجا که امام زمان علیه السلام در غیبت به سر می‌بردند اینها می‌توانستند در اموال تصرّف نمایند. ۳ - گسترش موقعیت خود در جامعه، زیرا با این ادّعا و انتساب خود به امام مهدی علیه السلام درصدد گسترش شهرت خود برمی آمدند. مدّعیان دروغین سفارت شروع تزویر در امر سفارت به عصر سفیر دوّم محمّد بن عثمان عَمْری باز می‌گردد؛ زیرا پدر او عثمان بن سعید به قدری معروف بود که هیچ کس جرأت معارضه با او را نداشت. اول کسی که ادّعای سفارت دروغین نمود ابومحمّد شریعی بود. [۱] و بعد از او محمدبن نصیر نمیری [۲] و احمد بن هلال کرخی [۳] و ابوطاهر محمد بن علی بن بلال بلالی [۴] و ابوبکر محمّد بن احمد بن عثمان بغدادی و اسحاق احمر [۵] و مردی معروف به باقطانی. [۶] برخی از آنان در ابتدا از مردان صالح بودند ولی به جهات مختلف راه انحراف را پیشه نمودند. سفیر دوم با تمام قدرت به مقابله با آن‌ها پرداخت، و نیز از ناحیه مقدّسه توقیعات و بیانات شدید در لعن و تبرّی از آنان صادر شد که دلالت بر دروغگویی و سوء باطن آنان داشت. در زمان سفارت حسین بن روح - سفیر سوم - مصیبت در این زمینه بیشتر شد، زیرا شخصی به نام محمّد بن علی شلمغانی غزافری ادّعای سفارت نمود و بیشترین تأثیر را در انحراف جامعه به جای گذاشت. [۱] او گرچه در ابتدای امر، مردی مؤمن به نظر می‌رسید و وکیل حسین بن روح بود، ولی عاقبت به انحراف کشیده شد. آخرین کسی که ادّعای دروغین سفارت داشت ابودلف کاتب بود که بر این ادّعای خود تا بعد از وفات سمری - سفیر چهارم - باقی بود. ---------- [۱]: ۷۷. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷. [۲]: ۷۸. همان، ص ۳۶۷. [۳]: ۷۹. همان، ص ۳۶۸. [۴]: ۸۰. همان، ص ۳۶۹. [۵]: ۸۱. همان، ص ۳۰۱. [۶]: ۸۲. همان. [۱]: ۸۳. الغیبة طوسی، ص ۳۰۳.
 [غیبت صغری - وکالت ناحیه مقدّسه - صفحه ۴۵]  از تاریخ به دست می‌آید که امام زمان علیه السلام به جز چهار سفیر معروف، وکلایی نیز داشته است که در اطراف ممالک و شهرهای اسلامی مشغول به انجام وظیفه بوده اند. ولی بین سفیران و وکیلان دو فرق اساسی وجود داشته است: ۱ - سفیر با امام زمان علیه السلام به طور مستقیم مواجهه داشته و او را به طور شخصی می‌شناخته است، در حالی که وکلا این چنین نبوده اند، و ارتباطشان با حضرت از طریق سفیران انجام می‌گرفت. ۲ - مسئولیّت سفیر، عمومی بود و شامل تمام شیعیان می‌شد، ولی مسئولیّت وکیل در محدوده منطقه خودش بود. کار وکیل، سهیم شدن در تسهیل کارهای گسترده ای بوده که بر عهده سفیر قرار گرفته بود. خصوصاً با در نظر گرفتن این مطلب که قرار بر سرّی بودن و کتمان کردن امور شیعیان در ارتباط با حضرت بود. و نیز عملکرد آن‌ها در مخفی نمودن سفیر و کتمان اسم و شخص او تأثیر بسزایی داشته است. وظایف سازمان وکالت با بررسی شواهد تاریخی چنین به دست می‌آید که سازمان وکالت از آغاز تا پایان فعالیت آن، کارکردهای گوناگونی را دارا بوده است که از آن جمله عبارت است از: ۱ - دریافت، تحویل و توزیع وجوه شرعی. ۲ - رسیدگی به اوقاف. ۳ - راهنمایی و ارشاد شیعیان و مناظره با مخالفان. ۴ - ایفای نقش سیاسی سازمان وکالت. ۵ - ایفای نقش ارتباطی سازمان وکالت. ۶ - کمک به نیازمندان و حلّ مشکلات شیعیان.
 [غیبت صغری - توقیعات ناحیه مقدّسه - صفحه ۴۸]  توقیعات ناحیه مقدّسه اشاره اشاره توقیع در لسان روایات، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامه‌های رسیده و عریضه‌ها مکتوب می‌داشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده می‌نمودند. در نتیجه توقیعات حضرت مهدی علیه السلام همان مطالبی بود که حضرت به خطّ مبارک خود در جواب سؤال‌ها و عریضه‌ها ذیل نامه‌ها مرقوم می‌داشتند و توسط یکی از سفرا به صاحبان نامه‌ها باز می‌گرداندند. اگرچه به لحاظ معنای اصطلاحی، «توقیع» در معنا و مفهوم آن سؤال از مسأله ای نهفته است ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر می‌شد - اگرچه از آن
 [غیبت صغری - اشاره - صفحه ۴۸]  سؤال نشده بود - نیز توقیع اطلاق شده است. نقش سفیر در توقیعات اگرچه در صدور توقیعات حضرت مهدی علیه السلام جایگاه حضرت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا اوست که ذیل نامه را به خطّ مبارکش تزیین کرده است، ولی نمی توان نقش سفیر را در پدید آمدن آن نادیده گرفت. این سفیر است که نامه را از سائل گرفته و به دست امام رسانده و در مدت اندک یا طولانی جواب آن را به سائل رسانده است، بلکه به تعبیری، سفیر واسطه در ایجاد توقیع نیز بوده است، زیرا اگر امام چنین سفیر امینی نمی داشت هرگز نامه رسیده را توقیع نمی فرمود. مدت زمان صدور توقیع از برخی روایات استفاده می‌شود که مدت زمان خروج توقیع در جواب سؤال معینی دو یا سه روز بوده است، همان گونه که راوی در برخی روایات می‌گوید: بعد از چند روز صاحب من گفت که به سوی ابوجعفر بازگردم تا از جواب سؤال‌ها بپرسم. [۱] در روایتی دیگر آمده است: آن گاه سفیر بعد از سه روز، مرا از جواب حضرت خبر داد. [۲] در برخی موارد نیز جواب، شفاهی بوده است که سفیر از حضرت می‌گرفته و برای سائل می‌آورده است. مثل این که حسین بن روح نوبختی به عده ای می‌گوید: «شما امر شدید که به حائر روید». [۳] و در برخی از موارد نیز جواب سؤال کننده به جهت مصالحی داده نمی شد. از باب نمونه در موردی سائل از امام خواست که برای او دعا کند که خدا به او فرزندی دهد، ولی به جهت مصالحی جواب نیامد. [۴] و گاه کسی سؤالی را برای حضرت فرستاد که جواب نیامد، و بعد از چند ---------- [۱]: ۸۴. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۲۱، ح ۴۲. [۲]: ۸۵. الغیبة طوسی، ص ۳۲۰. [۳]: ۸۶. همان، ص ۳۰۹. [۴]: ۸۷. همان، ص ۳۲۰.
 [غیبت صغری - مدت زمان صدور توقیع - صفحه ۵۰]  روزی مشاهده شد که جزء قرامطه درآمده است. [۱] گرچه در برخی از موارد نیز جواب سؤال‌ها ظرف چند ساعت داده شده است. [۲] و در برخی دیگر از روایات می‌خوانیم که جواب آمد در حالی که هنوز مرکب بر روی کاغذ خشک نشده بود [۳] و نیز در برخی روایات می‌خوانیم که به مجرّد خطور سؤال در ذهن شخص جواب بر روی کاغذ مکتوب بوده است، [۴] ولی این موارد زیاد نبوده است. [۱]: ۸۸. ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۵۹. [۲]: ۸۹. الغیبة، طوسی، ص ۳۱۶. [۳]: ۹۰. همان، ص ۴۱۰. [۴]: ۹۱. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۳.
 [غیبت صغری - خطّ حضرت مهدی علیه السلام در توقیعات - صفحه ۵۰]  از مجموعه روایات استفاده می‌شود که برخی توقیعات به خطّ خود حضرت بوده، و برخی نیز به خطّ سفرا با دستور امام علیه السلام بوده است. اسحاق بن یعقوب می‌گوید: «توسط محمّد بن عثمان عَمْری مسائل مشکلی را به ناحیه مقدّسه فرستادم و جوابش را به دست خطّ مبارک امام زمان علیه السلام دریافت داشتم». [۵] محمّد بن عثمان عَمْری می‌گوید: «از ناحیه مقدّسه توقیعی صادر شد که خطّش را خوب می‌شناختم». [۶] شیخ صدوق رحمه الله می‌فرماید: «توقیعی که به خطّ امام زمان علیه السلام برای پدرم صادر شد اکنون نزد من موجود است». [۷] شیخ ابو عمرو عامری می‌گوید: «ابن ابی غانم قزوینی با جماعتی از شیعیان در موضوعی اختلاف و مشاجره نمودند و برای رفع نزاع، نامه ای به ناحیه مقدّسه نوشته و جریان را به عرض رساندند. پس جواب نامه آنان به خطّ مبارک امام علیه السلام صادر شد». [۱] از این روایات معلوم می‌شود که توقیعات، قرائن و شواهد صدق به همراه داشته و یا اصحاب حضرت، دست خط او را می‌شناختند، و لذا مورد قبول آنان قرار می‌گرفته است. لیکن در مقابل، روایاتی وجود دارد که برخی توقیعات به خطّ حضرت نبوده بلکه به خطّ سفیران و به امر حضرت نوشته شده است. ابو نصر هبة اللَّه می‌گوید: توقیعات صاحب الامرعلیه السلام به همان خطّی که در زمان امام حسن عسکری علیه السلام صادر می‌شد به وسیله عثمان بن سعید و محمّد بن عثمان برای شیعیان صادر می‌گشت. [۲] ---------- [۵]: ۹۲. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹. [۶]: ۹۳. همان، ص ۳۳. [۷]: ۹۴. انوار النعمانیه، ج ۳، ص ۲۴. [۱]: ۹۵. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸. [۲]: ۹۶. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.
فرازی ازدعای روزجمعه برای امام زمان"روحی له الفداء" که ازکلام نورانی امام رضا علیه السلام درمصباح آمده وَ أَعِذْنَا مِنَ اَلسَّأْمَهِ وَ الْكَسَلِ وَ الْفَتْرَهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ وَ تُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِيِّكَ و از خستگي و كسالت و سستي"دریاری رساندن به حضرت" پناهمان ده، و ما را از كساني قرار ده كه به دست آنها براي دينت پيروزي آوري، و ياري ولي ات را به آنها نيرومند سازي،
وَ لاَ تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَيْرَنَا فَإِنَّ اسْتِبْدَالَكَ بِنَا غَيْرَنَا عَلَيْكَ يَسِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْنَا كَثِيرٌ و ما را در اين زمينه"یارامام شدن" با ديگران عوض مكن، زيرا عوض كردن ما با ديگران بر تو آسان، ولي بر ما كار بسيار دشوار است.
فَإِنَّهُمْ مَعَادِنُ كَلِمَاتِكَ وَ خُزَّانُ عِلْمِكَ وَ أَرْكَانُ تَوْحِيدِكَ وَ دَعَائِمُ دِينِكَ وَ وُلاَهُ أَمْرِكَ وَ خَالِصَتُكَ مِنْ عِبَادِكَ به درستي كه آنانند، معادن كلماتت، و خزانه داران دانشت، و پايه هاي توحيدت، و استوانه هاي دينت، و زبده هاي از بندگانت هستند
هدایت شده از بصیرت ظهور
🔴 اشتیاق امام نسبت به محبین و منتظرین خود و آرامش دل ایشان با دیدن یکی از شیعیان... 🌕 آقا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ» «سوگند به خدا كه من بوى شما را دوست دارم و ارواح شما را دوست دارم و زيارت و ديدار شما را دوست دارم و حقا كه من بر دين خدا و دين فرشتگان خدا هستم اى شيعيان ، شما با ورع مرا بر اين دين يارى كنيد ؛ من در تمام مدينه مانند يک دانه جو تک و تنها هستم ، در تمام مدينه حركت مى‏ كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او، استراحت ‏خاطر برايم حاصل شود.» 📗بحارالانوار،ج ۶۵، ص۲۸ 📗الدعوات (راوندی) ص ۲۷۴ 📗المحاسن ج۱، ص ۱۶۳ 🔸اهل بیت صلوات الله علیهم منتظر شما هستند راستی ، امام زمان عجل الله فرجه نیز مشتاق ماست: ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست 👈 👇 بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor  👈 👇 https://splus.ir/basiratezohor