* روایت ام غسان
(شخصیت اول کتاب تاوان عاشقی)
از خوشحالی مـردم غـزه از عملیـات
#وعده_صادق ۲
* سلام و صبح بخیر (صبحِ این روزای من) از طرف کسی که بالاخره اولین و آخرین سـریال پاییزش رو تموم کرد ..
فکر کنم وقتشه سوگواری پاییزی رو تموم کنم و به آغوش زندگی برگردم 👀🌱
🙄 این روزهای تو چطوره ؟؟
@mousavio_o 👈🏻 من اینجام
@mousavio_o 👈🏻 من اینجام
بیش از همه مایلم بدانید که حقیقتا این وضعیت به همان اندازه که فکر میکنید بد است. مهم نیست بقیه چه میگویند ، این وضعیت مزخرف است. اتفاقی که افتاده است دیگر جبران شدنی نیست. آنچه از دست رفته است بر نخواهد گشت. اینجا ، درون این حقیقت ، هیچ چیزِ زیبایی وجود ندارد.
پذیرش مهمترین چیز است.
👩🏻🦯 همیشه حق دارید بگذارید و بروید ، حتی اگر تازه رسیده باشید ، حتی اگر همه چیز را خودتان برنامهریزی کرده باشد. هیچکس قرار نیست مثل شما این مسئله را در زندگی تحمل کند. هر زمان که لازم دیدید بگذارید و بروید.
نمیتوانید درد را وادار کنید منظم باشد. نمیتوانید سوگ را مرتب و قابل پیشبینی کنید. سوگ به اندازه عشق منحصر به فرد است.
مرگ پدربزرگ و مادربزرگ مثل مرگ فرزند نیست. از دست دادن شغلتان مثل از دست دادن یک دستتان نیست. جریان از این قرار است : هر فقدانی معتبر هست ، ولی با دیگری یکسان نیست. نمیتوانید دورنمایی واحد از سوگها تصور کنید و بگوید همهٔ آنها باهم برابرند. اینطور نیست.
سوگ احساسیه که همهی ما آدمزادهها حداقل یک بار دچارش شدیم. حالا ممکنه بهخاطر مرگ یکی از عزیزانمون بوده باشه ، از دست دادن موقعیت شغلیمون بوده باشه ، یا حتی بخاطر تموم شدن روابط احساسیمون بوده باشه ..
هر چیزی که ثبات زندگی ما رو بهم بریزه میتونه باعث بوجود اومدن این احساس باشه.