#شعر_کودکانه_غیبت_نکردن
غیبت نکنیم❌
رفیقِ خوب برای ما تو زندگی نعمتِ
هواشو داشته باشی تو نشونهٔ غیرتِ
اگه یه جا شنیدی که پشتِ سرِش صحبتِ
بلند بگو تا بِشنوند که حرفاشون غیبتِ
بگو که این کارِ شما بی ارزش و قیمتِ
رفیقِت و می رَنجونه دلیلِ قَهر و نفرتِ
این قهر و آشتی های ما همیشه درس و عبرت ِ
@mah_mehr_com
ماه مــــهــــــــــر
#قصه_های_پیامبران 🌼حضرت نوح -ای نوح ما باید چه کنیم؟ -باید در ساختن کشتی بزرگی که خدا دستور آن
#قصه_های_پیامبران
🌼ادامه قصه حضرت نوح
حضرت نوح به خاطر ساختن کشتی زحمت زیادی را میکشید. کشتی که به دستور خدا سه طبقه داشت و جلوی آن شبیه سینه ی مرغ بود. کشتی بزرگ بود و جای زیادی داشت. در این مدت هم در مقابل تمسخر مردم عقب نکشید و هنوز هم آنها را به سوی خدا راهنمایی میکرد و از عذاب خدا میترساند.
اما گوش آنها انگار هیچ چیز نمی شنید و برای تفریح و مسخره کردن نوح، جمع میشدند و حضرت نوح را مسخره میکردند اما حضرت نوح با صبوری به کار خود ادامه میداد و فقط گاهی اوقات به کنایه میگفت:
-امروز شما، من را مسخره کنین و در آینده شما مسخره ی همه خواهین شد.
تا این که یک شب وقتی حضرت نوح داشت با خدا راز و نیاز میکرد. جبرئیل آمد و گفت:
-ای نوح، عذابی که خدا از آن حرف میزد نزدیک است. به جز این عده ی کم که ایمان آورده اند دیگر هیچ کس اضافه نخواهد شد و تو نباید ناراحت
باشی با همین عده ی کم سوار بر کشتی شوید و از هر حیوان یک جفت سوار بر کشتی کن. تا خداوند به شما مومنان روزی زیادی، باغهایی سرسبز و بچههایی سالم بدهد.فردای همان روز، نوح و دوستانش مشغول آماده سازی کشتی بودند. در همین وقت، یکی از آنها گفت:
-ای نوح به آیا واقعا عذاب در راه است.
حضرت نوح گفت:
-زمان آزمایش رسیده. نباید بترسید و به خدای خود ایمان داشته باشین و شک نداشته باشین.
یکی از مومنان گفت:
-ای نوح واقعا ما از طوفان نمی میریم؟
حضرت نوح دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت:
-خدا دوست همه ی مومنان است و به ما کمک میکند. بیاین همه دعا کنیم و از خدا بخواهیم ایمانمان را نگه دارد.
همه ی مومنان همراه حضرت نوح مشغول دعا شدند...
یک روز وقتی یک پیرزن مومن میخواست نان بپزد سراغ تنورش رفت و وقتی در آن را باز کرد صحنه ی عجیبی دید. به دقت به داخل تنور نگاه کرد و دید که آب در تنور میجوشد. با تعجب در تنور را گذاشت و سراغ حضرت نوح رفت و همه چیز را برای او تعریف کرد.
حضرت نوح نگاهی به آسمان انداخت و گفت:
-این نشانههای آمدن عذاب است. باید دست به کار بشیم و برای رفتن آماده بشیم.
کشتی حضرت نوح بسیار بزرگ بود که با بهترین چوبها و قیر که مثل سیمان عمل میکرد ساخته شده بود. کشتی سه طبقه داشت. طبقه ای برای حیوانات و پرندگان و طبقههای دیگر برای انسانها و وسایلی که مورد نیازشان بود. حضرت نوح از هر حیوانی یک جفت سوار کشتی کرد و هر کدام جای مخصوصی داشتند و از تخم همه ی گیاهان دانهها برداشته بود.
برای کشتی سرپوشی ساخته بود که روی آن قرار بدهد تا باران به داخل کشتی نفوذ نکند.
ابرهای سیاه آسمان را گرفتند و باران شروع به باریدن کرد.
مردم کافر فکر میکردند باران به زودی تمام خواهد شد اما هر لحظه به شدت بیشتری میگرفت.
حضرت نوح بار دیگر از پسر خواست تا به سوی خدا بیاید و سوار بر کشتی شود.
-پسرم، از بتها دوری کن و به سوی خدا بیا.
اما کنعان با غرور گفت:
-من بتها را میپرستم و آنها خدای من هستند و با تو جایی نمی آیم و بالای کوه بلندی میتوانم از خودم محافظت کنم.
حضرت نوح به او گفت:
-تنها نگه دارنده ی همه ی انسانها خدای یگانه است.
اما پسر نوح به حرفهای پدرش گوش نداد و همراه کافران به سمت کوه رفتند. هر کدام از کافرها به سویی میدویدند و سیل و طوفان همه جا را گرفته بود و رعد و برقهای وحشتناکی میآمد. آب آن قدر بالا آمده بود که به اندازه ی یک دریا شده بود.
#ادامه_دارد...
🌸🌸🌸🌸
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی_آسان
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
♦️کفش نامناسب عامل چه بیماری هایی است؟
🥿🩴👡👢👞👟🥾🧦
🔹صافی کف پا
🔹میخچه
🔹کمردرد در بزرگسالی و حتی آسیب به بینایی میشود
🔹 به دلیل سنگینی سبب لاغری کودک هم خواهد شد
🔹در خرید کفش هرگز حرف فروشنده ای را که می گوید کفش کوچک تر بردارید چون به مرور زمان جا باز می کند نپذیرید
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•