#آموزش خودگویی مثبت یه کودکان
گاهی اوقات افکاری که کودکان ما دارند، باعث ناراحتی آنها می شود. آنها ممکن است از فکر کردن به مسائلی که از کنترلشان خارج است به شدت ناراحت شوند؛ مثلا فکر میکنند یکی از والدینشان ممکن است از یک بیماری بمیرد، یا ممکن است تفکر منفی پیدا کنند احساس کنند که نمی توانند زندگی خود را بهتر کنند.
شماباید به کودک یاد بدهید که مثبت فکر کند و در نتیجه به زندگی، دنیای اطراف و خودش امیدوار شود.
طرز فکر شما بر احساسی که دارید تأثیر می گذارد. احساس نیز به نوبه ی خود بر رفتار شما اثر می گذارد و رفتار نیز پیامدهایی دارد.
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه شب
💠 قصه «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی و پنجم
✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد
🎤 با اجرای: ناهید هاشم نژاد، راحیل سادات موسوی، مؤیدی، ابوذر توحیدی فر و محمد علی حکیمی
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: بیان ارزشهای اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیهالسلام است.
📎 #دانش_آموزی
📎 #قصه_شب
📎 #کودکانه
@mah_mehr_com
🖤کاربرگ به مناسبت شهادت دختر سه سالهی امام حسین علیهالسلام، حضرت رقیه سلامالله💔
#کاربرگ
@mah_mehr_com
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹امام زمان(عج): هیچ عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلت نمیمالد و او را ذلیل نمیکند.
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
امروز یکشنبه
۲۱ مرداد ماه
۶ صفر ۱۴۴۶
۱۱ آگوست ۲۰۲۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️جوجه جوجه طلایی،
نوستالژی بچگیهامون
#نوستالژی
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
.
بچه ی زرنگ بدو تفاوت دو تا شکل رو پیدا کن😍
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
44.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 [ کارتون #سینمایی ملاقات با خانواده رابینسون ] 🔥
🎥 پارت ۱
[ فیلم با کیفیت : 360p ] 📽
[ هر روز با یه سینمایی جدید .
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر.
May 11
#قصه_کودکانه
.
🌸گلستان سعدی قصه
🌼قصه های شیرین ایرانی
🌼همسایه ی فضول
هر چه بود گذشت و دیگر برنگشت؛ ولی برای شما
هم میگویم که ارزش شنیدن دارد
در نزدیکی خانه ی ما زنی زندگی میکرد که خیلی فضول بود؛ فضول هم
که میدانید جای این که سرش به کار خودش باشد حواسش به کار دیگران است،همه اش دنبال این بود که از کار دیگران سر در بیاورد او از همه ی کارهای ریز و درشتی که همسایه ها انجام میدادند، خبر داشت. شاید باورتان نشود؛ حتی از کارهایی که میخواستند
انجام بدهند یا حتی در فکر انجام دادنش بودند، خبر
داشت.
خبر داری دختر مشهدی مراد قرار است عروسی کند؟ خبر داری کوکب خانم امروز برای ناهار آبگوشت بزباش
پخته؟
خبر داری دندان عقل ناصرخان درد گرفته و باید آن را بکشد؟
من که از وجود چنین آدم مزاحمی خسته شده بودم. احساس میکردم هر جا میروم یک جفت چشم دنبالم می آید. زن و فرزندانم هم از این همسایه ی فضول به تنگ آمده بودند.
شاید دیگران به کارهای او عادت داشتند؛ اما من نمی توانستم.
سرانجام تصمیم گرفتم از آن محله کوچ کنیم و به محله ی دیگری برویم.
هر طوری بود، خانه ام را فروختم و دنبال خانه ی جدیدی گشتم.
گشت و گذار به دنبال خانه نو چند روزی طول کشید. آخرش آنچه را میخواستم، پیدا کردم. روزی همسرم را برای دیدن خانه ی جدید بردم، او خانه را پسندید. وقتی به کوچه برگشتیم همسرم گفت: چه طور است از همسایه ها در باره همسایه خانه سؤالی بکنیم.
گفتم: «مطمئن باش که خوب است و از این بهتر پیدا
نمی شود.»
در همین موقع پنجره ی روبه رویی باز شد و زنی سرش را بیرون آورد و گفت: «شما» میخواهید این خانه را بخرید؟ گفتم : بله؛ اگر خدا بخواهد.
گفت: «پناه بر خدا چرا خدا نخواهد؟ خدا حتماً میخواهد. اصلاً چرا خدا نخواهد؟ مهم این است که شما بپسندید بقیه اش جور میشود، من سالهاست در این محله خانه دارم همه ی اهل محل را میشناسم ، همه ی خانه های این محل را هم میشناسم میدانم کدام خانه با چه چیزی ساخته شده و چه قدر عمر دارد ، میدانم چه قدر طول و چه قدر عرض و چند اتاق دارد . به نظر من در خرید این خانه اصلاً شک نکنید که هیچ عیب و ایرادی ندارد.
من و همسرم اوّل نگاهی به هم کردیم و بعد نظری به او انداختیم.
او گفت: چرا این طور نگاهم میکنید؟ من که گفتم این خانه هیچ ایرادی ندارد
گفتم: «بله، این خانه هیچ عیبی ندارد جز این که
همسایه ای مثل تو دارد.»
گفت: «پناه بر
خدا مگر مرا میخواهید بخرید؟
خانه را میخواهید بخرید
ما راهمان را کج کردیم و در حالی که از او دور میشدیم به همسرم گفتم: «خانه ای که چنین
همسایه ای دارد ده درهم بیشتر نمی ارزد؛ ولی میشود امیدوار بود که در آینده بیشتر از هزار درهم بیرزد.
او خندید و سرش را تکان داد...
🌸🍂🍃🌸
@mah_mehr_com
🔸️#شعر "معنی عاشقی"
🌸کفشها را به پا کن و برخیز
🌱کوله را روی دوش خود بگذار
🌸جاده چشم انتظار زائرهاست
🌱با دم یا علی ع قدم بردار
🌸لشکر آخرالزمانی یار
🌱میرود صف به صف به کرب و بلا
🌸معنی عاشقی خلاصه شده
🌱در مسیر نجف به کرب و بلا
🌸همنفس با فرات باید شد
🌱قطره شو رهسپار دریا شو
🌸همقدم با سکینه س و زینب س
🌱زائر نور چشم زهرا س شو
🌸موج باید شویم و بیآرام
🌱بر دل سنگ صخره باید تاخت
🌸در سپاه حسین ع جایش نیست
🌱هر که شمر زمانه را نشناخت
🌸در مسیر زیارت مولا
🌱با رباب و سکینه هم قدمی
🌸در سلامت به او نیابت کن
🌱از شهید مدافع حرمی
🌸تا قیام قیامت آزاد است
🌱هر که افتاده است در بندش
🌸خیل زوار اربعین حسین ع
🌱شد نوید ظهور فرزندش
@mah_mehr_com
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا از این لحظات شاد نصیبتون کنه
#فرزندآوری
@mah_mehr_com
تربیت حضرت زهرا(س).mp3
14.23M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟢داستان هایی زیبا و شنیدنی از روش تربیت حضرت فاطمه زهرا(س)
🔵امام حسن(ع) از مادرشون پرسیدن: مادر جان چرا بیشتر برای همسایه ها دعا کردی؟🤲🏻
حضرت فاطمه(س) فرمودن: الجار ثم الدار
#امام_حسن_مجتبی
#قسمت_چهارم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دستش ندید این کارتون زیبا رو😍
📹 #شهرآجیلی 📹
💥 قسمت: 36 💥
فوروارد کن 💐
@mah_mehr_com
✅ سوپ تره مناسب برای استخوان سازی کودکان
🌀 تره سرشار از کلسیم است و به استخوان سازی کودکان و جلوگیری از پوکی استخوان در بزرگسالان و سلامت ماهیچه ها کمک می کند
#تره
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی نامرئی
برگ درخت یا هر چیزی که حالت برجسته داره رو زیر برگه قرار بدین
با شمع یا مدادشمعی سفید روی سطح برگه بکشید
با آبرنگ روی سطح برگه رو رنگ بزنید تا نقش برگ ها نمایان بشه
من اسم این نقاشی رو نقاشی نامرئی گذاشتم چون روی سطح برگه رو با شمع و یا مدادشمعی سفید میکشیم هیچ تصویری مشخص نیست و بعد از رنگ آمیزی با آبرنگ تصویر مشخص میشه
#نقاشی_با_آبرنگ
#نقاشی_نامرئی
#نقاشی_با_مدادشمعی
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلی خاطرهی قشنگ با مریم شیرزاد... 😍
#نوستالژی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
@mah_mehr_com
💠 بعد علیاکبر
❇️عبدالله گوشهای نشسته بود و گریه میکرد، امام حسین علیهالسلام کنارش اومد و گفت: شهادت پدرت مسلم بن عقیل، غم بزرگی بود، دست مادرت رو بگیر و از کربلا برو.
🟡عبدالله سریع ایستاد و گفت: من بزرگ شدم، الان دیگه چهارده سالمه، بعد از علی اکبر نوبت منه. من زندگی همیشگی آخرت رو به این دنیای پست ترجیح میدم.
🟠امام که انقدر عبدالله رو مشتاق دیدن، اونو در آغوش گرفتن و روانه میدان کردن.
📌محمد تقی سپهر کاشانی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۳۱۷.
📌محمد تنکابنی، اکلیل المصائب، ج۱، ص۱۸۵.
📎 #داستان_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #عزاداری
📎 #بچه_شیعه
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افسانه اسکیمویی
#مرغابی_ها_و_روباه
قِصـٓـــــه صوتی کودک
گوینده : لیلا طوفانی
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر