eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.1هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
12.1هزار ویدیو
389 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📱آرام‌کردن کودکان با موبایل به ضرر سلامتشان است❌ آرام‌کردن یک کودک ناراحت و ناآرام می‌تواند غیرممکن به نظر برسد. برخی از برای آرام کردن کودک و پرت شدن حواس کودک به فناوری روی می‌آورند. اما آیا دادن گوشی هوشمند یا تبلت به کودک راه‌حل مناسبی است؟ یک مطالعه نشان می‌دهد که با اینکه تلفن‌های هوشمند و تبلت‌‌ها ممکن است به آرام‌کردن کودکان در کوتاه‌مدت کمک کنند، اما می‌توانند فرصت‌های تمرین مهارت‌های مقابله هیجانی را برای آنها کاهش دهند. 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
*پدر و‌ مادر که باشی مدام دلت می لرزد، قلبت در جایی بیرون از بدن می تپد، عشق را با تمام وجودت حس می کنی، قوی تر می شوی مهربان تر می شوی تکیه گاه تر می شوی.* 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🔸️کاربرگ مهدوی یار امام زمان عج فکرهای خوب می‌کنه دلش همیشه پاکه کارهای خوب می‌کنه @mah_mehr_com
🔹وقتی به فرزند خود میگویید: دیگه نبینم این کار رو میکنی! ⬅️ یعنی این کار را دور از چشم من انجام بده! @mah_mehr_com
استخوانساز را بشناسید کارشناسان تغذیه مصرف مواد خوراکی زیر را برای ایجاد استخوان‌های قوی از دوران کودکی توصیه می‌کنند: ▪️تامین یک منبع خوبی از کلسیم در هر وعده غذایی، مانند شیر، پنیر، ماست، بادام، انجیر، کلم بروکلی، سویا، شلغم با کلسیم اضافه شده. ▪️استفاده از تابش نور خورشید طبیعی برای جذب ویتامین D بیشتر. همچنین تخم مرغ، ماهی چرب و غذاهای غنی شده نظیر شیر و آب پرتقال مصرف شود. ▪️ به فرزند خود لوبیا سیاه و سفید، اسفناج، کره بادام زمینی، بادام، لوبیا، آووکادو و نان گندم کامل، که منابع خوبی از منیزیم هستند، بدهید. ▪️ لوبیا سبز، نخود فرنگی یا سبزیجات برگدار سبز (مانند کلم، کلم بروکلی و اسفناج) را به خاطر داشتن ویتامین K به فرزندتان بدهید. @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حلما کوچولوی قهرمان؛ قسمت بیست و دوم 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام. 📎 📎 @mah_mehr_com
آقا رحیم به علی گفت: "علی تندتر کار کن که باید تعداد زیادی توپ بدوزیم". علی در یک مغازه برای آقا رحیم کار می کرد. تکه های شش ضلعی را به هم می دوخت و یک توپ درست می کرد. علی خیلی فوتبال را دوست داشت برای همین یک توپ را باد کرده بود و زیر صندلی اش قایم کرده بود، هر وقت آقا رحیم از مغازه بیرون می رفت. علی در مغازه فوتبال بازی می کرد. توپ را به دیوار می زد، به سمتش بر می گشت و دوباره شوت می کرد. گاهی اوقات هم مثل گزارشگرها می گفت:" گل گل عجب گلی می زند این علی آقای گل". یک روز رضا دوست علی که از کنار مغازه می گذشت، علی را دید که در مغازه با یک توپ بازی می کند. در را باز کرد و گفت:" علی چرا با دیوار بازی می کنی؟ بیا بیرون با هم بازی کنیم". علی گفت: " نه توپ کثیف می شود". رضا گفت:" خوب با آب و صابون آن را می شوییم". علی که خیلی دوست داشت بیرون مغازه بازی کند، توپ را برداشت و گفت: " باشد. اما فقط چند دقیقه بازی کنیم". علی توپ را بیرون آورد و شروع کرد با توپ بازی کردن. رضا گفت: " شوت کن بابا". علی توپ را آرام شوت کرد. رضا گفت: " چقدر یواش بازی می کنی، باید محکم شوت بزنی". بعد لگد محکمی به توپ زد. علی نتوانست توپ را بگیرد. رضا گفت:" گل گل" و با خوشحالی دور خودش می چرخید. علی توپ را جلوی پایش گذاشت و آن را محکم شوت کرد. توپ در هوا چرخید و به درخت خورد و بعد به یک دوچرخه سوار که داشت از خیابان رد می شد، خورد. دوچرخه سوار روی زمین پرت شد. از روی زمین بلند شد و خاک لباسهایش را پاک کرد. علی دو دستی روی سرش زد و گفت:" بدبخت شدم". رضا گفت:" چیزی نشده که . دوچرحه سوار سالم هست". علی گفت: " سالم هست اما صاحب کارم آقا رحیم هست". رضا گفت:" بدبخت شدی. فکر کنم اخراجت کند". آقا رحیم توپ را برداشت و با دوچرخه اش سمت مغازه رفت. رضا به علی گفت:" من باید بروم نانوایی، خداحافظ". علی که خیلی ترسیده بود. به مغازه رفت و شروع کرد به کار کردن. آقا رحیم در را باز کرد. علی آب دهانش را قورت داد و گفت:" سلام آقا، به خدا من به رضا گفتم توپ کثیف می شود". آقا رحیم با اخم به علی نگاه کرد و گفت:" برو یک لیوان آب بیاور". علی یک لیوان آب آورد و روی میز گذاشت. آقا رحیم دست علی را گرفت. علی گریه اش گرفت:" آقا رحیم دیگر تکرار نمی شود، من را ببخشید، پول توپ را از حقوقم کم کنید". آقا رحیم گفت: " پول توپ را حتما از حقوقت کم می کنم. اما اگر توپ به شخص دیگری می خورد و پایش می شکست. آن وقت چه کار می کردی؟". علی ساکت شد. بعد از چند دقیقه گفت:" وای من چه کار خطرناکی کردم" و با صدای بلند گریه کرد. آقا رحیم توپی که تو سرش خورده بود و خاکی شده بود را برداشت و به علی داد و گفت: " این توپ دیگر به درد من نمی خورد. مال خودت باشد. اگر قول بدهی خوب کار کنی می توانی هر روز یک ساعت زودتر بروی و با دوستت فوتبال بازی کنی". علی که باورش نمی شد آقا رحیم اینقدر مهربان باشد. آقا رحیم را بغل کرد و بوسید. آقا رحیم گفت:" خودت را لوس نکن، برو به کارت برس که کلی کار داریم". ✍ نویسنده: خانم مريم فيروز، از اعضای فعال کانال کودک خلاق😊🌸 @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ واقعا بچه غیرقابل تحملی شده ای!!! مسلما گاهی پیش آمده که رفتار فرزندمان برای ما غیرقابل تحمل شده و طبیعی است که در چنین مواقعی عصبانی شویم. اما این درست نیست که به کودکمان بگویم دیگر نمی توانیم تحملش، کنیم. این گونه جملات روحیه کودک را به شدت جریحه دار می کند و ممکن است زمینه بدرفتاری و حرکت های تهاجمی را در او افزایش دهد. در این موارد بهتر است بگوییم من دیگر نمی توانم این کار تو را تحمل کنم، دیگر از حد خودت خارج شده ای، یا فقط بگوییم : کافیه! دیگه بسه! ✅در واقع بهتر است به جای اینکه شخصیت کودک را مورد خطاب قرار دهیم، به کار و رفتاری که از او سر زده است، توجه کنیم.  @mah_mehr_com
این شعر رو یادتونه؟ @mah_mehr_com
ضرب المثل های شنیدنی ژاپنی🤍💠 معنی ضرب المثل🦋 کسی که دنبال دو خرگوش کند, هیچ کدام را نمی تواند بگیرد. دومین ضرب المثل ژاپنی🦋 غم آدمو متفکر می کنه تفکر آدمو عاقل می کنه عقل زندگی رو شیرین می کنه سومین ضرب المثل ژاپنی🦋 از پیروزی، کمتر می توان آموخت و از شکست، بسیار. @mah_mehr_com
چند تا طرح و برای حاشیه دفتر💐😍👏 @mah_mehr_com