eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
403 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبای 🐓 زیرک و روباه 🦊کلک **این قسمت «آش پُشت پا » ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
| چرا داشتن فرزند زیاد خوبه؟ 🔸خیلی از پدر و مادرها فکر می‌کنن وقتی تعداد فرزندان بالاتر بره، تربیت بچه‌ها سخت می‌شه؛ در حالی‌که خود این خواهر و برادر داشتن، به امر تربیت کمک می‌کنه. @mah_mehr_com
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت موشک کشی با کاغذ رنگی @mah_mehr_com
🌺به نام خدای قصه های قشنگ🌺 یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود 😊 🦁داخل یک جنگل، شیری زندگی می‌کرد. شیر قصه ما پیر شده بود و نمی‌تونست سریع بدوه. هر روزی که می‌گذشت شکار کردن براش سخت‌تر می‌شد. یک روز شیر وارد جنگل شد تا غذا پیدا کنه و به یک غار رسید. آروم به غار نزدیک شد و یک بویی از داخل غاز به مشامش خورد. وارد غار شد اما چیزی داخلش نبود. با خودش گفت که اینجا قایم میشم تا حیوونی که داخل غار بوده برگرده. اونجا خونه یک روباه بود.🦊 این روباه هر روز بعد از خوردن غذا به خونه اش برمیگشت. اما وقتی به غار نزدیک‌تر شد، فهمید یک مشکلی وجود داره. فضا ساکت ساکت بود. 🦊روباه به خودش گفت یک جای کار میلنگه! چرا همه پرنده ها و حشره ها ساکتن؟🤔 خیلی آروم و با احتیاط وارد غارش شد. دور و برش رو نگاه کرد و به دنبال نشونه ای از خطر بود. وقتی وارد دهانه غار شد، هوشش بهش هشدار خطر میداد. با خودش گفت: باید مطمئن بشم همه چی سر جاشه! یهو یک نقشه عالی به ذهنش رسید. روباه بلند گفت: سلام دوست من. اتفاقی افتاده؟ چرا اینقدر ساکتی؟🦊 صدای روباه داخل غار پیچید. شیر که دیگه نمیتونست گرسنگیشو تحمل کنه با خودش گفت حتماً به خاطر منه که این غار ساکته و قبل از این که روباه بفهمه مشکلی وجود داره باید یک کاری کنم. شغال به حرف زدنش ادامه داد: قرارمون رو یادت رفته دوست عزیز؟ تو باید به من سلام کنی وقتی برمیگردم خونه. شیر صداش رو عوض کرد و گفت: به خونه خوش اومدی دوستم!🦁 پرنده ها با صدای بلند جیر جیر کردن و با شنیدن صدای شیر فرار کردن. روباه هم همینطور. اون قبل از این که شیر یک لقمه چپش کنه، با سرعت تمام برای جان عزیزش فرار کرد. شیر زمان زیادی منتظر موند تا روباه وارد غار بشه اما وقتی روباه وارد نشد، شیر فهمید که کلاه سرش رفته. شیر از دست خودش عصبانی بود که نادانیش باعث شده یک غذای چرب و نرم از دستش دربره!🦁 @mah_mehr_com